پاورپوینت کامل زنان، بیعت، هجرت و جهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زنان، بیعت، هجرت و جهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان، بیعت، هجرت و جهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان، بیعت، هجرت و جهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
[بررسی حضور سیاسی اجتماعی زنان، ابعاد مختلفی را می طلبد. آنچه در این پژوهش آمده، نگاهی است تاریخی به حضور زنان در بیعت، هجرت و جهاد در صدر اسلام. و این هر سه، مصادیقی روشن از نمودهای حضور فعال بانوان در عرصه مسائل اجتماعی بویژه در بعد سیاسی می باشد. در این بررسی، حضور زنان در قیام عاشورا نیز می تواند در فصلی جداگانه و به عنوان شاهدی گویا آورده شود و به همین انگیزه این بخش نیز تهیه شد ولی به خاطر پرهیز از به درازا کشیدن بحث، از آن صرف نظر شد].
فصل اول
حضور زنان در بیعت
درک بهتر اهمیت حضور زنان در بیعتهای دوران پیامبر و ائمه(ع)، مستلزم در نظر گرفتن دو نکته می باشد. نکته اول اهمیت خود بیعت به عنوان یکی از حساس ترین امور سیاست اسلامی در آن دوران است. در واقع در این بیعت ها مسلمین بیان می داشتند که در تحت هر شرایطی و در هر زمینه ای از اوامر رهبری اطاعت خواهند کرد و در تبعیت از او هیچ گونه سستی به خود راه نخواهند داد. در تمامی بیعتهایی که افراد با پیامبر(ص) و پس از آن با ائمه(ع) داشتند می دانستند که اگر با رهبر بیعت نمایند دیگر حق تک روی و یا مخالفت با رهبری را ندارند. به بیان حضرت علی(ع): ((انما الخیار للناس قبل ان یبایعوا))[۱] مردم قبل از بیعت نمودن مختارند ولی پس از بیعت و اعلام وفاداری نسبت به رهبر، حق تخلف از عهد خویش را ندارند.
در همین باره حضرت رسول(ص) هم در جایی می فرمایند: سه گروهند که (مورد غضب الهی واقع شده) خداوند با آنان سخن نمی گوید: یکی از این سه گروه افرادی هستند که با رهبر خویش فقط به جهت منافع دنیوی بیعت می نمایند؛ اگر به واسطه بیعت به مطامع دنیوی خویش رسیدند بر بیعت خویش پایدار می مانند و اگر نه، دست از حمایت برداشته و از بیعت تخلف می نمایند.[۲]
این عهدها و بیعتها آنچنان مهم بودند که خداوند در قرآن اجر وفاداران بر بیعت را اجر عظیم توصیف کرد و فرمود:
ان الذین یبایعونک انا یبایعون الله یدالله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه الله فسبیوتیه اجرا عظیما.[۳] آنان که با تو بیعت می کنند جز آن نیست که با خدا بیعت می نمایند؛ دست خدا بالای دستهایشان است، پس هر که بیعت شکنی نماید به زیان خود شکسته است و هر که به آن وفا کند پس به زودی خداوند به او اجری عظیم خواهد داد.
نکته دومی که باید تبیین شود تا بحث روشنتر باشد، شرایط زمانی و مکانی و اجتماعی هر کدام از این بیعتهاست لذا در این نوشته سعی می شود هر یک از آنها را با در نظر گرفتن این شرایط بررسی گردد.
نخستین بیعت:
اولین بیعت در زمان رسالت پیامبر(ص) با عنوان عقبه اولی یا بیعه النساء ذکر گردیده است. این بیعت در زمانی واقع شد که مسلمین به شدت از جانب کفار تحت فشار بودند. این فشارها که ابتدا با حصر اقتصادی در شعب ابیطالب آغاز شده بود، اینک با فوت حامی مقتدر و صاحب نفوذ پیامبر(ص)، حضرت ابوطالب، به اوج خود رسیده بود تا بدانجا که پیامبری که عظمت صبر و استقامتش کوه را به تمسخر می گرفت با خدای خود این گونه نجوا می کرد که:
اللهم الیک اشکو ضعف قوتی و قله حیلتی و هوانی علی الناس یا ارحم الراحمین انت رب المستضعفین و انت ربی بمن تکلنی؟ خدایا ضعف نیرویم و ناتوانی در تدبیرم و ضعف ام را در میان مردمان به درگاه تو عرضه می دارم. بارخدایا! تو مهربان ترین مهربانانی، تو پروردگار ضعیفانی و تو رب من هستی، ای پروردگارم، مرا به که واگذار می کنی در این شرایط دشوار و سخت؟
در همین زمان بود که چند تن از اهل یثرب به نزد پیامبر(ص) آمدند و پس از آشنایی با اسلام با آن حضرت بیعت کردند. در این بیعت زنی به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه، حضور داشت و حتی برخی از مورخان بر این باورند که از آنجا که حضور یک زن در امری به این مهمی، آن هم در زمانه ای که زن از اولین حقوق فردی و اجتماعی خود محروم بود، بسیار شگفتآور می نمود، این بیعت، بیعت النساء نامیده شد.[۴]
بیعت دوم
بعد از این بیعت، این گروه به یثرب بازگشتند و تبلیغات وسیعی را آغاز کردند. سال بعد ۷۳ نفر مسلمان از یثرب به مکه آمدند تا هم حج بگزارند و هم آمادگی خود را برای اطاعت از پیامبر(ص) به او اعلام کنند. این گروه با پیامبر(ص) بیعت جدیدی کردند که به عقبه ثانی مشهور است.[۵] بنا بر متون تاریخی، در این بیعت دوم هم چند زن حضور داشتند: نسیبه دختر حارث انصاری و خواهرش، نسیبه دختر کعب از بنی خزرج، ام منیع و اسماء دختر عمرو بن عدی. این چند زن همراه با سایرین در شب سیزدهم ذیالحجه، مخفیانه در منی نزد پیامبر(ص) آمدند و با آن حضرت عهد کردند تا از پیامبر دفاع کنند همان گونه که از فرزندان و خانواده خویش دفاع می نمایند. این بیعت هم در شرایط بسیار حساسی واقع شد چرا که مشرکین پس از فهمیدن ماجرا به سرعت به سوی یثربیان مسلمان آمدند تا آنان را دستگیر نموده و شکنجه نمایند، ولی مسلمین که مطلع گردیده بودند، به سرعت از مکه گریختند. مشرکین به تعقیب آنان پرداختند و در نهایت دو نفر از آنان را گرفتند که یکی شان گریخت و دیگری پس از تحمل شکنجه های سخت توانست با وساطت یکی از دوستان خویش رهایی یابد و به یثرب باز گردد.
بیعت با پیامبر(ص) یک بار دیگر در جریان صلح حدیبیه تکرار شد. در زمانی که هنوز مکه پایگاه شرک بود و هنوز هم مشرکین گاه و بیگاه حملات سختی به مسلمانان می نمودند. پیامبر به همراه گروه زیادی از مسلمانان به قصد انجام سفر حج عازم مکه گردیدند به امید آنکه همچون سایر قبایل و گروهها که در موسم حج به مکه رفته و حج می گزارند، بتوانند خانه خدا را زیارت کنند. اما علی رغم اینکه مسلمانان بارها اعلام کرده بودند که این سفر آنان صرفا زیارتی می باشد باز هم با مقاومت قریش مواجه گردیدند و پس از اعزام نمایندگانی به سوی قریش متوجه شدند که قریش قصد مبارزه دارد؛ آن هم در شرایطی که مسلمین هیچ سلاح جنگی ای به همراه نیاورده بودند. در این وضعیت حساس و اضطراری، مسلمین زیر درختی جمع شده با پیامبر(ص) بیعت نمودند تا از او اطاعت کنند و از اوامرش ذره ای تخلف ننمایند. این بیعت به جهت آنکه در شرایط بسیار حساسی صورت گرفت شأن نزول آیه ای واقع گردید که در آن خداوند رضایت خویش را از بیعت کنندگان بیان می دارد:
لقد رضی الله عن المومنین اذ یبایعونک تحت الشجره[۶] ((به تحقیق خداوند از مومنین آنگاه که در زیر درخت با تو بیعت نمودند راضی گردید.))
سلمه بن اکوع می گوید: موقعیت آنچنان حساس بود که در واقع می توان این بیعت را بیعت مسلمین بر مرگ نامید[۷]، بدین معنا که آنها اعلام کردند که تا پای جان از پیامبر(ص) دفاع می کنند و در واقع اطاعت مطلق شان را از آن حضرت(ص) بیان نمودند. لذا در ضمن روایتی که در تفسیر علی بن ابراهیم آمده بیان شده که مسلمین در بیعت رضوان عهد نمودند که در برابر افعال پیامبر(ص) مطیع محض بوده و در هیچ امری با او مخالفت ننمایند.[۸] حتی در این بیعت خاص هم تعدادی زن شرکت داشتند که از جمله آنها این سه زن در منابع ذکر شده اند: بیع بنت معود، ام هشام انصاریه و نسیبه دختر حارث.[۹]
بیعت سوم:
بیعت دیگری که در زمان پیامبر انجام شد، در جریان فتح مکه بود. با سقوط پایگاه شرک در مکه، مردم گروه گروه نزد پیامبر(ص) آمده و با آن حضرت بیعت می نمودند. در این بیعت تفاوتی بین زنان و مردان وجود نداشت و همان گونه که مردان با رهبر بیعت می نمودند زنان نیز بیعت می کردند، حضور زنان در این بیعت بسیار گسترده بود و آیه ای نیز در همین ارتباط نازل شد. در این آیه اشاره می شود که زنان مومنه با پیامبر(ص) بیعت نمودند مبنی بر اینکه به خدا شرک نورزند، فضائل اخلاقی را رعایت کنند و سرقت نکرده، زنا ننموده، فرزندکشی نکرده و نوزادان محصول زنا را به همسران خود نسبت ندهند، اوامر پیامبر(ص) را عصیان نکرده و مطیع او باشند.[۱۰] در ارتباط با مضمون بیعت پیامبر(ص) با زنان، امام جواد(ع) می فرمایند: مضمون بیعت، اقرار و ایمان به خدا و تصدیق رسول خدا(ص) بود.
نحوه بیعت نیز بدین صورت بود که فرمودند تا ظرفی پر از آب آوردند و ایشان دست مبارک خود را در آب ظرف فرو برده، بیرون آوردند و پس از آن زنان به عنوان اقرار و ایمان به خدا و تصدیق رسول خدا(ص) دست خویش را در آن آب فرو بردند و بدین گونه بیعت واقع گردید.[۱۱] لازم به ذکر است که شیوه بیعت پیامبر(ص) با زنان به وضوح نمایانگر این امر است که اگر دین مقدس اسلام اصرار بر حضور زن در صحنه اجتماع و حمایت او از دین و رهبر دینی خود دارد تأکید بر رعایت حدود و مرزهای لازم بین مردان و زنان جامعه نیز دارد.
علاوه بر این جلوه های حضور زنان در بیعتها، در کتب تاریخ و سیره به نام گروهی از زنان برمی خوریم که بعد از بیعت با پیامبر(ص) برای اثبات صداقت خویش در بیعت هم تلاش فراوان نمودند که از آن جمله می توان این زنان را نام برد:
ام سلیط که برای اثبات اطاعت خود از رهبری در جنگ احد همراه مسلمین شرکت کرد و کار آب رسانی را به عهده داشت؛ ام شریک که در تبعیت از فرامین پیامبر(ص) شکنجه های فراوان متحمل گردید و همچنین در جنگ احد و خیبر هم در جبهه ها خدماتی انجام می داد؛ هند دختر اثاثه و ام معبد و کبشه بنت اوس و ام عطیه انصاریه.[۱۲]
پس از دوران پیامبر(ص) باز هم حضور زنان را در مسأله بیعت برای خلافت حضرت علی(ع) می بینیم. خود حضرت هجوم مردم برای بیعت با ایشان را پس از قتل عثمان چنین توصیف می فرمایند: بلغ من سرور الناس بیعتهم ایای ان ابتهج بها الفقیر و درج الیها الکبیر و تحامل نخوزها العلیل و حسرت الیها الکعاب.[۱۳]
شادی مردم بر اثر بیعتشان با من به جایی رسید که بچه ها شاد گشتند و پیران با قدمهایی لرزان و بیماران با سختی و مشقت به سوی بیعت آمدند و دختران جوان نیز به سوی بیعت آشکار گردیدند.
بجاست در پایان این فصل، ذکری از امام خمینی به میان آوریم، روح هدایتگری که از همان آغاز انقلاب، تلاش کرد تا درست مثل صدر اسلام و به همان شیوه محمدی(ص) ((حضور زنان در بیعت)) یا به زبان امروز ((دخالت آنان را در سیاست)) زنده کند. ایشان در یک جا می فرماید:
((آنچه لازم است تذکر دهم، شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندوم است، زنانی که در کنار مردان و بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشته اند، توجه داشته باشند که با شرکت فعالانه خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین می کنند. شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی است.))[۱۴] و در جای دیگر به صورت کلی تأکید می کند:
((زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.))[۱۵]
فصل دوم
حضور زنان در هجرت
تجربه تاریخی نشان می دهد که در هر مقطعی، گروهی از مردم هستند که گرچه با هدایت فطرت الهی شان راه ایمان و صلاح را می دانند ولی به دلیل زیستن و ماندن در جامعه کفر، جامعه ای که در آن جو غالب با عصیانکاران است و مومنین و صالحین تحت فشار، نهایتا همرنگ جماعت می شوند و رفته رفته تحت تأثیر روح حاکم بر جامعه قرار می گیرند. خداوند در چنین شرایطی امر به هجرت می نماید. آیات ۱۷ سوره نساء[۱۶]، ۵۶ عنکبوت و ۱۰ زمر، همگی اشاره به این معنا دارند. آیات قرآن بدین گروه خطاب می کند که عذر آنان پذیرفته نیست، در جامعه فسق یا چون موسی(ع) باید قیام نمود و جامعه را تغییر داد و یا ابراهیم وار نمرودیان را در سرزمین خویش به خود واگذار نمود و به سرزمین دیگری هجرت کرد.
واضح است که هجرت، همواره آمیخته با سختیها و زجرها و رنجها خواهد بود چرا که هجرت یعنی ترک سرزمینی که با آن انس گرفته ای، خداحافظی با همه آنان که سالیان سال با ایشان بوده ای، دور شدن از علقه ها و علاقه های قدیمی و کوچ به سرزمین غریبی که حتی گاهی مردمش را نمی شناسی. همین رنج است که طبق روایات، مهاجر را مستوجب رحمت ارحم الراحمین می کند. به فرموده امام رضا(ع): من فر بدینه من ارض الی ارض و ان کان شبرا من الارض استوجب الجنه و کان رفیق ابراهیم و محمد علیهما السلام: کسی که به جهت دینش از سرزمینی به سرزمین دیگر رود هر چند مسافت این هجرت یک وجب باشد، مستوجب بهشت خواهد گردید و رفیق حضرت ابراهیم و محمد علیهما السلام خواهد بود.[۱۷]
در زمان پیامبر(ص) هم این ضرورت برای ترک جامعه کفر پیش آمد و در نتیجه آن دو هجرت تاریخی باشکوه و آمیخته با رنجها و خطرات فراوان واقع گردید. یکی هجرت به حبشه و دیگری هجرت به مدینه. از این دو سفر، بسیار گفته اند و شنیده ایم ولی آنچه کمتر به آن پرداخته شده است حضور همپای زنان با مردان بوده است؛ در این فراز سخت و شکوهمند صدر اسلام و یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم در نهادن این اولین خشت از بنای حکومت اسلامی. در واقع آنچه اهمیت دارد حضور فیزیکی زن در این سفرها نیست، صرف بودن او همراه با مردان نیست، بلکه این واقعیت است که ایمان جدید آنچنان در رگهای وجود زن مسلمان مهاجر ریشه دوانیده بوده که او را به این باور رسانده است که بتواند همه عقله ها و علاقه هایش را بگذارد و همه رنجها را به جان بخرد تا دینش را نگاه دارد. و اگر دقت کنیم، می بینیم که رنج هجرت برای یک زن به خاطر لطافت وجودیاش، احساسات غنی تر و انسهای دیرپاتر اگر بیش از مرد نباشد کمتر نیست.
بعد از این مقدمه کوتاه به بررسی تاریخی وقایع دو هجرت می پردازیم:
۱- زنان مهاجر به حبشه
در هجرت به حبشه که کاملا مخفیانه صورت گرفت حدود ۸۳ مرد و ۱۸ زن حضور داشتند[۱۸] که گاه چند نفری و گاه تنها به سوی حبشه هجرت کردند. در واقع این گروه مسلمانان، فضیلت دو هجرت را دریافتند چون بعدها نیز از حبشه به مدینه هجرت نمودند.[۱۹] از زمره زنان در این گروه می توان از اسماء بنت عمیس نام برد که در همان روزهای اولیه رسالت پیامبر(ص) حتی قبل از آنکه ایشان به دارالارقم (مکان مخفی دعوت به اسلام) بروند به آن حضرت ایمان آورد. پس از مدتی به جهت آزار شدید مشرکان به همراه همسر خود به حبشه هجرت کرد و پس از آنکه پیامبر(ص) و یاران به مدینه رفتند به همراه سایر مهاجرین حبشه عازم مدینه شد تا در جوار پیامبر(ص) به اسلام خدمت کند.
در مدینه بعضی از مهاجرین که با آسایش نسبی به دست آمده برای مسلمین، به فکر رسیدن به موقعیتی در حکومت نوپای اسلامی افتاده بودند با تفاخر به ((اسماء)) گفتند که ما بر شما در هجرت سبقت گرفتیم و او به دور از هر منیت و عجبی پاسخ داد: بله، شما با پیامبر بودید و او گرسنه تان را سیر می ساخت و جاهلتان را عالم، حال آنکه ما دور از آن وجود مبارک در غربت می زیستیم. من آنچه را که می گویید به پیامبر عرضه می کنم تا نظر مبارکشان را جویا شوم. پیامبر(ص) وقتی این گفتگوها را شنید فرمود: ((للناس هجره واحده و لکن هجرتان)) دیگران یک هجرت داشتند و شما دو تا.[۲۰] این زن بزرگوار بعدها همسر شهید و هم مادر شهید می شود و کارنامه فضایل خود را باز هم درخشانتر می کند. همچنین حمایت او از ولایت نیز داستان دیگری دارد که اینک مجال پرداختن به آن نیست.
از زنان دیگر مهاجر به حبشه می توان از ام سلمه نام برد. او و همسرش ابوسلمه از اولین خانواده هایی بودند که ایمان آوردند و پس از تشدید آزار و شکنجه به حبشه رفتند اما زمانی که در آنجا شایع شد که کفار دست از شکنجه مسلمین برداشته اند، این زوج جوان تاب دوری از رهبری را نیاورده و به سرعت به سوی مکه بازگشتند ولی دریافتند که خبر، شایعه ای بیش نبوده است بلکه بدتر از گذشته، این بار مشرکین زخم خورده، شدت شکنجه ها را بالا برده اند. ام سلمه و همسرش نیز از این امر مستثنا نشدند و آماج شکنجه ها و فشارها قرار گرفتند تا اینکه ابوطالب آنان را در پناه خود گرفت و مانع آزار بیشتر آنان شد.
پس از آغاز هجرت مسلمانان به مدینه، این زوج جوان نیز به همراه فرزند کوچک خود برای دومین بار تصمیم به ترک سرزمین کفر گرفتند اما در ابتدای راه، خاندان ام سلمه به آنان هجوم آورده و او را گرفته و مانع رفتنش شدند. فرزندش را نیز گروه دیگری به همراه خود بردند. این زن با ایمان نزدیک به یک سال دور از همسر و فرزند خود به سر برد. در نهایت برخی از بستگانش به او رقت آورده و رهایش کردند. او نیز بعد از بازستادن فرزندش، شجاعانه و به تنهایی عازم هجرت به مدینه شد که در میان راه گروهی این زن و کودک غریب را یافتند و برای رسیدن به مدینه یاریش کردند. ام سلمه در مدینه به همسر خویش پیوست و به همراه او در فراز و نشیبهایی که برای امت اسلامی پیش می آمد شرکت کرد و در نهایت به افتخار همسری شهید نیز نائل آمد.
یادکردی از این نکته نیز بی مناسبت نیست که روزی، ام سلمه نزد پیامبر آمده و از آن حضرت پرسید: چرا با آنکه زنان چون مردان در امر هجرت شریک بودند نامی از آنان در این رابطه در قرآن نیامده است.[۲۱] بعد از این پرسش ام سلمه بود که این آیه شریفه نازل گردید: ((فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او أنثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لا کفرن عنهم سیأتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عندالله و الله عنده حسن الثواب.))[۲۲]
غیر از ام سلمه، ام کلثوم و سهله دختران سهیل بن عمرو، رقیه دختر رسول خدا(ص)، لیلی دختر ابوحشمه، سوده دختر زمعه نیز از گروه مهاجرین حبشه بودند که با شنیدن شایعه آزادی در مکه به آنجا بازگشتند و تحت آزار فراوان قرار گرفتند. غیر از این زنان که تاکنون نام بردیم نام این چند تن هم در تاریخ جزو مهاجرین به حبشه آمده است: فاطمه دختر صفوان بن امیه، امینه دختر خلف بن اسعد، ام حبیبه دختر ابوسفیان، برکه دختر یسار، حسنه همسر سفیان بن حمر، عفصه دختر عمر، لیلی دختر ابوحشمه بن غانم، عمره دختر سعدی بن وقدان و ام حرمله. از میان این زنان فاطمه دختر صفوان بن امیه و ام حرمله و ریطه دختر حارث بن جبیله با سه فرزندش موسی، عایشه و زینب در دیار غربت از دنیا رفتند.[۲۳]
۲- زنان مهاجر به مدینه
با بالا گرفتن فشارها و شکنجه ها از سوی مشرکین، مسلمانان نزد پیامبر آمده و شکایت کردند. پیامبر(ص) به آنان فرمودند: ((خدا برای شما برادرانی قرار داده و خانه هایی آماده کرده است)). آنگاه به آنان دستور مهاجرت به یثرب را دادند. این سفر نیز با خطرات بسیار همراه بود چرا که مشرکان از ماجرا با خبر شده بودند و تا آنجا که می توانستند مانع رفتن آنها می شدند. اما علی رغم تهدیدات و آزار مشرکین، مسلمانان در گروههای بسیار کوچک و گاهی حتی به تنهایی به سوی مدینه به راه افتادند تا حکومت نوپای اسلامی را به رهبری پیامبر(ص) تشکیل دهند. هجرت به مدینه از آنچنان اهمیتی برخوردار بود که خداوند در قرآن می فرماید: والذین آمنوا و لم یهاجروا ما لکم من ولایتهم من شی حتی یهاجروا.[۲۴]
در این هجرت نیز حضور گسترده زنان به چشم می خورد. زنانی که تمام اموال و دارایی خود را، بی آنکه بدانند آیا هیچگاه دیگر به آنان باز خواهد گشت، در مکه بر جای گذاشتند و راه خود را در بیابانی خشک و سوزان به مسافت حدود ۴۷۰ کیلومتر به سوی مولا و مقتدای خود آغاز کردند. یکی از پررنج ترین آنها، هجرت فاطمه بنت اسد است. از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی(ع)، اولین زنی بود که پیاده از مکه به مدینه، به سوی پیامبر(ص) هجرت نمود.[۲۵] در فضیلت این زن همین بس که به واسطه لطف فراوانی که در دوران کودکی پیامبر(ص) به آن حضرت نموده بود ایشان او را مادر خود نامید.[۲۶]
ام ایمن از دیگر مهاجرین به مدینه است. او از جمله کسانی است که بر مردان و زنان دیگر سبقت گرفتند و در همان اوان بعثت پیامبر(ص) به آن حضرت ایمان آوردند و در این راه، استوار و مقاوم ماندند. پیامبر(ص) هنگام هجرت مخفیانه خود از مکه به مدینه، اماناتی که نزد خود داشت به او سپرد تا بعدها حضرت علی(ع) آنها را به صاحبانشان باز گرداند. در فضیلت ام ایمن همین بس که در زمان حیاتش پیامبر او را به عنوان زنی از اهل بهشت برای مسلمانان معرفی کرد.[۲۷]
زینب دختر پیامبر(ص) نیز از دیگر زنان مهاجر بود. او که در هجرت از مکه به مدینه مورد تهاجم قرار گرفته و مجروح شده بود، بعدها به سبب عوارض همان جراحات از دنیا رفت.[۲۸]
ام هشام انصاریه نیز زن دیگری است که سختیهای فراوانی را در راه هجرت متحمل شد. از خود او نقل شده: در راه آنچنان تشنگی بر من عارض شد که توانم را ربود و مرگ را در چند قدمی می دیدم ولی با کرامتی از جانب خدا، آبی را یافتم و سیراب شدم و پس از آن آب حتی اگر روزهای بلند و بسیار گرم را روزه می گرفتم هرگز تشنه نمی شدم. [۲۹]
سبیعه زن مسلمان دیگری است که چون حتی همسرش از مشرکان بود به تنهایی از دیار کفر به سوی مولای خود هجرت نمود و در حدیبیه به مسلمانان پیوست.[۳۰]
حضرت فاطمه(س) به همراهی چند زن دیگر و به همراهی حضرت علی(ع) به سوی مدینه حرکت کرد که این گروه نیز مورد هجوم مشرکین قرار گرفتند.
ام کلثوم بنت عقبه نیز یکی دیگر از زنان مهاجر است که آیه ((یا ایها الذین آمنوا اذا جاءکم المومنات المهاجرات.. .))[۳۱] در باره هجرت او نازل شده است. در این رابطه نام زنان بسیار دیگری نیز در کتب تاریخ ذکر شده است.
در اینجا باید نامی هم از زنان انصار بیاوریم و منصفانه نقش آنان را نیز در پناه دادن و نصرت مردان و زنان مهاجر در نظر بگیریم. بی شک مهمانپذیری و زحمات انصار بود که از مدینه، مأمنی امن برای همه مسلمانان ساخت و شرایط تشکیل حکومت اسلامی را در این شهر فراهم کرد.
هجرت زنان پس از پیامبر(ص)
پس از رحلت پیامبر(ص) نیز تاریخ شاهد هجرت بسیاری از زنان و مردان صالح بوده است که دل کنده از یار و دیار به دور شمع وجود امام عصر خودشان گرد آمده اند و نام خویش را جزء اصحاب و راویان حدیث و.. . جاودان ساخته اند. از میان این زنان، پیش از همه باید نام زینب(س) را برد و از هجرت او با قافله شهادت همراه امام حسین(ع) یاد کرد. نمونه دیگری از هجرت این زنان بزرگوار، هجرت فاطمه معصومه(س) می باشد که پس از آنکه برادرشان امام رضا(ع) به مرو سفر می کند برای آنکه در جوار امام خویش قرار گیرد سفر طولانی خود را از مدینه به سوی مرو آغاز می کند ولی بیماری و رنج سفر، مهلت دیدار باقی نمی گذارد و در قم جان از بدن رنجور این زن مهاجر رخت برمی بندد و مدفنش در طول قرون منشأ برکات می شود. امام رضا(ع) اصحاب خویش را تشویق می نمودند که به زیارت قبر این بانوی بزرگ بروند و می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 