پاورپوینت کامل تسبیحی که پاره شد ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تسبیحی که پاره شد ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تسبیحی که پاره شد ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تسبیحی که پاره شد ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

وقتی تنها مرز و فاصله ی میان خانه ی تو و خانه ی همسایه ات، یک دیوار باشد و بس، هیچ عذر و بهانه ای برای بی خبری از آن ها نداری؛ ولی درباره ی همسایه های جدید ما وضع فرق می کرد. آن ها، چنان آرام و بی صدا آمدند که اصلاً نفهمیدیم! فقط یک بار دیدیم پرده ای که مدت ها از پنجره ی آن خانه آویزان بود، برچیده شده و از شکاف پای دیوارشان هم آب باریکه های مارپیچی آمیخته با کف صابون، بیرون می آمد و یقین حاصل کردیم که مستأجری جدید برای آن خانه آمده است.

نشانه ی دیگری که ما را از بابت آمدن همسایه ها به یقین می رساند، این بود که گاه و بی گاه، صدای زن همسایه را از پشت دیوار می شنیدیم که یک ردیف اسم را صدا می زد؛ و این ما را شگفت زده تر و کنجکاوتر می کرد. همسایه به این عیال واری و خانه به این سوت و کوری!

ولی مادر که خوب بلد بود چه طور همه چیز را به ضرر ما تفسیر کند، می گفت: «حتماً که نباید همه ی بچه های مردم مثل شما باشند! خیلی ها هم هستند که زندگی شان را می کنند بی آن که خانه را روی سرشان بگذارند!»

به هرحال، قضیّه ی این همسایه ها برای ما معمّایی پیچیده شد؛ به خصوص که هیچ وقت، نه زن همسایه را می دیدیم نه آن هایی را که یک بند صدا می زد. همین قدر دستگیرمان شد که به یکی «گل دختر» می گفت و به دیگری «شازده پسر»!

روزی از مادر پرسیدیم که چرا مثل همسایه ی قبلی، گاه و بی گاه سری به آن ها نمی زند؟ گفت: «بگذارید ببینمش بعد؛ چه طور پا به خانه ای بگذارم که نمی دانم چه جور آدم هایی در آن زندگی می کنند؟»

ولی زن همسایه را نه دم در می شد دید نه سر راه و نه پشت پنجره! چند روز، یک ‎بند دمِ در کشیک می دادیم بلکه او را ببینیم؛ ولی فقط لنگه های نیم باز در را می دیدیم؛ در حدّی که شوهر فرتوت زن همسایه بتواند اوّل صبح و دمِ غروب، به پهلو، از خانه خارج و به آن وارد شود؛ با عصایی در دست راست و سبدی در دست چپ که انگار همیشه ملازم او بودند.

البتّه هدف ما، نه دیدن زن، بلکه دیدن بچّه هایش بود که به اسم صدای شان می زد، قربان صدقه شان می رفت و گاهی هم از دست ‎شان عصبانی می شد؛ ولی انگار آن ‎ها هم -مثل مادرشان- هیچ علاقه ای به بیرون آمدن و دیدن بچه های محلّه نداشتند و اهمّیتی نمی ‎دادند که آیا خارج از «سیّاره» ی خانه ی شان هم علائمی از حیات یافت می شود یا خیر؟

زن هم از چاردیواری خانه بیرون نمی آمد. میان حیاط که قدم می زد، صدای تلق و تولوق کفش های چوبی اش شنیده می شد؛ یک بند راه می رفت و سر و صدا راه می انداخت تا دم غروب که شوهرش به خانه برمی گشت و زن، به ناچار، اندکی آرام می گرفت؛ ولی باز صدای فراخواندن چند اسم یا نهیب زدن به یکی دو بچه را، میان صدای راه رفتن، از پشت دیوار می شنیدیم.

البتّه شاید آن قدر هم فضول نبودیم که شبانه روز از خواب و خوراک مان بزنیم و در زندگی هم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.