پاورپوینت کامل گریه بر شانه بهار;به یاد روز جهانی سالمندان ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گریه بر شانه بهار;به یاد روز جهانی سالمندان ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گریه بر شانه بهار;به یاد روز جهانی سالمندان ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گریه بر شانه بهار;به یاد روز جهانی سالمندان ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۱۱
شب بود و طوفان. پنجره قدیمی با غّرشِ باد تکانی خورد و به شدت باز شد. گلدانِ سفالیِ کنارِ آینه از لب طاق به زمین افتاد و شکست، پرده اتاق مثل شلّاقی به سقف کوبیده میشد و بادِ خیسی قطراتِ نرم باران را در همه جایِ اتاق میپاشید.
از جا کنده میشوی هراسان و بیقرار و به دنبال عینک قدیمیات میگردی.
کجاست؟ همین جا بود! همین جا گذاشته بودم. وای خدا چه هوایی شده؟ ایناهاش. پیدا شد. هیچ حواس ندارم.
و خودت را به سختی از لبه تخت پایین میکشی.
نگاه کن! … شمعدونیهام همه شکستن، حیوونی گلهای بیزبون! … این گلا تنها نشونهای بود که از خونه و کاشونهام باقی مونده بود.
* * *
شمعدانیها را به دقت نگاه میکنی. عطر گلها همه جا را پر کرده، تشتِ لباس را روی سرت میگذاری و از کنار چشمه بلند میشوی، آهنگِ شُرشُرِ آب از دور میآید. بوی بهار در کوچه پس کوچههای ده پیچیده، و صدای اُردکهایی که لایِ گِلها را میگردند. آرام آرام قدم برمیداری تا بهار را با تمام وجود نفس بکشی. باغ سیب قدیمی، شکوفههایش را به بالهای نسیم گره زده و از آنها بادبادکی ساخته که رویِ همه بامهایِ کاهگلی بنشینند و مژده بهار را بدهند و برفهای آب شده از کوه تمام کوچهها را گِل کرده و مِه سنگینِ غروبِ زمستان را شکستهاند.
* * *
بالاخره زمستون بساطشو جمع کرد و رفت. نترسید این بادِ بهاره که پنجره رو باز کرده … فقط مواظب باشید پاتون رو این سفالا نره، تا برم جارو بیارم … تویِ این چاردیواری. این تنها نشونیِ اومدنِ بهاره.
صدای باز شدن در میآید.
اینجا چه خبره؟ خدای من این پنجره چرا باز شده بذارید کمکتون کنم … شما برید استراحت کنید. من جمع میکنم … مادرجون، یک ساعت دیگه وقت داروهاتونه، برا صدا کردنتون مییام، فعلاً شب به خیر.
و حالا تو باید مثلِ بچههای حرف گوشکن روی تختت دراز بکشی، مثل بقیه همتختیهایت، آرام و با احتیاط. طوری که بقیه بیدار نشوند و بعد به آسمان خیره شوی و دل گرفتهات را دلداری بدهی. شاید اصلاً خوابت نیاید، یا شاید بخواهی رقص گندمزار را ببینی، یا شاید دوست داشته باشی یک سبد رازیانه بچینی.
* * *
از پشت پرچین باغ سبدِ رازیانهها را برمیداری، باید عجله کنی چون هنوز تخمهها را بو ندادهای و نان به قدر کافی نپختهای، صدای سوتِ پرستوهایِ مهاجر در هوایِ ابریِ بهار سکوت خانهات را میشکند و تو خمیرهای کوچک بچهها را کنار تنور میچینی تا مثل همیشه از دیدن آنها حسابی ذوقزده شوند. انگشتانت بوی نانِ تازه گرفته است. در گوشهای از حیاطِ قدیمی بچهها مشغول بازیاند. آنها باران را از یاد برده و به آمدن رنگینکمان دلخوش کردهاند.
نوروز تو راهه … خب دیگه … همه چیز مرتبه، بذار ببینم … فقط مونده دیوان حافظ.
* * *
دیوان را برمیداری، دلت امشب در التهاب تپشی دیگر است. بهار نزدیک است، اشکهایِ داغِ روی گونههایت بهانه سرانگشتانِ نوازشگر گرفتهاند، صدای باز شدن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 