پاورپوینت کامل پوشش من همیشه چادر است ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پوشش من همیشه چادر است ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پوشش من همیشه چادر است ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پوشش من همیشه چادر است ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

>

گفت وگو با نجا صدیقی، محقق و افسر پلیس در مریلند

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن یکی از بزرگ ترین مراکز فعال شیعی در مریلند و واشنگتن دی سی است که مسلمانان مریلند، واشنگتن و ویرجینیا را پوشش می دهد و بیش ترین محل تجمع ایرانیان است. وقتی به دفتر کار خانم «نجا صدیقی» در این مرکز اسلامی رسیدم؛ در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، نامه ای را در پاکتش می گذاشت. بدون مقدمه جویای حالش شدم؛ و این که چه اتفاقی افتاده است. نامه را به دستم داد و گفت: «خوب است شما هم این نامه را بخوانید.» نامه را باز کردم و به سرعت شروع به خواندن کردم. نامه ی یک زندانی آمریکایی بود که علاقه مند به شناخت اسلام شده و سؤال های زیادی ذهنش را درگیر کرده بود. او دوست داشت که جواب سؤال هایش را هرچه زودتر بیابد و مسلمان شود. وقتی به پایان خط نامه رسیدم، زندگی و چهره ی مارتین لوترکینک، اسطوره ی قهرمان آمریکا در جلوی چشمم مصور شد؛ جوان فقیر سیاه پوستی که در زندان، اسلام را شناخت و مسلمان شد؛ و در راه حق و حقیقت، جانش را فدای راهش کرد.

* خواهر نجا! در حال حاضر شغل شما چیست و به چه کاری مشغول هستید؟

دو شغل دارم؛ یکی فعالیت در مرکز تحقیقات مریلند است و محقق هستم؛ و شغل دومم هم افسر پلیس است.

* افسر پلیس؟

بله، افسر پلیس (Marioly raed ) هستم. مدت ۲۳ سال در قسمت پوشاک یک کمپانی مشغول به کار هستم.

*خانم نجا! شما با این چادر و پوشش کامل واقعاً قابل تحسین هستید؛ آن هم در چنین فضایی که برای آمریکائیان اصلاً چادر قابل درک نیست. هم میهنان شما فهم درستی از این پوشش ندارند و برای من سؤال برانگیز است که چه طور با همین چادر سرکار می روید؟

من همیشه با چادر بوده ام. هرجا باشم و بروم پوشش من همین طور است. ۲۳سال است با این لباس به عنوان افسر کار می کنم و مشکلی ندارم. در محل کارم آدم های مختلف هستند؛ هندی، بودائی و…. من هم مثل بقیه یک کارمند هستم. هر کس با پوشش خودش به سرکار می آید و من هم با پوشش خودم هستم.

در کمپانی که افسر هستم، از ابتدا هماهنگی کرده‎ام که یونیفرم و چادر بپوشم؛ لذا مشکلی ندارم. کار من به صورت نشسته و بدون اسلحه است و کمپانی هم مشکلی با پوششم ندارد.

* در جاهای دیگر چه طور؟ با این پوشش مشکلی ندارید؟

در دفتر تحقیقات در حقیقت من مشکلی نداشتم؛ البته خیلی های دیگر مشکل داشتند؛ ولی من، الحمدلله نه. فکر می کنم مردم ما را با این پوشش کامل می بینند و مورد احترام هستیم. فکر می کنم همین پوشش موجب شده که من بیش تر مورد احترام باشم.

* من از خواندن این نامه که برای مرکز اسلامی فرستاده اند، شگفت زده شدم. شما چه مدت است که علاوه بر شغل اصلی و تحقیق تان در این مرکز هم فعالیت دارید؟

چندین سال است که این جا به صورت داوطلبانه و فی سبیل الله همکاری می کنم. چند ساعت در روز پس از اتمام کارم، به این مرکز می آیم و به نامه هایی که از زندان ‎ها به مرکز اسلامی می رسد، رسیدگی می کنم. نامه ها را می خوانم و دسته بندی می کنم. هم چنین کتاب هایی را در جهت پاسخ گویی به سؤال های زندانیان آماده می کنم و بین زندانی های گرفتار زندان های آمریکا توزیع می کنم. ما نامه های زیادی را از زندان های آمریکا دریافت می کنیم و برای هر شخصی که نامه ارسال کرده، سه کتاب ارسال می کنیم. هم چنین در هر ماه، صدها کتاب از این مرکز به مؤسسه ی «چاپ لن» می فرستیم و آن ها کتاب ها را برای زندانیان می فرستند. این مؤسسه، مثل کتاب خانه ی کنگره ی آمریکاست. ما از سال ۲۰۰۱ کتاب ها را برای توزیع به آن جا ارسال می کنیم و از آن جا برای زندان ها توزیع می شود. خود ما به طور مستقیم، اجازه ی ارسال کتاب به زندان نداریم.

* چه کتاب هایی را بیش تر ارسال می کنید؟

این زندانی ها با توجه به سؤال هایی که در نامه های شان دارند، آمادگی برای تغییر در زندگی دارند و تشنه ی دانش اند. ما هم برای شان قرآن و نهج البلاغه می فرستیم. بعضی از این زندانی ها از زندان آزاد نمی شوند؛ لذا لیست بلندی از کتاب هایی را که داریم برای شان ارسال می کنم. این کتاب ها اهدایی از جاهای مختلف است و بنا به درخواست افراد، کتاب های مورد نظرشان را می فرستیم.

* خواهر نجا! زندانی ها چه مواردی را در نامه ها خاطرنشان می کنند؟ آیا برای ارسال کتاب مذهبی مشکلی ندارید؟

بعضی ها می نویسند ما زندگی مان را در زندان سپری می کنیم و هرگز دیگر بیرون از زندان را نخواهیم دید. ما به اسلام گرویده ایم؛ ولی هرگز زندگی اسلامی نخواهیم داشت؛ چراکه هرگز بیرون را نمی بینیم. بنابراین مطالعه برای ما خیلی مهم است. من دعا می کنم که واقعاً این زندانیان از این کتاب ها چیزهای سودمندی دریافت کنند. خواندن این کتاب ها به آن ها امیدواری می دهد. این همکاری از نظر روحی برای من خیلی خوشنودکننده است. ما تلاش می کنیم که از این طریق به مردم کمک کنیم. در آمارها داریم که سالانه بیش از هزاران نفر در زندان های آمریکا به اسلام رو می آورند و مسلمان می شوند و همین خوش حال کننده است. خوش بختانه برای ارسال کتاب های مذهبی مشکلی نداریم؛ ولی همان طور که گفتم امکان ارسال مستقیم کتاب نیست.

* چه انگیزه ای برای این همکاری داشتید؟

حقیقت این است که از وقتی خودم مسلمان شدم، دوست دارم به دیگران نیز در این راه کمک کنم. زمانی که به من گفتند بیایید این جا را تحویل بگیرید، خیلی خوش حال شدم و داوطلبانه شروع به فعالیت کردم. این جا برای من خیلی الهام بخش است. وقتی بعضی نامه ها را دریافت می کنم، احساس قلبی عمیقی به من دست می دهد. تنها کاری که می توانیم انجام بدهیم این است که برای شان کتاب بفرستیم. ما نمی توانیم برای آن ها نامه ی فردی بنویسیم. البته از این که ابراز هم دردی و همیاری با آن ها داشته باشم حس خوبی به من می دهد و خود را مفید حس می کنم. از این که طی این سال ها، بارها و بارها نامه های شان به دستم رسیده که گفته اند مسلمان شده اند، خیلی خوش حال شده ام و همین بزرگ ترین انگیزه برای ادامه ی فعالیتم است؛ فعالیتی در راه خشنودی خداوند متعال و رسیدن زندانی ها به حقیقت و پیداکردن راه درست است. انجام این کار از نظر روحی برای من خوشنودکننده است. ما تلاش می کنیم که از این طریق به مردم کمک کنیم.

* خواهر نجا! شما در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟ و چه زمانی مسلمان شدید؟

کارشناس رشته ی علوم انسانی و انسان شناسی هستم و بعد از پایان تحصیلاتم در ۱۴ مارچ سال ۱۹۷۷ مسلمان شدم؛ ۳۴ سال پیش.

* چه چیزی شما را مجاب و آماده کرد که مسلمان بشوید؟

من اهل جنوب آمریکا هستم. وقتی پدرم ما را به واشنگتن آورد، بعد از یک سال خودکشی کرد. مادرم سخت در فشار روحی بود. ما در می سی سی پی همیشه به کلیسا می رفتیم؛ ولی در واشنگتن دیگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.