پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت چهاردهم) ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت چهاردهم) ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت چهاردهم) ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت چهاردهم) ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

>

دانشمندی چون «ابن خلدون» سختگیرانه از رفاه و مدنیت سخن می گوید: «رفاه سبب تباهی اخلاق می شود و انواع بدی و زشتی و سستی را به سوی جان می کشاند. .. نیز دولت ها را به تزلزل و سستی سوق می دهد تا آن جا که دمارشان را درمی آورد.»۱

مقصود از این سخن و همانندهای آن که در احادیث معصومان(ع) نیز آمده، رفاه و تن آسایی افراطی است که سبب می شود عقل دچار جمود گردد و از راه بردن به ورای واقعیت درماند و به ظاهر زیبای کارها دل خوش شود. خداوند فرماید:

کذلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَینَبِّئُهُمْ بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ.۲

این گونه برای هر گروهی کردارشان را آراسته ایم. سپس بازگشت شان به سوی پروردگارشان است؛ پس آنان را بدان چه می کردند، آگاه می سازد.

همین ویژگی است که دریچه های ایمان به خدا را بر انسان می بندد:

أَنَّ الَّذِینَ لاَ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ زَینَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یعْمَهُونَ.۳

همانا کسانی که به جهان پسین ایمان ندارند، کارهای [باطل ] آنان را برای شان بیاراستیم؛ پس سرگشته و کوردلند.

همین رفاه و تن چرانی است که کبر و تفاخر می آورد و بافت اجتماعی را با خطر دشمنی و تفرقه و کینه روبه رو می کند. رفاه مندان برای حفظ وضع موجود خود، حاضرند بسیاری از کارهای ناروا را انجام دهند و به جرم و گناه اجتماعی درافتند. از این رو است که رفاه مندی و مجرمیت شانه به شانه راه می روند:

فَلَوْلاَ کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکمْ أُولُوا بَقِیهٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلاً مِمَّنْ أَنْجَینَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکانُوا مُجْرِمِینَ.۴

و کسانی که ستم کردند، در پی آنچه در آن کامرانی یافتند رفتند ـ از آرزوهای نفس پیروی کرده، همه ی کوشش خود را صرف به دست آوردن اسباب شهوات گردانیدند ـ و بزهکار بودند.

رفاه تکبر می آورد و تکبر هم دور شدن از خدا را در پی دارد:

سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِی الَّذِینَ یتَکبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ وَإِن یرَوْا کلَّ آیهٍ لاَیؤْمِنُوا بِهَا وَإِن یرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِن یرَوْا سَبِیلَ الْغَی یتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذلِک بِأَنَّهُمْ کذَّبُوا بِآیاتِنَا وَکانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ.۵

بزودی کسانی را که در زمین به ناحق بزرگ منشی می کنند، از آیات خویش بگردانم، و اگر هر آیه ای ببینند بدان ایمان نیاورند و اگر راه رُشد ـ رهیابی به راه راست و کمال ـ را ببینند، آن را پیش نگیرند و اگر راه کژی و گمراهی را بینند، آن را پیش گیرند. این از آن روست که آیات ما را دروغ انگاشتند و از آن غافل بودند.

این افراط در رفاه و سرمستی، جامعه را از زیبایی حقیقی و اعتدال تهی می کند و زمینه ی بروز و توسعه ی ناپاکی ها و ناصوابی ها را فراهم می سازد. پس پیدا است که چرا رسول خدا(ص) با اصرار و قاطعیت به جنگ کبر و تفاخر رفته است. ابن مسعود روایت نموده که پیامبر(ص) فرمود:

لایدخل الجنهْْ من کان فی قلبه مثقال ذرهْْ من کبر.

هر که در دلش به اندازه ی ذره ای کبر باشد، به بهشت راه نیابد.

مردی گفت:

خوب؛ آدم دلش می خواهد جامه و کفشش زیبا باشد.

رسول خدا(ص) فرمود:

إن الله جمیل یحب الجمال. .. الکبر بطر الحق و غمط الناس.۶

همانا خدا خودش زیبا است و زیبایی را نیز دوست دارد. .. امّا کبر ورزیدن، سرکشی در برابر حق و مایه ی تحقیر مردم است.

در این سخن، به روشنی و هنرمندی میان جمال به معنای زیباشناسانه اش با جمالی که در حقیقت زشت است و تباهی و سقوط را در پی دارد، تفکیک شده است.این سنّت تاریخ است که رفاه مندی و عواقب آن سبب می شود که تمدن ها رو به اضمحلال و سقوط روند:

وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِک قَرْیهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیراً«۱۶» وَکمْ أَهْلَکنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَکفَی بِرَبِّک بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً«۱۷» مَن کانَ یرِیدُ الْعَاجِلَهَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یصْلاَهَا مَذْمُوماً مَّدْحُوراً«۱۸» وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَی لَهَا سَعْیهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِک کانَ سَعْیهُم مَّشْکوراً.۷

و چون بخواهیم [مردم ] شهری را هلاک کنیم، کامرانانِ ـ نازپرورده ها و توانگران ـ آنجا را فرماییم ـ توان یا حکومت دهیم ـ تا در آنجا نافرمانی و گناه کنند، آنگاه آن گفتار ـ وعده ی ما به عذاب ـ بر [مردم ] آن سزا شود، پس آن را به سختی نابود کنیم. چه بسیار مردمی را که پس از نوح هلاک کردیم، و همین بس که پروردگار تو به گناهان بندگانش آگاه و بیناست ـ گواه دیگری نخواهد ـ. هر که [زندگانی ] این جهانِ شتافته و زودگذر را خواهد ـ و از آخرت روی گردان باشد ـ هر چه بخواهیم [و] برای هر که بخواهیم در این جا زودش بدهیم، سپس دوزخ را برایش قرار دهیم که نکوهیده و به خواری رانده شده در آنجا در آید ـ یا به آتش آن بسوزد ـ. و هر که [زندگانی ] آن جهان خواهد و برای آن کوششی در خور آن کند و مؤمن باشد، پس کوشش آنان سپاس داشته خواهد بود.

بر پایه ی این آیه، غوطه خوردن در رفاه زیرساز سقوط تمدن است و مترفان و نازپروردگان، زمینه ی این سقوط را فراهم می کنند. از کلمه ی «أمرنا» برداشت می توان کرد که در جامعه ی نازپرورده، مترفان غالبیت جامعه را به دست می آورند و بر امور حاکم می شوند و تن پروری جریان مسلط می گردد. تن پروری و رفاه زدگی در هر زمانه ای وضع و اقتضای خود را دارد؛ امّا در هرحال، نوعی رویکرد را نشان می دهد که قرآن کریم از آن با تعبیر فسوق یاد می کند. فسوق یعنی بیرون رفتن از دایره ی طاعت خداوند؛ و هرکه از این دایره بیرون رود، از راه زندگی و حیات حقیقی بیرون شده و چنین جامعه ای رو به مرگ و نیستی می گذارد: فدمرناه تدمیرا.

از ویژگی های مترفین که به نابودی جامعه منجر می شود، اصرار آنان بر راه نادرست گذشتگان و سنّت های ناصواب کهن است. به ظاهر، رفاه با پیشرفت و نوگرایی و نواندیشی تلازم دارد؛ امّا در حقیقت رفاه زدگی مستلزم ارتجاع و دل بستن به روش های ارتجاعی برای حفظ وضع موجود است:

وَکذلِک مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک فِی قَرْیهٍ مِن نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَی أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَی آثَارِهِم مُقْتَدُونَ.۸

و همچنین پیش از تو در هیچ آبادی و شهری هیچ بیم کننده ای نفرستادیم، مگر آن که توانگران و کامرانانش گفتند که ما پدران خود را بر آیینی یافته ایم و همانا ما بر پی ایشان می رویم.

این جا است که عقل و تدبیر و شعور و هنر و معرفت در قبضه ی میراث گرایی و گذشته پرستی می افتد و زیبایی حقیقی رخ در نقاب می پوشاند. احساس زیبایی در این هنگام دست خوش جمود و خمود می شود و دیگر نمی توان هنرمندان و اهل معرفت را در چنین جامعه ای با ذوق های سرشار و اندیشه های پویا یافت. در بررسی سبک های ادبی و هنری نیز با این واقعیت روبه رو هستیم. هرگاه جامعه ای دچار این آفت شده، هنر در مجموع رو به انحطاط رفته و هنرمندان از تعالی بازایستاده و به تقلید و دل خوش داشتن به میراث گذشتگان دچار گشته اند. اقتدا که در این آیه به عنوان وصفی از این گونه افراد آورده شده، برترین تعبیری است که برای این راه و روش جامد می توان یاد کرد. گام جای گام پیشینیان نهادن و از نوآوری پرهیزیدن و به کلیشه ها دل خوش گشتن، آفتی است که در پی تن آسایی و نازپروردگی به سراغ هنر و هنرمند می آید. در این حال، هم سطح گرایی گریبان اهل فرهنگ و هنر را می گیرد و هم عاجز ماندن از درک زمان و مقتضیات آن. سطح گرایی کار را به ابتذال می کشاند:

إِنْ هِی إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکم مَا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَی الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الْهُدَی.۹

اینها نیستند مگر نام هایی که شما و پدران تان نهاده اید. خدا هیچ حجتی به [خدایی ] آن ها فرو نفرستاده است. [اینان ] جز پندار و آنچه را که نفس هاشان خوش دارد پیروی نمی کنند، و حال آن که از سوی پروردگارشان رهنمونی بدیشان آمده است.

و فقدان درک از زمانه، این گونه رخ می نمایاند:

وَقَالُوا مَا هِی إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَنَحْیا وَمَا یهْلِکنَا الاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذلِک مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یظُنُّونَ.۱۰

و [کافران ] گفتند: این ـ یعنی زندگی ـ نیست مگر زندگی ما در این جهان، می میریم و زنده می شویم و ما را جز دهر ـ روزگار و زمانه ـ هلاک نکند، و آنان را هیچ دانشی به آن نیست؛ آنان جز در گمان و پندار نیستند.

درک نکردن زمان، قدرت شکوفایی ذوقی و اندیشه ای را از انسان و جامعه سلب می کند و زندگی را در تبادل منافع خلاصه می سازد و نقش شعور و عواطف و احساسات را کم رنگ می کند. بدین سان، هنر و اندیشه نمی تواند در پیشبرد اجتماع نقشی برجسته ایفا نماید. چنین جامعه ای سست و پوچ و تهی از قوام و استواری است:

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کمَثَلِ الْعَنکبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیوتِ لَبَیتُ الْعَنکبُوتِ لَوْ کانُوا یعْلَمُونَ.۱۱

داستان آنان که جز خدا دوستانی گرفته اند، مانند داستان عنکبوت است که خانه ای ساخته است و هر آینه سست ترین خانه ها خانه ی عنکبوت است، اگر می دانستند.

در اجتماعی که توازن حفظ شود و رفاه و نازپروردگی، انسان ها را به جمود نکشاند، می توان بارقه های رشد احساس و ذوق و شکوفایی هنر و اندیشه را دید. در این جامعه، قوای روحی و فکری به تعالی انسان کمک می کنند، بی آن که بازدارنده های اخلاقی و سدهای رفتاری در برابرشان بایستند؛ سدهایی چون تفاخر و کبر و تکاثر. این جا است که می توان بارقه های آزادی و مساوات و عدالت را دید. این تصویر قرآنی بازتابی از چنان وضعیتی است:

وَقَضَی رَبُّک أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَاناً إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَک الْکبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کلاَهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلاً کرِیماً«۲۳» وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کمَا رَبَّیانِی صَغِیراً«۲۴» رَبُّکمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکمْ إِن تَکونُوا صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُوراً«۲۵» وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیراً«۲۶» إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کفُوراً«۲۷» وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَهٍ مِن رَّبِّک تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّیسُوراً«۲۸» وَلاَ تَجْعَلْ یدَک مَغْلُولَهً إِلَی عُنُقِک وَلاَ تَبْسُطْهَا کلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً«۲۹» إِنَّ رَبَّک یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یشَاءُ وَیقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً«۳۰» وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکمْ خَشْیهَ إِمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاکمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْئاً کبِیراً«۳۱» وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَی إِنَّهُ کانَ فَاحِشَهً وَسَاءَ سَبِیلاً«۳۲» وَلاَ تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَن قُتِلَ مُظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیهِ سُلْطَاناً فَلا یسْرِف فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنصُوراً«۳۳» وَلاَ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.