پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت سیزدهم) ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت سیزدهم) ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت سیزدهم) ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت سیزدهم) ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

>

پدیده های مدنی

۱. قرآن و مدنیت

جهان آفرینش بر مبنای بیهوده گری و عبث آفریده نشده و هدف از آن، بازی و سرگرمی نیست. خدای تعالی فرماید:

وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا لاَعِبِینَ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَتَّخِذَ لَهواً لَاتَّخَذْنَاهُ مِن لَدُنَّا إِن کنَّا فَاعِلِینَ.۱

و ما آسمان و زمین و آن چه را میان آن هاست به بازی نیافریدیم. اگر می خواستیم سرگرمی و بازیچه ای بگیریم ـ مثل آن که گفتند خدا همسر و فرزند و شریک گرفت ـ آن را از نزد خویش می گرفتیم، اگر کننده ی [این کار] بودیم.

پس خلقت انسان نیز بازی و عبث نیست و هدفی والا دارد:

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکمْ عَبَثاً وَأَنَّکمْ إِلَینَا لاَ تُرْجَعُونَ.۲

آیا پنداشته اید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما بازگردانده نمی شوید؟

و آن هدف والا عبادت است:

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ. ۳

و پریان و آدمیان را نیافریدم، مگر تا مرا [به یگانگی ] بپرستند.

آیا ارتباطی میان مدنیت و بازی و سرگرمی هست؟ آیا این که هدف از خلقت، بازی و سرگرمی نیست، بدین معنا است که این دو هیچ جایگاهی در نظام آفرینش ندارند؟ آیا بازی با بیهودگی یکی است؟ نقش این بحث در زیبایی شناسی چیست؟

نخست باید گفت که عبث و بیهوده گری مایه ی نابودی و هلاک است و کسی که به آن گراید، در گمراهی می افتد و به هر جا هوا و هوسش خواهد، میل می کند و از نظام و نظم درست بیرون می رود. برخی گمان دارند که هرگونه بازی نیز بیهودگی است؛ امّا چنین نیست. بازی هم قواعد خود را دارد و اگر بر این قواعد سیرکند، بیهوده و عبث نیست. بازی دنیا در ذات آن نهاده شده و ارزشی جمالی دارد؛ البتّه اگر بر پایه ی قانون و نظام و منطق خود شکل گیرد و نه با عبث و پوچی. قرآن کریم این وصف را همراه با چهار وصف دیگر در اوصاف دنیا یاد کرده و آن ها را در طبیعت این نشئه مقدر فرموده است:

اعْلَمُوا أَ نَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ کمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَراً ثُمَّ یکونُ حُطَاماً وَفِی الآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.۴

بدانید که زندگانی دنیا بازی و بیهودگی و آرایش و فخرکردن با یکدیگر و نازیدن ـ یا افزون جویی ـ در مال ها و فرزندان است ـ همچون بارانی که گیاه رویانیدنش کشاورزان را خوش آید و به شگفت آرد، سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی و آن گاه خشک و شکسته و خرد گردد ـ و در آن جهان عذابی سخت و نیز آمرزشی از سوی خدا و خشنودی اوست. و زندگانی این جهان جز کالای فریبندگی نیست.

در این بیان، پنج صفت برای زندگی دنیا ذکر شده است: بازی، سرگرمی، زینت، فخرورزی، و گردآوری اموال و فرزندان. این پنج ویژگی به خودی خود، ناپسند نیستند؛ مادام که از قاعده بیرون نشوند و بی منطق نگردند. اگر از نظم و منطق و حد و اندازه ی خود بیرون شوند، عبث و بیهوده خواهند بود؛ وگرنه مایه ی قوام و دوام و جمال این دنیا همین هایند. چه کسی می تواند گردآوردن مال و فرزند را بنکوهد؟ امّا مهم این است که مال اندوزی و فرزندپروری باید بر شیوه و منهاج درست باشد تا به عبث نینجامد. آن چهار صفت دیگر نیز چنین هستند.دنیا بازی و بازیگری دارد. اگر بازی به جای خود انجام شود، مایه ی آرام جان و جهان است؛ امّا اگر به افراط برگزار گردد، انسان چندان به بازی مشغول می شود که هرچیز دیگر را از یاد می برد و آن را هدف می سازد. اگر چنین کند، دچار لهو می شود؛ یعنی از هدف باز می ماند و به بازیچه ها سرگرم می گردد. لهو انسان را از هدف اصلی زندگی روی گردان می کند و آن گاه، سبب می شود که او به زینت و زیبایی دنیا دل بندد. زینت نیز همانند آن دو، به خودی خود، نامطلوب نیست؛ امّا زیاده روی در استفاده از آن، رهاورد پرداختن افراطی به آن دوی دیگر است. بازیگر دل مشغول افراطی، از دنیا فقط زینتش را می بیند و نه ذات و باطنش را. سپس با این افراط، به تفاخر می گراید و مایه های زیبایی دنیا را مایه ی افتخار خود می شمرد و می کوشد با آن ها به دیگران ناز بفروشد. آن گاه، نوبت به مال اندوزی و فرزنداندوزی می رسد. یعنی وقتی بنا باشد با تفاخر کار پیش رود، آدمی ناچار می شود با مال و فرزند که نیروی ظاهری او را می افزایند، بدین هدف برسد. در این سیر، نه نقطه ی آغاز منفی است و نه نقطه ی پایان؛ بلکه خودِ سیر منفی است؛ یعنی اگر بازی به جای خود و به اندازه انجام شود، آن چهار دیگر هم به جای خود برگزار خواهند شد. جمال دنیا در همین حفظ حد و اندازه و تعادل است و بدون این ها هم جمال دنیا دیدن ندارد.

در همین آیه ی شریف، تمثیلی آمده که این بیان را به گونه ای هنری ترسیم می فرماید: کمثل غیث. … این تصویر با جان داری و پویایی، نمایی از حیات دنیا را به ما نشان می دهد. در این صحنه، سرعت گذران ایام حیات تصویر می شود و چشم نوازی اش برای انکار کنندگان حقیقت، به رخ کشیده می شود. سپس نمایان می گردد که این زیبایی و شکوفایی چه سان شتابان به افسردگی و افول می گراید و نیست و نابود می شود. این است همه ی آن چیزی که کافران از زیبایی دنیا می بینند؛ یعنی به چیزی از دنیا دست می آویزند که برایشان سودی نمی بخشد و حطامی بیش نیست؛ و از همین روی، در آخرت عذابی سخت انتظارشان را می کشد: و فی الآخرهْْ عذاب شدید. امّا آنان که دنیا مایه ی فریفتگی شان نمی شود و مقصد و مقصود را از دست نمی نهند، آن را طریقی به سوی خدا می سازند و از همین دنیا پل آخرت برمی نهند و به آمرزش و خشنودی حق می رسند: و مغفرهْْ من الله و رضوان.

همین حقیقت با تصویر هنرمندانه ی دیگر در این جا یاد شده است:

إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیاهِ الدُّنْیا کمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یأْکلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّی إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّینَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیلاً أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِیداً کأَن لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کذلِک نُفَصِّلُ الْأَیاتِ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ.۵

جز این نیست که مَثَل ـ وصف ـ زندگی این جهان مانند آبی است که از آسمان فرو فرستاده ایم، پس رستنی های زمین از آن چه مردم و چارپایان می خورند، به آن درآمیخت [و رویید] تا چون زمین آرایش خود [از شکوفه ها و گلها] فراگرفت و آراسته شد و اهل آن پنداشتند که خود بر آن توانایی [بهره مندی ] دارند؛ [ناگاه ] فرمان ما شبی یا روزی در رسید، پس آن را چنان درویده کردیم که گویی دیروز هیچ نبوده است. این چنین آیات را برای گروهی که می اندیشند به تفصیل بیان می کنیم.

در این جا نیز با صحنه های پویا و جان دار روبه رو هستیم. نخست چهره ی زمین پیش و پس از روییدن گیاهان تصویر می شود. هریک از این دو مرحله دارای ابداع و خلق ویژه ی خود است که جمال آن را پیش چشم خواننده می نهد. سپس زمین زینت خود را برمی گیرد؛ یعنی تشخصی به آن بخشیده می شود که اوج جمال و زیبایی اش را تداعی می کند؛ گویا موجودی است زنده و عاقل و جان دار که باید خود را بیاراید و در چشم دیگران بنمایاند. آن گاه، از این حقیقت تلخ سخن می رود که اهل دنیا به ناپختگی گمان دارند که می توانند با علم و تلاش و سعی خود، چهره ی آن را عوض کنند و هرگونه می خواهند، در آن دست برند. صحنه ی چهارم نیز از قدرت برق آسای الاهی سخن می گوید که ناگاه این زیبایی را درهم می پیچد و آن را به فراموشی می سپارد. این انذاری است که در عین ترسیم هنرمندانه، سخت بیم انگیز است و سپس هشداری در پی آن می آید: کذلک نفصل الآیات لقوم یتفکرون. دلالت تفکربرانگیز این آیات در همین است که زیبایی دنیا نباید مایه ی فریب گردد؛ بلکه جمالی است که باید با جلال ایمان و تنبه و ذکر درآمیزد تا دو چندان شود و بپاید و ثمر دهد.

از همین جا است که قرآن به آدمیان هشدار می دهد که در شهوت و زینت دنیا غرق نشوند. این زیبایی انکارشدنی نیست؛ خیالی و سراب گونه هم نیست؛ افسانه و افسون هم نیست؛ بلکه عین حقیقت است. شهوت و زیبایی دنیا، از زن و فرزند و مال گرفته تا این همه نعمت های رنگارنگ، همه حقیقی است و لذتش هم حقیقت دارد و ارج نهادنی و حظ بردنی است. امّا آن چه قرآن کریم از آن نهی می کند، غرق شدن در این لذت و شهوت است. یعنی مبادا به این لذت اکتفا کنیم و سرای جاودان را از یاد ببریم. پس سخن بر سر حقیقت و مجاز نیست؛ بلکه گفتار از ناپایی و پایداری است. به زیبایی این دنیا باید به همان اندازه که هست، دل بست؛ یعنی به قدر ناپایداری اش؛ پس جای غرق شدن و دل را میخ کوب کردن نیست. امّا قدر و ارج خودش را دارد و از حقیقت خودش برخوردار است. لکن اگر زندگی پایدار می خواهید، آن سوی دیگر است:

وَمَا هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِی الْحَیوَانُ لَوْ کانُوا یعْلَمُونَ.۶

و این زندگانی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست، و هر آینه سرای واپسین زندگانی [راستین ] است، اگر می دانستند.

همین زیبایی که از نگاه جمالی بسی ارجمند و والا است، اگر مایه ی توقف انسان شود و نگاه او را از آخرت برگیرد و به حطام دنیا متوقف سازد، موجب هلاک و سقوط تمدن ها است. پیامبر(ص) از همین خطر هشدار و انذار فرمود، آن جا که به مخاطبانش گفت:

إن الدنیا حلوهْْ خضرهْْ و إن الله استعملکم علیها فانظروا کیف تعملون. …

همانا دنیا شیرین و سرسبز است و خداوند شما را بر آن گماشته است. پس بنگرید که چه می کنید!

رسول خدا(ص) بی آن که جمال دنیا را بیالاید و آن را نازیبا جلوه دهد، غرق شدن در این جمال را آفت شمرد و مسلمانان را از آن هشدار داد. در جای دیگر فرمود:

أخوف ما أخاف علیکم مایخرج لکم من زهرهْْ الدنیا. …

بیشترین مایه ی بیم من برای شما از نعمت های شکوفای دنیا است.

شنوندگان از این سخن در شگفت شدند و پرسیدند:

وما زهرهْْ الدنیا؟

فرمود:

برکات الأرض.۷

آیا می توان گفت که برکت های زمین مایه ی سقوط افراد و امّت ها و تمدن ها است؟ رسول خدا(ص) بر این نکته چنین پای فشرد:

فوالله ماالفقر أخشی علیکم و إنما أخشی علیکم أن تبسط علیکم الدنیا کما بسطت علی من قبلکم فتنافسوها فتهلککم کما أهلکتهم.۸

به خدا سوگند! از فقر بر شما بیم ندارم؛ بلکه فقط از این بر شما بیم دارم که دنیا برای تان گشایش یابد، چنان که بر مردم پیش از شما یافت، پس بر سرِ آن به رقابت پرد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.