پاورپوینت کامل صندلی ها(طنز پرداز معاصر مصری) ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صندلی ها(طنز پرداز معاصر مصری) ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صندلی ها(طنز پرداز معاصر مصری) ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صندلی ها(طنز پرداز معاصر مصری) ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

>

تماشاچیان نفس های خود را در سینه حبس کرده بودند و وداع تأثربرانگیز زوج قهرمان فیلم را تماشا می کردند. در حالی که اشک قهرمان زن بر روی گونه اش روان بود و به طرف در بیرونی می رفت، زنم – هدی – در صندلیش جابه جا شد و فریاد کشید: «باور نکردنیه!»

صحنه ی عاطفی فیلم باعث حیرتش نشده بود، بلکه موضوع، صندلی استیلی بود که قهرمان زن فیلم هنگام رفتن به طرف در بیرونی از کنارش گذشت. از آن جایی که هدی به من آموخته بود که چگونه از دیدن صندلی های استیل لذت ببرم، حس کردم من نیز از این صندلی استیلی – که نقش و نگارهایی را با دقت روی آن حک کرده بودند – لذت می برم.

هدی تا سر حد جنون صندلی جمع می کند. و وقتی خواهر کوچک ترش بچه به دنیا آورد، هدی آرزو کرد ای کاش نام بچه اش را «صندلی» می گذاشت! خانه ی ما پر است از صندلی های قرون مختلف؛ سبک گوتیک و غیر آن.

هال ویلای ما انباشته از صندلی است. سالن ها انباشته از صندلی اند.

سالن طبقه ی بالا پر از صندلی است. راه روها آکنده از صندلی اند. روی پلکان داخل ساختمان هم صندلی است. با این که هدی کارشناس همه نوع صندلی است اما این صندلی – که قهرمان فیلم از کنارش عبور کرده بود – در چشم هدی کاملاً تازگی داشت. در حالی که تماشاچیان اطراف ما غرق در بدبختی قهرمانان فیلم بودند، هدی به من گفت معتقدم این صندلی متعلق به دوره ی «رنسانس» و به سبک فلورانسی نزدیک است. مرد کم ذوقی که پشت سر ما نشسته بود، بلند شد و از ما خواست برای این که وی بتواند حوادث فیلم را دنبال کند، سکوت کنیم. دیگران هم از او پیروی کردند و نارضایتی خودشان را از حرف زدن مان اعلام نمودند؛ اما هدی به حرف زدنش ادامه داد و گفت باید یک بار دیگر فیلم را ببینیم؛ البته به همراه کارشناس آثار باستانی و دکور، جناب «برهان» و هنگامی که فهمیدیم تماشاچیان اطراف ما کاملا بی خبر از صندلی های استیل و لذت دیدن آن هستند، تصمیم گرفتیم به خانه برگردیم.

از حق نگذرم زندگی در خانه ی ما لذت دیگری دارد که دوستان ما آن را حس نمی کنند؛ به همین دلیل ما هم این دوستان را به خانه ی خود دعوت نمی کنیم و ترجیح می دهیم دعوت ها و میهمانی های مان در هتل باشد. البته شوق فراوان به صندلی هایی که سرمایه ی ما محسوب می شوند، ما را ناچار به این کار کرده است. آخرین باری که دوستان مان را به خانه دعوت کردیم، – و چند سال پیش بود – حوادث تأسف باری رخ داد. چون چیزی نمانده بود که یکی از دوستان، قهوه اش را روی صندلی نرمی بریزد که در سالن بزرگ قرار داشت؛ آن صندلی یک از شش صندلی ای بود که متعلق به «کنراد» چهارم از خاندان «هوهنشتوفن» پادشاه آلمانی بود. در همان شب، دوست فربه ی دیگر ما، روی صندلی کم نظیری نشست که از نوع صندلی «چارلز» دوم بود. شنیدیم که صندلی هم ناله می کند و هم می خندد؛ و به دنبال این حادثه ی تأسف بار، آن را برای تعمیر نزد دکتر برهان بردیم. از همان موقع ترجیح دادیم از این ثروتی که همسرم از طریق دکتر برهان به دست آورده، محافظت کنیم. دکتر برهان یکی از بزرگ ترین کارشناسان تاریخ اثاثیه است و اطلاعات گسترده ای پیرامون عتیقه دارد. علاقه ی همسرم – هدی – به این ثروت تاریخی در حدی است که، حتی به من اجازه نمی دهد در خانه روی هیچ کدام از صندلی ها یا مبل ها بنشینم؛ – حتی خودم نیز به خودم چنین اجازه ای نمی دهم- و به او نیز این اجازه را دادم که اگر به طور اشتباهی روی صندلی نشستم، این حق را داشته باشد که مرا تنبیه کند. تنها صندلی مجاز برای نشستن بنده، یک صندلی پارچه ای در طبقه ی دوم خانه است که نه ارزش تاریخی دارد و نه زیباست. در مدتی که خواهرزنم چند روزی مهمان ما بود، بنا به خواست همسرم، صندلیم را به او دادم و قبل از خواب و بعد از خواب، توی منزل می ایستادم.

وقتی از سینما برگشتیم، هدی فوری با دکتر برهان تماس گرفت و راجع به صندلی ای که در فیلم دیده بود با او صحبت کرد. خبر به گوش «دولت» خانم رسید.

زمانی جنگ بین همسرم و دولت خانم درگرفت که هدی از او خواست صندلی ای را که از دکتر برهان خریده، به وی بفروشد.

موضوع اختلاف، یک صندلی مربوط به قرن شانزدهم میلادی بود به نام «کاکیتوار» یا «صندلی سخن چینی». چون زن های فرانسوی آن دوره، روی این نوع صندلی می نشستند و به سخن چینی دوستان غایب خودشان می پرداختند. اما دولت خانم از فروش این صندلی به هر قیمتی سرباز زد. همسرم به شدت عصبانی شد چون دولت خانم روی این صندلی می نشست و درباره ی او سخن چینی می کرد؛ چون خیال می کرد زنم از مسائل صندلی ها، دکور و اشیاء عتیقه چیزی سر در نمی آورد. او می گفت یک روز همسرم برای دیدن نمایش «صندلی ها» نوشته ی «اوژن یونسکو» به تئاتر رفت؛ چون فکر می کرد سالنی خواهد دید انباشته از صندلی! و وقتی دید، فهمید این نمایش نامه چرند بود و او علاقه ای به «لویی کاتر» یا «لویی سیز» نداشت. دولت خانم می گفت: «یک روز هدی با هنرمند فقید «یوسف وهبی» تماس تلفنی گرفت تا از او راجع به نوع ساخت صندلی در تئاتر «صندلی اعتراف» سؤال کند.» دولت خانم می گفت: «همسرم به من گفت برای دیدن صندلی الکترونیکی اعدام، حتماً لازم است به آمریکا برویم.»

و زمانی روابط بین این دو تیره تر شد که در یکی از مزایده های صندلی های سبک «دیرکتواری»، – که پس از انقلاب فرانسه ظهور کرد – با هم رقابت کردند و دولت خانم برنده شد. همسرم در حالی که با سوز و گداز می گریست مرا سرزنش کرد که اگر دو جریب از زمینم را فروخته بودم، او می توانست با پولی که در اختیار می گرفت، بر دولت خانم پیروز شود؛ اما من نسبت به او بخل ورزیدم و از هفت جریب باقی مانده، تنها یک جریب را برای شرکت در مزایده فروخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.