پاورپوینت کامل چنگیز نت ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چنگیز نت ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چنگیز نت ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چنگیز نت ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
>
فوت و فن فناوری(۲)
سارینا با شور و شوق مخصوص به خودش داشت مراسم هفت سین عجیب و غریب و البته رایانه ای مان را برای همکلاسی هایمان تعریف می کرد و تا می توانست به آن آب و تاب می داد. کلاس که تمام شد در راه برگشتن به خانه، من و سارینا به این فکر می کردیم که چقدر خوب شد یک کافی نت نزدیک خانه مان راه می افتد. من دلم خوش بود که کارم راحت تر می شود. سارینا هم قند در دلش آب می کرد که می تواند کنار من بنشیند و حسابی به فوت و فن اینترنت آشنا شود.
به خانه که رسیدیم طبق معمول با کلی سر و صدا و چند بار خداحافظی از هم جدا شدیم. مادرم که با یک لیوان شربت خنک به استقبالم آمده بود، گفت: «چه خبرتونه، توی راه پله چرا اینقدر شلوغ می کنید. خب بیایید تو حرفاتونو بزنید.» گفتم: «آخه مامان یه چیز جالب اتفاق افتاده. آقا چنگیز، همون قصاب میدون بهار، بالاخره تصمیم گرفت که کارشو عوض کنه.»
این آقاچنگیز هم داستان دارد. او از ابتدای راه افتادن شهرک یکی از مغازه های بزرگ بر فلکه اصلی را خرید تا شغل پدرش را ادامه دهد. البته خیلی دلِ خوشی از قصابی نداشت و از بچگی هم از شغل پدرش خوشش نمی آمد. دخترش هم از گفتن شغل پدرش طفره می رفت و یا با گفتن اینکه «سوپر گوشت داره» خودش را کمی راضی می کرد. همه شنیده بودیم مادر و دختر آنقدر در گوش این آقا چنگیز خوانده اند این کار کلاس ندارد که بالاخره آقا چنگیز تصمیمش بر این قرار گرفته، مغازه ی کناری را هم با سهم ارث خانمش بخرد و به سوپر گوشتش اضافه کند و یک کافی نت حسابی راه بیاندازد. مادرم گفت: «خب معلومه حرف خانومش کارساز شده. همیشه می گفت شوهرش بوی گوشت و دنبه می ده، فامیلش هم انتظار داشتن بهترین گوشتا رو براشون ببره. اینجوری دیگه خیالش راحت شد. حالا از این حرفا بگذریم، زود برو و اتاقتو جمع و جور کن. تقریباً شبیه جزیره ی گنج شده، باید با نقشه توش حرکت کنی تا به چیزی نخوری.»
وای! تازه یادم افتاد که اتاقم کلی کار دارد و هیچ کدامش هم انجام نشده است. دیدم بهترین کار این است که سارینا را خبر کنم تا کمکم کند. من هم برای این که زرنگی کنم یک میس کال برایش انداختم. دیدم صدایش دارد می آید. با عجله به روی تراس دویدم تا کم تر داد و بی داد کند.
– چه خبرته دختر؟ خب خسیس زنگ می زدی.
– فیس تو فیس خیلی بهتره. از چشات می فهمم که چکار داری. مث الان که معلومه می خوای ازم کار بکشی.
– عجب بدجنسی هستی تو. می خواستم بگم بیا اتاقم رو با هم تمیز کنیم. اون وقت من هم تلافی می کنم.
بعد از آن همه کار سخت که در جزیره گنج انجام داده بودم، خودم را به میز شام رساندم. همه مشغول غذا خوردن بودیم و هیچ کس حرفی نمی زد. مادرم که طفلی از صبح یک دم بشور و بساب داشت و مثل من خسته شده بود. بشقاب ها را که جمع می کردم، پدرم گفت: «خانوم مهندس! از درسا چه خبر، خوب پیش می ره؟» گفتم: «ممنون بابا، بد نیست. درسا خیلی سخت شده و باید بیش تر وقت بذارم.» پدر سری تکان داد و گفت: «پس نمی تونی با چنگیزنت همکاری کنی؟» این را که از پدرم شنیدم، کاملاً بی حرکت شدم و همان طور وسط هال، بشقاب به دست خشکم زد. مادرم گفت: «چی شد دختر! خشکت زد.» فقط فهمیدم که گفتم: «چی گفتی بابا؟ حتماً می رم…» آن قدر قند در دلم آب شده بود که هول شده بودم و همین طور یک نفس داشتم حرف می زدم که پدرم به دادم رسید و گفت: «حالا اختیار با خودته. اگه می دونی که لطمه به درسات نمی خوره، من و مادرت هم حرفی نداریم. آقا چنگیز خیلی اصرار داشت که تو بری و مسئول فنی کافی نت بشی. می گفت تو هم درس خونده ی این کاری و هم به خانواده ی ما اطمینان داره.» از خوشحالی اصلاً نفهمیدم چه برای سارینا پیامک کردم؛ ولی چند ثانیه بعد صدای جیغ و داد سارینا از تراس، نشانه ی دریافت پیامک و ابراز ذوقش بود.
دو سه روزی از موضوع گذشته بود که دیدم سارینا با همان سبک و سیاق معمول، یعنی چند بار زنگ در را زدن و دویدن، وارد اتاقم شد و داد و هوار کنان به من فهماند که آقا چنگیز تابلوی کافت نت را هم نصب کرده و تقریباً وسایل لازم را هم خریده و در حال نصب و راه اندازی آن هاست. چند دقیقه ای آماده شدم و با سارینا راه افتادیم طرف پاورپوینت کامل چنگیز نت ۳۰ اسلاید در PowerPoint.
آقا چنگیز حسابی تحویلم گرفت و راجع به قرارهای کاری صحبت کردیم و به توافق رسیدیم. مهم ترین قسمتش هم، یعنی قسمت دستمزدش بد نبود. حداقل برای شروع خوب بود. مرا به مهندسین فنی ای که برای نصب آمده بودند، معرفی کرد و رسماً کار من شروع شد. البته قرار شد بعضی مواقع از حضور با ارزش سارینا خانم هم استفاده کنیم.
آقا چنگیز برای اینکه کافی نتش حساب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 