پاورپوینت کامل تهمینه و سودابه های یادگار رضاخان ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تهمینه و سودابه های یادگار رضاخان ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تهمینه و سودابه های یادگار رضاخان ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تهمینه و سودابه های یادگار رضاخان ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

>

گل کوچیک باغچه ی ما

«قبول دارید که هیچ چیز به اندازه ی قفل فرمان به درد نمی خورد؟» سوال بی ربطی است؟ دعوای ما سرِ اسم نیست؛ ما فقط به رسم کار داریم. همه جا به رسم کار دارند و هیچ کس منتظر نیست با شنیدن اسم های معروف، کارهای غیرممکن و محیرالعقول را ظرف یک چشم به هم زدن انجام دهد؛ از این رو، انتخاب تهمینه و سودابه، یک انتخاب سمبولیکِ مبالغه آمیز است.

*

داشتیم برای خودمان با حفظ شئون اسلامی در کوی و برزن گشتی می زدیم که دیدیم بهتر است مثل پسرخاله ی کلاه قرمزی، در این وانفسای «اَد لیست» و قحطی «لایک» و «کامنت»، کار خیری بکنیم. یادمان افتاد علف های هرز باغچه ی سودابه ها زیاد از حد، رشد کرده است؛ طوری که چنگ انداخته دور گردن گل های مریم و دارد خفه ی شان می کند. گفتیم راه دوری نمی رود اگر بیاییم باغچه ی سودابه ها را بیلی بزنیم! علف های هرزش را از عمق خاک بیرون بکشیم و با الهام از باغچه ی روبه راه تهمینه ها، حال و هوای شان را عوض کنیم. از اول بذر بپاشیم و آب یاری کنیم. راه نجات سودابه ها این است که در باغچه های شان گل بکارند و گل برداشت کنند.

*

شما که غریبه نیستید و ما هم که نمی خواهیم با خلق ایده های یکهویی، خودمان را بین ژورنالیست ها مشهور کنیم؛ پس اعتراف می کنیم قصه ی بیل زدن ما از آن جایی شروع شد که با ورق زدن تقویم، رسیدیم به هفده دی ماه و برق از چشم های مان با دیدن «اجرای طرح استعماری کشف حجاب به دست رضاخان» پرید. یک دورِ کامل، توی ذهن مان، چادر و چاقچور جد و آباءمان، چارقد و لچک ننه جان مان، روسری مادربزرگ مان، شال مادرمان و دست های خالی خودمان را مرور کردیم و اشک از چشمان مان فوران گرفت. انصافاً اگر در دوره ی رضاخان، خوب جلوی کشف حجاب درآمدیم و دماغ بعضی ها را به خاک مالیدیم، الآن هم خوب و اساسی داریم دماغ خودمان و اعتقادهای مذهبی مان را به خاک می مالیم ها! از ما گفتن.

*

امیدوارم از این خبرها، قسمت و روزی شما هم بشود و شرشر عرق شرم از سر و صورت تان بر زمین بریزد! شاید لوبیایی سحرآمیز از دل خاک رُستن بگیرد و تخم طلایی نصیب تان گردد! بوته ی لوبیای ما که در میانه ی راه، دچار آفتِ خودبزرگ بینی شد و خشکید.

در خبرها جوریده ایم که چند ماه پیش، دانشجویان مسلمان «ویرجینیای غربی»، تکرار می کنم: ویرجینیای غربی، که حس کرده بودند انجمن شان کم کار شده، برای فعالیت بخشی به کم کاری های شان و کاستن این حس دردسرآفرین، میزی وسط دانشگاه شان گذاشته و روی آن هم چندین روسری، تا هر دانشجویی دلش خواست چند دقیقه ای حجاب را از زاویه ای نزدیک تجربه کند.

نزدیک تر رفتیم تا از ناحیه ی فوروارد زمین، در جریان واقعه قرار گیریم. موضوع از این قرار بود که دانشجویان کنجکاو و اهل دلِ آن سرِ دنیا – که اتفاقاً غیرمسلمان هم تشریف دارند – شاد و سرخوش، بدون این که تمایلی در نشان دادن موهای زیبای شان به رقبا و رفقا داشته باشند، روسری بر سر کردند تا ببینند تهمینه های ایرانی چه مزه ای را در حجاب می چشند. هی گفتند همان جا توی پستو بمانید، شلوغ کردید و گفتید ما باید هم چون مردان در اجتماع حضور داشته باشیم. نماندید، خبر مزه ی حجاب تان رسید به ویرجینیای غربی!

القصه! از استادان دانشگاه گرفته تا آبدارچی، روسری به سر کردند و با همان شکل و شمایل چرخی در دانشگاه زدند. عارشان هم نشد، کلاس شان هم به یک باره فروکش نکرد، مسخره شان هم نکردند، راننده های تاکسی هم برای شان ناز نکردند، کسی هم چپ چپ به آنان نگاه کرد، اعتمادبه نفس شان هم کاهش نیافت، افسرده هم نشدند. برعکس، خوش شان آمده از این که به جای موهای شان، خودشان دیده می شوند و این که چه قدر سبک هستند و تا چه اندازه رها، دوست داشته اند بدوند تا تهِ دشت، تا لبِ جو.

اگر از هدف شان بگوییم، تهمینه ها از دم، غش می کنند و سودابه ها هم ان شاءالله یک سرگیجه ای می گیرند. دانشجویان مسلمان ویرجینیای غربی که صاحبان این ابتکار بوده اند، می خواستند با این کار، برداشت های غلط مردم از حجاب را تصحیح کنند. خداوکیلی دمِ تصحیح شان گرم! کاش سری هم به غلط های ما ایرانیان بزنند، نزدیک های مردودشدن مان است. قابل توجه آن هایی که در معابر، دنبال چشمان تماشاگر می گردند. یکی از غیرمسلمانان گفته بود: با حجاب هم می توانم احساس زیبایی کنم.

قابل توجه آن هایی که به بارک الله گفتن هزاران نفر نیازمندند. یکی از دانشجویان، بعد از تجربه ی حجاب و توقف در همین وضعیت، خداییش به نکته ای اشاره کرده بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.