پاورپوینت کامل لی های پ ا ره پ ا ر ه ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لی های پ ا ره پ ا ر ه ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لی های پ ا ره پ ا ر ه ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل لی های پ ا ره پ ا ر ه ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

>

ناهنجاری¬های اجتماعی

روز اولی که توی اتوبوس دختر خانمی را با شلوار لی پاره دیدم خیلی شگفت¬زده شدم. با این که شنیده بودم چنین شلوارهایی مد شده، اما باور نمی¬کردم برخی جوان¬های ما تا به این حد اسیر و پیرو فرهنگ پوچ و بی¬معنای غرب شده باشند که به¬راحتی تسلیم آن شده و از آن الگوبرداری کنند! آخر مگر به هر چیزی که از هر جایی بیاید می¬توان گفت مد؟!

به¬راستی برای جوانان ما چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه است که برخی از آنان خودشان را این قدر دست کم گرفته¬اند که حتی حاضر شده¬اند از بی¬معناترین و زشت¬ترین مدهای غرب پیروی کنند؟ آیا تا به حال دیده¬ایم یک شهروند غربی لباس محلی ایرانی به تن کند؟ آیا تاکنون شده است که در پشت ویترین¬های فروشگاه¬های¬شان تبلیغ فرهنگی غیر از فرهنگ خودشان را کنند و یا لباس¬های اقوام دیگر را به فروش برسانند؟ به¬طور مثال آن¬ها حتی اگر به¬صورت مادرزادی با موی مشکی به دنیا آمده باشند معمولاً احساس شرم می¬کنند که چرا شبیه سایر شهروندان بلوندشان نیستند؟ (گاهی از طرف دوستان¬شان با حالتی مسخره، کله¬سیاه خوانده می¬شوند!) آن وقت برخی جوانان ما به خودشان اجازه می¬دهند که رنگ موهای-شان را آبی، بنفش و یا سبز کنند، با هزار سختی و ناراحتی لنز سبز و آبی به چشمان سیاه و زیبای¬شان بزنند و یا شلوارهایی با فاق¬هایی آن قدرکوتاه بپوشند که موقع خم و راست شدن نیمی از بدن¬شان نمایان شود، تا شاید کمی شبیه آن¬ها بشوند!

و حالا هم شلوارهای پاره پاره…!!!

… با ترمز شدیدی که اتوبوس سر چهارراه کرد، برای لحظه-ای به خود آمدم. هوای دم کرده¬ی اتوبوس نفس کشیدن را سخت کرده بود. فشار و ازدحام جمعیت حاضر در اتوبوس، موجب اذیت و آزار افراد می¬شد، اما برای من مهم چیز دیگری بود. یک بار دیگر چشمم به آن دختر و شلوار پاره¬اش افتاد… با خود اندیشیدم به راستی این جوانان در خودشان احساس کم-بود می¬کنند؟ غربی¬ها چه دارند که جوانان ما فکر می¬کنند فاقد آن هستند؟ اگر بگوییم علم آن¬ها از ما بیشتر است. درست آن است که علم¬شان را یاد بگیریم، چرا باید عادات و فرهنگ و رفتار و آداب معاشرت¬شان را یاد بگیریم؟ و اگر بگوییم آن¬ها از ما و مردم ما غنی¬تر و پیش¬رفته¬ترند (اصولاً افراد از مردم غنی بیشتر الگو می¬پذیرند تا مردم فقیر، حتی اگر راه و روش و منش افراد غنی، غلط باشد) که باید به¬خوبی آگاه باشیم برخی از این کشورهای به¬ظاهر پیش¬رفته، به¬لحاظ فرهنگی، از سایر کشورهای دیگر، عقب¬افتاده¬تر هم هستند، اما مدام در این فکرند که چگونه می¬توان با زورگویی بر سرزمینی سلطه یافت و ثروت¬های ملی آن¬ها را به چنگ آورد. آن¬ها در پی این هستند که بتوانند جوانان یک ملت را (که سرمایه¬های اصلی آن کشور محسوب می¬شوند) با همین مدهای عجیب و غریب از جمله: آرایش¬های زننده، موهای فشن و فیلم¬های مبتذل شبکه¬های ماهواره¬ای، انواع دودها و افیون¬ها، نوشابه¬های الکلی و… اخیراً همین شلوارهای پاره سرگرم کنند! و یا بهتر بگویم خواب¬شان کنند. ما در این غفلت هستیم که ناگهان سرمایه¬های دزدیده از خودمان را به رخ¬مان می¬کشند و با افتخار توی سرمان می¬کوبند و ما را عقب-مانده می¬خوانند! آن¬ها خوب می¬دانند هوش و ذکاوتی که جوانان ایرانی از آن برخوردارند، هرگز فرزندان مملکت خودشان نداشته و نخواهند داشت. می¬دانند که اگر به جوان ایرانی فرصت دهند و با این ظواهر پوچ سرش را گرم نکنند، ممکن است در هر زمینه¬ای از علم و تکنولوژی، گوی سبقت را از آن¬ها برباید و مانع عرض اندام¬شان شود (نمونه¬ی بارز آن در هشت سال دفاع مقدس و سی سال تحریم کشورمان به اثبات رسیده است). اما آن¬ها یک چیز دیگر را هم خوب می¬دانند و آن این که ایمان جوان ایرانی به او اجازه نمی¬دهد فریب دشمنانش را خورده، تسلیم زیاده¬طلبی¬های آن¬ها گردد. درست از همین نقطه¬ی حساس یعنی «دزدیدن ایمان و عقاید او» وارد عمل می¬شوند! و از طریق تحمیل کردن این گونه مدها عمل می-کنند! ولو با هزینه¬کردن میلیاردها دلار، چرا که اگر موفق شوند، ثروتی میلیاردها دلار بیش از آن را به چنگ خواهند آورد.

… یک بار دیگر صدای هیاهوی جمعیت مرا به خود آورد. هر کسی با دیگری راجع به چیزی سخن می¬گفت، یکی از گرانی اجناس و دیگری از حمله¬ی قریب الوقوع آمریکا به کشورمان خبر می¬داد! و جالب این که با حالتی مطمئن قسم یاد می¬کرد که شب گذشته خودش از شبکه¬های ماهواره¬ای شنیده است!… احساس کردم گوشم از شنیدن این حرف¬ها پر است؛ حرف¬هایی که گاهی حقیقتی تلخ را در درون خود دارند و گاه در حد شایعاتی بی¬محتوا به اوج خود می¬رسند.

. .. نمی¬دانم چرا فکرم از آن دختر بیرون نمی¬رفت؟! شلوار پاره و نخ¬نمای او مرا به این اندیشه برد که آیا ممکن است این تیپ از جوانان ندانند پوشیدن چنین لباس¬هایی چه قدر در پایین آوردن شخصیت¬شان تأثیرگذار است؟ لباسی که نه به آن¬ها زیبایی می¬دهد، نه عزت و افتخار و نه حتی مورد علاقه¬ی بسیاری از آن¬ها است، (در بسیاری از نظرسنجی¬ها برخی از این جوانان اعتراف کرده¬اند که این مد را اصلاً دوست نداشته و می¬دانند که با آن بدریخت¬تر هم می¬شوند!) اما به صرف این که مد است حاضر می¬شوند از آن استفاده کنند. از آن دردناک-تر فروش شلوارهای مبتذل و پاره در بوتیک¬های کشور است که قلب هر انسان سالم و بااصالتی را به درد می¬آورد. در کنار بعضی از این مغازه¬ها، عکس و بنر بزرگی از یک جوان هیپی که شلوار جین پاره¬پاره¬ای را به تن کرده به¬عنوان مظهر مد و زیبایی نصب شده است!

. .. غرق در این اندیشه¬ها بودم که صندلی کنار آن دختر خالی شد. از فرصت استفاده کرده سلامی کردم و کنارش نشستم. دوست داشتم با او صحبت کنم. با سر و وضع نسبتاً ساده¬ای که داشت به نظر نمی¬رسید از آن دخترهای یک¬دنده و لجوج باشد. دنبال فرصت می¬گشتم که خودش با لحنی مؤدبانه گفت: «ببخشید خانم می¬شود لطفاً این پول را از من بگیرید و به جای من کارت بزنید؟ متأسفانه شارژ کارتم تمام شده.» گفتم: «با کمال میل» پول را نگرفتم و برایش کارت زدم. این کار اثر خودش را گذاشت و سر حرف باز شد. همین طور که با هم حرف می¬زدیم به پارگی شلوارش چشم دوخته بودم و او هم که خیلی خوب متوجه نگاه کنجکاوانه¬ی من شده بود با لبخند معنی¬داری گفت: «مد شده!» با تعجب گفتم: «مد؟!» گفت: «بله مگر خبر نداشتید؟» من¬من کنان گفتم: «… بله ولی. .. ولی فکر نمی-کردم که جوان¬های ما حاضر شوند بلافاصله هر چیزی را که به اسم مد وارد بازار می¬شود بخرند و استفاده کنند.» با حالتی حق¬به¬جانب گفت: «خوب مد یعنی همین!» گفتم: «ولی من تعریف دیگری از مد شنیده بودم»… پرسید: «چه تعریفی؟» قبل از این که جواب سؤالش را بدهم از او میزان تحصیلاتش را سؤال کردم. وقتی گفت دانش¬جوی ادبیات است احساس کردم که او می¬تواند به¬خوبی حرف¬های مرا بفهمد؛ برای همین در جواب سؤالش گفتم: «مثلاً این که از نظر روان¬شناسان، مد باید هم هنجار باشد و هم مطلوب جامعه. .. و دیگر این که ابتدا بدانیم مد از طرف چه کسانی و به چه منظوری ایجاد شده.» با تعجب پرسید: «می¬توانم سؤال کنم شما چه خوانده-اید؟» گفتم: «روان¬شناسی.» با خوش¬حالی گفت: «من به این رشته خیلی علاقه¬مندم، روان¬شناسان و نظرات¬شان را هم خیلی قبول دارم.» و بعد ادامه داد: «از مد بیشتر بگویید، البته از دید روان¬شناسان!» در جوابش گفتم: «حتماً. .. ولی ممکن است شما از بعضی حرف¬هایی که آن¬ها می¬زنند، چندان خوش-تان نیاید! و یا. ..» لبخندی زد وگفت: «نه اشکالی ندارد، من خیلی هم بی¬منطق نیستم. قضاوت با خودم است، هر جایش را نپسندم به راحتی رد می¬کنم. اگر هم واقعیت باشد که ناراحتی ندارد.» گفتم: «پس لطفاً به سؤال من جواب بدهید: شما خبر دارید همین شلوارهای لی از کجا آمده و چه تاریخچه¬ای دارند؟» گفت: «نه متأسفانه. .. اگر شما اطلاع دارید برایم بگویید.» گفتم: «در مقاله¬ای خواندم که در قرن هجدهم میلادی وقتی کشاورزی رونق زیادی پیدا می¬کند، کارگران مزرعه، لباس¬های جین می¬پوشیدند تا هم رنگ تیره¬تری داشته باشد و دیرتر کثیف شود، و هم استحکام زیادی داشته و به این زودی¬ها از بین نرود. حتی برای محکم¬تر شدن، در قسمت¬هایی از آن که زودتر دچار پارگی دوخت می¬شد، از نوعی پرچ استفاده می¬کردند.» با خوش¬حالی گفت: «درست است وقتی کوچک بودم پرچ شده¬هایش را بر تن پدرم دیده بودم. ..» ادامه دادم: «در سال¬های بعد کم¬کم گاوچران¬ها توی فیلم¬های وسترنشان، اکثراً شلوار جین می¬پوشیدند. سرانجام حدود سال ۰ بود که شلوار جین با تبلیغات تلویزیونی و فیلم¬ها، بین نسل جوان رایج شد. نمونه¬اش هم فیلم «شورشی» بود… و به همین دلیل پوشیدن این شلوارها سمبل طغیان¬گری بین نسل جوان شد. بین سال¬های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ هیپی¬ها – جوان¬هایی که موهای بلند و ژولیده و اکثراً کثیف داشتند – شلوارهای جین پاره¬پاره و مندرس می¬پوشیدند و دست به انحراف از هنجارها و ارزش¬های متداول جامعه¬شان می¬زدند و متعاقب آن دچار دردسرهای شخصی و اجتماعی گوناگون می¬شدند. سپس با جنگ سرد، مدل¬های مختلف شلوار جین را به بازار ارائه دادند و به همین سبب، در کشورهای غیرغربی، جین به¬عنوان سمبل فساد غرب تبدیل شده بود.»

دختر خانم که با اشتیاق فراوانی به حرف¬های من گوش می¬کرد، وقتی سکوت کوتاه مرا دید گفت: «خوب ادامه بدهید برایم خیلی جالب است.» نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «راستش برای من خیلی دردناک است. از خودم می¬پرسم در جایی که خود غربی¬ها از شلوار لی به¬دلیل مقاوم بودن این نوع پارچه در برابر آسیب¬ها و پارگی¬ها و به قول معروف چرک تاب بودن آن استفاده می¬کنند، حال در وجود جوان¬های ما چه چیزی یافته و یا روی ذهن و فکر آن¬ها چه حسابی باز کرده¬اند که مثل گرگ، با چنگ و دندان و یا هر نوع سلاح برنده¬ای به جان این پارچه¬ی محکم افتاده تا آن را از هم بدرند، بدن نما و یا حتی کثیف و بی¬ریخت کنند و بعد با

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.