پاورپوینت کامل رعایت قانون های اسلام اولین اولویت زندگی است ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رعایت قانون های اسلام اولین اولویت زندگی است ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رعایت قانون های اسلام اولین اولویت زندگی است ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رعایت قانون های اسلام اولین اولویت زندگی است ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

>

گفت وگو با رحیما پترو، مبلغ اسلام

«آرلین پترو» معروف به «رحیما»، از فعال ترین زنان مسلمان در ایالت مریلند است و مهم ترین ویژگی اخلاقی شان مهربانی است؛ همین امر موجب لقب «آرلین» شده است و همه او را با نام «رحیما» می شناسند.

روز ملاقات وقتی به منزل شان رسیدم، همان طوری که شنیده بودم، بسیار مهربان و خون گرم به استقبالم آمد. آن روز، روز عید رسمی و مذهبی تنکس گیوین بود؛ روز شکرگزاری خداوند. ایشان یک ماه مانده به کریسمس، داشت تدارک شام تنکس گیوین را می دید. یک بوقلمون بزرگ پخته شده و آماده ی وسط میز بود. همان طور که سرگرم کار در آشپزخانه بود، گفت وگو را شروع کردیم.

* خیلی ممنون که در این روز پرمشغله مرا پذیرفتید؛ خانم رحیما!

خواهش می کنم. خوش آمدید! ببخشید هنوز کمی در آشپزخانه کار دارم. باید تا یک ساعت دیگر همه چیز آماده باشد؛ چون قرار است به واشنگتن دی سی برویم.

* خسته نباشید! این همه تدارکات برای چیست؟ هدف شما از این کار چیست؟

من با افراد فقیر این کشور احساس هم دردی می کنم؛ برای همین دوست دارم برای آن ها غذا ببرم. می خواهم بدانند که مسلمانان انسان های خوبی هستند و می خواهند به دیگران کمک کنند. هدف من از این فعالیت، پذیرایی از جنبش حمایت از فقیران است. بسیاری از شرکت کنندگان مسلمان اند و غذای حلال می خواهند؛ برای همین ما برای آن ها غذای حلال درست می کنیم.

این فعالیت هم چنین برای حمایت از افرادی است که از مراقبت های پزشکی دفاع می کنند. بسیاری از سناتورها و اعضای کنگره سعی می کنند آن را نادیده بگیرند که این برای افراد فقیر بسیار بد است. این یک کار گروهی است و نامش هم بستگی چنددینی است. من و دوستم هاجر در این برنامه شرکت می کنیم و در واشنگتن کارهای مختلفی انجام می دهیم که این یکی از آن هاست. ما سعی می کنیم اسلام را به مردم معرفی کنیم. هدف کلی من برای شرکت در این گروه چنددینی، تعامل و تفاهم بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است که همه با یک هدف مشترک دور هم جمع شده اند تا صلح در جهان برقرار شود.

* آیا در این گروه عضو هستید؟

بله من عضو یک جمعیت بین الادیانی هستم که محل تجمع مسیحی ها، یهودی ها (نه صهیونیست ها) و انسان های خیرخواه دیگر است. ما هر ماه جلسه داریم، از طریق ایمیل با هم مرتبط هستیم و بسیار فعالیم.

* خانم رحیما! این گروه دقیقاً چه برنامه هایی دارد؛ می شود لطفاً بیش تر توضیح بدهید؟

گروه چنددینی ای که من عضو آن هستم، «گروه چنددینی صلح واشنگتن دی سی» است. هر ماه در یک کلیسا هم دیگر را ملاقات می کنیم تا درباره ی مشکلات مان در دیگر کلیساها، زمانی که درباره ی اعتقادمان سخن می گوییم، با هم صحبت کنیم. افراد بسیاری می خواهند بدانند چرا حجاب می پوشیم؟ چرا روزی پنج بار نماز می خوانیم؟ چرا در ماه رمضان روزه می گیریم؟ ما به همه ی این سؤال ها پاسخ می دهیم. چهار سال است با «هاجر» به این جلسه می روم. هم چنین یک گروه دیگر به نام «همان قایق» راه اندازی کرده ایم. ما احساس می کنیم در این کشور مسلمانان مورد تبعیض قرار می گیرند؛ همان گونه که زمانی مسیحی ها و یهودی ها مورد این تبعیض ها بودند. این یک گروه مشترک بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است که اطلاعات غلط درباره ی این ادیان را از جامعه بیرون کند.

* شما فعالیت های تان را چگونه و از کجا آغاز کردید؟

من در مسجد اسلامی محمد ص در بخش خدمات به زندان عضو بودم. ما به زندان می رفتیم و به زندانیان اسلام را یاد می دادیم. به آن ها قرآن آموزش می دادیم که همه از جانب مرکز تعلیمات اسلامی در پاتومیک بود. در مدرسه ی جمعیت مسلمانان در همان مرکز، در پاتومیک هم تدریس داشتم و آن جا معلم ابتدایی بودم. در سال ۱۹۷۶ مسلمان شدم و از همان زمان برای برنامه های متعددی داوطلب شدم. اکثر مواقع به زندان زنان می رفتم و به زنان تازه مسلمان درباره ی اسلام تدریس می کردم. به این کار خیلی علاقه داشتم و آن ها را تشویق به نوشتن شعر درباره ی اسلام می کردم.

* بیش تر چه هدفی را دنبال می کردید؟

وقتی فهمیدم که اسلام دین برحق است، متوجه شدم خدای مهربان الله است. من خدا را دوست دارم و بسیار دوست می دارم که او را راضی کنم. کارهایی که می کنم به خاطر پول نیست، برای رضای خداوند است. سعی کردم تا می توانم در زندان ها و حتی مدارس مختلف به کودکان آموزش بدهم. امیدوار هستم که خداوند از من راضی باشد و جامعه جای بهتری برای زندگی شود تا همه بدانند اسلام چیست و بتوانند راه درست را انتخاب کنند! من خیلی دوست دارم به آن ها آموزش بدهم؛ چراکه می خواهم آن ها هم مانند من اسلام را دوست داشته باشند و مطمئن باشند که بهترین راهنمایی را دارند. هم چنین در زندان می خواستم مجرمین احساس کنند می توانند از استعدادشان استفاده کنند؛ پس آن ها را تشویق می کردم که درباره ی اسلام شعر بنویسند.

* آن شعرها الآن موجود هستند؟

بله، این هایی که در اتاق می بینید، شعرها و نقاشی های زندانی هاست. یکی از خواهرها این شعر را نوشته است:

اسلام یک روش زندگی است؛ آن را امتحان کن.

اسلام یک هدیه است؛ آن را بپذیر.

اسلام یک سفر است؛ آن را به پایان برسان.

اسلام یک مجادله است؛ برایش بجنگ.

اسلام یک هدف است؛ به آن برس.

اسلام یک فرصت است؛ از آن استفاده کن.

اسلام یک روش زیبای زندگی است؛ آن را ببین.

اسلام یک پیام به توست؛ آن را بشنو.

شعرهای دیگری هم هست که بقیه نوشته اند. مثل این:

وقتی که روزبه روز سختی ها بیش تر می شود،

وقتی که نمی توانی و هر آدم رویش را از تو برمی گرداند،

به خاطر داشته باش که ایمان به الله در تو وجود دارد!

مطمئناً ایمان به الله تو را نجات خواهد داد.

آیا در مورد امتحان پیش رو چیزی نمی دانی؟

* زندانیان بیش تر چه مطالبی را طالب بودند؟

مسلمان ها در زندان خیلی علاقه مند بودند بدانند پیامبران چه کسانی بودند. برای شان جالب بود که عیسی هم یک پیامبر در اسلام بود. یکی از راه های پیروی از عیسی مسلمان شدن است که خداوند را خشنود می کند. می خواستند بدانند چه طور باید نماز بخوانند و من به آن ها یاد می دادم و با هم نماز می خواندیم. ما درباره ی نماز عید فطر، حج و دیگر وظایف مسلمانان با هم صحبت می کردیم. هم چنین با هم قرآن می خواندیم و درباره ی اهمیت دانستن هدایت واقعی که در قرآن بود، با هم بحث می کردیم. ناگفته نماند که همیشه زندانیان از من قرآن می خواستند و تهیه ی آن کار سختی شده بود.

* چرا خانم رحیما؟

خب آن زمان مثل الآن نمی توانستید خیلی قرآن ترجمه شده پیدا کنید. گران هم شده بود. خاطرم هست، همسرم به ایران رفت و ۲۰۰ قرآن خریداری کرد و به آمریکا فرستاد تا به زندانیان بدهند. وقتی که قرآن خیلی گران شد، ایشان به قم رفتند و مؤسسه ی آقای انصاریان بدون این که مبلغی دریافت کنند قرآن به آمریکا فرستادند.

* خانم رحیما! شما در همین ایالت متولد و بزرگ شدید؟ چه شد که مسلمان شدید؟

من در گرینزبرو کارولینای شمالی متولد و در برون سامت بزرگ شدم. به دانشگاه کمبل رفتم و مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی را گرفتم.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.