پاورپوینت کامل جان پیامبر(ص);نگاهی کوتاه به شخصیت بالا بلند حضرت زهرا(س) ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جان پیامبر(ص);نگاهی کوتاه به شخصیت بالا بلند حضرت زهرا(س) ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جان پیامبر(ص);نگاهی کوتاه به شخصیت بالا بلند حضرت زهرا(س) ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جان پیامبر(ص);نگاهی کوتاه به شخصیت بالا بلند حضرت زهرا(س) ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰
کودکی
فاطمه، در مکّه چشم به جهان گشود؛ چشم اندازش یا آسمان سربی بود و یا زمین سیاه؛ روزگار دشواری. از زمین کوهستانی و آتش گرفته مکه، گل محبتی نمیرویید و از آسمان، سنگ فتنه میبارید. تنها فرزند خانواده بود؛ زیرا خواهرانش پیش از او ازدواج کرده و از خانه رفته بودند و برادرانش نیز پیش از آمدنش چشم از جهان فروبسته بودند.
تربیت در دامن وحی و والاترین مربی جهان آفرینش و عنآیت خداوندی، از او شخصیتی آفرید با جسمی به سانِ پولاد آبدیده و روحی به لطافت باران. در روزگار قحطی عاطفه برای دختران، پدر میگفت: «بهترین فرزندان شما، دختراناند.» و «از خوش قدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!» و «کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش میکند.»
این سیرابی از چشمه محبت، بعدها او را چشمه محبت ساخت؛ چشمهای که فرز ندان و همسرش دور از جفای دوران و دشمن بیرون از خانه، در هوای صمیمیت داخل خانه تنفس میکردند.
خُردی جسم، مانع از بزرگی روح او نبود؛ بنابراین همدم و همراز مادری بود که خود «کاملترین اندیشه» و «زیباترین رخسار» را داشت.
تندباد مرگ، گُلِ خوشبوی خانه محمد را پرپر کرد و بانویی به سرای جاوید کوچید که پیامبر از وی به نیکی یاد میکرد و میفرمود: «پروردگار بهتر از او را به من نداده است.»
اینک، نوبت او بود تا گُلِ خوشبوی این خانه شود؛ ریحانه النبی۹. روزگاری اندیشمندی گفته بود: «آن که میماند با دیدن جای خالی آن که رفته است دلش بیشتر آتش میگیرد.» خدیجه رفته و فاطمه مانده بود با زخم زبانها و ریشخندهای نامردمان در کوچههای مکه. اینک باید دستهای کوچک فاطمه، شکمبههای شتر را از شانههای پیامبر۹ پاک کند؛ شانههایی که رنج انسان و تاریخ و انسان تاریخی را بر خود تاب میآورد. خود را سپر سنگهایی سازد که به سوی پدر پرتاب میشد. پای پدر هنگام فرار از سنگپراکنی مکیان و پناه بردن به کوههای آفتاب سوخته اطراف شهر، مجروح و خونین میشد. پدر به خانه پناه میآورد؛ اما گاه سنگها به داخل خانه پرواز میکردند. برخی نوشتهاند «آن گاه که نمیتوانست از پدر در برابر این طوفان محافظت کند، میگریست.»
رفتارش با پدر چنان مهربانانه و نوازشگرانه بود که پدر به او نشان «ام ابیها» داد؛ نشانی که نشانگر نگاه احترامآمیز پدر به او هم بود؛ نشانی که تا فرجام عمر، آن را چونان افتخاری بر سینه داشت.
فاطمه، آرامش بخش و به تعبیر پدر «شادی بخش دل»، «پاره تن»، «نور چشم»، «میوه دل»، «قلب» و «جان» او بود، و در حقیقت، بخشی از بار سنگین رسالت بر شانههای کوچک- آن هم دخترانه- وی قرار داشت.
با کوچیدن به مدینه، از فشارهای مکه کاسته شد، اما بحرانهای دیگر رخ نمود و این تاب آوردن بار رسالت، تا پایان عمر کوتاه اما سبز او تداوم یافت.
دانشوری
بهرهمندی بانو از دانش تا بدان پآیه بود که پیامبر۹ فرمود: او را «فاطمه» [جدا شده] نامیدند، زیرا پروردگار خجسته و فرازمند، او را [از مردان] با دانش [ویژه] «جدا» ساخته است.
حارثه پسر قدامه میگوید: سلمان به من گفت: روزی عمار به من گفت: میخواهی تو را به کاری شگفت خبر دهم؟ گفتم: آری.
گفت: دیدم علی(ع) بر فاطمه وارد شد. چون چشم زهرا به او افتاد گفت: «نزدیکم بیا تا به تو در مورد آن چه [در جهان] رخ داده و تا روز رستاخیز رخ میدهد و یا رخ نخواهد داد بگویم!» دیدم: علی برگشت. همراهش برگشتم تا بر پیامبر۹ وارد شدیم. رسول خدا به او گفت: «ای اباالحسن! نزدیک بیا.» هنگامی که امام نشست بدو فرمود: «تو، میگویی یا من بگویم؟!» امام فرمود: «سخن شنیدن از شما خوشتر است ای فرستاده خدا.»
گویا با تو بودم که بر فاطمه وارد شدی و به تو چنین و چنان گفت و تو برگشتی.
نور فاطمه، از نور ماست؟
نمیدانستی؟!
پس علی برای سپاس از خداوند والا، سجده شکر به جای آورد.
پسر مسعود میگوید: روزی مردی نزد بانو آمد و از وی پرسید: ای دختر فرستاده خدا، ایا پیامبر نزد شما چیزی [از دانش] گذاشته است که از آن بهرهمند شویم؟
زهرا به خدمتگزار خود فرمود: آن [پارچه] ابریشمین را بیاور.
زن به جستجو برآمدف اما آن را نیافت. فاطمه به او فرمود: وای بر تو! [ارزش] آن [نوشتهها] برای من، به اندازه ارزش حسن و حسین است!
زن بار دیگر گشت و آن را یافت.
با توجه به این رهنمود ارزشمند، اهمیت حفظ میراث علمی و فرهنگی پیامبر، نزد اهل بیت به خوبی آشکار و نکات ظریف زیر روشن میشود:
حضرت فاطمه زهرا۳ تمام روآیت و احادیث پیامبر را مینوشت.
احادیث نوشته شده را طوری نگهداری میفرمود که زود متوجه میشد، فلان روآیت در جای خود قرار دارد یا نه.
ایا در جهان کسی را میتوان سراغ داشت که ارزش یک روآیت را با ارزش فرزندانی همانند امام حسن و امام حسین۸برابر بداند؟!
امام عسکری۷ فرمود: روزی زنی نزد حضرت زهرا۳ آمد و گفت: مادر ضعیفی دارم که درباره نماز دچار اشتباه شده است و مرا نزد شما فرستاد تا مسأله را بپرسم.
بانو پاسخ وی را داد. زن بار دیگر پرسید و او پاسخ داد تا … این که پرسش و پاسخ ده بار تکرار شد. زن از بسیاری سؤال شرمگین شد و گفت: ای دختر فرستاده خدا! بیشتر از این شما را به سختی نمیاندازم.
– باز هم بیا و سؤالهآیت را بپرس. اگر کسی را اجیر کنند که بار سنگینی را به پشت بام ببرد و صدهزار دینار طلا دستمزد بگیرد، ایا باز هم این عمل سخت و دشوار خواهد بود؟
– نه.
– من برای هر مسألهای که پاسخ میدهم، بیش از فاصله بین عرش تا زمین، مروارید پاداش میگیرم؛ پس من [نسبت به آن کارگری که بار به پشت بام حمل میکند] سزاوارترم از این که پرسیدنت برایم دشوار نباشد. از پدرم شنیدم که میفرمود:
«به همه دانشمندان شیعه ما، در روز رستاخیز به خاطر بسیاری دانش و هدآیت بندگان خدا، یک میلیون جامه از نور میپوشانند؛ سپس آواز دهندهای از سوی خداوند ندا خواهد داد: ای سرپرستان یتیمان خاندان محمد! ای کسانی که هنگام گسستگی مردم از پدرانشان- که همان پیشوایان و امامان بودند- ایشان را سرپرستی کردهاید و آنان را به اوج بردید و جامههای دانش در دنیا به آنان پوشاندید! پس به خاطر هر کدام از آن یتیمان به اندازهای که دانش از آنان برگرفتید، به این عالمان جامهها میپوشانند. سپس خداوند والا میگوید: «به این دانشمندانی که سرپرستان یتیمان هستند باز جامهها[یی از نور] بپوشانید و بیفزایید.] و چنین خواهند کرد و ایندگان نیز نسبت به گذشتگان خود چنین خواهند کرد… .»
فاطمه، با دانش خداوندی خودف به سان جامعهشناسی اندیشمند اینده امّت اسلامی پس از سقیفه را در عیادت زنان انصار و مهاجر از وی چنین بازگو میکند:
به جان خودم سوگند، ناقه خلافت باردار شده، منتظر باشید چندان نمیگذرد بچهای به دنیا میآورد، ببینید چه فرزندی آورده! پس به جای شیر، خون تازه و سَمّ کُشنده بدوشید. و آن زمان است که باطل گرایان گرفتار خسران ( و از دست دادن سرمآیههای معنوی خود) میشوند. و پسینیان فرجام کاری را که پیشینیان آنان انجام دادهاند خواهند دریافت.
زین پس به دنیای خود دلخوش باشید و شادمان؛ اما برای آزمون و فتنهای که در انتظار شماست، مهیا باشید و خوشحال، از شمشیرهای آخته و سلطه تجاوزگرانی ستمگر و خونریز و هرج و مرجی فراگیر و حکومت مستبد بیدادگران؛ حکومتی که ثروتهای شما را بر باد میدهد و اندوخته و مردمان شما را درو میکند.
دریغا بر شما! چگونه آرزوی رهایی دارید، در حالی که حقیقت بر شما پنهان مانده؟! «ایا ما میتوانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با این که شما کراهت دارید؟!»
قتل عام و شکنجه امویان به نام دین، فاجعه کربلا، ماجرای حرّه و کشتار مسلمانان مدینه و تجاوز به دختران این شهر از سوی سپاهیان یزید، شکنجه مسلمانان از سوی حجّاج، شهوترانیهای عباسیان و … همه و همه، پیآمدهای طبیعی سقیفه و انحراف قدرت از زمامداران معصوم به فرمانرویان ناشایست بود.
ابو عبیده میگوید: برخی از دوستان ما از امام صادق(ع) درباره «مصحف فاطمه۳» پرسیدند. حضرت مدتی دراز خاموش ماند. سپس گفت:
…فاطمه هفتاد و پنج روز پس از پیامبر زنده بود. به خاطر پدرش بسیار اندوهگین بود. جبرئیل فرود میآمد و به او دلداری میداد و از جایگاه پدرش [در بهشت] برایش میگفت و از آن چه در اینده برای تبارش [و حوادث دیگر] رخ میداد آگاهش میکرد و علی(ع) آن پیشگوییها را مینوشت؛ این «مصحف فاطمه» است.
فضیل گوید: خدمت امام صادق(ع) رسیدم. حضرت فرمود: ای فضیل! میدانی پیش از آمدن تو، به چه نگاه میکردم؟ گفتم: نه. حضرت فرمود: کتاب فاطمه را نگاه میکردم. هر پادشاهی که در زمین به حکومت میرسد، با نام و نام پدر در این کتاب آمده است.
حماد بن عثمان هم میگوید: از امام ششم۷ شنیدم که میفرمود: در سال یکصد و بیست و هشت، ملحدانی آشکار میشوند؛ چرا که در مصحف فاطمه۳ چنین خواندهام.
البته امام در ادامه توضیح دادهاند: در این مصحف، احکام حلال و حرام وجود ندارد. و همچنین با این که حجم آن سه برابر قرآن است، حتی یک کلمه از قرآن هم در آن نیست.
آری، فاطمه دارای چنین دانش بیکرانی است و از همه رخدادهای اینده جهان آگاه است؛ چیزی که در این حد، برای بسیاری از پیامبران الهی نیز فراهم نشده است. مصحف فاطمه، از منابع ارزشمند علم امامان به شمار میرود.
از نظر احکام فقهی، سیره و سخن حضرت فاطمه زهرا۳ به چند بخش قابل تقسیم است:
الف) احکام فقهی در مورد حضرت فاطمه زهرا، مانند حرام بودن لمس نام حضرت بدون وضو.
ب) احکام و آدابی که به ایشان نسبت داده شده و او را پآیه گذار آنها میدانند، مانند استحباب تسبیحات حضرت فاطمه زهرا در تعقیبات نماز و وقت خواب، تشییع جنازه در تابوت و زیارت قبور در روزهای دوشنبه و پنجشنبه.
ج) مواردی که میتواند در فقه مورد استناد قرار گیرد و طرح شود، مانند جواز سخنرانی زنان در مجامع عمومی در هنگام ضرورت، لزوم احراز رضآیت دختر در هنگام ازدواج و لزوم دفاع زنان از مقام ولآیت تا سر حدّ شهادت.
د) مواردی که به عنوان سنتهای اجتماعی از سیره آن حضرت برآمده است، مانند ساختن و استفاده از تسبیح، «مَهر السنته» در مهریه زنان در هنگام ازدواج و جهیزیه دادن به دختران.
ه) فلسفه احکام و شناخت حکمت احکام اسلامی، مانند فلسفه نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و قصاص.
با مراجعه به منابع و مدارک تاریخی، بانوان ذیل را از آن حضرت نقل حدیث و روآیت کردهاند:
حضرت زینب کبری، دختر حضرت فاطمه زهرا.
امّ کلثوم، دختر حضرت فاطمه زهرا.
امّ سلمه (هند)، دختر ابی امیه و همسر رسول خدا.
اسماء بنت عُمَیس.
سلمی آزاد شده حضرت رسول اکرم.
فضّه نوبیه.
زینب، دختر ابی رافع.
خانواده
مرد، زن و فرزندان، ستونهای خیمه خانواده را تشکیل می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 