پاورپوینت کامل زنان عاشورایی، مردان کربلایی ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زنان عاشورایی، مردان کربلایی ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان عاشورایی، مردان کربلایی ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان عاشورایی، مردان کربلایی ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
>
عنوان فیلم: عصر روز دهم
نویسنده و کارگردان: مجتبی راعی
نقش آفرینان: هانیه توسلی، احمد مهران فر، صغری عبیسی، سلیمه رنگزن
وقتی قرار باشد فیلمی، ژانر «ملودرام» را به موضوع دینی و دفاع مقدس پیوند بزند، به حتم اثری چون عصر روز دهم خلق می شود. فیلمی که می کوشد پیوندی فرهنگی و دینی بین دو کشور ایران و عراق برقرار کند. یک ملودرام با پایان خوش و شبیه فیلم کیمیا از محمدرضا درویش، با این تفاوت بزرگ که این بار طرف دعوی از دو اقلیم ایران نیستند بلکه از دو کشور متفاوت هستند که به حکم جبر فیلم با هم آشتی می کنند.
فیلم با ایجاد صحنه پردازی لازم در کربلا و نجف سعی بر آن دارد که بتواند مردان و زنانش را با سرعتی بسیار، طی دهه ی اول محرم، دچار چالش کند تا در نهایت در نقطه ی اوج فیلم، تمامی آن ها را به دگرگونی و یا رستگاری برساند.
عصر روز دهم در پرده ی اول با مقدمه ای طولانی به معرفی مریم شیرازی و مادرش پرداخته است؛ مادری که در بیست و پنج سال گذشته مدام به دخترش گفته چرا نوزادشان را لحظه ای در ننویش رها کرده و هرگز از خویش شاکی نشده که چرا خود بچه را بغل نگرفته و یا در لحظه ی حفظ جان بچه ها، به فکر برداشتن اسناد و جواهراتش بوده است. مریم هم با وجود این که معتقد است احتمال زنده ماندن خواهرش صفر است ولی به خاطر مادر، آرزویش جبران اشتباه شش سالگی اش است و یافتن خواهر کوچکش. به همین دلیل می پذیرد که از سوی هلال احمر به عنوان پزشک به اعراق اعزام شود و در ضمن به دنبال خواهرش باشد.
خانواده ی مریم طی چند فلاش بک در زمان محاصره ی خرمشهر و فروریختن آوار معرفی می شود و تا پایان فیلم مشخص نمی شود که مادر چه طور از بین آواری که او را محاصره کرده، دو گردن بندی را که شوهرش برای دخترانش خریده، برمی دارد؛ و مهم تر از همه چگونه مادر و دختر از میان آوارای که آن ها را در میان گرفته و دشمنی که در خانه شان است، رهایی می یابند و نوزادشان با مکیدن قطره ی آبی از انگشت سربازی عراقی آرام می گیرد.
از سویی دیگر دکتر «تجلایی» پزشک مادر مریم معرفی می شود که عاشق مریم است و به خاطر او – با وجود ترسش از ناامنی عراق – خطر را به جان می خرد و همراه مریم راهی می شود.
با این پیش داستان طولانی که به اولین قسمت معرفی قهرمانان یک سریال شباهت دارد، فیلم جریان پیدا می کند و در ادامه شخصیت های جدیدی چون «هاشم»، «محسن محمود» و «تبارک»، وارد داستان می شوند. هاشم راننده ای است که یک بار به تهران آمده و نوستالژی سینما آزادی را در خاطر شخصیت ها و صد البته به شکلی تصنعی در مخاطب فیلم زنده می کند. وی بیشترین نقش را در یافتن محسن محمود دارد؛ کسی که در عملیات «کربلا» در خرمشهر بوده است. البته خیلی سریع و بدون هیچ هول و ولایی مخاطب پی می برد مردی که مریم در پی اوست، همان مردی است که خواهرش را از ننویش برداشته است؛ همان طور که این مرد خیلی زود و راحت پیدایش می شود. او دقیقا در نجف و نزدیک درمانگاهی که مریم به آن جا اعزام شده، زندگی می کند و با وجود این که کربلا نام عملیاتی در ایران بوده اما مردم عراق هم نام آن عملیات را به راحتی به یاد می آورند!
اما تبارک زن پرستاری است که مثلا نقش مترجم را بازی می کند در صورتی که همه ی عراقی های درگیر ماجرای مریم، خود کما بیش فارسی صحبت می کنند. این زن بیشتر در حکم یک همراه است تا مریم در شرایط سخت تنها نماند وگرنه از لحاظ فنی وجودش هیچ کارکردی در پیش برد حوادث فیلم ندارد. بیشترین حضورش نیز وقتی احساس می شود که مردی خود را به دروغ محسن محمود می نامد و در قبرستان قصد تعرض به مریم را دارد.
اولین درگیری لفظی و عاطفی فیلم، بین مریم و تجلایی است که عاقبت دکتر پیروز می شود و به جای انگشتر گران قیمتی که مریم در تهران به او پس داده بود، انگشتر ارزان قیمتی از نجف می خرد و از خوشی، همه ی پول هایش را بابت آن، به دخترک یتیم فروشنده می دهد.
علاوه بر کشمکش های کوچکی که بین مریم و مسئول پزشکان در عراق و مدیر هتل وجود دارد، کشمکش مهم تری بین مریم و محسن شکل می گیرد و دختر موفق از میدان نبرد بیرون می آید. مرد بالاخره اعتراف می کند که نوزاد را برداشته ولی خود را کمتر از سگ می داند که بخواهد او را پس بدهد. هر چند در کشمکش با خودش، عاقبت وجدانش پیروز می شود و با تحولی ساختگی و با سرعتی باور نکردنی فورا پشیمان می شود در صورتی که شرایط دگرگونی فراهم نشده و پیش زمینه ای برای این تغییر و تحول در فیلم تعبیه نشده است. مردی خشن که همچون عینک های دودی – که می فروشد – نگاهی سیاه به جهان اطرافش دارد، اسلحه اجاره می دهد و به راحتی آدم ها را تهدید به مرگ می کند. مردی که رحیمه را علیه خواهر می شوراند و حتی با بی رحمی به مریم می گوید شباهت بین وی و رحیمه چیزی را ثابت نمی کند و اگر در خیابان کسی را شبیه پدرش دید، او را برای مادرش ببرد! آن وقت همین مرد، با گریه ی مادر مریم و قسم او به سلطان نجف، اشکش سرازیر می شود و رحیمه و خانه اش را متعلق به آن ها می داند!
مهم ترین درگیری عاطفی فیلم میان چهار زن و دختر به صورت کشمکش با خود و دیگری است و در نهایت در ساختاری مربعی شکل، جدل بزرگ بین مریم، مادر، رحیمه و زن محسن اتفاق می افتد. مادر مریم با خود درگیر است که چرا در اوضاع نابه سامان عراق از دخترش خواسته به عراق برود. مریم در رفتن و ماندن و ادامه ی جست وجو مردد است. رحیمه حرف نامادری و ناپدری اش را حجت می داند و فقط وقتی آینه ای در دستش می شکند و تصویرش دو تکه می شود با خودش درگیر می شود. زن محسن هم با وجدانش بر سر دادن یا ندادن رحیمه درگیر است. مادر امیدوار به هر محبتی از سوی رحیمه است و ایمان دارد وقتی او صدای قلبش را بشنود و نگاهش در وی بیفتد، کار تمام است. رحیمه نیز در هر شرایطی با نامادری مهربان است؛ زنی که در اوج درماندگی به صراحت از رحیمه می پرسد آن که او را به دنیا آورده مادرش است یا آن که بزرگش کرده است؟ نامادری به محل کار مریم می رود و او را تهدید می کند. حتی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 