پاورپوینت کامل مشکل ما در برابر مشکل حضرت زینب چیزی نیست ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مشکل ما در برابر مشکل حضرت زینب چیزی نیست ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشکل ما در برابر مشکل حضرت زینب چیزی نیست ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مشکل ما در برابر مشکل حضرت زینب چیزی نیست ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
>
گفت وگویی با سینثیا کان، مدیحه سرای اهل بیت(ع)
وقتی وارد مرکز تعلیمات اسلامی «آ. ئی. سی» هوستون شدم؛ زمزمه های اشعار عاشورایی در فضای مسجد به گوش می رسید. به دنبال صدا، به جمع خواهرانی که در گوشه ی مسجد نشسته بودند، ملحق شدم. آن ها در حال تمرین نوحه و آماده شدن برای مراسم محرم بودند. با خوش رویی مرا پذیرفتند و سلامم را پاسخ گفتند؛ پس از پایان تمرین، متوجه شدم خانمی به نام «کان» قرار است بخشی از بر نامه ی محرم را برای خواهران اجرا کند.
مرکز هوستون، دارای مکانی به وسعت پنجاه هزار فوت در جنوب غربی هوستون – بزرگ ترین شهر ایالت تگزاس- آمریکاست که در خدمت جامعه ی شیعه ی این شهر است. این مرکز هم چون دیگر مرکزهای اسلامی، برای ترویج دانش و ارزش های اسلامی است و فعالیت های بسیاری دارد.
وقتی با خانم «کان» -که از شیفتگان اباعبدالله الحسین(ع) است- آشنا شدم، او تحت تأثیر امام حسین(ع) -که همواره چراغ راهش در طول زندگی اش بوده- با حقیقت شیعه پیوند خورده و در این راه ثابت قدم مانده است. از وی دعوت کردم تا با هم گفت وگویی داشته باشیم. ایشان هم لطف کرده و مرا به خانه ی شان دعوت کردند.
* خانم کان! از دعوت تان متشکرم! لطفاً خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید؟
من در مکزیک به دنیا آمده ام و زمانی که خیلی کوچک بودم با والدینم به آمریکا مهاجرت کردم. در رشته ی جامعه شناسی تحصیل کردم. متأهلم، پنج فرزند دارم و از خادمان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هستم.
* خانم کان! برای مراسم محرم چه برنامه ای دارید؟
با دخترانم به این جا آمدیم تا نوحه هایی که با کمک یکی از دخترانم، سروده و تنظیم کرده ایم به دیگر خواهران بدهیم و با هم مروری داشته باشیم تا برای مراسم دهه ی محرم آماده شویم. این اشعار به زبان انگلیسی است. چندین سال است که در دهه های محرم، من و بچه هایم نوحه هایی را آماده و اجرا می کنیم؛ البته در مجلس های دیگری که خواهران پاکستانی، به زبان اردو برپا می کنند، نیز شرکت کرده، مداحی و نوحه سرایی می کنیم.
* خیلی عالی! شما به صورت خانوادگی با هم همکاری دارید؟
بله؛ همین طور است. من و خانواده ام ارادت خاصی به ائمه ی اطهار(ع)، به ویژه امام حسین(ع) داریم و هرساله با دخترم اشعار و نوحه هایی به زبان انگلیسی تنظیم می کنیم. ما نوحه های انگلیسی زیادی لازم داریم تا بتوانیم با آن ها به جوانان مان معنای واقعی عزاداری حسینی را نشان دهیم و اثری را که بر قلب مان گذاشته، بیان کنیم. گاهی فکر می کنم بعضی از این نوحه ها بیش تر از یک شعر هستند؛ چون درباره ی امام حسین(ع)، جوان مردی و شجاعت های او در مقابل زشتی های یزیدیان است و ما هنوز هم در هر گوشه ی دنیا به شکل های متفاوت یزیدیانی داریم؛ پس عزاداری و مصائب عاشورا می تواند به ما یادآوری کند تا در هر شرایطی که پیش می آید باید چه عکس العملی نشان بدهیم؛ زیرا ما الگوی بزرگی، چون امام حسین(ع) داریم که خود و خانواده ی شان را برای احیای اسلام و سنت رسول الله(ص) فدا کردند. در دنیای مدرن امروز، باید خیلی تلاش کنیم تا همه ی جوانان، ایشان و اهداف شان را بشناسند.
* چه شد که به سمت نوحه خوانی رفتید؟ بخشی از نوحه های تان را برای ما می خوانید؟
یادم می آید زمانی که در فلوریدا بودیم و به مجلس ها می رفتیم؛ فقط به سرود گوش می دادیم. آن ها هم زیبا بودند؛ اما متأسفانه چیز زیادی به ما نمی آموختند! شنیدن و خواندن نوحه یا سینه زنی، با درک معنای واقعی آن ها بسیار متفاوت است. کلمه های بسیار زیادی می توانند حوادث را برای ما تداعی کنند تا بدانیم چه بر آنان گذشته است و متأثر شویم. این باعث شد تا ما هم دست به کار شویم و به شکر خدا در حال حاضر، یک سنت سالانه شده است! سعی می کنم بیش تر بنویسیم و آن ها را در گردهمایی ها بخوانیم. اکنون به عضوی از یک جامعه ی انگلیسی زبان بدل شده ایم که روزبه روز در حال رشد است و برای جوانان، وجود چنین جامعه ای بسیار ضروری است.
السلام علیک، ای شهید کربلا!/ تو در برابر یزید جنگیدی/ با وفاداری در کنار حسین ایستادی/ با این که می دانستی شهید خواهی شد/ برای تو غم می خوریم ای شهید! ای شهید!/ برایت عزاداری می کنیم ای شهید! ای شهید!/ السلام علیک، ای شهید کربلا!/ تو در برابر یزید جنگیدی/ با هر قدم که برمی داشتی، یا الله! یاالله!/ مانند پیامبر بودی، یا الله! یاالله!
* خانم کان! امام حسین(ع) را چگونه شناختید؟
مطالب زیادی از داستان شهادت امام حسین و ۷۲ تن از یارانش شنیده بودم و همیشه ذهنم درگیر واقعه ی ایشان بود. یک روز، از روزهای اوایل محرم، حس عجیبی در دلم داشتم. در درونم غوغایی بود و آرامش نداشتم؛ برای همین، تصمیم گرفتم به مراسم عزاداری ایشان بروم. وقتی در مراسم حاضر شدم، اشک شوق و ماتم با هم قاطی شده بود و محبت عمیقی از درون، مرا آرام می کرد. حبّ شدیدی سراپای وجودم را گرفته بود. همان سال، در تمام مراسمی که برای امام حسین(ع) تا اربعین وجود داشت، حاضر می شدم و سعی می کردم چیزهایی که نمی دانستم، بدانم. این شد که از آن سال، با عشق در تمام مراسم عاشورا شرکت کردم و به مذهب شیعه مشرف شدم.
* چند سال پیش این اتفاق افتاد؟
تقریباً بیست سال پیش بود. حدود ۲۹سال پیش مسلمان شدم و هشت سال، سنی بودم. به یاری خدا و همسر فوق العاده ام، به مذهب شیعه مشرف شدم. در ابتدای ازدواج با شوهر شیعه ام، او نمی خواست چیزی به من تحمیل کند. می خواست خودم به شناخت و انتخاب برسم؛ پس به آرامی و مهربانی درباره ی فداکاری های امامان معصوم، برایم صحبت می کرد. از طریق داستان ها و هدایت او راغب شدم که بیش تر بدانم؛ برای همین، سراغ کتابی به اسم «و سپس هدایت شدم» رفتم. این کتاب زندگی مرا تغییر داد و داستان هایش مرا به تحقیق بیش تر واداشت. این چیزی بود که می خواستم با فرزندانم قسمت کنم.
* چه شد مسلمان شدید؟
من در خانواده ای بزرگ شدم که مرا برای دین تحت فشار قرار نمی دادند. آن ها می خواستند خودم گزینه هایم را کشف کنم و تصمیم بگیرم. مادر مرا به کلیسا راه نمی دادند؛ چون زنی مطلقه بود. زنان مطلقه، اجازه ی ورود به کلیسا را نداشتند و نمی توانستند «بدن عیسی مسیح» را بپذیرند. این برای من، زنگ هشداری بود. جایی که کسی را به خاطر مشکل های زندگی شخصی اش نمی پذیرند، نمی تواند آیین مناسبی داشته باشد. این باعث شد تا من بیش تر به تحقیق بپردازم و به دنبال دیگر ادیان دنیا بروم تا ببینم کدام برای زندگی، مناسب تر است و می دانستم که آن دین، کاتولیک نیست.
برای همین به همراه همسایه های مان به کلیسا می رفتم و در کلیسای کاتولیک در مراسم ربانی شرکت می کردم. در آن جا غسل تعمید داده شدم و آن چیزی را که به آن «بدن عیسی مسیح» می گفتند پذیرف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 