پاورپوینت کامل خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟ ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟ ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟ ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خوشبختی چیست؟ و خوشبخت کیست؟ ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
>
سپیده سخن
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد [۱]
خوشبختی، شادکامی و کامیابی، آرزوی دیرینه تمامی انسانها بوده است. همه ما فقر، محرومیت، درد، اندوه و مصیبت را پدیده های تلخ در زندگی می دانیم و با تلاش بیشتر خود، در پی رفاه و راحتی بوده و به دنبال روزی هستیم که هر آنچه را دوست داریم، تهیه نماییم و به جاهایی که علاقه مندیم به راحتی سفر کنیم، محفلی خوش، زندگی لبریز از موفقیت، صفا و صمیمیت فراهم نماییم و سالیان سال خوشبختی و سعادت را در آغوش خود بگیریم.
این آرزو در سالهای مختلف زندگی، جلوه های خاص خود را به همراه دارد. از این رو در دوران کودکی، شیرین ترین خواسته ما، بهره مندی از خوراکیهای لذیذ، لباسهای زیبا و بازیهای گوناگون است و ایام نوجوانی با جلب اعتماد دیگران، مطرح ساختن خود و کسب محبوبیت و معروفیت همراه است. اما آرزوی دوران جوانی که حضور جدی ما در جامعه است با آراستن قیافه، تنظیم رنگ لباس و به دست آوردن موفقیتهای شهرت آور میسر خواهد شد.
و سرانجام افتخار و تفاخر آرمان شیرین دوران میانسالی و ثروت اندوزی و سرمایه طلبی مادی در جلوه های دارایی، فرزند، موقعیت و مقام، اوج سعادت در ایام کهنسالی است؛ حقیقتی که قرآن مجید با ژرف نگری والای خود بدان اشاره کرده است که: ((اعلموا انما الحیوه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد)). [۲] بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است.
((خوشبختی)) و دیدگاه های گوناگون
دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد درباره زندگی، خوشبختی و عوامل سعادت و بهروزی، به گونه ای است که پاره ای ازآنها تعجبآفرین، برخی حیرت افزا وتعدادی موجب خنده و یا استهزا خواهد بود.از این رو انبوه بی شماری از انسانهای حقیقت جو که به دنبال زلال واقعیت وناب مفاهیم و معارف هستند، سرگردان و حیران گشته و گاه سرخورده و اندوهگین می شوند. به طور مثال؛ ((شکسپیر))، تمام جهان را صحنه نمایش می داند و تمامی مردان و زنان را تنها بازیکنان پرده های مختلف که نقش خوشبختی یا بدبختی ایجاد می کنند. او هستی را دارای ورودی و خروجیهای خاص خود می داند و انسانها را صاحبان نقشهای فراوان می بیند. [۳] و یا ((کارل سندبرگ))، زندگی را مانند پیاز می داند که انسانها، پوستهای آن را یکی یکی می کنند و گاهی نیز گریه می کنند. [۴] در کنار این دو، ((آلفرد تنیس)) می گوید: ((من که هستم؟ یک طفل که در تاریکی می گرید؟ یک طفل که برای روشنی می گرید؟ آن هم با هیچ زبانی، غیر از گریستن!)) [۵] اما ((فردریک پرلز)) نگاه افراد به خوشبختی، یا ادای خوشبختی و یا واقعیت هستی را با سه گروه جامعه بیان می کند و به صورتی زیبا می نویسد:
دیوانه می گوید: ((من آبراهام لینکن هستم))، عصبی می گوید:
((کاش من آبراهام لینکن بودم)) و آدم سالم می گوید: ((من منم و تو تویی)). [۶] آویزان کردن خرمهره را به خود، فرزندان و یا وسیله نقلیه، پاشیدن آب پشت سر مسافر و یا نشستن کبوتر، پشت پنجره اتاق را زمینه ساز سعادت و خوشبختی می دانند اما رد شدن زیر نردبان، گره کردن انگشتان هنگام خطبه عقد، شکسته شدن آینه عروس و یا یکی از لوازم جهیزیه هنگام چیدن آنها، خواندن کلاغ بر روی بام و عطسه کردن شخصی وقت شروع کار را سبب تلخکامی، سیاه بختی و ظلمت زندگی می شمرند! و گاهی بدانجا می رسند که با فال بد، سوء ظن و یا تلقین بدی و بدبختی، کانون پرمهر و محبت زندگی و همسر دلسوز و کوشای خود را از دست داده و با یأس، نومیدی و اندوه کشنده، روزهای پرنشاط و زیبای خود را تلخ و اندوهبار می کنند. و در پایان با نگاهی واژگون به آفرینش و هستی و گمانی بد نسبت به آفریدگار جهان، زندگی خود را خاتمه می دهند!!
پرسش های حقیقت آفرین درباره خوشبختی
بسیاری از افراد هوشمند، دانا و زیرک بویژه انسانهای تحصیل کرده و جوانان فرزانه بدون اعتنا به سخنان سست افراد و یا رفتار نادرست جاهلان و خرافه پرستان، پرسشهایی مطرح می کنند که نشان از کمال خواهی و حقیقت جویی آنان دارد. سوال می کنند که به راستی؛ خوشبخت کیست؟ خوشبختی واقعی چیست؟
عوامل و اسباب سعادتمندی ما در امروز و فردای زندگی کدامند؟
نشانه های بهروزی و خوشبختی در ما و خانواده ما چیست؟
بهترین سعادتها و نیک بختیها چیست؟ و آیا سعادت جاودان و همیشگی به دست می آید؟ خوشبختی دنیا و آخرت چطور؟ در کنار این نظرات، دیدگاههای دیگری وجود دارد که ((خوشبختی و بدبختی)) تمامی انسانها را به دست آنان ندانسته، بلکه امری جبری و سرنوشتی قطعی می داند؛ آینده ای روشن و یا شوم که از ((پیش از تولد)) رقم خورده، ((پیشانی نوشت)) افراد شده، در ((کنار قنداق)) آنان گذاشته شده و ((قسمت)) حتمی آنان خواهد بود. اینان در لحظه های سخت و طاقت فرسای زندگی زمزمه ای اینچنین سر می دهند که:
گلیم بخت هر آنکس که بافتند سیاه
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
و بدین گونه از اعماق قلب خود معتقدند سرنوشت هر کس که خوشبختی، رفاه و شادمانی است، هیچ کس توان تغییر آن را ندارد و آینده افرادی که بدبختی، فقر، درد و ماتم است، هر گونه تلاش، تدبیر و تدبری، نقشی در دگرگونی آن نخواهد داشت زیرا قسمت است و قسمت، دست دیگری است نه ما! دیدگاههای خرافی و خندهآور برخی دیگر از افراد در این زمان که قرن اتم و عصر فضا و رایانه نام دارد به گونه ای غیر منطقی و نادرست است که راه هیچ گونه توجیه و تفسیری را باز نگذاشته است. رفتاری که اکنون در اقوام و ملل مختلف در شرق و غرب به چشم می خورد و دوری انسانها را از سرچشمه معارف الهی بیشتر از پیشتر می نمایاند. اینان نعل اسب را سبب خوشبختی، [۷] روز سیزده را مایه بدبختی و بلا، پریدن از روی آتش در آخرین چهارشنبه سال [۸] را زمینه ساز سعادت سال آینده، و آواز خواندن مرغ را سبب نکبت و بدبختی می دانند. خوشبخت کیست؟ خوشبختی چیست؟
ساقی بیا که از مدد بخت کارساز
کامی که خواستم ز خدا شد میسرم
شاها اگر به عرش رسانم سریر فضل
مملوک این جنابم و مسکین این درم [۹]
نخست از مفهوم بخت آگاه می شویم تا بدانیم آیا ماهیت این واژه، موهبتی است که به یکباره به آدمی داده می شود یا حقیقتی است که انسان، خود باید با تدبیر و تلاش خویش آن را مهیا نماید و به آن دست یابد. اندیشمندان و خردورزان، بخت را به معنای طالع، شانس و سرنوشت می دانند [۱۰] و همانند سیمرغ و غول، شیئی به دور از حقیقت دانسته که در افسانه ها و خرافات به عنوان هدیه ای ارزشمند و کیمیاگون دانسته شده است؛ موهبتی که به برخی داده می شود و آنان را به آسمانهای شادی و خوشی پرواز می دهد و سالیان سال به دور از هر گونه درد و اندوه، روزگاری خوش را می گذرانند!! با نگاهی به حقیقت ((بخت)) و مفهوم نهفته در آن، در می یابیم که این واژه همانند شانس، طالع، سرنوشت و یا تقدیر، به دور از افکار، اندیشه، گفتار و رفتار ما نیست. آنجا که با ژرف نگری و تحقیق به کاری مشغول شدیم و همراه با تلاشی روزافزون بدان پرداختیم، بی شک موفقیت، شانس و خوشبختی نصیب ما خواهد شد و هرگاه شتابزده، بدون بررسی و یا با تنبلی، بی حالی و سستی به دنبال هدفی بودیم، شکست، محرومیت، یأس و نومیدی به ما روی خواهد کرد. که آن را اقبال بد، سرنوشت شوم و یا بدبختی می نامند!! آنان که با دانش و بینش خود، حقیقت هستی و راز آفرینش را دریافته اند به خوبی می دانند با تخیلات، رویاهای شیرین، افکار کودکانه و یا تصورات موهوم نمی توان به زندگانی زیبا و شایسته رسید و هرگاه سخن از سعادت و نیکبختی به میان آمد، از آمدن اسب سفید، رفتن به سوی دختر شاه پریان، ترتیب هفت شب و هفت روز جشن در تمامی دنیا و رسیدن به سالیان سال، شادی و خوشبختی سخن گفت تا بدین سان به سعادت جاودان دست یافت! بلکه ((خوشبخت)) کسی است که نخست ارزش والای خود را بداند و از موقعیت بسیار بلند و رفیع خویش در آفرینش آگاه باشد.
خود را برده نام و نان نسازد و هیچ گاه چون کودکان خردسال، شخصیت خویش را در زیباییهای زودگذر و جلوه های ناپایدار دنیا نبیند. سرمایه پرارزش عمر را در تجارتی جاودان به کار گیرد و افزون بر ظاهر زندگی، به واقعیت آنکه رشد، تکامل، پویایی و وارستگی است همت گمارد. به دور از احساسات و هیجانات خود و دیگران، هر از گاهی نگاهی نو به گذشته، حال و آینده خود نماید و نقش خود را در برابر خویشتن، خانواده، جامعه و خداوند بررسی نماید، آنجا که سرافراز و موفق بود، شکر کامیابی خود را تلاش بیشتر قرار دهد و هرگاه ناکام بود، تمامی تدبیر، تصمیم و تلاش خود را در انجام مسوولیت خویش به کار بندد.
به راستی این شخص، ((خوشبخت)) نیست؟ و آیا خوشبختی واقعیتی به دور از به کارگیری داده های خداوند در مسیر اصلی آن خواهد بود؟ با هم از پرسش شخصی در باره خوشبختی از امیرمومنان علی(ع) و پاسخ آن حضرت آگاه می شویم تا صحیفه دیگری از معرفت و بینش در کتاب اندیشه خود بیفزاییم. امام در پاسخ آن شخص فرمود:
((خوشبختی در این نیست که مال تو فراوان و فرزندانت زیاد شوند. خوشبختی آن است که علم ات افزون گردد و حلم ات زیاد شود؛ و با پرستش پروردگار مباهات کنی، و اگر نیکی کردی، شکر خداوند به جا آوری و اگر بدی کردی استغفار نمایی. دنیا فقط برای دو کس خوب است: کسی که گناهانی کرده و می خواهد با توبه، جبران کند و کسی که با سرعت به کارهای نیک مشغول است)) [۱۱] .
در سخنی دیگر حضرت، سعادت و شقاوت جبری و بدون اختیار انسانها را مردود دانسته و نیکبختی و بدبختی آنان را در گرو اعمالشان دانسته که تا پایان عمر، قابل بازگشت و یا جبران خواهد بود.
از این رو می فرماید:
((حقیقت سعادت و خوشبختی آن است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانه ای پایان پذیرد و حقیقت و شقاوت و بدبختی آن است که آخرین مرحله عمر آدمی با عمل شقاوتمندانه ای خاتمه یابد.)) [۱۲] آنجا که امام علی(ع) ویژگیهای انسان خوشبخت را بیان می کند، با بینش و بصیرتی فراتر از امروز و فردا می فرماید: ((سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد، [۱۳] طاعات و عبادات خود را خالص ساخته، تنها برای خدا انجام دهد، [۱۴] از عذاب آخرت ترسان گشته، به معصیت و نافرمانی رو نکند، با امید به ثواب الهی، نیکوکار گردد و برای رسیدن به بهشت خداوندی، تمامی توان خود را به کار گیرد. [۱۵] با نگاهی به اعمال گذشته خویش، یکایک آنها را محاسبه نماید.)) [۱۶] آری:
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری [۱۷]
خوشا به حال کسی که.. .
آرزوها و آرمانهای افراد هر منطقه و یا گروههای مختلف با هر سلیقه، شغل، موقعیت، دارایی و یا دانش در واژه هایی که گاه و بیگاه بر زبان جاری می کنند، نمایان می شود و در لابه لای هر یک ((خوشبختی)) و یا ((بدبختی)) در نگاه آنان به خوبی نمایان می گردد. از این رو پس از دیدن صحنه ای یا شنیدن ماجرایی با شتابی فراوان، عباراتی اینچنین بیان می کنند:
خوشا به حال.. .، ای کاش ما هم.. .، چقدر خوب بود اگر.. .، خدا را شکر که ما…، ما که نتوانستیم.. .، خوشبختی یعنی این.. .، و در پی این کلمات و اظهار معیارهای سعادت و نیکبختی، با اظهار تأسف، اندوه و حسرتی بی پایان از ناکامی خویش و یا شادی و شادمانی از دور ماندن از پرتگاههای گوناگون، به سلامت و شادکامی خود افتخار می کنند. و این شیوه ای دیرین در تمامی جوامع بوده است، همان گونه که در زمان حضرت موسی(ع) چون نگاه ساده لوحان و خوش باوران به قارون افتاد آرزوی چنان دارایی و ثروتی را نمودند و از تهیدست بودن خویش، آهی سوزان از اعماق وجود کشیدند. [۱۸] پاره ای از گفته های گرانسنگ معصومان علیهم السلام هنگام سخن با مردم، بدین مهم پرداخته و با واژه ای چون ((طوبی)) به این معیارها و ارزشها اشاره نموده است تا تمامی حقیقت جویان و دین باوران با خوشیها و ناخوشیهای ظاهری دیگران، قضاوتی شتابزده نکرده و بنیان سلامت و سعادت واقعی را به دست آورند تا از آن به بعد بنا بر چنین الگوها و شاخصهایی، خود را محک زنند. بعضی از این سخنان را بازگو می کنیم:
خوشا به حال کسی که به دانش خود عمل کند، زیادی مال خود را انفاق نماید و زیادی سخنان خویش را که از حد لازم و ضروری است نزد خود نگه دارد. [۱۹] خوشا به حال آن کس که اشتغال به عیب خود، او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد. خوشا به حال کسی که ملازم خانه خود گردد، توشه خویش را بخورد، به اطاعت پروردگارش مشغول باشد و بر خطاهای خود بگرید، او به خویشتن مشغول و انسانها از دستش راحت باشند. [۲۰] خوشا به حال کسی که قلبی سلیم دارد:
از کسی که هدایتش می کند اطاعت و از آنکه او را به پستی می کشاند دوری جوید. به راه امن و درست با بینایی کسی که بینایش سازد، برسد، به اطاعت آن کس که به هدایت دعوتش کند، گردن نهد و به سرای هدایت، پیش از آنکه درهایش بسته شود و اسبابش قطع گردد، مبادرت ورزد، در توبه را بگشاید و گناه را از بین ببرد. اگر چنین کند، بر جاذبه سعادت و حق، قرار گرفته و به راه راست هدایت شده است. [۲۱] خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای روز حساب عمل کند، به مقدار کفایت قناعت نماید و از خدا راضی باشد. [۲۲] خوشا به حال کسی که در نزد خود کوچک است (گرچه در نظر مردم بزرگ و عزیز باشد)، کسب و کار او پاک و حلال، باطن او
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 