پاورپوینت کامل پرسش و پاسخهایی در بارهی عرفان و عشق(قسمت اول) ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرسش و پاسخهایی در بارهی عرفان و عشق(قسمت اول) ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرسش و پاسخهایی در بارهی عرفان و عشق(قسمت اول) ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرسش و پاسخهایی در بارهی عرفان و عشق(قسمت اول) ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۳

معنی عشق

عشق و حقیقت آن چیست؟

واژهی «عشق» مشتق از «عشقه» به معنای میل مفرط است. «عشقه» گیاهی است که هرگاه به دور درخت بپیچد، آب آن را میخورد؛ در نتیجه درخت زرد شده، کمکم میخشکد.۱

اما در اصطلاح، «عشق» عبارت است از: «محبت شدید و قوی». به عبارت دیگر، عشق مرتبهی عالی محبت است.۲

اما حقیقت آن است که تعریف حقیقی این واژه، ممکن نیست. محیالدین ابن عربی میگوید: «هر کس عشق را تعریف کند، آن را نشناخته.۳

«لویی ماسینیون» میگوید: «نخستین عارفان، واژهی عشق را به کار نمیبردند؛ شاید از عشق زمینی و جسمانی هراس داشتند و از این رو، بیشتر از محبت یاد میکردند.»۴ عطار گفته است:

پرسی تو ز من که عاشقی چیست؟

روزی که چو من شوی، بدانی

عشق قابل تعریف علمی نیست؛ زیرا نه محسوس است و نه معقول، در حالی که در دو قلمرو «حس و عقل» تأثیر دارد. اگر تعریف کننده، خودش عاشق باشد، مسلماً تعریف او صحیح نخواهد بود، زیرا این پدیدهی غیر عادی به تمام اندیشه و مشاعر او مسلط است. به عنوان مثال اگر عاشق بخواهد عشق را تعریف کند، مفاهیم موجود در تعریف، با وضع روانی او رنگآمیزی میشود و به اصطلاح «مولوی» بوی عشق میدهد.۵

هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق ایم خجل باشم ز آن

گر چه تفسیر زبان روشنگر است لیک عشق بیزبان روشنتر است

چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت

عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت

آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رو متاب۶

مبدأ عشق

ایا مبدأ عشق خدا است و یا حقیقتی دیگر؟

اساس آفرینش جهان، عشق خداوند به جمال و جلوهی خویش است؛ زیرا حب ذات یکی از اسباب عشق است. خداوند نیز به عنوان برترین موجود، به دلیل عشق به ذات و جلوهی جمالش، جهان را پدید آورد: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف»؛۷ «من گنج پنهانی بودم که دوست داشتم شناخته شوم، پس آفریدگان را آفریدم تا شناخته شوم».

گنج مخفی بد ز پُرّی چاک کرد خاک را روشنتر ز افلاک کرد

بنابراین نخستین کسی که عشق ورزید، خدای متعال بود.۸ براساس همین عشق به خویش است که مخلوقاتش را نیز دوست میدارد.۹

چنان که مبدأ عالم خداوند متعال است، مبدأ عشق نیز او است. عشق مانند وجود، از ذات حق به عالم سرآیت کرده است. عشق انسان زاییدهی عشق خداست.

توبه کردم و عشق همچون اژدها توبه وصف خلق و آن وصف خدا

عشق ز اوصاف خدای بینیاز عاشقی بر غیر او باشد مجاز۱۰

تلازم عشق و معرفت

ایا عشق، به شناخت و معرفت نیازمند است؟

از آنجا که عشق نوعی محبت شدید و قوی است و محبت فرع معرفت است، عشق نیز بیمعرفت، عشق نخواهد بود. شناخت هر چیزی، ریشهی میل یا تنفر انسان نسبت به آن چیز است. اگر انسان چیزی را برای خود سودمند بداند، نسبت به آن میل و محبت پیدا میکند و برای جلب آن تلاش میکند. صدرالمتألهین میگوید:

«عشق در شیء بدون حیات و شعور، صرفاً یک نوع تسمیه و نامگذاری است».۱۱

براساس تقسیم قوای ادراکی انسان به حسی، خیالی و عقلی، میتوان با تسامح گفت که سه عشق حسی، خیالی و عقلی وجود دارد. «عشق حسی» بر معرفت حسی بنا شده است و تنها قوای حسی (باصره، سامعه، شامه، ذائقه و لامسه) از آن مبتهج میگردد. «عشق خیالی»، عشقی است که از قوهی خیال و وهم آدمی نشأت میگیرد و تنها این قوه را تسکین میدهد. اما «عشق عقلی» عشقی است که از عقل سرچشمه میگیرد و براساس یافتههای عقل، معشوق و راه وصال به او را میشناسد . هر چند با شدت یافتن عشق، آدمی عقل خود را نیز پشت سر میگذارد؛ ولی برای بار یافتن به آن مرحله نیز باید از مدخل عقل عبور کند.

از آنجا که قوهی خیال از قوهی حس در ادراک امور قویتر است، عشق خیالی از عشق حسی قویتر است و به دلیل آنکه درک عقل قویتر از خیال و حس است، عشق عقلی به مراتب قویتر و کاملتر از عشق حسی و خیالی است.۱۲

«معرفت» عشقآفرین و «عشق»، معرفت افزا است. عشق پس از انعقاد در جان آدمی، در هر مرتبه ای از ظهور، عاشق را از نظر معرفت و مدارج کمال پیشتر میبرد؛ در نتیجه ادراک آدمی قویتر و نافذتر میگردد و عشق را با چشمی دقیقیاب و بصیرتی پرده شکاف، مینگرد و آنچه نادیدنی است، میبیند.

اسباب عشق

اسباب عشق کدام است؟

برای عشق اسبابی چند مطرح کردهاند؛ دو علت از همه مهمتر است و ریشه در فطرت هستی دارد:

یک. کمالجویی

همهی هستی میل به کمال دارد؛ کمال طلبی آمیخته با «حب بقا». همهی موجودات در پی آنند که چیزهایی را به دست آورند و بهرهی وجودیشان را غنیتر کنند. هر موجودی در پی کمال متناسب با خود است. دانهی گندمی که روی زمین قرار گرفته و با شرایط مساعدی شکافته شده و به تدریج میروید؛ بیشک متوجه آخرین مرحله (بوتهی گندم) است که رشد خود را تکمیل کند، سنبل دهد و دانههای زیادی بار آورد. انسان نیز میخواهد سعهی وجودی بیشتری بیابد و علم، قدرت، اراده و حیاتش نامحدود و مطلق باشد. امام خمینی(ره) میفرماید:

«انسان اگر قدرت مطلق جهان باشد و عالَم را در اختیار داشته باشد و به او بگویند که جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را در اختیار داشته باشد، یا مثلاً هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد».۱۳

دستگاه آفرینش با تربیت تکوینی خود کمال خواه و کمال جو است و به همین سبب است که با وجود تمام سختیها و موانع، عاشق کمال است و برای رسیدن به آن، از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نمیکند. به بیان دیگر این فطرت کمال خواهی است که موجودات را عاشق ساخته است.۱۴

آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد۱۵

دو. جمالخواهی

جمال عبارت است از: حضور کمال لایق و ممکن یک شیء نزد انسان. بنابراین جمال هر شیء به قابلیت کمال پذیری آن بستگی دارد. از طرفی اگر تمام کمالات لایق یک شیء نزد انسان باشد، آن شیء در غآیت جمال و زیبایی است و اگر تنها بعضی از آن کمالات حاضر باشد، شیء به اندازهی آن کمالات، متصف به حسن و جمال میشود.

به عنوان مثال اگر خطی در اوج کمال (متوازی، متناسب و منتظم بودن) باشد، آن خط در اوج زیبایی است. هر چه این کمالات کمتر باشد، از زیبایی کمتری برخوردار خواهد بود. این جمال خواهی در انسان، موجب پیدایش شاخههای گوناگون هنر و فرهنگ در تمدن بشری شده است و اسلام نیز آن را پذیرفته و حتی بخشی از اعجاز قرآن کریم، براساس هنر و زیبایی پیریزی شده است.

باید توجه کرد که زیبایی و جمال، منحصر به محسوسات نیست، بلکه در غیر آنها نیز وجود دارد؛ زیرا زیبایی را به علم، اخلاق و دیگر مفاهیم غیر حسی نیز نسبت میدهیم. در حالی که هیچ یک از این موارد با حواس پنج گانهی ظاهری درک نمیشود؛ بلکه با بصیرت باطن و چشم دل – که همان نور عقل است – درک میگردد.

جمال و زیبایی عامل مهمی در تحقق و سریان عشق است. سرّ اینکه برخی، کسانی را دوست دارند که در زیبایی آنان تردید است، این است که عاشق در معشوق، جمالی را میبیند که دیگران نمیبینند.

گفت لیلی را خلیفه: کان تویی؟ کز تو مجنون شد پریشان و غوی!

از دگر خوبان تو افزون نیستی گفت: خامش چون تو مجنون نیستی۱۶

سریان عشق

ایا عشق در همهی عالم جریان دارد یا مختص به آدمی است؟

از آنجا که همهی هستی دارای حیات و شعور و کمال جو است، عشق در تمام عالم وجود، سریان دارد. این عشق در انسان – که دارای حیات و شعور برتر است – از شدت بیشتری برخوردار است. ولی براساس ارتباط معرفت و عشق و اسباب آن، عشق در همهی عالم جریان دارد.۱۷

آتش نی، جوشش می، بدایع طبیعت، کشش اجزای همجنس به یکدیگر و پیوند و ترکیب اضداد از جلوههای عشق است؛ جاذبهای که جزء را به سوی کل میراند و میان اشیاء و پدیدهها، تناسب، هم سنخی و انضمام میآفریند.

عشق جوشد بحر را مانند ریگ عشق ساید کوه را مانند ریگ

عشق بشکافد فلک را صد شکاف عشق لرزاند زمین را از گزاف۱۸

داستان عشق انسان، داستان دیگری است، زیرا به رغم ژرفا و گستردگی ادراکش، داعیههای خیالی و وهمی او همواره با عقل و ذات او درگیر است و مزاحمانی از قوای شهوی و غضبیه بر سر راه قرار دارد. باید دستی از غیب برون اید و عشق انسان را هدآیت کند و راه وصول عشق را به او بنمایاند. فرستادن رسولان و کتابهای آسمانی برای همین جهت است تا عشق حقیقی و راستین را از عشق مجازی و دروغین باز شناساند و آدمی را در عشق و عاشقیاش مدد رساند.۱۹ کلام پیامبران، بوی گلی است که انسان را به سمت گلستان میبرد.

این سخنهایی که از عقل کل است

بوی گلزار و سرو و سنبل است

بوی گل دیدی که آنجا گل نبود

جوش مل دیدی که آنجا مل نبود۲۰

مبانی عشق

مبانی عشق از دیدگاه اسلام کدام است؟

گفتیم که عشق براساس «کمالجویی» و « جمالخواهی» شکل میگیرد. درک زیباییهای هستی موجب عشق به خدا میشود. از این رو عشقی که دین برای انسان ترسیم میکند، متأثر از دیدگاه خا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.