پاورپوینت کامل گوهری نهفته در صدف خانه (قسمت اول) ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گوهری نهفته در صدف خانه (قسمت اول) ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گوهری نهفته در صدف خانه (قسمت اول) ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گوهری نهفته در صدف خانه (قسمت اول) ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
>
(تبیین هستی شناختی حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون جهانی حقوق کودک)
مقدمه
هنگامی که سخن از حق به میان میآید بایستی توجه داشت که این امر بر اساس چه مبانی و اصولی طراحی و تدوین میگردد و مفروضههای بنیادین آن کدامند. زیرا هر مکتب نظری پیش از آن که اصول موضوعه و محتوایی خود را طرح نماید به تبیین بنیانهای فرانظری خود میپردازد که در واقع تعیین کننده ی اصول موضوعه و محتوایی مکتب است. مفروضههای بنیادین و یا فرانظریهها (methatheory)، به مثابه ی بنیان و اساس مکاتب فکریاند که اصول محتوایی بر روی آن ها چیده میشوند و شامل سه بخش عمده هستند: معرفتشناسی (Epistemology) هستیشناسی (Ontology) و روششناسی (Methodology)، (مشیر زاده،۱۳۸۴،ص۲۵) در معرفتشناسی به این پرسش پاسخ داده میشود که آیا اساسا دست یابی به علم و معرفت امکانپذیر است یا خیر؟ و در صورت امکان آیا این امکان نسبی است یا مطلق؟ به عبارت دیگر در این بخش، نخستین مرحله ی شناخت و علم به طور مطلق و نیز حد و مرزهای آن تعیین میگردد. اما هستیشناسی به این امر میپردازد که آیا اساسا جهان خارجی وجود دارد یا نه؟ و در صورت وجود آیا متشکل از ماده است یا انگارهها و یا هر دو؟ و نیز رابطه ی میان آن ها چگونه است؟ و در هنگام مطالعه برای کدام بخش باید اولویت قائل شد؟ انسانشناسی(Anthropology) بخشی از هستی شناسی است که در آن تعریفی از انسان ارائه میگردد. در مباحث مربوط به روششناسی نیز اصولا به شیوههای مطالعه ی جهان خارج پرداخته میشود که این بحث به مباحث هستیشناسی می گردد؛. یعنی هر پاسخی که در هستیشناسی برای جهان خارج تهیه شود شیوه ی مطالعه و ابزارهای لازم برای مطالعه را در روششناسی تعیین مینماید. به این معنی که اگر هستیشناسی مادهگرا باشد روش مطالعه نیز طبعا «پوزیتویستی» و تجربی است، تا ابزارها، هماهنگ با موضوع مورد مطالعه باشد؛ و اگر در جهان هستی قائل به وجود انگارهها و معانی شدیم، بایستی از شیوههای تفسیری و «هرمنوتیکی» برای فهم آن استمداد جوییم. (فی، ۱۳۸۸، ص ۱۲۵)
در میان این سه محور، مبحث هستیشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا تعیین کننده ی نوع نگاه ما به جهان بیرونی است. در میان فلاسفه، هستی شناسی شامل هستی شناسی مادهگرا و معناگرا است که در این نوع نگاه، مسئله ی دین نادیده گرفته میشود، در حالی که در نگاه اسلامی مهم ترین عنصر در تعریف مفاهیم است؛ بنابراین عمدهترین نگاهها را میتوان در دو نگاه ایدئولوژیکی مادهگرا و نگاه توحیدی تقسیم بندی نمود. به عبارت دیگر جهان هستی یا به صورت خط سیری که از مبدا هستی آغاز شده و به سمت معادی (مبدا هستی) در حرکت است دیده میشود و یا این که صرفا به همین جهان مادی اکتفا میگردد و برای آن خط سیری در نظر گرفته نمیشود و صرفا برای نظم و ترتیب بخشیدن به زندگی در همین ظرف زمانی تاکید میگردد. واضح است هنگامی که از سامان بخشیدن به زندگی در جهان هستی سخن به میان میآید، مراد وضع قوانینی است که بتواند زندگی انسان های حاضر در این جهان را نظم و ترتیب ببخشد. تعریف انسان نیز در درون همین هستیشناسی صورت میگیرد. در حقیقت، تعریف انسان وابسته به تعریف ما از جهان هستی است. جعل و خلق و ایجاد قوانین و قواعد برای نظم و سامان بخشیدن به زندگی انسانی نیز کاملا متاثر از نوع نگاه ما در هستی شناسی و انسان شناسی است. بنابراین لازمه ی ارائه ی هر نوع تعریفی از «هستی» و «انسان» مستلزم جعل و وضع قوانینی مطابق با آن است.
هستی شناسی
هستی شناسی یا وجودشناسی (Ontology) شاخه ای است از فلسفه که به مطالعه ی «بودن»، «هستی» یا «وجود» می پردازد. دانش هستی شناسی در پی تشخیص و شرح رده های بنیادین و ارتباطات آن ها در هستی یا عالم وجود برمی آید تا بدین وسیله به تعریف موجودات و انواع آن ها در آن چارچوب قادر گردد. هستی شناسی (Ontology) مطالعه ی فلسفی «سرشت بودن»، «وجود» یا «واقعیت» به طورکلی و نیز مقوله های عمده ی «بودن» و روابط آن هاست. به صورت سنتی بخشی از شاخه ی عمده ی فلسفه ی متافیزیک به حساب میآید که با پرسش های مربوط به چیستی موجودات، انواع، مقوله بندی سلسه مراتب و زیرشاخه ها، تفاوت ها و شباهتهای موجودات سروکار دارد. (ویکی پدیا، دانش نامه ی آزاد)
شاید مهمترین مسئله ای که فلسفه – به عنوان شاخه ای از درخت تنومند شناخت بشری- در طول تاریخ حیات و حیات تاریخی خود، کوشیده به آن پاسخ دهد و آن را به عنوان معمایی بغرنج حل کند، مسئله ی هستیشناسی است.
هستی چیست؟ سرچشمه و منشا وجودی وجود کدام است؟ گوهر بنیادین و ریشه ی پنهان آن چیست و از کجاست؟ (نقیب زاده، ۱۳۸۵، ص۱۲) بنابراین هستی شناسی علمی است که به مطالعه ی پدیده هایی میپردازد که در عالم هستی وجود دارند؛ خواه این وجود واقعی باشد و خواه مجازی. به عبارت دیگر این موجودات ممکن است که با حواس قابل درک باشند و ممکن است قابل درک نباشند، مانند انگارههایی نظیر زیبایی و فضیلت ( زارع.۱۳۸۵)
۱. هستی شناسی و انسان شناسی اسلامی
هستی شناسی اسلامی عبارت است از: تعریفی از هستی و جهان واقع که اسلام بر مبنای روی کرد توحیدی ارائه میدهد. به عبارت دیگر بر اساس آموزههای اسلامی، هستی از مبدائی آغاز میشود که سایر وجودات طفیل وجود او هستند. در این دین، هستیشناسیِ توحیدی نخستین مرحله از فهم جهان هستی است و بر تمامی زیرمجموعههای تئوریک خود تاثیری مستقیم میگذارد. به عبارت دیگر هستیشناسی توحیدی مهم ترین مسئلهای است که در شکلگیری حقوقی متفاوت نسبت به سایر نظامهای حقوقی، موثر است. در مکاتب مادی، تصمیمسازی و نظریهسازی براساس اصالت فایده و با استفاده از عقل ابزاری، صرفا در جهت نظمبخشی به حیات اجتماعی دنیوی صورت میگیرد در حالی که در نظام حقوقی اسلامی چنین نیست بلکه سعادت محوری هم در دنیا و هم در آخرت در کنار نظمبخشی به زندگی اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
با توجه به مباحث هستیشناسی میتوان گفت همه ی ادیان با تکیه بر تعریفی که از انسان ارائه میدهند برنامهای را برای سعادت وی تنظیم مینمایند چرا که هر دینی دارای نگرشی خاص به مقوله ی انسان و تحلیلی ویژه از روحیات و رفتار وی و برنامهای منحاز برای تکامل اختیاری اوست. بنابراین، انسانشناسی دینی اسلام، با انسانشناسی دینی مسیحیت و انسان شناسی دینی زرتشت تفاوت فراوانی با یک دیگر دارند (مرادی، ۱۳۸۵، ص ۱۲) در انسانشناسی اسلامی نفس انسان دو رویه دارد: رویی به طرف بالا و جنبه ی عالی که بخش درونی آن است و به جهان ملکوت و عالم غیب راه دارد و رویی به طرف پایین و سافل که بخش بیرونی آن است و هر رویه ی نفس، آثار ویژه ی خود را دارد. بنابراین، انسان موجودی دو بعدی است که خیر و شر را در او درآمیخته اند؛ نه خیر محض و فرشته وار است و نه شر محض و شیطان صفت. جنبه ی خیر مربوط به روح و نفس و جنبه ی شر مربوط به طبیعت و شهوت وی است (نصری،۱۳۷۹،ص۳۰۶)
تاثیرات انسانشناسی بر ابعاد مختلف حیات بشری – اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و. ..- غیرقابل انکار است. برای نمونه پاسخ به پرسشهایی از قبیل «مبدأ یا مبادی پیدایش انسان، ماهیت وجود و روابط وی و نیز غایات، اهداف و آمال انسان» هر چه باشد دستگاه سیاسی ویژه ای را پی ریزی خواهد کرد. مکتب یا متفکری که مبدأ انسان را الهی (انّا للّه ) می بیند، با متفکری که مبدأ انسان را مادی می انگارد، دو نوع اندیشه و عمل سیاسی متفاوت خواهند داشت. همچنین اگر غایت انسان را الهی (انا الیه راجعون) یا مادی بدانیم، باز در نوع اندیشه و عمل سیاسیِ تجویزی، تفاوت حاصل خواهد شد (لک زایی، ۱۳۸۴، ص۲)
۲. هستی شناسی و انسان شناسی لیبرال
از آن جایی که هستی شناسی لیبرال بر اساس دریافت های محض عقلانی است و ارتباطش را با خالق عالم هستی گسسته است لذا نمیتواند نگاه جامعی از جهان هستی ارائه دهد. این امر تاثیر بلاواسطهای بر انسانشناسی و به تبع آن بر سایر حوزههای حیات اجتماعی از جمله وضع قوانین مدنی میگذارد (حبیبی، ۱۳۸۱) در انسانشناسی غربی برخلاف انسان شناسی اسلامی با نوعی مادهگرایی مواجهایم که محصول افراطگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 