پاورپوینت کامل آیین پژوهش و نگارش (قسمت اول)(۴۰ نکته) ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیین پژوهش و نگارش (قسمت اول)(۴۰ نکته) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیین پژوهش و نگارش (قسمت اول)(۴۰ نکته) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیین پژوهش و نگارش (قسمت اول)(۴۰ نکته) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۴

آغازه

حضرت امیرمؤمنان علی(ع) :

لا سُنَّه أَفضَلُ مِنَ التَّحقیق ؛

هیچ راه و آیینی، برتر از تحقیق و حقیقت‏جویی نیست.

بس نکته با تو گویم شاید ندیده باشی

تا دسته دسته نرگس زین باغ چیده باشی

در نویسندگی با موضوعات گوناگونی از روبهرو هستیم :

یک . تعریف نویسندگی؛

دو . ارزش و اهمیت نویسندگی؛

سه . آثار و فواید نویسندگی؛

چهار . اهداف نویسندگی؛

پنج . کلیات نویسندگی؛

شش. مقدمات نویسندگی؛

هفت. اقسام نویسندگی؛

هشت. شرایط نویسنده و نویسندگی؛

نُه. مراحل نویسندگی؛

ده . . . . . . .

هر کدام از این موضوعات، دارای قلمرو گسترده و عرصهی پهناوری است و به تعبیر مولوی در مثنوی:

این سخن را ترجمِه‏یْ پهناوری

گفته آید در مقام دیگری

اما مراحل نویسندگی عبارت است از:

یک . پژوهش ؛

دو . نگارش؛

سه . ویرایش.

آنچه در پی آمده، ۴۰ نکته در زمینهی آیین پژوهش و نگارش است که با زبانی ساده نوشته شده، اما شایسته است که با نگاهی ساده خوانده نشود. امید است که مطبوعتان آید و مقبولتان افتد و نظریات سودمندتان را ارمغانمان کند.

۱

در تحقیقات و تألیفاتمان به هیچ وجه بر گفته‏ها و شنیده‏ها – هر چند گفتهها مشهور و از انسان‏های معروف نقل شده باشند – تکیه نکنیم، مگر آن که خودمان آن‏ها را در منابع قابل اعتبار و «رِفرِنس‏های» قابل استناد ببینیم و بیابیم تا پیام این حدیث شامل حال ما نشود: « . . . لاتُحَدِّثِ النّاسَ بِکُلِّ ما سَمِعتَ بِه فَکَفی بِذلِکَ کَذِبا ؛ هر چه را شنیده‏ای به مردم نگو ؛ زیرا همین کار برای دروغ شمردن آن شنیده (از سوی مردم) بس است.»

در این صورت، مثلاً خواهیم دید که عبارت «انقلاب ما انفجار نور بود»، با آن همه شهرتی که دارد، از حضرت امام خمینی‏«قده» و بدین گونه نیست؛ بلکه از یاسر عرفات است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمد و به محضر حضرت امام رسید و هنگام گفتوگو دربارهی انقلاب به ایشان عرض کرد: «آن‏ها [دشمنان انقلاب شما] می‏گویند که زلزله‏ای رخ داده، ما می‏گوییم که انفجار نور روی داده»

شایان توجه است که حضرت امام خمینی‏«قده» نیز نفرموده‏اند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» ؛ بلکه سخن ایشان به گونه‏ای دیگر است .

۲

آن چه در تحقیقات و تألیفات هنوز، برای خودمان واضح و مفهوم نشده است، برای دیگران توضیح ندهیم و

به دیگران تفهیم نکنیم، حتی از ذکر آن نیز بپرهیزیم و عطایش را به لقایش ببخشیم؛ زیرا ممکن است آثار نامطلوب و نامقبول و حتی نامشروعی را در پی داشته باشد.

مثلاً اگر به این نکته که حضرت زهرا(ع) دستان مبارکشان را از کفن بیرون آوردند و امام حسن و امام حسین‏ علیهما السلام را در آغوش گرفتند، برای خودمان مفهوم و روشن نشده است، آن را برای دیگران بازگو نکنیم و به قلم نیاوریم؛ (هرچند شماری از حدیث‏پژوهان در اعتبار سندی آن نیز خدشه کرده و آن را مخدوش و مجعول دانسته‏اند.)

۳

بکوشیم که فضای تحقیقات و تألیفاتمان را حقیقتاً از اکسیژن تحقیق و تألیف به معنای درست و فراگیرِ آن و با همهی ویژگی‏هایش، پُر سازیم و با گازکربنیک‏هایی همچون «تحقیق بازی» و «تألیف سازی» آلوده نکنیم و مانند معماران بساز و بفروش، «مؤلفان بچاپ و بفروش» نشویم . مولوی در مثنوی چه دُر سُفته است که گفته است:

علمِ تقلیدی بُوَد بهر فروخت

چون بیابد مشتری، خوش برفروخت

مشتریِّ علم تحقیقی، حق است

دائماً بازار او بارونق است

لب ببسته مست در بیع و شری

مشتری بی حد که اَللهُ اشتَری

این نکتهی مهم را در داوری‏های خصوصی و یا عمومی‏مان – مانند انتخاب کتاب سال و… – به خاطر داشته باشیم که همواره پُر برگی یک تحقیق و پُر فروشیِ یک تألیف به معنای پُر باریِ آن و پُر فروغیِ این نیست و حتی پُر عنوانیِ فهرست منابع – تا چه رسد به پُرعنوانیِ فهرست مطالب و فهرست تألیفات – نیز هماره به معنای پُر مایگی و پُر اندیشگیِ آن نیست .

۴

بکوشیم که روحیهی «نگرش تحقیقی» و «نگارش تحلیلی» را در خود زنده کنیم و روز به روز آن را بالنده‏تر سازیم. برای به دست آوردن چنین روحیه‏ای می‏توانیم این نکات را رعایت کنیم:

یک . مطالعهی کتاب‏ها و منابعی که با نگرشی تحقیقی و نگارشی تحلیلی نوشته شده‏اند. محقق کسی است که در تحقیقات خویش به کتاب‏ها و منابع دست چندم و حتی گاه به کتاب‏ها و منابع دست دوم نیز مراجعه نمی‏کند. یکی از محققان می‏گفت: «من در تحقیقاتم، حتی به کتاب شریف بحارالانوار نیز استناد نمی‏کنم، بلکه به مصادر و مآخذ اولیه‏ای که محدّث بزرگ و بزرگوار شیعه، مرحوم علامه مجلسی، اَعلَی‏اللّهُ مَقامَهُ الشّریف، خود به آن‏ها استناد کرده است، مراجعه می‏نمایم و اصل حدیث را در آن جا می‏یابم و سپس با رعایت شروطش به آن استناد می‏کنم».

دو . همنشین شدن و نشست و برخاست کردن با کسانی که در مسائل فکری و علمی محقق واقعیاند. از این جهت، محقق کسی است که در زندگی علمیِ خویش، با کسانی که در اندیشه و اندیشیدن «مقلد» هستند، همنشین نمیشود. مولوی در مثنوی چه خوش سروده است:

از محقق تا مقلد فرق‏هاست

کاین چو داوود است و آن دیگر صَداست

منبع گفتار این سوزی بُوَد

وان مقلد، کهنهآموزی بُوَد

سه . مطالعهی زندگی و شیوهی علمی کسانی که مقلدانه نمی‏اندیشیده‏اند. بدین رو، زندگی و روش علمی علامه امینی، علامه طباطبایی، علامه مطهری و علامه جعفری، رضوان اللّه علیهم اجمعین، می‏تواند الگویی پسندیده در این زمینه‏ها باشد. گفته‏اند: «یکی از محققان می‏خواسته‏اند که در کتاب دایره-المعارف خویش، متراژ پل قدیمی و سمبلیک اهواز را بنویسند. بدین منظور، هیئتی را از تهران به اهواز می‏فرستند تا دقیقاً متراژ آن را محاسبه نمایند و آن گاه در دایرهالمعارف خود بنگارند» .

چهار . حضور داشتن در جلسات و شرکت کردن در مجالس علمی‏ای که با نگرشی تحقیقی و تحلیلی تشکیل می‏شود. بدین جهت، محقق کسی است که در زندگی علمی‏اش، به جلسات و مجالس غیر علمی و جلسات و یا مجالسی که عنوان علمی دارد، اما روشی غیر تحقیقی و غیر تحلیلی دارد، پا نمی‏گذارد. پُر روشن است که این سخنان و پیشنهادها، موضوعات و مسائلی را که اساساً باید با روشی تقلیدی و نه تحقیقی به آن‏ها دست یافت، شامل نمی‏شود.

۵

در صورتی که بتوانیم و بتوانیم که بیابیم، پژوهش‏های خویش را پس از نگارشِ نهایی و برای مطالعه و بازنگری و برخورداری از صحت و دقت بیشتر، دست کم به دو تن – با این دو دیدگاه و ویژگی – بسپاریم:

یک . از دیدگاه پژوهشی و با دو ویژگی دقت داشتن و وقت گذاشتن؛

دو . از دیدگاه نگارشی و با دو ویژگی دقت داشتن و وقت گذاشتن.

البته چه شایسته است – اگر نگوییم بایسته است – هدیه‏ای نیز برای انجام دادن این دو کار و برای این دو بزرگوار در نظر بگیریم و یا به گونه‏ای دیگر و بهتر، این زحمت و خدمت آنان را جبران نماییم و در هر دو صورت، آیهی ۶۱ سوره مؤمنون ، یعنی «اُولئِکَ یُسارِعونَ فِی الخَیرات و هُم لَها سابِقون»، را فراموش نکنیم . چه خوش گفته‏اند : «آش از دهان که افتاد، از مزه خواهد افتاد» .

۶

در تحقیقات و تألیفات خود و متناسب با مطالب و مخاطبان آن، از مواد و مطالب زیر به عنوان استناد و یا استشهاد استفاده نماییم:

یک . آیات قرآن؛

دو . روایات صحیح معصومان‏علیهم السلام؛

سه . اصول منطقی و قواعد عقلی؛

چهار . قوانین تجربی و نظریات علمی و بدیهی.

پنج . نظریات و سخنان بزرگان دین و دانش؛

شش . اشعار؛

هفت . داستان و خاطره؛

هشت . آمار و اخبار؛

نُه . تمثیلات و امثال و حِکَم؛

ده . طنز و لطیفه.

۷

چنانکه در تحقیقات و تألیفات خویش، از آیات کریم قرآن و روایات شریف معصومان‏(ع) استفاده می‏نماییم، به این ظرایف، خوب بنگریم:

یک . در برداشت از آیات و روایات، دقیق باشیم و به کتاب‏های معتبر و تفسیری مراجعه نماییم تا به طور مثال از آیهی ۱۱ سورهی رعد، یعنی «إِنَّ اللَّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم . . .»، برداشت اجتماعی و سیاسی و تاریخی نکنیم و اینچنین نگوییم: «خدا تاریخ و سرنوشت هیچ اجتماعی را از بد به نیک تغییر نمی‏دهد، مگر آنکه آنان به خود آیند و تاریخ و سرنوشت خویش را با دستان خودشان از بد به نیک تغییر دهند»؛ زیرا به قرینهی آیهی ۵۳ سورهی انفال، یعنی «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیِّراً نِعمَهً أَنعَمَها عَلی قَومٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم . . .»، معنای آیه و برداشت از آن بدین گونه است: «خدا هر نعمتی را که بر اثر پیروی از فطرت و سنت الهی به قومی بخشیده است، تا مادامی که نیت خود را (از نیک به بد) تغییر ندهند و در سبب‏سازی و نعمت‏دهی او شک نکنند و دچار هواپرستی نگردند، (از نیک به بد و نه از بد به نیک) تغییر نمی‏دهد».

دو . در ترجمهی آیات و روایات، بسیار دقت کنیم تا مثلاً عبارت «و لاتَحسَبَنَّ» را در آیهی «و لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتا . . .» به صورت جمع (و هرگز مپندارید) ترجمه ننماییم و آن را به صورت مفرد (و هرگز مپندار) ترجمه کنیم؛ زیرا «ولاتَحسَبَنَّ» ، قالب و صیغهی مفرد است و قالب و صیغهی جمع آن، «و لاتَحسَبُنَّ» به ضم حرف باء است.

سه . در نوشتن آیات و روایات دقت نماییم تا مثلاً عبارت «و إِن لَم ‏تَفعَل» را در آیهی «یآ أَیُّهَا الرَّسول بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَیکَ مِن رَبِّک و إِن لَم ‏تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه . . .» به صورت « . . . فَإِن لَم ‏تَفعَل . . .» ننویسیم .

چهار . در اعراب‏گذاری آیات و روایات توجه داشته باشیم تا مثلاً حرف نون مفتوح در کلمهی «نعمَه» را که در آیهی ۲۷ سورهی دخان است، به صورت نون مکسور ، یعنی «نِعمَه» ننویسیم .

۸

اگر در تحقیقات و تألیفات خویش از شعر استفاده می‏نماییم،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.