پاورپوینت کامل ماه هاشمیان;ویژگی های فردی حضرت عباس (ع) ۴۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماه هاشمیان;ویژگی های فردی حضرت عباس (ع) ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماه هاشمیان;ویژگی های فردی حضرت عباس (ع) ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ماه هاشمیان;ویژگی های فردی حضرت عباس (ع) ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۶

ویژگی های جسمی

حضرت عباس (ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید. جدّ او، عبد مناف را «ماه مکه» و عبداللّه، پدر پیامبر اکرم (ص)را «ماه حرم» می خواندند. حضرت عباس (ع) نیز «ماه بنی هاشم» لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. گذشته از آن، در بین بسیاری از گزارش های تاریخی در راستای ویژگی های جسمی حضرت عباس (ع) آمده است:

«کانَ العَبَّاسُ (ع) رَجُلاً وَسِیماً جَسِیماً جَمِیلاً وَ یَرْکَبُ الفَرَسَ المُطَّهَمَ وَ رِجْلاهُ تَخُطَّانِ فِی الأرِض؛ عباس (ع) مردی زیبا، تنومند و آراسته بود که هر گاه بر اسب تناوری سوار می شد پاهایش به زمین می رسید».۱

هم چنین ورزیدگی اندام و تناسب اعضای او، بیانگر توان جسمی بالای او بود که از پدر به ارث برده بود. دلیل دیگر قدرت جسمی او، افزون بر فرآیند ارثی، این بود که حضرت عباس (ع) از کودکی با ورزش و چالاکی انس داشت. مشهور است امام علی (ع)، از همان سنین کودکی، فنون رزمی مانند: کشتی، شمشیرزنی، تیراندازی و سوارکاری را به او می آموخته و گاه خود با او به ورزش می پرداخته است.

از جمله بازی های دوران کودکی عباس (ع)، بازی «مداحی» بوده که تا اندازه ای شبیه به ورزش گُلْف است و در ایرانْ زمین، به چوگان معروف بوده است. در این بازی دو طرف می کوشند گویی (توپی) را با کمک چوبی به چاله ای بیاندازند که متعلق به طرف مقابل است. این گونه سرگرمی ها، به ورزیدگی روزافزون کودکان می انجامید.۲

ویژگی های روحی و اخلاقی

۱. جنگ آوری و شجاعت

همان گونه که گذشت، حضرت عباس (ع) مردی درشت اندام و تنومند بود و از کودکی، با ورزش و کارهای سخت و طاقت فرسا انس داشت. نوشته اند روزی امام علی (ع) در مسجد نشسته بود و با مردم صحبت میکرد که مردی اعرابی وارد مسجد شد. سلام کرد و صندوقی را که همراه داشت، بر زمین گذاشت و به حضرت گفت: «ای پیشوای من! پیش کشی برای شما آورده ام».

آن گاه در صندوقچه را گشود و شمشیری آب دیده و منحصر به فرد را از آن بیرون آورد و به حضرت تقدیم کرد. در همین هنگام، حضرت عباس (ع) که نوجوانی رشید بود، وارد شد و پس از سلام، با ادب در گوشه ای نشست. نگاهش در برق شمشیر گره خورد. حضرت علی (ع) متوجه علاقه و شگفت زدگی عباس (ع) شد و از او پرسید: «پسرم دوست داری این شمشیر برای تو باشد؟» عباس (ع) پاسخ داد: «آری، پدر!». حضرت برخاست و با دست خود، شمشیر را بر قامت استوار او، حمایل کرد. سپس به برازندگی شمشیر بر اندام رشید و تناور فرزندش نگریست و اشک بر محاسنش جاری شد. حاضران پرسیدند: «یا امیر المؤمنین (ع)! چرا گریه می کنید؟» حضرت فرمود:

«روزی را می بینم که او با این شمشیر، نفس دشمن را در سینه حبس می کند و بی امان بر آنان می تازد و سرانجام به شهادت می رسد».۳

آری، عباس (ع) شمشیر و شجاعت را از پدر به ارث می برد و مثنوی بلند مقاومت و ایثار را در شعر شانه و شمشیر می سراید و دشمن را از بیم برق شمشیرش، هراسان می سازد. دشمنان در کربلا، دست به نیرنگ می آلایند و برای او امان نامه می فرستند ولی ناامید می شوند. گروهی به او حمله می کنند و پشیمان می شوند. سرانجام به دسیسه ای دیگر روی می آورند و ناجوانمردانه در خونش می کشانند. امام حسین (ع) نیز با دیدن بدن غرقه به خون او، بهوسیله جملهای کوتاه، تفسیری بلند از شجاعت عباس ارائه میدهد و در سروده ای منسوب به خود می فرماید:

«اَلیَومَ نَامَتْ اَعْیُنٌ بِکَ لَمْ تَنَمْ

وَ تَسَهَّدَتْ أُخْری فَعَزَّ مَنَامُهَا؛

چشم هایی که دیشب از ترس تو نخوابیده بودند، امشب به خواب خواهند رفت».۴

درخشش او در جنگ های گوناگون به ویژه کربلا، یادآور نبردهای پیروزمندانه علی (ع) است. او با سه تن از شجاعانِ دشمن، به نام های «مارد بن صدیف»، «صفوان بن ابطح» و «عبداللّه بن عقبه غَنَوی» قهرمانانه می جنگد و آنها را به هلاکت رسانده و یا فراری می نماید.۵ در این باره سروده اند:

«عَبَسْت وُجوهُ القَومِ خَوْفَ الموْتِ

وَ الْعَباسُ (ع) فیهم ضاحِکٌ یَتَبَسَّمٌ

لَوْلا القَضا لَمَحَا الوُجوُدَ بِسَیْفِهِ

وَ اللَّهُ یَقْضی ما یَشاءُ وَ یُحْکِمُ؛۶

چهره دشمن از ترس مرگ در هم کشیده شده بود، در حالی که عباس (ع) در میان آنان خندان بود و لبخند به چهره داشت. اگر قضای الهی نبود، هستی را با شمشیرش نابود می کرد، اما هر آن چه پروردگار بخواهد و فرمان دهد، همان خواهد شد».

۲. دانش و بینش

حضرت عباس (ع) در عرصه دانایی و معرفت، شخصیت برجسته ای است. او وجودی سرشار از درک پاک و عمیقی است که از منشأ علم الهی حضرت علی (ع) سرچشمه گرفته و جریان یافته است. در باره دانش او گفته شده است:

«وَ قَدْ کانَ مِن فُقَهاءِ أَوْلادِ الائمّه؛ عباس (ع)، از جمله فرزندان دانشمند امامان علیهم السلام است».۷

در روایتی، یکی از پیشوایان معصوم، علیهم السلام، شخصیت علمی و جایگاه معرفتی او را این گونه ترسیم می فرماید:

«اِنَّ العَبَّاسَ بنِ عَلِیّ (ع) زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ به درستی که عباس بن علی (ع)، دانش را از سرچشمه نوشیده است، نوشیدنی!»۸ در این سخن ارزشمند، همانند سازی لطیفی در واژه زُقَّ نهفته است. عرب، این فعل را درباره کبوتر به کار می برد؛ آن هنگام که غذا را برچیده و نرم می سازد تا به جوجه اش بخوراند. این همانند سازی در حدیث، گویای دانش اندوزی ایشان از آموزگار توانای دانش ها، و چشمه سار حقیقت و معرفت، امام علی (ع) است و این گونه بیان می دارد که حضرت عباس (ع) توشه دانش خود را از والاگهرترین گنجینه دانش، امام علی (ع) برچیده است.

این تعبیر زیبا، در جایی دیگر نیز درباره این خاندان به کار می رفته، ولی نه از زبان دوست، بلکه از زبان دشمن زبون! وقتی امام سجاد(ع) در بند اسارت بود و به سبب خواهش مردم از یزید، برای دادن اجازه سخنرانی به ایشان، بالای منبر مسجد اموی رفت و داد سخن سر داد، یزید از فرط ناراحتی، زیر لب غرید و گفت:

«اِنَّهُ مِنْ اَهلِ بَیتٍ زَقُّوا العِلْمَ زَقَّاً؛ آخر او از خانواده ای است که از دانش سیراب اند».۹

حضرت عباس (ع) زلال معرفت را جرعه جرعه از دست ساقی کوثر، علی (ع)، نوشیده و به بینشی ژرف رسیده بود. هنگامی که پنج بهار را بیشتر به خود ندیده بود، روزی بر زانوی پدر نشسته، درس معرفت می گرفت. پدر به او شماردن را می آموزد و می فرماید: «فرزندم! بگو یک». عباس (ع) می شمارد. پدر می فرماید: «بگو دو!» پاسخ عباس (ع) از مفهوم شمارش، بسیار عمیق تر است. در پاسخ می گوید:

«إِنِّی أَسْتَحیِی أنْ أَقُولَ اثْنَینِ بِاللِّسَانِ الَّذِی قُلتُ بِهِ وَاحِدٌ؛ پدر خجالت می کشم با زبانی که یکتایی پروردگارم را ستوده ام و او را یکتا شمرده ام، بگویم دو!» پدر دست تحسین بر سر کودک خود می کشد و چشمان او را می بوسد.۱۰

این گونه است که امام صادق (ع) فرمود:

«کانَ عَمُّنا العَبَّاسُ (ع) نافِذَ البَصیرَه؛ عموی ما عباس (ع) بینشی ژرف داشته است».۱۱

۳. ادب و فروتنی

یکی از ارزش های

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.