پاورپوینت کامل قصه های شما – قسمت ۲۹ ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قصه های شما – قسمت ۲۹ ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه های شما – قسمت ۲۹ ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه های شما – قسمت ۲۹ ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
>
این شماره:
فصل پاییز بود – دیدار – مسافرین بهشت – سرنوشت
آرزو شاهسون، شهرکرد
قبله
اسماعیل شاهسون، شهرکرد
بهترین عیدی – بهترین تابستان – نگین طلایی
هاجر عرب، شهرکرد
پول های روغنی – راه باریک – پول گمشده – قلب کوچک
طیبه عرب، شهرکرد
جشن تولد – چشمه سرخ – دختر نوجوان
بتول عرب، شهرکرد
جغد دانا – سرگذشت دختری
فرشته عرب، شهرکرد
همراهان صمیمی!
خدیجه محبی از تهران، زینب سقایی از کاشان، صغری تقوی و مجید بهلولی از قم، زهرا حویزی از دزفول، مریم زاهدی نسب از خوزستان و مرضیه عرب، الهام عرب، زهرا عرب، سمیه عرب، صفیه شاهسون از شهرکرد.
داستان های خوب شما به دستمان رسید. خسته نباشید. آرزو می کنیم چون گذشته قوی و پرتوان باشید و آثار قویتری خلق کنید.
فصل پاییز بود – دیدار – مسافرین بهشت – سرنوشت؛ آرزو شاهسون، شهرکرد
دوست عزیز در داستان اولتان ما با دو خواهر کوچک روبه رو می شویم که بر خلاف شخصیت کودکانه شان به کارهای بزرگی دست می زنند و تصمیم می گیرند یک روز به قصد گردش به تنهایی از خانه خارج شوند، شما چنان به جزئیات شب قبل و شام خوردن و خوابیدن آنها اشاره می کنید که خواننده می انگارد قرار است همان وقت اتفاق مهمی بیفتد، در حالی که در ادامه متوجه می شود، خواندن آن مطالب ضرورتی نداشته است.
می توانستید داستان را درست از جایی شروع کنید که آنها با اضطراب و نگرانی از خانه بیرون آمده اند و در حرفهایشان به نکات ضروری شب گذشته و نصیحتهای مادرشان نگاهی داشته باشید.
نویسنده باید آنقدر به عناصر و طرح داستانش مسلط باشد که بتواند با آگاهی تمام، حوادث و ماجراها را با دقت و توجه کافی در اثرش بگنجاند و با اضافه کردن کوچکترین حرکت و گفتگو، گامی بلند در جهت خواست اثر ادبیش بردارد. در واقع درست گفته اند که نویسندگان، معماران حوادث اند. داستان نویس تازه کار باید با صبوری تمام نگاه کند، یاد بگیرد، فکر کند، بخواند و سپس ساختمان و روابط، فضا و شخصیتهای داستانش را بسازد؛ به اصلاح و تغییرات مثبت اثرش همت گمارد و صبورانه در پی نقد و بررسی آثار خود باشد.
((نادر ابراهیمی)) سخن زیبایی در این باره می گوید: ((هیچ انسانی شتاب زده کم تحملی، تا این لحظه نویسنده نشده است.)) مهارت در نوشتن محصول بسیار خواندن، بسیار اندیشیدن و بسیار سفر رفتن و… است. نویسنده باید برای این کارها به موازات هم برنامه ریزی کند.
در داستان ((دیدار)) نیز خواسته اید با عجله داستان دیگری بنگارید. ((سحر)) به دلایل غیر معقولی از پدر و مادرش جدا مانده و نزد مادر بزرگش زندگی می کند. تمام وقایع زندگی سحر سرسری و بدون هیچ توضیح و توصیفی سپری می شود. مخاطب داستان حق دارد بداند که شخصیت کیست و چرا چنین اتفاقی برای او افتاده و وی چطور می تواند از پس آن اتفاق ناگوار برآید. شما باید بتوانید به درستی احساس و آرزوهای ((سحر)) را نشان دهید ح علاقه قلبی او را آشکار کنید. همان طور که پیشتر گفتیم خوب دیدن و تفکر در باره آنچه دیده اید، خود فن مهمی است که باید در آن به مهارت برسید تا بتوانید با تکیه بر آنها واقعیات را به درستی لمس کنید و سپس با قدرت خیال خود روی کاغذ بیاورید، طوری که با عظمت و ظرافت بیانتان خواننده را بهت زده کنید.
((مسافرین بهشت)) نیز تا حد زیادی غیر واقعی و نامعقول است.
دختر شهیدی به نام کوثر بر اثر تصادف رانندگی می میرد و پشت سرش خواهر و برادر و مادر و دختر همسایه ای که با او در ارتباط است و مادرش همگی بر اثر تصادف و یا سانحه ای جان خود را از دست می دهند و به بهشت می روند! فکر نمی کنید اگر آنها زنده می ماندند و می توانستند در همین دنیا ارتباط معقولی با هم داشته باشند، بهتر بود؟
شهادت پدر کوثر، مهره اصلی کار است و بقیه داستان باید حول همین محور بچرخد نه اینکه بخواهیم این امر را بهانه ای قرار داده و بقیه را هم فدا کنیم، آن هم بدون دلیل و فقط بر اساس خواست خودمان. مرگ شخصیت باید آخرین راه حل نویسنده باشد نه اولین راه او.
در داستان ((سرنوشت)) هم باید مشکلات شخصیت را بارز می کردید و او را در تنگنا قرار می دادید و عکس العمل وی را در قبال اعمال پیش بینی نشده بیان می کردید. چطور ممکن است میترا با وجود ناراحتی قلبی و آخرین روزهای بارداریش به زیارت امام رضا(ع) برود و آنجا عوض اینکه شفایش را بگیرد مسآله دیگری برای وی ایجاد شود و دوباره قضیه با مرگ او خاتمه پیدا کند! بعد از این با دقت بیشتری داستان بنویسید. منتظر آثار خوب شما هستیم.
قبله
اسماعیل شاهسون، شهرکرد
برادر گرامی! متن نامه تان به دستمان رسید. شما در این اثر به مسجدالحرام و مسجدالاقصی اشاره کرده و به مسآله تغییر قبله و هجرت اشاره کرده اید. خوب است که بتوانید به چنین مواردی شکل داستانی بدهید و آن را از حالت قطعه و یا گزارش خارج کنید.
از آن جایی که داستان صمیمانه تر از بقیه اشکال ادبی است و خواننده را مجذوب خود می کند، لذا سعی کنید به آثارتان نثر داستانی بدهید و شخصیتها را وارد آن بکنید و سپس بقیه داستان را بر اساس اعمال این آدمها پی ریزی کنید. موفق باشید.
بهترین عیدی – بهترین تابستان – نگین طلایی
هاجر عرب، شهرکرد
خواهر خوش ذوق ما، همان طور که خودتان در انتهای اثرتان نوشته اید ((ماجرای این عیدی، بهترین خاطره ای بود که داشتم و آن را در دفتر خاطراتم نوشتم)). ما هم می گوییم که اثر شما فقط یک خاطره است و بس. اصلا معلوم نیست آن شخص ناشناس کیست که به خانه راوی داستان می آید و پدر او چطور می تواند آن همه هدیه برای فرزندانش خریداری کند؟
سعی کنید پس از این نیز، با دیدی نمایشی و نه روایتی، به قضیه نگاه کنید تا اثر شما از شکل خاطره خارج شود. در واقع میزان نمایشی بودن یک اثر، بستگی به عمق دید نویسنده دارد. حوادث پیش پا افتاده ای که تا آخر داستان بی ارزش باقی می مانند و منشآ هیچ اتفاقی نمی شوند، خواننده را سر شوق نمیآورند و بر عکس او را از ادامه بقیه داستان باز می دارند.
فرق اساسی نویسنده و خواننده این است که نویسنده دیدی نمایشی دارد اما خواننده صرفا معانی عادی حوادث را درمی یابد. در حالی که نویسنده باید بعد نمایشی چیزهای عادی را نیز ببیند و آنها را روی کاغذ بیاورد. در کل این طور می توانیم اذعان کنیم که زندگی، مرگ، عشق، تنفر و امید، عناصر داستانی نمایشی هستند ولی محبت، احساسات سطحی، کینه و.. . رفتارهای جنبی آدمها هستند و گرچه تا اندازه ای گیرایی دارند اما فاقد محتوایی ماندگار و شور لازم داستانهای نمایشی برای خواننده هستند.
((بهترین تابستان)) نیز چون داستان قبلی فاقد عناصر نمایشی داستان است. در این داستان، شما حکایات و روایتهای قدیمی را اصل قرار داده و بر اساس آن اثری خلق کرده اید. اما غافل از اینکه پرداختن چنین متنهایی احتیاج به مطالعه اطلاعات فراوانی دارد. به طور مسلم تمامی این ماجراها واقعیت ندارد و پرداخته ذهن مردم است. هنگام نوشتن چنین متنهای قدیمی معمولا نویسندگان توانا، همیشه آن قضیه را به نوعی با زمان حال مرتبط می کنند و از آن به نتیجه ای امروزی و حرفی نو اشاره می نمایند. خوب بود شما نیز با تحقیق در مورد اصل فلسفه ((کاچی)) نذری آن را به شکلی به زندگی دختر و مادربزرگش ربط می دادید تا پختن ((کاچی)) بیشتر توجیه شود، سپس در این میان با نمایش دادن وقایعی که در آن خانه می گذرد به یک نتیجه مثبت و سازنده می رسیدید و معلوم می کردید که منظور شما از نوشتن این داستان چه بوده است.
داستان ((نگین طلایی)) هم با توجه به اینکه داستان کودکان است، زیباست و نشانه ذوق شما در این زمینه است. توصیه می کنیم در صورت علاقه مندی به این رده سنی، فقط برای کودکان بنویسید. پیروز و پرتوان باشید.
پول ها
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 