پاورپوینت کامل سوگ و سرور سوگل فردوس ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سوگ و سرور سوگل فردوس ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سوگ و سرور سوگل فردوس ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سوگ و سرور سوگل فردوس ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

>

تو می آیی، از بهشت برین به خاک زمین

تو می آیی، از بهشت برین به خاک زمین. تو پری هستی، حوری هستی، فرشته ای که از پشت هفت آسمان به کره ی زمین هبوط کرده تا زمین را با عطر دل انگیز خود عطرآگین کند. تو «انسیه ی حورا» هستی، حوریه ای بهشتی هستی که به شکل انسان آفریده شده ای. تو بزرگِ زنان جهان، از گذشتگان و آیندگانی، بانوی بانوانی، «سیده النسا»یی. به خود می بالی که توانسته ای چنین مقامی نزد پروردگارت بیابی؛ می بالی نطفه ی تو از سیب بهشت و درخت طوبی است و آب گوارایی که پدر در عروجش نوشیده است، در لیلـه المعراج.

وقتی زنان قریش بر جان خدیجه نیشتر می زدند که چرا با پدرِ یتیم تو پیمان بسته است، این تو بودی که از دلِ مادر، با او سخن می گفتی. این تو بودی که همه می گفتند با آمدنت بوی گل سرخ و یاس بهشتی در خانه ی خدیجه و در محله های مکه پیچید. زنان بهشتی به کمک خدیجه ی تنها آمدند و تو پس از تولد، شهادتین گفتی و «زهرا» شدی، «مبارکه» شدی.

محشری کبراست این محشر شعب. تو در دامنه ی کوه ابوقبیس و ریگستان سوزان شِعب، راه رفتن آموختی. هر روز و هر لحظه بر پاهای کوچک تو تاولی تازه روئید و پدر از شدت عطش، سنگ ریزه های داخل دهانش را مکید. پس تو نیز صبوری کردی. پدر همیشه ورد زبانش است که فاطمه، سَرور زنان هستی است. پس سَرور کودکان نیز باش، فاطمه! صبرت را با آن ها قسمت کن! گرسنگی و تشنگی آن ها را بر جان گرسنه ات بخر! صبر کن، صبر هدیه بده و بشو «زکیه»، بشو «کریمه» و «مکرمه»!

چهره ی چون ماه مادر را نخواهی دید

از میان زنان عالَم، از میان تمام زنان نیک عالم، نام خدیجه همیشه بر لب توست. تو از مادرت، تمام خوبی های دنیا را به ارث برده ای. تو آموخته ای که چون دیگر کودکان نباشی. تو آسمانی بودن را پذیرفته ای و تازه داشتی در آرامش پس از شعب، بر میزان گنج دانشت می افزودی و از وجود خدیجه فیض می بردی که ناگاه در روزی از روزهای ماه قرآن، از حضور او محروم ماندی؛ هر چه خانه را گشتی، حامی دل سوزت را نیافتی. تا پدر به خانه می آمد، به دامانش می آویختی و پریشان و گریان دستان او را می گرفتی، سراغ مادر را می گرفتی و از او جوابی نمی شنیدی، جز این که «آرامش دلم، صبوری کن، صبوری!» تو چه طور می توانی در مقابل بی نصیب ماندن از کوه مهر و بزرگواری خدیجه، صبوری کنی. آن دیگر گرسنگی شعب نیست که بتوانی صبر کنی. روحت گرسنه ی محبت مادر است.

از وقتی پا به این جهان گذاشته ای، پر از مهر پدر شده ای و مهر مادری غم خوار از برای دلِ غم دیده ی پدر. تو در دامان پدر قد کشیده ای و جرعه جرعه از چشمه ی وحی نوشیده ای. در عین کوچکی، بزرگ شده ای فاطمه! هم دل و همراه پدر، و در کنار پدر چه ها که ندیده ای فاطمه! چه ها که ندیده ای! با این همه تو راضی هستی به رضای رب و همین رضایت است که می شوی «راضیه»، می شوی «مرضیه».

تو مادری! مادر تمام جهانی!

کیست نام تو را شنیده باشد و نداند تو مادری! مادر پدری! مادر خلقتی! مادر تمام امامان جهان شیعه ای! تو می کوشی مهرمادری را به پدر ببخشی که پدر، خود سرشار از مهر و محبت است. پدر بارها و بارها آشفته حال و پریشان موی به خانه بازمی گردد و کسی جز تو نیست که با اشک چشم، سر و روی پدر را شست وشو دهد. هیچ کس نمی تواند عمق غم و غصه را در دیده و دل تو دریابد. آخر وقتی تو دل شکسته ای، چگونه تاب دیدن این دنیا را داشته باشی. مگر می شود یک تنه و تنها در مقابل مشرکان ایستادگی کرد و گذاشت آن ها هر روز پدر را ساحر و مجنون بخوانند و او را به تمسخر بگیرند.

تو تنها مانده ای فاطمه و چاره ای نداری جز حل شدن در حزن پدر؛ و پدر چاره ای ندارد، جز این که در مقابل اندوه بی حساب تو بگوید: «تو مایه ی آرامش منی فاطمه! تو هر روز به زخم های دل ریش من مرهمی تازه می گذاری و برای پدر، مادری می کنی.» آن وقت، تو از شرم، دیده از رخسار پدر برمی گیری و دیگر اشک نمی ریزی؛ چراکه می ترسی مبادا زلال وجود تو، باعث رنجاندن وجود زلال پدر شود. سعی می کنی برای پدر هم دختر باشی و هم مادر و با دستانی چون دستان خدیجه، اشک های پدر را پاک کنی و همان سان که او با لبخندش به قلب پیامبر اکرم روشنی بخشیده بود، تو نیز شکوفه های لبخند را بر سر و روی پدر بپاشی تا از دردِ دل او بکاهی؛ تا دیگر نشانی از اندوه در چهره ی تابنده ی پدر پیدا نشود.

تو جده ی ساداتی!

قدم در راه قدم های استوار امیرالمؤمنین ولایه علی بن ابیطالب حصنی که می گذاری، می شوی جده ی سادات فاطمی، حسنی و حسینی؛ می شوی دل سوز و غم خوار فرزندانت. می شوی «حانیه»، می شوی «حنانه». قلبت پر از مهربانی می گردد و محبت از آن سرازیر می شود. می شوی «حبیبه»، می شوی «رحیمه».

حسن تو چه خوش بخت است! حسین تو چه نیک بخت است، فاطمه! می دانی حسین تو نسل پدر را برقرار خواهد کرد و نسل شجاعان هرگز اَبتر نخواهد ماند! گرچه تو نتوانی آن روزگاران را به چشم ببینی؛ ولی شهادت می دهی که پس از تولد تک تک فرزندانت، دنیا دگرگون خواهد شد. خون حسین دنیا را دگرگون خواهد کرد. حسین بزرگوار است. حسین فرزند امام است.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.