پاورپوینت کامل برانگیختن غیرت و حسادت همسر ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برانگیختن غیرت و حسادت همسر ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برانگیختن غیرت و حسادت همسر ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برانگیختن غیرت و حسادت همسر ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۸

غیرت، از نعمت‏های گرانسنگی است که خدای حکیم، از سر حکمت، در نهاد آدمیان نهاده است. آدمی اگر از موهبت غیرت، بی‏بهره می‏بود، از نعمت عظیمی بی‏بهره بود. و اگر کسی این موهبت را ببازد، زیانی کلان کرده است. از این‏رو، بر آدمی واجب است که این گوهر ارجمند را پاس بدارد. اما این جانمایه گرانمایه، باید در جای بایسته و شایسته‏اش بکار برده شود تا ثمره خجسته به بار آورد و از کیان شرافت و حریم نجابت فرد و خانواده و جامعه حفاظت کند. اما اگر نابجا بکار رود یا بیجا برانگیخته شود، زیانبار می‏گردد. و اگر «غیرت»، به «حسادت» بدل شود، ایمان‏سوز می‏گردد.

از آموزه‏ها و مهارت‏هایی که زوج‏های جوان(و غیر جوان) باید فرا گیرند، آن است که «غیرت» همسرشان را برنیاشوبند و آن را بدل به «حسادت» نکنند. برخی از زوج‏ها که این مهارت را نیاموخته‏اند، ناخواسته و بی‏توجه، کارهایی می‏کنند که سبب تحریک تخریبی غیرت همسرشان می‏شوند و نیروی مثبت غیرت را به صفت منفی حسادت بدل می‏نمایند، که ستیز و بدگمانی و دشمنی و کینه‏ورزی را در پی دارد.

اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، بی‏پروا سخن بگوید و بخندد و شوخی کند و حرف‏های غیر ضروری بزند، طبیعی است که همسرش می‏رنجد و غیرتش برمی‏انگیزد. البته این کارها، جدای از غیرت‏ورزی همسر، مجوز شرعی و اخلاقی نیز ندارد و خلاف سلوک عفیفانه و منش نجیبانه است و مفسده‏هایی در پی دارد. غیرت‏ورزی در این عرصه، غیرت‏ورزی بجا و شایسته و بایسته است.

سخن ما، در اینجا، با بی‏غیرتان و بی‏عفتان نیست؛ بلکه سخن با زوج‏هایی است که خواسته یا ناخواسته، حریم‏ها را می‏شکنند و باعث رنجش همسرشان می‏شوند. ما، در مشاوره‏ها و غیر مشاوره‏ها، بسیار شاهدیم که زوج‏ها از رفتارهای بی‏حریم همسرشان شکایت و گلایه می‏کنند و می‏گویند: «ما می‏دانیم همسرمان نجیب است، اما با نامحرمان، بی‏پروایی می‏کند و دل ما را می‏رنجاند و ما را حسود می‏کند. محبتش را از دلمان بیرون می‏برد و بذر بدگمانی را در دلمان می‏کارد … .»

در آینه دیانت

خدای سبحان به همسران پیامبر (و نیز همه زنان و مردان) فرمان می‏دهد که به گاه سخن گفتن با نامحرمان و معاشرت با ایشان، حریم بگیرند و حتی صوت و لحن گفتارشان، عفیفانه باشد تا مبادا در دل‏های شهوت‏آلود، ایجاد طمع شود و زمینه گناه فراهم آید. این آیات را بنگرید:

«… لا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطَمَعَ الذِی فی قَلبِهِ مَرَضٌ فَقُلنَ قَولاً مَعُرفا؛(۱) به ناز و کرشمه، سخن مگویید تا مبادا آن کس که دلش بیمار است، طمع ورزد. پس، به نیکی سخن گویید.»

و نیز خداوند به پیامبرش فرمان می‏دهد که مردان و زنان مؤمن را بفرماید که به گاه رویارویی با یکدیگر، چشمان‏شان را فرو خوابانند و دامن‏هاشان را پاک و پاس بدارند:

«قُل لِلمؤمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُروجَهُم ذلِک أَزکی لَهُم إنَ‏اللّه‏ خبیرٌ بِما یَصنَعونَ وَ قُلْ لِلمؤمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَ وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَ …؛(۲) به مردان مؤمن بگو دیده‏هاشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند، که این کار برای ایشان پاکیزه‏تر است. خدا به آنچه می‏کند آگاه است. و به زنان مؤمن بگو دیدگانشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند و زیورها (و زیبایی‏ها)شان را آشکار نکنند … .»

این آموزه‏های قرآنی، جانمایه‏های نجابت و سلامت روان و اخلاق‏اند و مراعات آنها موجب صیانت حیات و خرمی زندگانی می‏شود و دل‏ها و جان‏ها را «حفاظ‏دار» می‏کند و بوستان حیات زوج‏های جوان (و همگان) را در برابر پاره‏ای از «آفات حیات»، مصونیت می‏بخشد.

موعظت و عبرت

گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم می‏کند و بعد، از این ارتباط، رنج می‏برد! مثلاً مردی به انگیزه‏ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم می‏کند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج می‏برد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد. و یا زنی، خانمی را به همسرش معرفی می‏کند تا مثلاً فلان مشکل آن خانم را حل کند یا به او درس و یا مشاوره بدهد. سپس دچار رنجش و حسادت می‏شود؛ به ویژه اگر آن خانم، جوان و زیبا باشد و آن شوهر، در ارتباط با وی، حریم و پروا نگیرد. این دو نمونه را بنگرید:

از زبان مشاور

صادق و فاطمه

صادق، که سال چهارم دانشگاه را می‏گذراند و دو سالی بود که با فاطمه، که دانشجوی سال دوم بود، ازدواج کرده بود، نزدم، در دفتر مشاوره خانواده دانشگاه قم، به مشاوره آمد. فروشکسته و تلخ‏کام می‏نمود. او و همسرش را می‏شناختم و از زندگی‏شان باخبر بودم. به شوخی گفتمش: هان! از زندگی متأهلی دانشجویی، درمانده شده‏ای؟ نمی‏توانی همسرداری و درس خواندن را با هم جمع کنی؟ هنر، آن است که آدم، هم همسر باشد و همسر دانشجو؛ تنها دانشجو بودن یا تنها همسر بودن که هنر نیست!

اخم صادق، کمی باز شد و به زور، تلخ خندی زد. آنگاه مهربانانه و جدی، به او گفتم: چی شده؟ حال همسرت چطور است؟ با هم رفیق که هستید؟

صادق گفت: «خودم کاری کرده‏ام و حالا در آن مانده‏ام و نمی‏توانم درستش کنم.»

از او خواستم که توضیح دهد.

گفت: «من و فاطمه، برای رونق اقتصادی زندگی‏مان، باهم صحبت کردیم. او اعلام آمادگی کرد که همراه درسش، کار کند. من پذیرفتم که برایش کاری پیدا کنم، و کردم. حالا هردومان همراه درسمان کار می‏کنیم و زندگی‏مان رونق گرفته، اما عشق‏مان کم فروغ شده. چون همکاران او مردند و به غیرت من برمی‏خورد که زنم با مردان نامحرم، همکار و همنشین باشد.»

گفتم: همکارند یا همنشین هم هستند؟کارشان جداگانه است یا درهم آمیخته؟

گفت: «اگر کارشان جداگانه بود و فاطمه در ارتباط با همکارانش حریم می‏گرفت، مشکلی نداشتیم؛

اما هم کارشان طوری است که با همکاران مرد درهم آمیخته است و هم فاطمه حریم خود را مراعات نمی‏کند.»

گفتم: می‏دانیم که فاطمه، خانم نجیبی است.

گفت: «به نجابت او ایمان دارم، اما گاهی ساده دلی می‏کند و با همکاران مردش خیلی خودمانی می‏شود. حتی پیش من از آنان تعریف و تمجید می‏کند و گاهی از خانه، تلفنی با آنان درباره کارشان حرف می‏زند؛ صمیمی و دوستانه. از این رفتارش ناراحت می‏شوم اما نمی‏توانم به او اعتراض کنم؛ دلم نمی‏آید، حیفم می‏آید، خجالت می‏کشم.»

صادق را به خاطر غیرت جوانمردانه و مؤمنانه‏اش و نیز برای نزاع نکردن با همسرش و نیز برای آمدنش به مشاوره برای حل مسئله‏شان، تحسین و تمجید کردم. سپس گفتم: اگر چه باید بی‏تأخیر، مسئله را حل کرد، اما نباید ضربتی و چکشی عمل کرد. اگر از اول، محیط کارش را بیشتر و بهتر وارسی می‏کردی و از درآمیختگی کارش با مردان، آگاه می‏شدی و با کار کردنش در چنین محیطی موافقت نمی‏کردی و او مشغول این کار نمی‏شد، که خوب بود؛ اما حالا که مشغول شده، باید چاره‏ای اندیشید و به گونه‏ای اقدام کرد که احساسات او جریحه‏دار نشود و مهم‏تر آنکه خیال نکند به نجابت او تردید داری و به او اعتماد نداری.

صادق گفت: چکار کنم؟»

گفتم دو کار. یکی اینکه کار او عوض شود، اما بدون آسیب. دیگر آنکه به او درباره شیوه رفتار با مردان نامحرم، آگاهی داده شود. راستی، در همین اداره‏ای که کار می‏کند، بخشی یا کاری نیست که آمیختگی با مردان نداشته باشد؟

گفت: «هست. من قبلاً متوجه این موضوع نبودم، وگرنه از همان اول، در آن بخش مشغول کار می‏شد.»

گفتم: خوب شد. او باید به آن بخش برود.

صادق گفت: «اما این موضوع را چطور با او مطرح کنم که ناراحت و دلخور نشود؟»

گفتم: همسرت خانمی متدین و فهیم است. فقط نیاز به تذکر دارد؛ تذکری ماهرانه و مهربانانه. به او بگو که اگر به بخش خانم‏ها برود، هم راحت‏تر است و هم حرمتش بهتر حفظ می‏شود. اگر دوستانه و ملایم و ماهرانه بگویی، می‏پذیرد.

گفت: «اگر نپذیرفت؟»

گفتم: آن وقت باهم به مشاوره بیایید تا مسئله را حل کنیم.

گفت: «رفتار راحت و بی‏باکانه‏اش با مردان را چه کنم؟»

گفتم: او در اینباره نیاز به یادآوری و پند دوستانه دارد. اگر از بن جان بفهمد که باید در ارتباط با نامحرمان، پروا بگیرد و این، برای حرمت و کرامت او لازم است، رفتارش را اصلاح می‏کند. اما یادت باشد که این کار، نیاز به صبوری و حوصله‏ورزی دارد. او نمی‏تواند یک شبه، اخلاق و رفتارش را عوض کند. در باب تربیت و هدایت، باید اصل «تدریج» و اصل «حفظ حرمت و احترام شخص»، مراعات شود.

صادق، امیدوارانه و اندکی اندیشناکانه، رفت تا مسئله را حل کند. پس از یک هفته آمد؛ شادمان و راضی. توانسته بود با استقبال و همکاری و همراهی همسرش مسئله را حل کند. الهی شکر.

دردسر خودساخته!

دوستی داشتم که خود «پناه» گرفتاران بود و گشاینده گره کارهای مردمان. آشنایان، به او امید خیر داشتند. از دانش و خردمندی و توانایی شایانی برخوردار بود. می‏کوشید زکات دانش و خردمندی و توانایی‏اش را با یاری‏رسانی به یاری‏خواهان ادا کند. از توانایی «مشاوره» نیز بهره‏مند بود. از این رو، کسانی برای مشاوره به او مراجعه می‏کردند.

همسر وی گاهی خانم‏هایی را که مشکلاتی داشتند یا نیازمند مشاوره بودند، نزدش می‏آورد تا راهنمایی‏شان کند و گره از کارشان بگشاید.

و او نیز که کمک به دیگران را بر خود واجب می‏دانست، مراجعانی را که همسرش می‏آورد، می‏پذیرفت و ایشان را مانند دیگران راهنمایی و یاری می‏کرد. اما همسر این دوست کارشناس و خود او با آن دانایی‏اش متوجه آفت‏ها و آسیب‏های جانبی این کار نبودند.

پس از زمانی، غیرت و حسادت خانم، برآشفت؛ زیرا برخی از آن خانم‏ها جوان بودند و نیز برخی‏شان مشاوره خصوصی می‏طلبیدند و عجب آنکه خود خانم، شرایط مشاوره خانم‏های جوان را در خانه خودشان برای همسرش، فراهم می‏کرد و آقا نیز، غافل از امکان برآشفتگی غیرت و حسادت همسرش، آن مشاوره‏ها را می‏پذیرفت و خاطرش آسوده بود که چون خانمش، خود اینان را به مشاوره می‏آورد، پس مشکل غیرتی و حسادتی برایش مطرح نیست. و اصلاً احتمال برانگیختگی احساساتش را نمی‏داد. خانم نیز آن احساسات خود را پنهان می‏دا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.