پاورپوینت کامل زن در عرصه سینمای ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زن در عرصه سینمای ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن در عرصه سینمای ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زن در عرصه سینمای ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

سینمای پس از انقلاب و حضور و نقش زنان در آن موضوعی است که در سالهای اخیر مورد توجه و موضوع بحث بسیاری از محافل فرهنگی و هنری قرار گرفته است. چهره ای که از زن و مسائل زنان در سینما ارائه می شود و نیز آثاری که برخی فیلمسازان زن به انجام رسانده اند هر دو، در خور توجهند اما آنچه در این پژوهش می خوانید نگاهی به چهره زنان در سینمای پس از انقلاب دارد؛ چهره ای که تصویرگران خانمها رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده و آقایان محسن مخملباف، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، بهرام بیضایی و احمدرضا درویش می باشند. این مقاله خود، چقدر توانسته است این ((تصویر)) را ترسیم کند پرسشی است که پس از خواندن آن معلوم خواهد شد.

سینما، هنری است که تأثیر شگرف و قدرت فراگیری آن بر کسی پوشیده نیست و گویا به همین علت است که پیشرفت هنر و بخصوص هنر هفتم هر چند در ابتدا به شکلی کند ولی در ادامه با سرعتی سرسامآور نمود پیدا می کند، چرا که فیلم و سینما همگانی ترین طریقه ارتباط با عموم مردم می باشد. کشور ایران هم از این تحول جدید عقب نمانده و شروع به تولیدات سینمایی می کند. سینمای نوپای آن دوران، گاه با ساخت فیلمهایی بی هویت و عامه پسند، ارزش هنری خود را از دست می دهد و گاه با وجود چند کارگردان باتجربه که در حال حاضر هم به فعالیت خود مشغولند، فیلمهایی به یادماندنی و باارزش برای ایران زمین به یادگار می گذارد. در اکثر فیلمهای پیش از انقلاب، زن موجودی بی ارزش و غیر قابل بحث می باشد و از خصوصیات مثبت و انسانی او حرفی به میان نمی آید. در واقع در این دسته از فیلمها، زن فقط بازیچه دست کارگردان و تهیه کننده فیلم است؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی، در سینمای ایران هم، انقلابی صورت می گیرد و در کل، ماهیت سینما و زنان فیلم به گونه ای مثبت تغییر می یابد. گرچه در سالهای اول و با وقوع جنگ، مدتی صنعت سینما رکود پیدا می کند، ولی با گذشت زمان، فعالیت فیلمسازان بیشتر شده و برعکس سینمای پیشین، زنان با فرهنگ و بینشی جدید و در چهره هایی متفاوت با گذشته بر پرده های سینما ظاهر می شوند.

در این سینمای تازه دگرگون شده، زن کم کم جایگاه خویش را پیدا کرده و گامی فراتر از نقشهای فرعی و دست چندم قبلی بر می دارد. البته هنوز هم هستند فیلمهایی که زن در آن، نقش حاشیه ای دارد و اصلا پرداخت نمی شود. گویی او وظیفه ای ندارد، جز اینکه در نقش مادر و همسر،.. . گوشه ای از خانه و صحنه فیلم را پر کند. این زنان هیچ فعالیت چشمگیری از خود ارائه نمی دهند و مسوولیتی در قبال عملکردهای اجتماعی خویش ندارند. در واقع این زنان هیچ شخصیت ویژه ای نداشته و اگر جلوی پای کسی سنگ نیندازند، سنگی را هم از سر راه برنمی دارند. این زنان عمدتا یا معشوق هستند در انتظار وصل و یا همسر خرابکاری در یک فیلم حادثه ای و بزن بزن. اما با این همه کم نیستند فیلمهایی که زن قدم اول را در آن برمی دارد و ماجرای کل فیلم بر اساس تفکر و اندیشه او پایه ریزی می شود. در این آثار، تلاش شده ارزش والای زن شناسانده شود و فیلمها بنا بر ویژگیهای روانشناختی، عاطفی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی، سیاسی و اقتصادی زن، نوشته و کارگردانی شود. سازندگان این فیلمها نشان داده اند که از میان انبوه دیدگاهها و مضامین مختلف به زنان و مسائل پیرامون زن بیشتر می اندیشند و می خواهند که در آثارشان، از زن به عنوان محور یک زندگی سالم در خانواده و اجتماع یاد کنند. این فیلمسازان با توجه به علایق خود، هر کدام یکی از خصوصیات اجتماعی و فردی زنان را انتخاب کرده و در مورد آن فیلم می سازند.

ما از میان این بخش از فیلمها و فیلمسازان نگاهی می اندازیم به چند فیلم شاخص که در طول سالهای بعد از انقلاب ساخته شده و علاوه بر ساختار قوی فیلمنامه و تکنیک عالی کارگردانی، بهتر و بیشتر از دیگر فیلمها به موضوع زن پرداخته اند.

این فیلمسازان نشان داده اند که با توجه به قدرت کاری و دید ظریفی که دارند می توانند به زیبایی و در بهترین شکل هنری، زن و دنیای او را به تصویر بکشند.

زنان فقیر سینما

((رخشان بنی اعتماد)) یکی از آن کارگردانانی است که برای آشکار نمودن قابلیتها و تواناییهای زنان، آنان را در برابر مردان قرار نمی دهد، بلکه همه را در کنار هم مورد ارزیابی قرار داده و تصویری درست از ارتباط منطقی میان آنها نشان می دهد و این برعکس تصویری است که دیگران با تضعیف مردان برای ارزشیابی زنان ارائه می دهند.

بنی اعتماد در سه فیلم اول خود ((خارج از محدوده))، ((زردقناری)) و ((پول خارجی)) نگاه برجسته ای به زنان ندارد، اما در فیلم ((روسری آبی)) قابلیتهای سینمای خود را بروز می دهد و این در حالی است که پیش از آن هم فیلم بحث انگیز ((نرگس)) را به کارنامه سینمایی خود افزوده بود. ((نرگس)) سه مشخصه ویژه را در خود جای می دهد: رنج، عشق و ایثار زنان؛ سه رکنی که بعدها در فیلم ((سارا)) هم دیده می شود.

((عادل)) و ((آفاق)) با هم دست به دزدی زده و گذران زندگی می کنند تا اینکه سر و کله نرگس پیدا می شود. عادل به او دل می بازد و آفاق را برای خواستگاری روانه می کند. هنگامی که نرگس وارد زندگی عادل می شود، جوانی و شور و عشق را به خانه محقر او به ارمغان می آورد تا اینکه عادل به خاطر آخرین دزدیش زندانی می شود و تازه آن وقت است که پرده از مقابل دیدگان نرگس فرومی افتد و او درمی یابد که شوهرش، دزدی بیش نیست و آفاق زن او است و نه مادر وی! با توجه به جو موجود، تماشاگر انتظار دارد نرگس، خویش را شخصیتی فریب خورده و بدبخت بداند و فورا به خاطر دروغهای عادل هم که شده تقاضای طلاق کند ولی نرگس که علی رغم تمام فقر و مصیبتهای زندگی پیشین و فعلی اش این زندگی جدید را دوست دارد، خود را نمی بازد بلکه نشان می دهد یک زن علی رغم تمام رنجهایی که کشیده، به قدرت نیروی ایمان و عشق می تواند ایثار کند و زندگیش را از خطر نابودی برهاند. او می ماند و ثابت می کند که یک زن قادر است محیط و افراد پیرامونش را متأثر از خویش سازد و شوهر را شرمنده گذشت و حمایت خود بکند. ((نرگس)) در تلاشی مستمر می کوشد تا راه نجات ((عادل)) را بیابد و در ضمن رفتار مسالمتآمیزی با ((آفاق)) در پیش گیرد و شوهرش را به یک زندگی شرافتمندانه بخواند. در واقع نرگس نمادی از زنان پایبند به اصول و اعتقادات خانوادگی و مذهبی است که واجد ویژگیهای مثبت و منفی انسانی است، چیزی که فیلمساز بر آن تأکید دارد و به عمد، راه را برای ارائه بیشتر شخصیت درونی نرگس هموار می کند.

در انتهای فیلم بالاخره عادل از زندان آزاد می شود و در مقابل خواست آفاق برای ادامه کارشان، وی به طرف نرگس و شخصیت ویژه او کشیده می شود و دست از خلافکاری برمی دارد. آفاق که در این میان خود را، تنها شکست خورده بازی می داند، فرار را بر قرار ترجیح می دهد و در آخر فیلم می میرد؛ گرچه آفاق هم خود زخم خورده ای بیش نیست. وی که جوانیش را در خانه شوهر گذاشته است، توسط او از خانه رانده می شود و در جستجوی پناهگاهی برای خویش، عادل را می یابد، به او که جوانی بیکار و تنها است تکیه می کند و هر دو با هم دست به کارهای خلاف می زنند. آفاق با توجه به زندگی تلخ گذشته اش، در فکر اصلاح خویش نیست اما بالعکس، نرگس نه تنها خود را نمی آلاید بلکه تلاش می کند تا به عادل و حتی آفاق کمک کرده و آنان را به سوی نیکیها سوق دهد. ((نرگس)) در یک کلام بیانگر زندگی زنان فقیر و بی پناه جامعه است که با وجود تفکر و تعقل خویش، خود و اطرافیانشان را از خطر نیستی می رهانند و راهی برتر را برای زندگی می جویند.

در ((روسریآبی)) عشقی از میان دیوارهای بلند یک خانه اشرافی می جوشد و با ویرانه های فقر پیوند می خورد. ((رحمانی)) مرد پا به سن گذاشته ای است که مالک مزرعه گوجه فرنگی و کارخانه رب سازی است. زنش را از دست داده و در حال حاضر با وجود سه دخترش، تنها زندگی می کند. ((نوبر))، کارگر مزرعه رحمانی است. او در اوج فقر، از مادری معتاد، خواهری کوچک و برادری شرور نگهداری می کند و با توجه به تمام ناملایمات فقر، نجابت و عزت نفس خویش را حفظ می کند. رحمانی وقتی ثبات قدم و سخن محکم ((نوبر)) را در حین کار می بیند، نطفه محبت و علاقه در دلش پا می گیرد، ولی با این وجود، ازدواج در پیری را عملی زشت می داند و دائم با وجدانش کلنجار می رود تا نقش نوبر را از ذهنش پاک کند اما صداقت نوبر باری دیگر او را مجذوب کرده و رحمانی عاقبت به این نتیجه می رسد که خوشبختی چیزی نیست که دیگران در زندگی او می بینند بلکه خوشبختی چیزی است که باید در دل او باشد.

از سویی دیگر نوبر که واقعیت زندگی را درک کرده و با تمام مشکلات آن روبه رو شده است، حال با نیروی عشق، دوباره زنده می شود. او که به قول اشخاص فیلم، دختری غربتی و پاپتی است، حتی برای ابراز عشق و ازدواج نیز با مشکل مواجه می شود. نوبر علی رغم حضور در کنار خانواده اش، باز تنهاست ولی با اینهمه به پیشنهاد ازدواج رضا که هم طبقه خودش است جواب مثبت نمی دهد بلکه احساس می کند که رابطه او معقولانه نیست. از طرفی، رحمانی هم با وجود خانه بزرگ، کارخانه و فرزندانش، باز تنهاست و بعد از عمری زندگی، حال در اثر آشنایی با نوبر، دیدش نسبت به زندگی عوض شده و می اندیشد که فقط عشق است که می تواند او را از تنهایی نجات دهد؛ پس در اوج علاقه و تردید نسبت به ازدواج با نوبر، به او می گوید: ((کاش نیومده بودی، کاش نمی دیدمت. کاش زودتر اومده بودی!))

عشق در ((روسریآبی)) رمانتیک نیست، بلکه به عنوان یک نیاز در زندگی بشر مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این فیلم باید درد غربت و تنهایی را چشید. عشق و عاطفه رحمانی را درک کرد و فهمید که نوبر، واقعا نوبر زندگی او است و این در حالی است که نوبر، خود دنبال راه چاره ای برای گذران زندگیشان است چرا که مادر به زندان افتاده و نوبر در صدد است تا برادرش چون مادر به دام اعتیاد گرفتار نشود.

عاقبت زندگی نوبر و رحمانی به هم پیوند می خورد، اما با این صورت مسأله که نوبر با تمام مشکلاتش به پول مرد چشم ندارد بلکه به حمایت و محبت او اهمیت می دهد، ولی وقتی دختران رحمانی قضیه را می فهمند فکر می کنند نوبر برای تصاحب ثروت پدرشان او را فریفته، پس سعی می کنند با رشوه و پول، نوبر را تطمیع کرده و او را از زندگی پدرشان خارج کنند، اما نوبر در مقابل دختران رحمانی می ایستد و می گوید: ((من به خاطر چیزی نیومده بودم که به خاطرش برم، من به خاطر کسی اومده بودم.))

از طرفی دیگر مادر نوبر وقتی در زندان از موضوع ازدواج او آگاه می شود اشک شوق می ریزد. اگر چه مادر، شخصیتی منفعل دارد و تحت تأثیر جبر زمانه، فقر ناخواسته و مرگ همسرش به فلاکت افتاده، ولی بالاخره مادر است، مادری که عاشق فرزندانش است و برای خوشبختی آنها دعا می کند. مادر ((نوبر)) بسیار شبیه ((آفاق)) در فیلم ((نرگس)) است. هر دو، زنی تنها، درمانده و زخم خورده از زندگی هستند.

در پایان فیلم عاقبت مخالفتها و تهدیدهای دختران رحمانی کار خودش را می کند و نوبر که می انگارد با ورودش زندگی آنها را به نابسامانی کشیده، خود را فدا می کند و از زندگی رحمانی کنار می کشد. رحمانی هم با رفتن او با صدای بلند جلوی فرزندانش می گوید: ((رحمانی مرد)). همان طور که آفاق با از دست دادن عادل در زندگیش، او را متعلق به نرگس می داند و زندگیش را تمام شده فرض می کند، حتی طوری که اگر در آخر فیلم هم نمی مرد بالاخره شخصیتی بی حس و بی روح بود که با مرده هیچ فرقی نداشت.

بنی اعتماد با این دو فیلم بسیار زیبا به فقر و دستاوردهای آن که شامل اعتیاد، فساد، سرقت و.. . می باشد می پردازد و سعی می کند شخصیت زنانی را که ناخواسته درگیر این اوضاع می شوند بکاود و سرنوشت آنها را با منطقی ترین شیوه مورد بررسی قرار دهد. گرچه موضوع چیز تازه ای نیست و دیگران به شکلهای دیگری به آن پرداخته اند، ولی بنی اعتماد این بار با دیدی دیگر و از دریچه ای تازه این مسائل را به تصویر می کشد و از مظلومیت زن دفاع می کند.

زن در آثار مخملباف

((محسن مخملباف)) با وجود جوش و خروش روانشناختی که در یک به یک آثار مکتوب و غیر مکتوبش دیده می شود، یکی دیگر از فیلمسازانی است که نشان داده به زنان و مشکلات آنها اهمیت می دهد.

زن در ((بایکوت)) تحمل کننده همه مشکلات است و در عین حال سازنده وجود مرد. او هنگامی که شوهرش را به جرم سیاسی بودن به زندان می اندازند، پشتیبان مرد است و در غیاب او حرمت خانه را پاس می دارد. در اپیزود اول فیلم ((دستفروش))، زن به واقعی ترین شکل، جاندار و پویاست. فقر و مظلومیت زنی که برای نجات فرزندش از بیماری، می خواهد او را بر سر راه نهد به خوبی در این فیلم آشکار است، گرچه بعدا عاطفه مادری در زن غلیان می کند و او را در تلاشی مضاعف برای یافتن کودک راهنمایی می کند. در ((بایسیکل ران)) با اینکه وجود فیزیکی زن کم رنگ است ولی زن عامل و محرکی است که باعث می شود مرد هفت شبانه روز تمام بر روی دوچرخه دور بزند تا اینکه پول کافی برای مداوای او بیابد. در این فیلم، زن، رکن اساسی خانواده است و چنان ارزشمند است که مرد و فرزندش به خاطر او هر چه در توان دارند می گذارند تا اینکه خود هم به بینش جدیدی از زندگی می رسند.

در ((عروسی خوبان)) زن، همسر وفادار یک رزمنده موجی است. رزمنده ای که خود دچار مشکلات روانی بسیاری است و دیگران را با اعمالش می آزرد. هر کسی به نحوی از او کناره می گیرد ولی زن، همراه و همپای او می شود تا اینکه رزمنده بهبود یافته و دوباره عازم جبهه می شود.

در ((هنرپیشه))، زن قربانی فرهنگ غلط مردسالاری شده است. سیمین که بر اثر فشارهای وارده از طرف پدر و برادرانش، تعادل روانی خود را از دست داده، حال به یک زندگانی مدرن دل خوش کرده و به فراگیری انواع سازها مشغول شده است. او زنی است که در عین جنون به راحتی و خواست شوهرش احترام می گذارد و می خواهد که مطابق میل او زندگی کند. سیمین خوبی و زیبایی را دوست دارد، گرچه گاهی اوقات تحت تأثیر حالاتش، به همه چیز پشت پا می زند چرا که می انگارد درد بزرگی دارد و آن درد، ناباروری او است. پس دست به جادو جنبل می زند ولی کاری از پیش نمی برد تا اینکه برای یافتن زنی دیگر اقدام می کند و دختری کولی را که به ظاهر لال است می یابد و به خانه می آورد. مرد که از رفتارهای جنون آمیز سیمین به تنگ آمده، زن دوم را از خود می راند و در پی معالجه همسرش اقدام می کند ولی جنون زن شدت می گیرد و مرد که دچار از خودبیگانگی شده است در کنار همسر دوم خود زندگی حقیقی را تجربه می کند و به درک واقعی از زندگانی غیر مادی می رسد. پس این زن را که در واقع نمادی از جهان نامعلوم و گنگ آینده او است به نزد خانواده اش برمی گرداند و سیمین را که سمبلی از زمان حاضر و زندگی مادی او است به همراه کودکی بی سرپرست به خانه بازمی گرداند.

در ((ناصرالدین شاه، آکتور سینما)) به زندگی زنان منفعل و محکوم در حرمسرای شاهان اشاره می شود. سوگلی حرم در فکر محبوبیت خویش در نزد شاه است غافل از آنکه شاه، عاشق شخصیت زن فیلم ((دختر لر)) شده است. در این فیلم، سینمای ایران مرور می شود و شاه که در فکر تصاحب دختر لر است در نقشهای فیلمهای مختلف قرار می گیرد.

((گبه)) برعکس کارهای قبلی مخملباف آن قدر ساده و زیبا است که هر مخاطبی را به خود جذب می کند. گبه اصیل ترین فرش عشایری در ایران است که بدون نقشه و با الهام از روحیه و طبیعت بافنده خویش جان می گیرد. فیلم ((گبه)) علاوه بر اینکه به شکل گرفتن یک نوع قالی ایرانی اشاره دارد، گامی فراتر از یک فیلم مستند برداشته و تخیل را با واقعیت در هم می آمیزد.

گبه هویت عشایر است و آنان با هر گبه، زندگانی خویش را در نقشی ماندگار می کنند. پیرمرد و پیرزنی که با شستشوی گبه، خاطرات گذشته خود را مرور می کنند، در آغاز فیلم خیلی زیبا با هم مشاجره می کنند تا اینکه چه کسی گبه را بشوید که ناگهان جوانی پیرزن، به صورت دختری به نام گبه از فرش بیرون می آید و جان می گیرد. گبه خانم، عاشقی دارد که تماشاگر در طول فیلم فقط صدای او و تصویر شبح مانندی از وی را می بیند. خانواده گبه به این ازدواج رضایت نمی دهند و گبه که از خاطرات پیرزن سر بر آورده است اینک در مقابل او می ایستد و ماجرای زندگی خود و خانواده اش را بازگو می کند تا اینکه بالاخره در کشمکشهای لفظی پیرمرد و پیرزن به این نتیجه می رسد که با اطلاع عمویش با این غریبه ازدواج کند.

((گبه)) نشان دهنده فداکاری، عشق، ازدواج، تولد و مرگ عشایر است. در واقع زندگانی عشایر است در قالب رنگ و کادربندیهای زیبای فیلم. زندگی همواره در جریان است و کارگردان با استفاده از آب به عنوان شیء سیال و نماد زندگی، این امر را متذکر می شود. ((گبه)) به تماشاگر، آزادی عمل می دهد تا او خود در قابی زیبا و گسترده در کنار عشایر زندگی را تجربه کند و به میزان عشق گبه و عموی معلم او پی ببرد. گبه علی رغم مخالفت پدر و مادرش همچنان آنها را در کارهایشان یاری می دهد و تسلیم اندیشه های آنان است تا اینکه بالاخره با همان پیرمرد اول فیلم که شوهر فعلی اوست ازدواج می کند.

زن و آموزش و پرورش

((پوران درخشنده)) از آن دست فیلمسازانی است که به مسائل تربیتی و آموزشی بها می دهد و در این میان از زن به عنوان عنصری فعال و پویا یاد می کند. در فیلم ((رابطه))، نوجوانی مشکل گفتاری و شنوایی دارد و مورد آزار و اذیت دوستان و همسایگان است ولی مادر از او حمایت می کند و در آخر با از خودگذشتگی و تلاش او است که فرزند درمان می شود و می تواند بالاخره با دنیای پیرامونش ارتباط برقرار کند.

در ((پرنده کوچک خوشبختی)) با ملیحه و زندگی او آشنا می شویم. ملیحه نوجوانی است که شاهد غرق شدن مادرش در استخر بوده و در اثر مشاهده این صحنه از ترس شوکه شده و قدرت تکلم خود را از دست داده است. او با دیدن بعضی چیزها و یادآوری خاطره مرگ مادر، عصبی شده و دچار تشنج می گردد. در این میان هم کلاسیها و کودکان همسایه با آزار رساندن به ملیحه باعث ناسازگاری بیشتر او با اطرافیان می شوند. خانم شفیق که به تازگی مربی آموزشگاه ناشنوایان شده است، با دیدن حالات ملیحه در صدد کمک به او برمی آید و سعی می کند با نزدیک شدن به وی او را به زندگانی عادیش برگرداند ولی وضعیت ملیحه طوری است که حتی پدرش از دست او خسته شده و احتمال بهبودیش را نمی دهد، اما خانم شفیق که نمونه یک مربی فداکار است، کنار ملیحه می ماند، او را به گردش می برد، برایش هدیه می آورد و سعی می کند تمام گذشته تلخ او را در ذهنش دفن کند؛ تا اینکه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.