پاورپوینت کامل چشم بگشای، ای زینت پدر! ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چشم بگشای، ای زینت پدر! ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چشم بگشای، ای زینت پدر! ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چشم بگشای، ای زینت پدر! ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

>

تو می آیی. پنجم جمادی الاولی می آیی. درست وقتی که شش سالی از هجرت پدربزرگ به مدینــه النبی گذشته است. چشمانت که به آسمان شهر می افتد و عطر خانه ی پدر، عطرآگینت می کند. زنده می شوی. تازه می شوی و از بودنت در دامان مادر، به خود می بالی. می دانی در بهترین خانه ی جهان، چشم به جهان گشوده ای. نور ایمان را در میان دیوارهای خانه می بینی. کلام وحی را می شنوی. بوی بهشت را استشمام می کنی و مِهر پدر و مادرِ پُرمهرت را، جرعه جرعه می نوشی. خیلی زود می شوی زینتِ پدر؛ پدری که در میان تمام نامردان روزگار، اولین مردی است که پشت پدربزرگ به نماز ایستاده است. پدربزرگی که نام تو را زینب می گذارد؛ نامی که جبرائیل از نزد خداوند عزّوجل آورده است.

بوسه های پدربزرگ، همیشه بر گونه های کوچک ات شیرین است. وقتی که با چشمان زیبایش به تو می نگرد و می گوید تو چون مادربزرگت هستی؛ مادربزرگی که هرگز او را ندیده ای؛ اما شنیده ای فداکار بود و دل پدربزرگ، همیشه به یاد اوست. این شباهت، قرار است با تو چه کند زینب؟ یعنی تو می خواهی چون مادربزرگ، قدمی در راه جاودانگی اسلام برداری؟

پدربزرگ باری دیگر، گل بوسه ای بر صورتت می کارد و می گوید: «تو چون خدیجه ی کبرا، باشخصیت و باوقار و بلندقامت و نیکوچهره ای، چون مادرت باحیا و عفیفی، چون پدرت بیانی رسا و شیوا خواهی داشت، چون برادربزرگت، حلیم و بردبار و چون برادر کوچکت، شجاع خواهی بود.» می گوید: «بعد از مادربزرگ و مادرت که حورای بهشتی هستند، تو باید سومین زن باشی؛ سومین زنی که جهان اسلام از بودن تان به خود می بالد.»

گویا از همین کودکی باید خودت را برای آن چه در پی خواهی داشت، آماده کنی! باید یاد بگیری با قامت برافراشته در برابر دشواری ها، قد علم کنی. چه دشوار است، کودکی بیش نباشی و اندیشه هایی سُترگ در سر بپرورانی! در دامان پدربزرگ، پیامبر زمان بنشینی، با نوازش های او بزرگ شوی، آغوش او را ببویی و بشوی میوه ی دل پدر؛ پدری که تو را بسیار دوست دارد؛ اما تو از او می خواهی محبتش را فقط مختص قادر متعال قرار دهد؛ چراکه تنها پاره ای از مهربانی او، تو را کفایت می کند.

شفقت بین تو و برادرهایت، از همین محبت است. هر دو را دوست داری و خواهر کوچکت را نیز؛ خواهری که تازه چشم به دنیای آن خانه گشوده است؛ اما نمی دانی چه سّری در صدای حسین است که هر وقت و هر کجا صدایش را می شنوی، اشک های کودکانه ات خشک می شود، لبخند بر لبت می روید و دلت آرام می گیرد. برادرها هم تو را دوست می دارند؛ اما تو بیش تر. آن دو نور دیدگان تو هستند و همه ی تان خمیره ی وجودی تان از ذات پیامبر اسلام است. غیر از برادرانت، تو و خواهرت، چه کسی پدری چون علیa و مادری چون فاطمهd دارد؟ چه کسی معارف الهی و آداب اسلامی را در همان کودکی از چنین پدر و مادری آموخته است؟ تو باید به کمال برسی، ببالی، بشوی «معصومه ی صغرا»، بشوی «عصمت صغرا».

تو نیایش ها و شب زنده داری های مادر را دیده ای؛ نازل شدن سفره ی آسمانی را در خانه دیده ای؛ دست های تاول زده ی مادر را دیده ای؛ دیده ای پدر چه طور هیزم و آب رحمت الهی را به خانه می آورد؛ دیده ای مادر چه طور با خمیر عشق خدایی، نان می پزد. دستان پینه بسته ی مادر، مدام دسته ی دستاس را می چرخاند و تو می دانی کارِ خانه داری، پاداشی بزرگ دارد.

با تمام خُردیت، از چشمه ی معرفت و محبتِ بهترین پدر و مادر دنیا سیراب می شوی. خوشه های زرین دانش را از خرمن داناییِ بی کران آنان می چینی. با بهترین برادران دنیا، هم بازی و هم کلام می شوی. تو بهترین های دنیا را می بینی تا لیاقت زینب شدن را بیابی، تا لیاقت زینتِ پدرشدن را بیابی؛ پدری که خود، آیینه ی تمام نمای تمام زیبایی هاست.

زیباست؛ چه زیباست که تو هم صحابی پیامبرh می شوی! تو از تلألو و تابش نور او روشنی می گیری. از کلامش، صبوری و استواری می آموزی. دلت در کنار او لبریز از عشق به خدا و اهل بیت او می شود. دلت به عشق او، به وسعت تمام آب ها و خاک ها و به استقامت و سربلندی تمام کوه های جهان می شود. پیامبرت می گوید: «تو باید اسوه ی پویندگان راه حق شوی و راوی روایت اهل بیت او.» تو در کنار او ـ که شهر علم است و پدر دروازه ی آن شهر ـ باید گنجینه ای از دیده ها، شنیده ها و آموخته هایت را در لوح دل، ثبت کنی. باید شاهد باشی که پیامبرت، عبایش را روی پدر، مادر و برادرانت می کشد و جبرائیل ندا می دهد که خداوند می فرماید: «به عزت و جلالش سوگند که آسمان ها، زمین، ماه تابان، مهر درخشان، فلک چرخان، دریاهای روان، همه و همه را برای این پنج تن آل عبا آفریده است.»

تو باید راوی حدیث کسا باشی؛ باید آن را به گوش جان بسپاری و از خوشی، نفس هایت به شماره بیفتد که هم نشین این پنج بهان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.