پاورپوینت کامل مقایسهی شخصیت زن در اسلام و مکاتب دیگر ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقایسهی شخصیت زن در اسلام و مکاتب دیگر ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقایسهی شخصیت زن در اسلام و مکاتب دیگر ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقایسهی شخصیت زن در اسلام و مکاتب دیگر ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۴
مقدمه
آئین پر ارج اسلام، شخصیت و منزلت والای برای مقام شامخ «زن» قائل شده است و با مسائل گوناگون خرافی و اعتقادات غلط که در مورد «زن» در طول تاریخ بشریت مطرح گردیده ، مبارزه کرده و محکوم نموده است. این مهم در شرایطی به وقوع پیوست که در برخی از مکاتب بشری و آئینهای ساختگی، به شدت زنان را تحقیر میکردند و آنان را طفیلی وجود «مردان» قلمداد مینمودند .
زنان همواره و به ویژه قبل از ظهور اسلام، از یک وضعیت نامطلوب برخوردار بودند، اما با ظهور دین اسلام حقوق و شخصیت و کرامت انسانی و هویت واقعی خود را پیدا کردند و در سآیه سار اسلام ، به ایمان والا دست یازیدند و در پرتو عفاف و پاکدامنی و شکیبایی و ثبات قدم و سایر فضائل پسندیدهی اخلاقی به کمالات عالیهی انسانی نائل آمدند .
زن در گذر تاریخ:
جهت مقایسهی جایگاه زن پیش از ظهور اسلام، با آن کرامتی که اسلام به زن بخشیده لازم است شمه ای از آن وضعیت اسفبار، را فهرست وار بیان کنیم.
این طور نبود که آدمیان نو سنگی نخست، تنها به کشاورزی بپردازند و بعد هم ساکن شوند، شاید نخست، زنان به گردآوری تخم گیاهان وحشی پرداختند و سپس پارهای زمین را کشت کردند و مردان نیز به کار نخجیر می پرداختند. بعدها ایشان ساکن شدند. در روزگار شکار، بیشتر کارهای پر رنج – شاید به غیر از شکار کردن – را بر دوش زنان میگذاشتند. مردان آن روزگار جوانمردی و غیرت پهلوانی نداشتند. خطر، هنگامی که گروهی نقل مکان می کردند، زنان و دختران اثاثها را جا به جا میکردند و مردان جز حمل سلاح و کسب آمادگی برای روبهرو شدن با خطر، دست به کاری نمی زدند. نگهداری کودکان هنوز کاملاً بر عهده ی زنان بود. بعضی چنین اندیشیده اند که زنها کشاورزی را آغاز کردند . این سخن چه بسا درست باشد. گردآوری تخم سبزی و تهیهی خوراکی بر عهدهی زنان گذاشته شده بود و مردان به شکار میپرداختند.
در بیشتر قبایل اولیه، وضع زن چندان با بردگی فاصله نداشت. حقیقت امر این است که زیادتر بودن حس همکاری زن، در تغییر وضع اجتماعی او بیشتر موثر بوده است تا تربیت فرهنگی مردان و ملاحظهی جهات اخلاقی. به اقرب احتمال، زن، سبب ترقی فن دوخت و دوز و نساجی، کوزهگری و سبدبافی، درودگری، خانهسازی شده است. و به اهلی کردن حیوان پرداخت و سرپرستی عمل کشاورزی را خود در دست گرفت. ظهور خانوادهی پدر شاهی، ضربت محکمی برای از بین بردن موقعیت زن به شمار میرود . از این به بعد، زن و فرزندانش به عنوان مملوک پدر یا برادر بزرگ قرار گرفتند و پس از آنان، زن به اختیار شوهرش درآمد. برای زناشویی ، همان گونه که غلام و کنیز را در بازار میخریدند، زن را نیز میخریدند. هنگام وفات شوهر، زن نیز مانند انواع دیگر دارایی وی، به میراث میرفت. در بعضی نقاط مانند گینهی جدید و جزایر سلیمان و فیجی و هندوستان و … ، زن را خفه میکردند و با شوی مرده در گور میگذاشتند یا از وی میخواستند که خود را بکشد تا در حیات آن جهانی به خدمت شوهر قیام کند. در چنین خانوادههایی پدر خانوادهه حق داشت که با زن و فرزندان خود هرچه میخواهد بکند: آنان را بفروشد، یا کرآیه دهد و ….
همه جا در روی زمین ارزش زندگی زن کمتر از مرد بوده و چون زنان دختر میآورده اند.جشنی، نظیر جشنی که برای تولد پسران گرفته میشد، در کار نبوده است . مادرها احیاناً دختران خود را میکشتهاند تا آنان را از بدبختی برهانند.
زن در بابل قدیم :
مرد میتوانست زن خود را طلاق دهد و تنها کاری که میکرد آن بود که جهیزیهی زن را به وی باز گرداند و به او بگوید: « تو زن من نیستی » ولی اگر زنی به شوی خود میگفت: « تو شوهر من نیستی » واجب بود که با غرق کردن وی را بکشند. نازایی ، زنا دادن ، ناسازگاری با شوهر ، بد اداره کردن خانه، همگی از چیزهایی بودند که برحسب قانون ، طلاق دادن زن را مجاز میساخت . هرودت گفته است : « بابلیان هنگام محاصره ، زنان خود را خفه میکنند تا در آذوقه صرفهجویی شود». به طور کلی وضع زن در بابل، پستتر از وضعیت زن در مصر، و وضعی که زنان رومی پس از آن پیدا کردند ، بود ولی از موقعیت زن در یونان قدیم ، یا در اروپا و قرون وسطی بدتر نبود …
زن در هند باستان:
در این جامعه نیز همانند جوامع دیگر جهان، از احترام، استقلال، شخصیت و مقام والای زن خبری نیست. زن در همهی عمر تحت سرپرستی پدر، شوهر یا پسر بوده بلکه شوهر بهسان خدای او بوده است . و زن هنگام خواب پای او را باید بوسه می زد. زن را روح گنهکاری می پنداشتند که در قالب او نمود پیدا میکرد و «تناسخ » را باور داشتند. اورا دروازهی جهنم پنداشته، و دانش را برای او، همچون قرار دادن شمشیر در کف میمون مست تلقی میکردند. بنا به اظهار خانم «ایندرا» در کتاب خود وضع زن در مهاباراتا « بعضی از اقوام هند، خلقت زن را اشتباه دوم خدایان خود میدانستند، و آنها را «طوق لعنت» صدا میزدند » . حق حیات، پس از مرگ شوهر، از او سلب شده و با طرح قانون پلید « ساتی » اضطرابات روحی بر وجود او سآیه افکنده بود. او باور داشت که پس از فوت همسر باید سوزانده شود . در ایالت « مارتا » سی زن باقی ماندند. دو نفر از مردان نامدار مردند. و دیگری سیزده زن داشت.
طبق قانون ساتی ۲۹نفر از اینها زنده زنده خود را به آتش میکشند. و یکی پس از وضع حمل، خود را در آتش جهالت نیاکان به خاکستر مبدل میسازد.
زن در مصر قدیم:
اگر در آداب دفن مصریان تتبع شود و بخواهند به آغاز آن برسند ، ناچار باید چنان باشد که سلاحها و افزار کار مرده جنگجو را با وی به خاک بسپارند یا چنان باشد که رسم «ساتی» را مانند آنچه در نزد هندوان مرسوم است ، معمول دارند و زنان و بندگان مرد را نیز با او در گور کنند که پس از مرگ به خدمت وی کمر بندند . چون در عملی کردن این رسم ، سختی و مشقت فراوانی برای زنان وجود داشت، مصریان تصویرها و مجسمههای کوچکی از زنان و غلامان و ملزومات دیگر میساختند و به جای آنان در گور مینهادند. در برخی از منابع نیز آمده است که هرگاه آب رود نیل کم می شد ، دختری را زینت کرده در میان رود غرق میساختند تا آب آن وفور یابد.
زن در یونان:
در دولت شهرهای یونان تعداد زیادی غلام بودند که به هیچ وجه حق شرکت در امور دولتی را نداشتند . برای زنان نیز حقی وجود نداشت دختر در اندرون به سر میبرد، تعلیم مختصری میگرفت و جز آواز، پخت و پز و دوخت و دوز چیزی نمیآموخت. چون به سن ازدواج می رسید پدر همسری را پدر بدون مشورت با او اختیار مینمود . گزنفون نصایحی را که شوهر به زن خود میدهد چنین روآیت میکند: « نجابت زن در خانه نشستن است نه بیرون رفتن ولی روسیاهی مرد از دنبال کار نرفتن است و در خانه ماندن . پس تو بایستی در خانه بمانی ….
زن در روم:
خانواده شکل منظم و استواری نداشت و پدر مالک همسر و فرزندان خویش بود
پدردر خانواده حاکم مطلق بود. هرگاه زن یا فرزندش مرتکب جنآیتی میشدند میتوانست آنها را محکوم باعدام کند . یکی از رومیان قرن دوم قبل از میلاد« کاتن » سانسور مشهور میگوید: « شوهر بر زن خود حاکم است و اختیاراتش را حدی نیست ، هرچه بخواهد می تواند بکند اگر از زن خطائی سر بزند او را جزا میدهد … اقتدار پدر بدیهی و مادر خانواده مطیع و منقاد او . برطبق قانون، یک نفر بر مشار الیها قیمومیت داشت ، معمولا شوهر والی در صورت بیوه، بودن پسر بزرگ قیم وی میشد . بنابراین جامعهی رومی به رشد و بلوغ زن معتقد نبود. در اثر گذشت زمان ذلت و اسارت سابق وی به تدریج رو به بهبودی گذاشت و در اواخر با شوهر خود مساوی بود.
زن در روسیه:
« کوتی شی خین » روسی در کتاب خود، جزئیات غمباری از عادات طبقات بالا ذکر میکند. مثلاً شوهرانی که زنان خود را کتک زده میخواهند رهایشان کنند ، آنان را وادار به ترک دنیا مینمایند .در روسیهی قدیم ، هنگامی که پدری دختر خود را به خانهی شوهر میفرستاد ، او را آهسته با تازیانهای می زد و پس از آن ، تازیانه را به داماد خود میداده است تا بدین ترتیب نشان دهد که تنبیهات لازم از این به بعد به دست کسی اجرا خواهد شد که جوانتر و نیرومندتر است.
زن در ایران باستان:
در دوره پارتها مجازات خیانت زن به شوهر خیلی سخت بود و مرد حق کشتن زن را داشته. دیگر اینکه اگر کسی مرتکب عمل شنیعی. برضد طبیعت میشد بایستی خودکشی میکرد و در این باب پارتیها به اندازهای سختگیر بودند که هیچ استثنائی را روا نمیداشتند. مقام زنها نزد پارتها پستتر از مقام آنها نزد مادها و پارسها بوده. یکی از خصائص دورهی اشکانی، عدم مداخلهی زنها در امور دولتی است. بعضی از مورخین خارجی ازدواج شاهان اشکانی با و خویشان نزدیک را با نهآیت نفرت ذکر میکنند. چنین نسبتی را نیز هرودوت به کمبوجیه و پلوتارک به اردشیر دوم هخامنشی دادهاند . در منابع آمده است که کمبوجیه خواهر خود رکسانا را که زن او نیز بوده بکشت. حقیقت مساله این است که ازدواج با اقربای خیلی نزدیک، در ایران قدیم موسوم به « خوتک دس » و پسندیده بود و ظاهراً جهت آن را فقط پاکی نژاد قرار میدادند ولی معلوم است که رزدشتیهای بعدی، آن را مثل سایر ملل، فوق العاده مذموم دانستهاند.
اصل تعداد زوجات، اساس تشکیل خانواده به شمار میرفت. در عمل، عدهی زنانی که مرد میتوانست داشته باشد ، به نسبت استطاعت او بود. ظاهراً مردمان کم بضاعت بیش از یک زن نداشتند. رئیس خانه ( کذگ خوذای = کدخدا) از حق ریاست دودمان بهرهمند بود. یکی از زنان را سوگلی و صاحب حقوق کامله « پادشاه زن» یا « زن ممتازه » میخواندند. از او پایینتر، زنی بود که عنوان خدمتکاری داشت و او را « زن خدمتکار» میگفتند. حقوق این دو نوع زوجه مختلف بود. ظاهراً کنیزان زرخرید و زنان اسیر جزء طبقهی « چاکر زن» بودهاند. زوجههایی که عنوان چاکر زن داشتهاند ، فقط اولاد ذکورشان در خانوادهی پدری پذیرفته میشده است
زن در میان اعراب:
زن در میان اعراب، از حقوق و شخصیتی انسانی برخوردار نبود و همانند کالا به او مینگریستند و بنا بر عادات غلط که ریشه در تقلید از نیاکان جاهلی داشت، برخی از قبایل دختران را زنده به گور دختران می کردند
عرب بدوی به هیچ وجه نیازهای روحی و جسمی زن را درک نمیکرد و به واسطهی جهالت و نادانی، به نقش سازندهی زنان در تربیت و آموزش فرزندان خود توجه نداشت و تنها او را کنیز خود میدانست. اعراب بادیهنشین به سبب ناتوانی زن در پیکارهای قبیلهای و یا احتمال به اسارت در آمدن او، وجودش را موجب خواری میدانستند
با توجه به آیت قران مو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 