پاورپوینت کامل شب دراز است و قلندر بیدار ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شب دراز است و قلندر بیدار ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شب دراز است و قلندر بیدار ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شب دراز است و قلندر بیدار ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

>

نگاهی به رمان شباویز اثر منیژه آرمین

داستان های تاریخی و اساطیری زیادی وجود دارد که خواننده ی خود را به اعماق تاریخ و اتفاقات عجیب و غریب می برند و برای لحظاتی ذهن مشتاق و تشنه ی او را با خود درگیر می کنند. گویی پرده ای را کنار می کشند و صحنه ای را مهیا می سازند تا خواننده با شخصیت ها و زمان وقوع داستان هم ذات پنداری پیدا کنند. اما صرف نظر از نویسنده، نوع نگارش، سبک داستان و جذابیت های آن، برخی از این داستان ها موفقیت های زیادی کسب نمی کنند؛ چرا که پستی و بلندی آنان از واقعیت به دورند و خرق عادت های زیادی دارند که مخاطب تا قدرت و قوه ای خاص نداشته باشد، نمی تواند خود را کنار شخصیت ها قرار دهد.

در این میان نوشته های تاریخی دیگری هم وجود دارند که بیانگر اتفاقات مستند تاریخ هستند و فقط باری از حوادث واقعی را به دوش می کشند؛ اما برای خواننده لذت و جاذبه ی فراوان به همراه می آورند. مثلاً خواننده از خواندن تاریخ بیهقی که بسیار شیرین و جذاب به نگارش درآمده، بیش تر لذت می برد تا خواندن افسانه ی بیژن و منیژه! چرا که بیهقی بسیار استادانه مخاطب را به دوران شاه محمود و شاه مسعود غزنوی می برد و حسی عمیق از بازگوکردن خاطرات و وقایع را به خواننده می بخشد؛ مخصوصاً در داستان به دارکردن حسنک وزیر که خواننده می تواند خود را در صحنه ی اعدام حس کند و با مردم آن زمانه هم قدم شود. با خواندن این گونه داستان ها گوشه های تاریک گذشته روشن می شود و از آن رو که قصه نیست، سؤالات زیادی در ذهن نقش می بندد که آیا این ها همه واقعیت بود؟ که اگر واقعیت باشد نمی توان به راحتی از کنارشان رد شد. خوش بختانه در عصر حاضر بعضی از نویسندگان در این نوع نوشته ها زبردست و کارآزموده شده و توانسته اند گوشه هایی از تاریخ را با این که در آن حضور نداشته اند، روشن کنند.

رمان «شباویز» از این دسته آثار است. این رمان چهارصد صفحه ای در شش فصل، کار ارزش مند خانم «منیژه آرمین» است که توسط انتشارات سوره ی مهر به چاپ رسیده و به گفته ی نویسنده، بخش دوم رمان «شب و قلندر» است و رمان سوم آن نیز در راه است. شباویز این حُسن را دارد که به تنهایی داستانی مجزا و مستقل است، به این معنا که اگر کسی داستان شب و قلندر را نخوانده باشد، لطمه ای به فهمیدن داستان دوم که همان شباویز باشد، وارد نمی شود. اگر چه با خواندن رمان اول، خواننده به ریسمانی دست پیدا می کند که از اواخر حکومت قاجار تا ابتدای بر سر کار آمدن رضاخان کشیده شده و اطلاعات زیادی را در مورد وقایع آن روز، نوع زندگی، آداب و رسوم و اتفاقات ریز و درشت به خواننده می دهد.

داستان رمان شباویز حول و حوش زندگی «شیرین نگار» و «افراسیاب» و پنج فرزند آن هاست و از روز عروسی «نرگس خاتون» فرزند آخرشان آغاز می شود. این عروسی بیش تر از آن که عروسی باشد صحنه ی کشمکش چند گروه سیاسی و مخالف است که شیرین نگار و افراسیاب را دچار دلهره و اضطراب کرده است، چرا که می ترسند عروسی به عزا تبدیل شود.

توصیفات جشن، نحوه ی آرایش عروس، پوشش زنان مجلس و خواهرهای داماد «زرین تاج» و «ملک تاج» که مدام از برادرشان «جهانگیر» که از فرنگ برگشته تعریف می کنند، حکایت از یک عروسی مفصل و اشرافی دارد؛ اگر چه رگه هایی از شرع و سنت هم در آن پیداست. مخصوصاً زمانی که عاقد وارد مراسم می شود؛ همه به احترام او ساز و دهل را تعطیل می کنند و حتی دست وی را به نشانه ی احترام می بوسند؛ کاری که در دیدار شاه هم انجام می دهند و این نکته ی ظریف نشان گر آن است که مردم برای روحانیت ارزش و اعتبار خاصی قائل بودند، که چه بسا از مقام شاهنشاه هم بالاتر بوده است. البته «رضاداد» که بار زیادی از داستان را به دوش می کشد، از این کار ابا دارد چرا که او با فعالیت کمونیست ها تقریباً به جمع آنان وارد شده و این طور چیزها را قبول ندارد.

از همین ابتداست که خواننده می فهمد با زمانی روبه روست که مردم ستم دیده ی ایران توسط گروه های سیاسی، فرهنگی، فرصت طلب و غیره دین و هویت و خیلی چیزهای دیگر را از دست داده اند تا طعم خوش بختی را برای یک لحظه هم شده بچشند؛ اما دریغ که هیچ کدام از آرزوهای شان آن طور که در داستان هم آمده است، محقق نمی شود.

رضاداد فرزند بزرگ شیرین نگار از همسر اولش «فیروز» است، اما افراسیاب را مثل پدر واقعی اش دوست دارد. او مدت هاست در تهران مشغول روزنامه نگاری است و فعالیت های سیاسی زیادی را انجام می دهد. چند سالی را در فرانسه به سر برده و در آن جا با دختری به نام «ژانت» که او هم فعالیت های سیاسی دارد، آشنا می شود و ثمره ی این آشنایی یک دختر با نام «سارا» است.

در خلال مطالبی که مربوط به رضاداد است هیچ چیزی مبنی بر ازدواج او و ژانت نیست، اما ناگهان پس آزادی وی از زندان، نامه ای از پاریس پیدایش می شود که نشان دهنده ی ازدواج آن دو است، با عکسی از دخترشان که رضاداد از وجود او اطلاعی نداشته است. در این نامه ژانت خواهان طلاق است تا با مردی که به تازگی با وی آشنا شده ازدواج کند و شاید این مسأله یکی از عیب های داستان باشد. به این دلیل که بعد از نامه ی ژانت به یک باره شور زندگی در وجود رضاداد زنده می شود و مدام به همسرش که به نظر خیلی روشن فکرتر از بانوان ایرانی است، فکر می کند و او را همه جا همراه خود می بیند. با این وجود وی به اداره ی پست می رود تا طلاق نامه را برای ژانت بفرستد. با این امید که روزی بتواند دخترش سارا را به ایران بیاورد. نشانه ی روشن فکری ژانت هم از مطالبی که در نامه اش می نویسد پیداست؛ چرا که او همواره به سارا کوچولو وجود پدرش را گوشزد کرده و علی رغم متارکه، رضاداد را پدر خوبی برای سارا معرفی می کند. کاری که هیچ کدام از خواهران رضاداد در مورد شوهران شان نمی کنند و به نظر می رسد چون نویسنده نسبت به او نظر مثبت داشته، شخصیت های داستان هم تحت تأثیر قرار گرفته و عیب های او را ناچیز می بینند. هم چنین رضاداد با خود فکر می کند که اگر ژانت در صحنه ی اعدام یاغیان بود می گفت دیدن این صحنه ها خوب نیست، و چرا زنان بچه ها را برای دیدن این لحظات همراه خود کرده اند.

دو شخصیت خارجی دیگر هم در داستان حضور پررنگ دارند: مادام و موسیو! آنان در شبی سرد با رضاداد که از بی کسی و فقر در خیابان های سن پطرزبورگ قدم می زده، آشنا شده و او را به خانه شان دعوت می کنند. این زن و مرد مسیحی که دو پسر خود را به نوعی به خاطر فرار از ارتش تزار از دست داده اند، ظاهراً بعد از ناامیدی کامل از یافتن آن ها، به ایران می آیند و کافه ای به نام مگنولیا باز می کنند که درختی به همین نام در آن است. جالب آن جاست که فقط بیسکویت و قهوه در این کافه سرو می شود، و پاتوق روشن فکران و مخالفان حک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.