پاورپوینت کامل هنر رضآیت از زندگی ( قسمت سوم) ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنر رضآیت از زندگی ( قسمت سوم) ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر رضآیت از زندگی ( قسمت سوم) ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر رضآیت از زندگی ( قسمت سوم) ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
>
۵۴
معنای زندگی
انسان، موجودی است کمالگرا و هدفمند که از بیهودگی، بیمعنایی و بیهدفی، سخت گریزان است. بیهودگی و پوچی، چنین موجودی را ارضا نمیکند و از این رو اگر زندگی، معنا و هدفی نداشته باشد، زنده ماندن، ارزشی نخواهد داشت، هرچند تمامی امکانات زندگی فراهم باشد. علت نارضآیتی و سرد شدن زندگی، «ناکامی در رفاه» نیست. زندگی ساده و حتی سخت را میتوان دوست داشت و راضی بود، آنچه موجب بنبست و ناامیدی در زندگی میشود، «ناکامی در معناطلبی» است.
یک جوان آمریکایی در بیان سرگذشت خود میگوید:
بیست و دو سال داشتم و همان مسیری را در زندگی دنبال کرده بودم که اجتماع برای رسیدن به خوشبختی دیکته میکند. از دانشگاه، فارغ التحصیل شده بودم و در مقام مهندس شیمی در شرکتی کار میکردم و درآمد بالایی داشتم. چه چیز دیگری میخواستم؟ تمامی اجزای خوشبختی را در اختیار داشتم؛ ماشین، ضبط صوت، آپارتمان لوکس، یکی دو دوستِ خوب. دیگر چه چیز میتوانی بخواهی ای مرد جوان؟!
اما در زندگی هرگز تا به حال، آن اندازه، احساس تیرهروزی نکرده بودم. در اولین سال فارغ التحصیلی، در همان زمانی که در مقام مهندس شیمی در یک کمپانی کار میکردم، گرفتار بحران هویت و ارزشهای زندگی شدم. هر چند تمام کارهایی را که جامعه برای خوشبخت شدن، دیکته میکند، انجام داده بودم، اما هیچ دلیلی برای ادامهی زندگی نمییافتم… .
نمیدانستم چرا زندهام و چرا زنده بودنم میتواند مهم باشد. زندگی هیچ معنایی برایم نداشت. این بحرانِ شک و پریشانی، کمکم به تمامی جنبههای زندگیام کشیده شد.
با خود فکر میکردم، ایا به درستی زندگی کاملاً نسبی است؟ ایا همهاش همین است؟ پنجاه، هشتاد سالی از خوشیها و ناخوشیهای زودگذر استفاده کردن، کار کردن، خوابیدن، خوردن، لذّت بردن از خوشیهای زمینی و همین و بعد انگار نه انگار که روزی زنده بودهای؟! اگر چنین است پس اصلاً چرا باید زندگی کرد؟ چرا خودکشی نکرد و به همهی اینها خاتمه نداد؟ چرا باید برای زندگی بیهدف، تلاش بیهوده کرد؟ چرا باید خوب بود؟ چرا باید به فکر سلامتی بود؟ اگر قرار باشد که دیر یا زود همه چیز با رود زندگی شسته و برده شود، اصلاً چرا باید تلاش کرد؟
هر چه میگذشت، همه چیز بیشتر غیر قابل تحمّل میشد و مرا به این نتیجه میرساند که زندگی به راستی ارزش زیستن ندارد.
این نشان دهندهی نقش مؤثر معنا در نشاط و شادابی زندگی است. آلپورت میگوید:
امروزه در اروپا روانشناسان و روانپزشکان، آشکارا از فروید (که ناکامی جنسی را علت ناراحتیهای روانی میداند)، روی برگرداندهاند و به «هستی درمانی» روی آوردهاند که مکتب «معنا درمانی» یکی از آنهاست.
مسئلهی معنا چند حالت پیدا میکند. یکی «فقدان معنا» است. این حالت، مخصوص کسانی است که از آغاز، معنایی برای حیات نمییابند و زندگی را هیچ و پوچ میدانند.
حالت دوم، «ناتمام بودن معنا» است. این وضعیت، مخصوص کسانی است که معنایی برای زندگی در نظر داشتهاند اما وقتی به آن میرسند، آن را بیارزشتر از آن میبینند که به خاطرش زندگی کنند. آنچه میخواهد فلسفهی زندگی را توجیه کند، باید فراتر از زندگی و ارزشمندتر از آن باشد. در غیر این صورت، پدیدهی «زیان دیدگی» که در ادبیات دین از آن به عنوان «خُسران» یاد میشود، رخ میدهد.
دنیا مقطعی از زندگی است که به لحاظ زمانی، بخش ناچیزی از حیات انسانی را تشکیل میدهد. به لحاظ ارزش نیز دنیا و هر آنچه در آن است، ناچیز است.
خداوند متعال، دنیا را ناچیزتر از آن میداند که هدف تلاشهای انسان باشد.
(قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَه خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَی.
بگو کالای دنیا اندک است و آخرت برای آنان که تقوا پیشه کنند بهتر است.)
کسانی که معنای زندگیشان دنیاست، با کسب دنیا خشنود میشوند. همانند کودکی که با دانهای شکلات، از شادی در پوست خود نمیگنجد. قرآن کریم دربارهی این گروه میفرماید:
(وَ فَرِحُواْ بِالْحَیَاه الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاه الدُّنْیَا فِی الآخِرَه إِلاَّ مَتَاعٌ.
آنان به زندگی دنیا خشنودند و حال آنکه زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت، جز کالایی اندک نیست.)
و اما حالت سوم، دست یافتن به «معنای واقعی حیات» است. هر چیزی را میتوان معنای زندگی قرار داد اما هر معنایی، ارضا کننده و رضآیتبخش نیست. در بازار معانی، انسان موفق، کسی است که انتخابگر خوبی باشد. اشتباه در انتخاب معنا، موجب ناکامی میگردد و ناکامی، به نارضآیتی ختم میشود. برای کامیابی باید انتخابگر خوبی بود و انتخاب خوب، متوقّف بر شناخت صحیح است. بدانید که دنیا به خاطر انسان و در خدمت انسان آفریده شده و همچون ابزاری برای زندگی واقعی اوست. پیامبر خدا(ص) میفرماید:
همانا دنیا برای شما آفریده شده و شما برای آخرت.
امام علی(ع) نیز در این باره میفرماید:
«همانا خداوند سبحان، دنیا را برای پس از آن آفریده و اهل دنیا را در آن میآزماید تا معلوم شود که چه کسی نیک کردارتر است. ما برای دنیا آفریده نشدهایم و به کوشش در آن (برای به دست آوردن حطام دنیوی) مأمور نگشتهایم.»
همچنین دنیا مزرعهی آخرت دانسته شده و این یعنی دنیا بستر حیات است، نه هدف حیات. به همین جهت، پیامبر خدا(ص) میفرماید:
همانا برای دنیا فرزندانی است و برای آخرت، فرزندانی. شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا مباشید.
وقتی خدا، معنای زندگی شد، انسان به خاطر خدا زندگی میکند، به خاطر او تلاش میکند و برای رسیدن به او همهی سختیها را تحمّل میکند. وقتی خدا معنای زندگی شد، انسان میداند چرا زنده است و چرا باید زندگی کند و سرانجامش چه خواهد شد. بدین سان، از حیرت و سرگردانی در میاید و چون برای عالیترین و بلکه تنها مفهوم حیات زندگی میکند، بر خود میبالد و احساس رضآیت و خشنودی میکند.
فصل چهارم
روزی زندگی
نگرانی از روزی
روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از اینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد، برای کسب روزی مفید است. اما اگر افزایش یابد و از حدّ معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضآیت از زندگی را به مخاطره میاندازد.
امام علی(ع) یکی از عوامل هلاک کنندهی مردم را ترس از فقر میداند.
خدا روزی را تضمین کرده است.
روزی انسان، تأمین شده است. خداوند متعال، تضمین کرده است که روزی انسان را در هر شرایطی تأمین میکند. تأمین کنندهی روزی، کسی است که مالک آفرینش است ،و تضمین کنندهی آن، کسی است که مقتدر و شکستناپذیر است. قرآن کریم میفرماید:
(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّه الْمَتِینُ.
خداست روزی رسان، و اوست دارندهی نیرویی سخت استوار).
وقتی انسان بداند روزیاش به دست صاحب قدرت است، احساس اطمینان و آرامش میکند. هیچ جنبندهای در روی زمین نیست مگر آنکه روزیاش بر عهدهی خداست. چه بسا جنبندگانی که یارای تحصیل روزی خویش را ندارند و خدا روزی آنها را میدهد. روزی انسان را نیز همین خدا تأمین میکند. هر جانداری روزی خود را دارد. به مورچه بنگرید که با آن همه کوچکی و ظرافت اندام (که تقریباً به چشم نمیاید)، روزیاش تضمین شده و به فراخور حالش، روزی او میرسد. خداوند منّان و بخشنده، از او غافل نیست و او را محروم نساخته است؛ اگر چه در دل تختهسنگی سیاه و خشک و یا در میان صخرهای سخت باشد. و یا به پرندگانی مثل کلاغ و عقاب و کبوتر و شترمرغ بنگرید که خداوند، روزی همهی آنها را ضمانت کرده است. این نکات آموزنده، نشان میدهد که نگران بودن برای روزی، بیمورد است. از این رو، پیامبر خدا(ص) به ابن مسعود میفرماید:
«ای ابن مسعود! برای روزی، اندوه مخور؛ چرا که خداوند متعال میفرماید: «هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر روزی آن با خداست» و فرمود: «روزی شما و آنچه به شما وعده داده است، در آسمان است».
وضع خود انسان نیز شگفتانگیز است. ما اکنون نگران روزی خود هستیم و حال آنکه سه مرحله پیش از آن وجود داشته که بدون اطلاع ما خداوند روزی ما را رسانده است، لذا شایسته نیست اکنون نسبت به او سوءظن داشته باشیم. مرحلهی نخست هنگامی است که انسان در رحم مادر قرار دارد. در جایگاهی آرام که هیچ سرما و گرمایی او را نمیآزارد و خدا روزیاش را میرساند. مرحلهی دوم، دوران نوزادی است که هرچند ناتوان است، ولی غذای او از شیر مادر تأمین میشود و کسی هست که او را تر و خشک کند. و مرحلهی سوم، دوران پس از شیرخوارگی است که رو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 