پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت پانزدهم) ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت پانزدهم) ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت پانزدهم) ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول و جلوه های زیبایی شناسی در قرآن کریم (قسمت پانزدهم) ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

مبانی اصالت و استواری هنر

در این فصل، از مبانی اصالت هنر از دید قرآن کریم سخن می گوییم. این مبانی را می توان به این شرح از قرآن استخراج نمود:

حفظ کرامت انسان

نخستین مبنای هنر والا و ارجمند در نظر قرآن کریم آن است که بر پایه ی حفظ کرامت انسان استوار باشد. هنرمند باید همه ی نبوغ خود را به کار گیرد تا به پیکره ی بزرگ جامعه ی انسانی خدمت کند که خودش نیز از آحاد آن ها است. همه ی انسان ها یک پیکره اند و تقسیم مردم به شاخه ها و ملت ها تنها طریقی برای شناخت متقابل و مشخص شدن آنان است:

یاأَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکم مِن ذَکرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.۱

ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن بیافریدیم، و شما را شاخه ها و تیره ها کردیم تا یک دیگر را باز شناسید. هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. همانا خدا دانا و آگاه است.

آن گاه که هنرمند خویشتن خود را در میان جمع می جوید تا تعرّف و تعارف فراهم شود، چه گنجینه های عظیمی را در ذات خود می شناسد که بی این شیوه دستیابی به آن ها ممکن نیست!۲ در این جا است که دیگر هنرمند تنها براساس ارزش اثر فنی به شناخت و شناختگی دست نمی یابد؛ بلکه به تجربه ای انسانی دست می یازد و اصالت و عمق ابعاد آن را فرادست می آورد. به همین تناسب، اثرش نیز در عمق جان ها نفوذ می کند و روح ها را به دنبال خود می کشاند. در همان آیه ی گرامی، خداوند از این سخن می گوید که معیار کرامت نزد او تقواست و بس. می توان برداشت کرد که هنر گرامی وکریم هم آن است که رهگذر تقوا و صلاح باشد و بر تقوای آفریننده ی خود دلالت کند. آری؛ تقوای هنر آن است که کرامت آدمی را حفظ و تقویت کند و سرمایه ی تقوا را در وجود او پاس دارد و تکریم زندگی وزندگان را در پی داشته باشد.

پیراستگی از هوا و هوس

دیگر مبنای هنر والا آن است که از هرگونه هوامندی و هوس خواهی دور باشد. هوا و هوس شأن هنر را فرومی آورد و آن را به چیزی برای اشباع غرایز تبدیل می کند؛ حال آن که هنر با فطرت سروکار دارد و از غرایز در خدمت فطرت بهره می گیرد نه آن که فطرت را به فرمان غریزه درآورد. اگر هنر به چنین ورطه ای افتد، همه ی همّ و غمش آن خواهد شد که جامعه را به گرایش های مادی و جسمی سوق دهد و راه های تازه برای جست و جوی غریزی بگشاید، بی آن که سیر کمال در پیش باشد. در این حال، نگاه انسان به خودش و جهانش و غایت هستی در افقی تنگ و مادی شکل می گیرد و چنین سرنوشتی رقم می خورد:

أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَی سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَی بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَن یهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلاَ تَذَکرُونَ.۳

آیا دیدی کسی را که خدای خود را خواهش و هوس دل خویش گرفت و خدا از روی دانش گمراهش کرد و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر چشمش پرده افکند؟ پس کیست که او را پس از [فرو گذاشتن ] خدا راه نماید؟ آیا پند نمی گیرید؟

قرآن کریم با این اعجاز بیانی، به تصویر چهره ی کسانی می پردازد که در پی هوا و هوس می روند و به فریب های مادی تن می دهند. اینان شهوت های حیات دنیا را همه ی همّ و غم خویش می سازند. پرداختن به این شهوات اگر برای هنرمند دستمایه ی عبور و رسیدن به زیبایی و جمال باشد، نه تنها مذموم نیست، بلکه در ذات هنر و مقتضای طبیعت آن است؛ امّا آن گاه که همه ی فکر و ذکر هنرمند پرداختن به این قلمرو باشد و خود همین نیز اصل قرار گیرد، گویا چنین می شود که همان چیزها معبود آدمی گردد. مگر نه این است که معبود همان کسی است که همه چیزمان را برای او می دهیم و همه ی اندیشه ی ما معطوف به او است؟ در این جا نیز قرآن کریم از کسی که هوای نفس وشهوت را وجهه ی اصلی همت خود می شمارد، با همین تعبیر یاد می کند.

آن گاه می فرماید: خداوند بر گوش و قلب چنین کسی مهر زده است. وقتی هنرمند بدین صورت به شهوت بپردازد، پیوند خود با نبض حیات را از دست می دهد و دیگر نه دستمایه ای برای شنیدن دارد و نه فهمیدن. یعنی هیچ حرکتی را در جهان نمی بیند و هیچ صدایی را نمی شنود و هیچ لذتی را نمی فهمد. هم احساس کور می شود و هم اندیشه. نباید پنداشت که دل سپردن به شهوت در کار هنری، بُعد احساسی و عاطفی را تقویت و بعد اندیشه ای را ضعیف یا خاموش می کند. هرگز چنین نیست؛ بلکه شهوت را معبود خود کردن، سبب می شود که هم احساس کور شود و هم عقل. در جهان، صداها و رنگ ها و حال های فراوان هست که اگر همه را در کنار هم ببینیم، زیبایی را درک می کنیم و هرگاه تنها به یک جنبه ی آن دل خوش کنیم، گویا هیچ چیز را ندیده ایم و حس نکرده ایم و نفهمیده ایم. یکسره به رسم و نقش شهوت پرداختن، همین رهاورد را دارد. از این جا است که می فرماید: و بر دیده ی او پرده ای می کشد. یعنی دیگر نمی تواند همان جمال ظاهری هستی را هم ببیند. نه تنها از درک عمق و ژرفای حقیقی جمال درمی ماند، بلکه همین زیبایی های معمول روزمره را هم نمی بیند؛ چرا که همه ی فکر و ذکرش را به شهوت سپرده است. این پرده یا غشاوه میان هنرمند و زیبایی های ظاهری حیات هم مانع می شود و این جا است که هنرمند به وهم پردازی دچار می گردد و حتی اگر همه ی زمینه های ترویج و انتشار اثر چنین هنرمندی فراهم شود، باز جز اندک زمانی نمی پاید و در عمق جان ها نفوذ نمی کند. درست است که چنین آثاری در عرض زمان گاه گسترده می شوند؛ امّا به طول آن راه نمی برند. هنرِ مبتنی بر شهوت و منحصر در نگاه شهوانی، حتی اگر به تیراژ گسترده برسد، نیازی کوتاه را جواب می دهد و سپس از یادها می رود. هنرمند شهوت گرا نیز چنین است. تا اندازه ای که طنین و انعکاس آن گرایش شهوانی باقی بماند، آن اثر نیز باقی است؛ همانند صدایی که در دل کوه بپیچد و تا دامنه ی آن صدا برود و درنگ کند و بعد دیگر شنیده نشود.

پیراستگی از فحشا و زشتکاری

دیگر مبنای اصیل برای هنر والا این است که به سقوط گاه زشتی و فراخواندن به زشتی نیفتد. قرآن کریم فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُون.۴

همانا کسانی که دوست می دارند زشتکاری در میان آنان که ایمان آورده اند فاش و آشکار شود، آن ها را در این جهان و آن جهان عذابی است دردناک؛ و خدا می داند و شما نمی دانید.

این آیه با تعبیر یحبون آغاز می شود که نشانگر عمق خواهش نفسانی کسانی است که می خواهند جامعه را به زشتی کشانند و از این کار لذت می برند. پراکندن زشتی، یعنی ویران کردن پایه های اجتماع بر سر مردمش. هنرمند می تواند با ابزارهایی که در اختیار دارد، در این راه، فراوان گام بردارد. دعوت مردم به اباحیگری در هنر و فراخواندن شان به یله گی و رهایی، شایع ترین راه برای نیل به این مقصود است. گاه این کار با برانگیختن عقده ها و گره های درونی صورت می گیرد و گاه با شعله زدن به اختلافات و ناسازگاری های اجتماعی و گاه با روایت کردن صورت های شخصی زندگی انسانی و گاه با ورود به حریم های درونی و ساختن شایعات و گاه . .. هنرمند بدین سبب در این کار توفیق بیشتری می یابد که نفس هنر تأثیرگذار و باورپذیر و نفوذگر است. تصور کنید که کسی نزد شما بیاید و شایعه ای در باره ی همسایه ی محترم تان نقل کند. با او چه رفتاری خواهید داشت و این شایعه را تا چه اندازه در بوته ی قبول قرار خواهید داد؟ حال اگر عکسی برای شما بیاورند که گواه آن خبر است، چه برخوردی خواهید داشت؟ در هر دو حال، یک مایه و پایه از اعتماد یا عدم اعتماد باید به سوی آن خبر جلب شود. در هر دو حال، باید بنا را بر تحقیق و بررسی دقیق بگذارید. امّا آیا بار دوم به همان اندازه اصول اخلاقی را رعایت می کنید که در بار اوّل؟ اگر کسی بخواهد مبانی اخلاقی جامعه را هدف گیرد، برایش تفاوت ندارد که خبری بسازد و نقل کند یا همان خبر را در یک عکس بازسازی و مونتاژ نماید؛ به ویژه در این روزگار که تروکاژ و مونتاژ و فریب های بصری از رایج ترین کارهاست. امّا چرا ما در مواجهه با آن عکس بیشتر تحت تأثیر قرار می گیریم و کم تر به تأمل و دقت برانگیخته می شویم؟ آیا جز این است که هنر نوعی نفوذ و سحر روانی دارد؟ هنر ما را در لحظه ی خود فرومی برد و هر چه از حیث فنی قوی تر و توانمندتر باشد، در این نفوذ و تأثیر سحرآمیز به توفیق بیشتری دست می یابد. حالا حساب کنید که هنرمندی همه ی توان خود را صرف نماید که در یک رمان، بخشی از جامعه یا یک صنف یا گروه را به زشتی و پلشتی تصویر کند. آن گاه، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بااندوه باید گفت که در همه ی جهان، اخلاق هنری دستخوش اغراض و امراض است. هنرمند در هر رشته و مایه و پایه که باشد، پس از یافتن توانایی های فنی می تواند بر بخشی از جامعه و مخاطبانش اثر بگذارد و مانعی مهم نیز بر راهش نیست که او را از ویرانگری بازدارد. این جا است که باید به نقش تربیت هنرمند از روز آغازین توجه کرد. اگر از همان ابتدا هنرمند با تقوا و آداب اخلاقی خو نکند و راه سلوک را در پیش نگیرد، هیچ مانع مهمی در راه او نخواهد بود که جامعه را به انحطاط اخلاقی نکشد و بدی ها و زشتی ها را نپراکند. درست است که به هرحال در هرجامعه زشتی هایی وجود دارند و درست است که هنرمند باید زشتی ها را نشان دهد تا راهی برای درمان و اصلاح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.