پاورپوینت کامل امیر گل ها ( قسمت هفتم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امیر گل ها ( قسمت هفتم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امیر گل ها ( قسمت هفتم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امیر گل ها ( قسمت هفتم) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

روان شناسی معاصر می گوید: «هر چه از موضوعی یا شخصیتی بیشتر بدانید، به آن علاقه مندتر می شوید. شخصیت هر فرد را از دو راه «حرف»ها و «رفتار»ش می توان شناخت؛ گرچه این دو، تنها قطره ای از دریای شخصیت آدمی است، نه تمام آن.

مقاله ی پی درپی امیر گل ها، نگاهی نو دارد به زندگی و شخصیت امیرمؤمنان(ع) در چهار بعد: ارتباط با «خویشتن» با «خدا»، با «دیگران» و با «طبیعت»

میانه روی

امام انسان کامل است و انسان کامل یعنی کسی که تمامی ابعاد وجودی اش به شکوفایی نشسته است. از همین روی به پیروانش نیز سفارش می فرمود: «بر شما باد میانه روی.»۱ «بهترین کارها، میانه روی است.»۲

اعتدال اعتقادی

زنهار درباره ی ما غُلُو نکنید. بگویید ما بنده ای تربیت یافته هستیم و سپس در برتری ما هر چه می خواهید بگویید.۳

اعتدال اقتصادی

بر این باور بود کسی که در ثروت و تهی دستی میانه روی پیشه کند، خویش را برای ناگواری های روزگار مهیا کرده است.۴

به اسراف کاران هشدار می داد:

کسی که به بریز و بپاش افتخار کند، با تهی دستی تحقیر خواهد شد.۵

اسراف را کنار بگذار، میانه روی پیشه کن و از امروز به فکر فردا باش.۶ میانه روی، ثروت اندک را افزون و بریز و بپاش، ثروت بسیار را نابود می کند.۷ بخشنده باش، اما ولخرج مباش؛ به اندازه خرج کن، اما سخت گیر [و تنگ چشم] مباش.۸

کسی که چیزی بخرد که بدان نیاز ندارد، [ناگزیر] چیزی را که به آن نیازمند است می فروشد.۹

اعتدال در زندگی

هنگامی که حضرت در بصره به عیادت «علاء» – پسر «زیاد حارثی» – رفت، علاء گفت:

یا امیرالمؤمنین! از برادرم عاصم به تو شکایت می کنم.

علی(ع) پرسید: او را چه می شود؟

علاء گفت: جامه ی پشمین پوشیده و از دنیا بریده است.

علی(ع) گفت: او را نزد من بیاورید.

چون او را آوردند، فرمود: ای دشمن حقیر خویش! شیطان ناپاک خواهد که تو را گمراه کند. آیا به زن و فرزندت ترحم نمی کنی؟ می پنداری که خدا چیزهای نیکو و پاکیزه را بر تو حلال کرده، ولی نمی خواهد که از آن ها بهره مند گردی؟ تو در نزد خدا، از آن چه می پنداری پَست تر هستی.

عاصم گفت: یا امیرالمؤمنین! تو خود نیز جامه ی خشن می پوشی و غذای ناگوار می خوری.

علی در پاسخ او فرمود:

وای بر تو! مرا با تو چه نسبت؟! خداوند بر پیشوایان دادگر مقرر فرموده که خود را در معیشت با مردم تنگ دست برابر دارند تا بی نوا را رنج بی نوایی به هیجان نیاورد و موجب هلاکتش نگردد.۱۰

اعتدال در مصرف

می فرمود: «به ما فرمان داده اند مردان برای غسل جنابت، یک صاع و زنان یک صاع و نصف، آب مصرف کنند.»۱۱

اعتدال رفتاری

امام ویژگی بارز پیروان خود را شادمانی به هنگام شادی امامان و اندوهگین بودن به هنگام غمِ آنان می دانست.۱۲

در شهوت و خشمت زیاده روی مکن که به تو عیب می رساند.۱۳

اندکی را که هماره انجام دهی، بهتر است از بسیاری که از آن دل زده شوی.۱۴

اعتدال عبادی

می فرمود: «نفْس تو، رهوار توست؛ اگر بیش از اندازه بر آن بار نهی، آن را می کشی؛ و اگر با آن نرمی کنی، نگهش می داری.»۱۵

دل ها را شوق روی آوردن به کاری است یا میل روی برگرداندن از آن؛ اگر دل را شوق روی آوردن باشد، آن را به مستحبات وادار؛ و اگر میل روی برگرداندن باشد، به همان واجبات بسنده کن.۱۶

اعتدال گفتاری

ستایشِ بیش از شایستگی، چاپلوسی، و ستایش کمتر از حدّ شایستگی، درماندگی یا حسادت است.۱۷

زیاده روی در سرزنش، آتش لجبازی [سرزنش شونده] را شعله ور می سازد.۱۸

نزدیکی به پیامبر(ص)

پیامبر خود در خطبه ی غدیر، او را نزدیک ترین فرد به خویش خوانْد.۱۹

شبی در سفری با رسول خدا(ص) بود. آن شب بر اثر تب تا صبح بیدار مانْد. پیامبر نیز به سبب بیداری او پلک بر هم نگذاشت. نماز شب می خوانْد، برمی گشت و به علی می نگریست و حالش را می پرسید. سرانجام سپیده دمید. رسول گرامی دست به دعا برداشت: خداوندگارا! علی را شفابخش و تن درستی ده. به خاطر او دیشب بیدار ماندم.۲۰

«ابی سعید خدری» می گوید: «او در نزد پیامبر از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. در هر لحظه ای که می خواست، می توانست نزد رسول گرامی بشتابد؛ در حالی که مردمان دیگر چنین نبودند.»۲۱

هنگامی که حضرت مسلمان شد، با رسول خدا به دره های اطراف مکه می رفت. گاهی با او نماز می خوانْد و گاهی برای حفظ پیامبر نگهبانی می داد. حتی نقل کرده اند هر کدام که نماز می خواندند، دیگری نگهبانی می داد.۲۲

از او پرسیدند: «چقدر پیغمبر را دوست داشتی؟» فرمود:

قسم به خداوند، او نزد ما محبوب تر از دارایی ها، پدران، مادران، فرزندان ما و محبوب تر از نوشیدنی نزد انسان تشنه بود.۲۳

درباره ی نزدیکی و جایگاه خویش در نزد رسول گرامی از خردسالی تا پایان عمر می فرمود: «من خردسال بودم که مرا در کنار خود می نشانْد و بر سینه ی خود می چسبانْد و در بستر خود می خوابانْد… او هرگز نه دروغی از من شنید و نه در رفتارم خطایی دید. از آن زمان که رسول اللّه(ص) از شیر باز گرفته شد، خداوند، بزرگترین مَلِک خود را شب و روز همنشین او ساخت تا او را به راه بزرگواری ها و خصال و اخلاق نیکو بَرَد. من همواره، چون بچه شتری که در پی مادر رَوَد، در پی او می رفتم؛ و او هر روز یکی از صفات پسندیده اش را بر من آشکار می نمود و مرا می فرمود که بدان اقتدا کنم… نور وحی و رسالت را به چشم می دیدم و بوی نبوت را می شنیدم. هنگامی که وحی نازل می شد، صدای ناله ی شیطان را می شنیدم. می پرسیدم یا رسول الله، این صدای چیست؟ می گفت: “صدای شیطان است؛ از این که او را بپرستند نومید شده است. تو هم می شنوی هر چه من می شنوم و می بینی آن چه من می بینم؛ جز آن که تو پیامبر نیستی. ولی تو وزیر منی. تو به راه خیر می روی.”»۲۴

برخی از نویسندگان اهل سنّت درباره ی نزدیکی حضرت به رسول گرامی(ص) نوشته اند: «هرگاه رسول خدا [به دلیل ارزش ها و نه مسائل شخصی] خشمگین می شد، کسی جز علی به خود جرئت نمی داد [چیزی بگوید]؛ زیرا از جایگاهی [ویژه] برخوردار بود و چنان مِهرش در دل پیامبر بود که سخنش را در حال عصبانیت می شنید، پس این بزرگ ترین برتری منحصر به فرد ایشان بود.»۲۵

نیکوکاری

از مردمان می خواست اگر کسی به آنان نیکی کرد، از آن سخن گویند؛ و اگر خود به دیگری نیکی کردند، آن را فراموش کنند.۲۶

نیکی کامل نمی شود جز با سه چیز: کوچک شمردن، زود انجام دادن و پوشاندن؛ پس اگر آن را کوچک شمردی، پس [در حقیقت] آن را بزرگ کردی؛ و اگر آن را سریع انجام دادی، پس آن را گوارا ساختی؛ و اگر آن را پوشاندی، پس آن را کامل کردی.۲۷

نیکوکاری، کشتی است که زود رشد می کند و گنجی از برترین گنج هاست؛ پس ناسپاسی ناسپاسان و انکارِ انکارورزان، تو را از انجام آن باز ندارد؛ کسی[= خدا] از تو سپاسگزاری می کند که از آن بهره[ی مادی] نمی بَرد. از سپاس [این] سپاسگزار، همان قدر به تو می رسد که بنده ی ناسپاس آن [تشکر] را نابود کرده است.۲۸

از برخی مردمان ابراز شگفتی می کرد:

در شگفتم از مردمانی که با ثروت شان برده ها می خرند، اما با کارهای نیک شان آزادگان را نمی خرند.۲۹

نیکوکاری آن است که روان ها با آن آرام گیرد و دل ها با آن اطمینان یابد.۳۰

از برترین کارهای نیک، بخشندگی در حال تنگ دستی، راست گویی در حال خشم و عفو در حال قدرت است.۳۱

به ثروتمندان هشدار می داد: «هرگاه توانگری از نیکوکاری بخل ورزد، بینوا [ناگزیر] آخرتش را به دنیا خواهد فروخت.»۳۲

نیکوکاران به انجام نیکی نیازمندترند تا نیازمندان به آن؛ زیرا پاداش، نام آوری و افتخار برای نیکوکار می مانَد؛ بنابراین، نیکوکار نباید سپاس آن چه را [در حقیقت] برای خود انجام داده است، از دیگری بخواهد۳۳ [و توقّع داشته باشد].

نیکوکاری، سپری بزرگ از آتش [دوزخ] برای مؤمن است و نیز عامل بازدارنده ای برای کافر است تا مالش تلف نشود. .. و ناگواری ها از او دفع شود، ولی در آن جهان [از این نیکی اش] بهره ای ندارد.۳۴

بر کارهای نیکی که پیش فرستاده ای بسیار شادمان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.