پاورپوینت کامل یادی از خاطرات زنان و حضورشان در عرصه دفاع مقدس ۴۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یادی از خاطرات زنان و حضورشان در عرصه دفاع مقدس ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادی از خاطرات زنان و حضورشان در عرصه دفاع مقدس ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یادی از خاطرات زنان و حضورشان در عرصه دفاع مقدس ۴۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۲
زنان همیشه قصهگویان خوبی بودهاند. از همان ابتدا با تکان دادن گهواره کودک خود و با اشعار و قصهها او را آرام میکردند.
این خصیصه درونی زنها تا به آنجا پیش رفت که گزارشگرانی موفقتر از مردان شدند. توجه به ریزهکاریها و تأکیدات بر روح و روان انسان، گزارش آنها را از حالت خشک و رسمی بیرون میآورد. گرچه این خصیصه میتوانست مورد سوء استفاده نیز قرار بگیرد.
وقتی «اوریانا فالاچی» به عنوان یک خبرنگار جنگی در جنگهای ویتنام، هند و پاکستان، خاورمیانه و آمریکای لاتین حضور یافت، همین خصیصه قصهگویی او بود که وی را معروف کرد. تا آنجا که کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» او توانست سندی بر علیه سیاست جنگافروزی آمریکاییان باشد.
جنگ به عنوان پدیده زشت زندگی بشری، اثرات جبرانناپذیری بر زندگی زنان و کودکان دارد. قصهگویی مادرانی که جنگ را با تمام وجود خود احساس کردهاند، تنها قصه نبود، واقعیتی بود که پدیده شوم نفسپرستی انسان را به نمایش میگذاشت، پدیدهای که جزء تفکیکناپذیر هستی بشری شده است.
خاطرات زنان از جنگ به عنوان واقعیترین مصالح قصهگویی مورد بهرهبرداری ادبیات جنگ و در کشور ما ادبیات دفاع مقدس قرار گرفته است.
خواهران، مادران و همسران شهدا، زنان امدادگر و بهیار، زنان رزمنده، زنان عکاس و روزنامهنگار و … با بیان خاطرات خود در غنیسازی ادبیات دفاع مقدس قدم برداشتهاند. بیان واقعیتها از زبان زنان چنان با استقبال مواجه گشته است که با دقت در نگارش، استفاده از جزییات و … توانسته است کتاب «خاطرات دا» را در عرض شش ماه به چاپ پنجاهم برساند.
راوی زن جنگ، بیان میکند که جنگ چگونه ارکان زندگی را مورد تهاجم قرار داده و چگونه با بهرهبرداری از جنگ به تقویت روحیه، شجاعت، اعتماد به نفس در خود پرداخته و جنگ را به عنوان نعمتی در زندگی غنیمت شمرده است. در واقع زنان تنها روی زشت جنگ را نشان نمیدهند به عنوان مثال در یکی از همین گزارشها میخوانیم که فهیمه در نامههایش به همسرش مینویسد: «… و من اکنون در کویر تنهایی دلم که در عمق تشنه است به دنبال قطره آبی میگردم، آب حیات و میدانم که این کویر در عمق خویش تشنه است. اما سراچه دل شما رزمندگان در عمق تشنه نیست و شما به آب رسیدهاید که از کنارش لب خشک ما را نیز تر کردید …»(۱)
یا در جایی دیگر اشاره میکند. «… علیرضا خیلی دلمان برایت تنگ شده ولی چه کنیم که اسلام را بیشتر و بیشتر از تو دوست داریم، چه کنیم که عشق حسین(ع) قبل از عشق تو در وجودمان نقش بسته، چرا که اول چیزی که در ابتدای زندگیمان چشیدیم تربت پاک امام حسین(ع) بود.»(۲)
زنانی که مستقیما درگیر جنگ بودند نیز تأکید بر تأثیرات جنگ بر روی خودشان دارند. زنان تأکید دارند که شرکت در دفاع مقدس علیرغم همه دلتنگیها یک وظیفه بود.
زنان آزاده دفاع مقدس نیز روایت کردهاند: «نمازمان که تمام شد، دست یکدیگر را گرفتیم و بلند دعای وحدت خواندیم. صدایمان توی راهرو میپیچید. نگهبان دریچه سلول را باز کرد و گفت: «ساکت باشید» گوش نکردیم. دوباره داد زد: «ساکت» بقیه اگر سرو صدا میکردند میریختند توی سلول و میزدندشان. با ما نمیدانست چه کار کند، عاجز شده بود. میگفت: «شما اسیر ما نیستید. ما اسیر شما شدهایم.»(۳)
جنگ از زنان فقط سرباز نساخته بود. فرمانده ساخته بود. شجاعت زنان بخصوص اسرا بیمانند بوده است. «از الرشید بردندمان اردوگاه موصل، اولش بهمان سخت نمیگرفتند. راحت میرفتیم پیش بقیه اسیرهای اردوگاه. میرفتیم توی جلسههایشان یا دسته جمعی دعا میخواندیم. یکی دو ماه که گذشت دیگر نمیگذاشتند با بقیه حرف بزنیم. ترسیده بودند شورشی چیزی بشود توی اردوگاه. صلوات هم که میفرستادیم کتکمان میزدند.»(۴)
چهار تا دختر بودند، ۱۷ تا ۲۴ ساله، دکتر و پرستار و امدادگر، حتی صدای صلیب سرخ هم در آمده بود که نباید خانمها را اسیر نگه دارید. اینها که نظامی نبودهاند اما گوش عراقیها بدهکار نبود. دخترها هم راه خود را میرفتند.
کف اتاقمان گود است. یک پلهای پایینتر از زمین. باران که بیاید بیچاره میشویم. کف اتاق را آب میگیرد.
باران آمده بود زیاد. زدیم به در بهشان گفتیم: «ما نمیتوانیم اینجا بخوابیم. کف اتاق خیسه. هوا هم سرده.» اولش محلمان نگذاشتند. یکیشان گفت: «آبها رو با کاسه خالی کنید» گفتیم: «تا صبح طول میکشه. ببریدمون بیرون یه اتاق دیگه.» خیلی که شلوغ کردیم، کوتاه آمدند و گفتند: «اسباب و وسایلتون رو جمع کنید ببریمتون.» یک اتاق خالی گوشه اردوگاه بود میخواستند فروشگاه کنند. قرار شد ما را ببرند آنجا. سرگرد عراقی که داشت ما را میبرد با کابل میزد به در آسایشگاهها که بقیه را بترساند. فحش میداد. فارس را خوب بلد بود، میگفت: «اینها را میبریم بکشیمشون، شکنجهشون بدیم.»
ما هی داد میزدیم حال ما خوبه. اتاقمون را آب گرفته داریم میرویم یک اتاق دیگر، چیزی نیست. اما سرگرد عراقی بس نمیکرد. معصومه برگشت محکم زد توی گوشش. گفت: «خفه شو!
سرگرد ساکت شد.»(۵)
روایت زنان آزاده علاوه بر آنکه اعتماد به نفس و شجاعت آنان را به نمایش میگذارد، گوشهای از سختیهایی را که بر آنان رفته است نشان میدهد. گرچه راویان سعی کردهاند بسیاری از ناملایمات را حذف کنند، اما در لابهلای حرفها و سخنانشان عمق همدردی و همدلی با رزمندگان و دیگر اسرا را مییابی، همدلی که او را وا میدارد از اینکه آزاد شده است ناراحت باشد.
«دلشوره داشتم تا هواپیما بنشیند صد دفعه اسم همه را پیش خودم تکرار کردم. خیلی سخت است که به چشمهای یک مادر نگاه کنی و بهش بگویی که میدانی که پسرش زنده است.
دیدیش حالش خوب است سالم و سلامت اما اسیر است. سختتر اینکه تو آزاد شده باشی و پسر او هنوز نه.»(۶)
آزادگان همان قدر از موش میترسند که دیگران اما شجاعت آن را دارند که بگویند میترسیم اما کاری نمیکنیم که ترس ما مایه خنده دشمن شود.
رزمندگان زن نیز راویان قصه دفاع مقدس هستند. آنها که روزها به دفاع مقدس مشغول میشدند و شبها از انبار اسلحه حفاظت میکردند. «مریم امجدی» همراه رزمندگان گروه ابوذر، توپ ۱۰۶ شلیک میکرده است.
فرقی نداشته است که آنها عضو سپاه یا گروه مقاومت (بسیج آن دوره) باشند یا نباشند. به زنانی که در شهر مانده بودند به صورت سرپایی آموزش اسلحه داده بودند گرچه کم بود اما راوی زن به ذکر آن نیز میپردازد.
کمی از ظهر گذشته بود که برای ما ناهار آو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 