پاورپوینت کامل امام، کودکان، نگاهی دوباره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام، کودکان، نگاهی دوباره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام، کودکان، نگاهی دوباره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام، کودکان، نگاهی دوباره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
سخن از بزرگ مردی است که دنیایی را مبتلای عشق خود کرد و دل جماعتی را از عظمت نگاه و کردارش به لرزه درآورد. سخن از دریای بیکرانی است که موجهای شورآفرینش، احساسی روحانی را مهمان دلها می کرد و تبسم بهاریش دل را مسافر دیار دوست می کرد. سخن از باغبانی است که طراوت را به باغ آورد و باران عطوفت را نثار گلها کرد. آن پیر مهربانی که به حضور خزان و پژمردگی گلها راضی نشد و غنچه ها را امیدهای آینده بهار خواند. گفتار و کردار حضرت امام خمینی همچون سیره اهل بیت(ع) مانند ستاره ای فروزان است که اهل بصیرت با تمسک به آن راه خود را می یابند. و ما در آینه اندیشه او به کودکان می نگریم.
کودکان این غنچه هایی که با دست ما رشد می کنند و پرورش می یابند، سعادت و شقاوت آنها بسته به آموزشی است که ما اعمال می کنیم.
در این نوشتار به تماشای گلهای بهشت و هدیه های زیبای الهی، از منظر آن پیر فرزانه می نشینیم و باغبانی گلها را از او می آموزیم. همان گونه که درس زندگی را از ((اهل بیت آفتاب(ع))) آموختیم.
کودکی، دنیایی پررمز و راز است. باید با این دنیای اسرارآمیز آشنا شد و دانست که چگونه می شود غنچه ها را پرورش داد. این مهم را با مروری بر معارف و ارشادات دینی و از چشم انداز اندیشه امام خمینی می نگریم. باشد که نفس قدسی آن ابرمرد تاریخ، یاری و همراهیمان نماید.
دنیای کودکی:
دنیای کودک اسرارآمیز است. پر از تخیلات زیبا و رویاهای کودکانه؛ او در عالم زیبای خود، تا آسمانها سفر می کند. در میان ستارگان قصری بلورین برای خود می سازد و یا از اعماق دریاها بهترین مرواریدها را پیدا می کند و برای آنها که دوستشان دارد می آورد.
کودک، دلی بی کینه دارد و قلبی عطوف. چون آینه شفاف است و چون چشمه زلال. و این ما و محیط هستیم که یا دل او را شفاف تر و چشمه وجودش را زلالتر می نماییم و یا باعث کدورت و آلودگی آن می شویم. این بسته به همتی است که در تربیت آنان به کار می بریم.
وجود آماده کودکان چون زمینی مستعد است برای اینکه گلهای فضیلت و اخلاق شایسته در آن بروید یا خارها و علف هرزه رذیلت.
حضرت امام خمینی کودکان را لایق رسیدن به مقام انسانی می دانند و تربیت را مهمترین عامل دستیابی به سعادت می شمارند و اعتقاد دارند اگر تربیت صحیح نباشد، کودکان، بیراهه می روند و راه حیوانیت را می پیمایند: ((این بچه ها لایق هستند که یک انسان شوند… و قابل این هستند که یک شیطان بشوند… تربیت است که این طفل را یا به راه انسانیت وا می دارد یا به راه حیوانیت. ))[۱]
تربیت:
تعریفها و برداشتهای گوناگونی در این زمینه شده است، که در این مقام به بررسی هر یک از آنها می پردازیم. حضرت امام در تعریفهایی که از تربیت دارند، با الهام از وحی و ولایت بهترین و اساسی ترین آنها را تربیت قرآنی و پرورش انسان می دانند. تربیتی که مبتنی بر برنامه های کامل و همه جانبه اسلامی و با هدف پرورش انسان باشد. از این رو می فرمایند: ((تربیت باید قرآنی باشد))؛ یعنی:
((هدایت و اداره جریان ارتقایی و تکاملی بشر و ایجاد هیأتی تازه در فرد به منظور فراهم آوردن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه انسان)) در سایه مذهب. و این نگرش کامل تر و دقیقتر از بینشی است که برخی روانشناسان و حتی جامعه شناسان در باره این موضوع دارند. روانشناسان تربیت را مراقبت دایمی از حیات در حال رشد و ایجاد تغییر در فرد به منظور یافتن قدرت درک مسایل و ایجاد زمینه جهت استقلال فکری می دانند. و جامعه شناسان تربیت را پرورش عضوی مفید برای جامعه می دانند. با جمع بندی این دو نظریه که تربیت هم عضوی مفید برای جامعه می سازد و هم از حیات دایمی در حال رشد یعنی زندگانی انسان مراقبت می کند و قدرت درک آدمی را بالا می برد، به تعریف استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری، توجه می کنیم که می فرمایند: ((تربیت عبارت است از به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی که در شیء هست.))[۲]
اگر توجه کنیم، می بینیم تربیت هم استعدادهای درونی مادی را به فعلیت می رساند و هم قدرت و استعداد روحانی انسان را به تکاپو و تکامل وا می دارد، چون معتقدیم فطرت اولیه انسانها پاک است و این محیط و اوضاع و افراد هستند که فطرت را آلوده یا کامل می سازند. آن گاه درمی یابیم تعریف حضرت امام از تربیت، بینشی کامل و دقیق و همه جانبه است، چون هم تربیت مادی را در نظر دارند و هم تربیت روحانی را، و اصل را بر روحانی بودن تربیت قرار می دهند: ((اسلام انسان را تربیت می کند، به همه ابعادی که انسان دارد.))[۳] یکی از هدفهای تربیت توجه دادن و آگاه کردن انسان است. تأثیر این آگاهی در مثبت و منفی بودن عواملی است که در شکل گیری شخصیت و تربیت یافتن فرد نقش دارند.
عوامل موثر در تربیت کودک:
الف) وراثت
از مهمترین عاملها وراثت است. ازاین رو است که حضرت امام بر مراقبتهای ویژه قبل از تولد کودک و حتی از زمانی که زوجین تصمیم به ازدواج می گیرند، تأکید فراوانی کرده اند. زن و مردی که همشأن باشند و تفاهم اخلاقی داشته باشند، می توانند در محیطی بهتر و آماده تر به پرورش انسان بپردازند.
حضرت امام، اسلام را دین انسان پرور می دانند و از دستورهای این دین آسمانی در باره وظایف والدین قبل از ازدواج و اینکه مکتب انسان ساز اسلام در باره انتخاب همسر و اخلاق همسران و خانواده آنها دارای دستور و برنامه است، سخن به میان می آورند و از زن و مرد به عنوان مبدأ پیدایش یک انسان یاد می کنند. همه اینها مبین این امر مهم است که شالوده شخصیت کودک قبل از تشکیل نطفه بنا می شود و در مراحل بعدی به تکامل می رسد.
از این رو است که مال حلال یا حرام در دخل و خرج زندگانی و چگونگی افکار و اعتقادات، فقط برای ثواب یا عذاب فردی مطرح نمی شود، بلکه تأثیر مستقیمی در شکل گیری و رشد شخصیت کودک دارد.
حساسیت و اهتمام حضرت امام را به این امر، در جریان خواستگاری و ازدواج آن بزرگوار می توان یافت. ایشان با دقت تمام و گزینشی صحیح، نه بر پایه احساسات و عواطف زودگذر و نه بر اساس تعصبات قومی و فامیلی، بلکه با ذهنیتی عقلانی و منطقی همسر خویش را برمی گزینند.[۴] در اینجا اشاره ای به بیانات گوهربار آن پیر فرزانه می کنیم:
((شما ملاحظه کنید در عالم یک همچو مکتبی پیدا می کنید که برای درست کردن یک انسان از قبل از اینکه پدر و مادرش ازدواج بکنند، فعالیت کند، دستور بدهد؟ تمام مکاتبی که در عالم هست، به این آدمی که حالا دارد راه می رود او به رشد رسیده، با آنها کار دارد. اسلام قبل از اینکه ازدواج بشود بین دو نفر، به او می گوید: چه جور آدمی انتخاب کن؛ به او می گوید: چه جور شوهری انتخاب کن چه جورش را آنجا می گوید. چرا؟ برای اینکه این شوهر و زن مبدأ یک فرد است یا فردها. اسلام می خواهد این فرد را که به جامعه می خواهد تحویل بدهد، صالح تحویل بدهد. قبل از اینکه اینها ازدواج کنند، زن چه جور باید باشد، شوهر چه جور باید باشد، اخلاقش چه باشد، اعمالش چه باشد، او اخلاقش چه باشد، اعمالش، در چه خانواده ای تربیت شده باشد.))[۵]
امام در جای دیگر مستقیما به اصل وراثت توجه دارند و می فرمایند:
((اگر پدر و مادر یکی از طرفشان مثلا اخلاقش فاسد باشد، اعمالش اعمال غیر انسانی باشد، این بچه هایی که پیدا می شود، به واسطه وراثتی که هست، در کار اینها همه براو تأثیر دارند.))[۶]
ب) خانواده و مادر
منش و روش اطرافیان به خصوص والدین، حال و هوای محیط و ارزشها و ضد ارزشهایی که کودک در اطراف خود می بیند، مانند برگه هایی از کتاب زندگانی است که او با آن آشنا می شود و از آن الگو می پذیرد، تا مانند آن را انجام دهد. به تعبیری اولین مدرسه و محل تربیت کودک دامن مادر و آغوش پدر است. ذهن کودک از تمام گفته ها و رفتارهای والدین و اطرافیان تصویر برمی دارد و دیده ها و شنیده های دوران کودکی برنامه زندگانی فردای او خواهد بود. گاهی طفل از دیدن یک کار درست یا نادرست، یا از شنیدن یک سخن روا یا ناروا متأثر می گردد و در روانش ریشه می دواند و آن را تا پایان عمر فراموش نمی کند و نتایج خوب و بد آن در تمام طول زندگی به گونه های مختلف آشکار می شود و گاهی آن رفتار و کردار مسیر زندگی کودک را عوض می کند. لذا حضرت امام خطاب به پدران و مادران و مربیان می فرمایند:
((شماها در تحصیل کوشش کنید که برای فضایل اخلاقی، فضایل اعمالی مجهز شوید. شما برای آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسه ای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشود. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامان شما به فضیلت برسند.))[۷]
حضور شخصی و معنوی مادر در خانواده، از عوامل تأثیرگذار در تربیت است. حضرت امام دامان مادران را مدرسه ای می دانند که باید در آن جوانان بزرگ تربیت شوند. و بر حضور شخصی زن در خانه برای اعمال تربیت صحیح تأکید دارند. و با همه اهتمامی که به قضیه دارند، مخالف حضور اجتماعی مادران نیستند، اما اصرار دارند فرزندان در دامان مادران خود تربیت شوند. اثرگذاری برخوردها و رفتارهای مادر، در انتقال فرهنگی صحیح و شایسته به کودک شایان توجه است:
((آن قدری که بچه از مادر چیز می شنود، از پدر نمی شنود. آن قدری که اخلاق مادر در بچه کوچک نورس تأثیر دارد و به او منتقل می شود، از دیگران عملی نیست. مادرها مبدأ خیرات هستند.))[۸]
و در بخشی دیگر می فرمایند:
((در دامن مادر، بچه ها بهتر تربیت می شوند، تا در پیش استادان. علاقه ای که بچه به مادر دارد، به هیچ کس ندارد و آن چیزی که در بچگی از مادر می شنود، در قلبش نقش می بندد و تا آخر همراهش است. مادرها باید توجه به این معنا کنند که بچه ها را خوب تربیت کنند؛ پاک تربیت کنند. دامنهایشان یک مدرسه علمی و ایمانی باشد.))[۹]
در خاطره ای خانم فاطمه طباطبایی بیان می کند:
((حضرت امام به تربیت کودکان خیلی اهمیت می دادند. گاهی ما به شوخی می گفتیم: چرا زن باید همیشه در خانه بماند؟ می گفتند: خانه را دست کم نگیرید. تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده است.)) و خانم عاطفه اشراقی، نوه حضرت امام، بیان می کند: ((من در کودکی پدر خود را از دست داده ام و خاطره زیادی از ایشان در ذهن ندارم، اما امام همیشه به مادرم توصیه می کردند که بهترین عبادت برای مادر نگهداری از فرزندان و تربیت آنان است. چنان که مادرم در اوایل انقلاب خواسته بودند که در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی به دلیل کوچک بودن بچه ها امام از ایشان خواستند که به تربیت فرزندان بپردازند.))
گامهای تربیت عملی:
از روزهای آغازین زندگی و از بدو تولد تربیت آغاز می شود و اولین گامها در این مسیر برداشته می شود.
۱) برداشتن کام نوزاد
درست از زمانی که بچه شروع به تغذیه می کند، مستحب است کام او با تربت امام حسین(ع) یا یکی از ائمه معصوم برداشته شود. این به معنای آن است که القای تولی و وجود روحیه معنوی، همراه با غذای کودک صورت پذیرد. این اولین گام تربیت است.
۲) گفتن اذان و اقامه
برخلاف پنداشت برخی از افراد، کودک از همان ابتدا متوجه اوضاع و احوال است و از صداها تأثیر می پذیرد. چه خوب است اولین آوایی که می شنود، آهنگ ملکوت باشد و کلامی گوش او را بنوازد که خط مشی سعادتش را ترسیم کند. از این رو است که در رهنمودهای دینی بر گفتن اذان و اقامه در گوش کودک تأکید بسیار شده است.
کودکی که شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و امامت امامان را می شنود و با آهنگ وحی آشنا است، کمتر در معرض آلودگیها و انحرافات قرار می گیرد. او از روحی لطیف تر و دلی آرامتر در برابر فرامین الهی برخوردار است.
از امام صادق(ع) نقل شد که پیامبر فرمود: ((من ولد له مولود فلیوذن فی اذنه الیمنی باذان الصلوه ولیقم فی اذنه الیسری فانها عصمه من الشیطان الرجیم و الافراع له[۱۰]؛ کسی که دارای فرزندی شد، باید در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپش اقامه بگوید. اذان و اقامه مانعی در برابر شیطان است.)) در رساله عملیه امام خمینی نیز به این امر مهم اشاره شده است. آنجا که در مسأله ۹۱۶ می فرمایند:
((مستحب است در روز اولی که بچه به دنیا می آید، یا پیش از آنکه بند نافش بیفتد، در گوش راست او اذان، و در گوش چپش اقامه بگویند.))
۳) نام نیک
از گامهای تربیت و از جمله حقوقی که فرزند بر پدر و مادر دارد، انتخاب نام بامعنا، زیبا و نیک است. نام در همه مراحل زندگی همراه انسان است و شخصیت خانوادگی او را نشان می دهد. خجسته است نام کودک از اسامی شخصیتهای نمونه و مفاهیم عمیق و پرمعنا انتخاب شود. اگر نام شخصیتهای مذهبی و الگوهای موفق را بر کودک بنهند، خاطرات موفقیتها، رشادتها و درسهای عملی زندگی آنها همواره در خاطر فرد تداعی می شود و کودک به احترام نامی که دارد، مورد تکریم قرار می گیرد. یکی از یاران حضرت امام نقل می کند: ((در زمستان سال ۶۳ خداوند فرزند دختری به اینجانب عطا فرمود. چند روز بعد از تولد، مادرش او را به بیت معظم له آورد و.. . (امام) با تبسم و نشاط کم سابقه اذن دخول دادند، قبل از آنکه سخنی بگویم، فرمودند:
بچه خودتان است؟ عرض کردم: بله! بلافاصله دو دستشان را به علامت تحویل کودک جلو آوردند و همزمان پرسیدند: دختر است یا پسر؟ عرض کردم: دختر است. او را در آغوش گرفتند و صورت به صورت او گذاشتند و پیشانی او را بوسیدند و در این حال فرمودند: دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است! و در مورد اسمش فرمودند: فاطمه خیلی خوب است. فاطمه خیلی خوب است. فاطمه خیلی خوب است.)) بار دیگر که یار امام، صاحب فرزند پسر می شود، امام در مورد نام او می فرماید: ((از علی بهتر چی؟ علی باشد.))[۱۱] رفتار و کردار حضرت امام، آدمی را به یاد سیره اهل بیت می اندازد. شیوه برخورد آن بزرگوار در ابعاد مختلف زندگانی پرتوی از نور درخشان آن اختران تابناک است.
سکونی می گوید: ((دخلت علی ابی عبدالله و انا مغموم مکروب. فقال لی: یا سکونی! ما غمک؟ فقلت ولدت لی ابنه. فقال یا سکونی علی الارض ثقلها و علی الله رزقها، تعیش فی غیر اجلک و تأکل من غیر رزقک فسری و الله عنی فقال: ما سمیتها؟ قلت فاطمه. قال: آه آه آه ثم وضع یده علی جبهته الی ان قال: اما اذا سمیتها فاطمه فلا تسبها و لا تلعنها و لا تضربها[۱۲]؛ در حالی که غمگین و محزون بودم، به خدمت امام صادق(ع) رسیدم. امام از من پرسید: ای سکونی! چرا اندوهگینی؟ عرض کردم: صاحب دختری شده ام.
امام فرمود: ای سکونی! سنگینی اش بر زمین است و روزیش بر خدا؛ عمرش از تو جدا و روزی که می خورد، غیر از روزی تو است.
[سکونی گوید]: به خدا سوگند حزن و اندوه از من رخت بر بست.
سپس امام فرمود: او را چه نامیده ای؟ عرض کردم: فاطمه.
حضرت فرمود: آه، آه، آه. آن گاه دست خود را بر پیشانی نهاد. سپس فرمود: حال که او را فاطمه نامیدی، هرگز دشنامش مده و نفرینش مکن و او را مزن.)) نکته ای که در موارد فوق مورد نظر است و باید به آن توجه داشت، این است که فرزند موهبت گرانقدر الهی است و نباید پسر یا دختر بودن او در اعمال تربیت صحیح و توجه و محبت والدین تأثیر بگذارد. مهم چگونگی تربیتی است که انجام می گیرد. هر چه روان شناسی کودک را بهتر بدانیم، سریعتر و آسانتر به اهداف تربیت دست خواهیم یافت.
مراحل رشد
بنا به تقسیم بندی که در روایتی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) آمده است، مراحل رشد به سه دوران تقسیم می شود: هفت سال اول، دوران سیادت، هفت سال دوم، دوران آموزش و هفت سال سوم، دوره وزارت.[۱۳] در دوران سیادت کودک باید تدابیری اندیشید که با دوره های بعدی متفاوت است و آن گونه که از نام آن پیدا است، مرحله آقایی و سیادت کودک است. این زمان بهترین و مناسبترین وقت اثرگذاری در عقل و اندیشه و روح انسان است.
از نظر مذهبی نیز بذر هویت دینی و معنوی انسان در کودکی کاشته می شود، اما القای مفاهیم اخلاقی و مذهبی و فرهنگی با توجه به حساسیت این دوران نباید با شیوه های مستقیم و خشک آموزشی صورت پذیرد، بلکه باید در قالبی شیرین و با محتوایی کودکانه انجام گیرد. این موقعیت زمانی نیست که کودک را وادار به انجام اصول تربیتی کنند، بلکه باید با شیوه غیر مستقیم و جذاب وضعی را ایجاد کرد تا عملا از آموزشها تصویربرداری کند.
در سیره عملی حضرت امام این نکته به وضوح دیده می شود. همسر بزرگوار ایشان بیان می کنند: ((روحیه امام و حرکتها و صحبتهایشان بر بچه ها بسیار اثر می گذاشت؛ به خصوص دیانت ایشان بسیار موثر بود. بچه های من خیلی متدینند و من از این بابت شاکر به درگاه خدایم و می دانم که همه اینها اثر وجود آقا است.
برخورد و رفتار و دیانت و تقوای ایشان بر من نیز اثر داشته است، اما از نظر اخلاقی بر بچه هایم بیشتر اثر گذاشته اند.. ..[۱۴])) خانم صدیقه مصطفوی، فرزند امام می گوید: ((من از نه سالگی ایشان را تشخیص دادم. یادم است از بچگی خیلی کم خواب بودم. چندین بار وسط شب بیدار می شدم و مکرر نماز شب آقا را می دیدم. خیلی از شبها مهتاب بود و من در مهتاب اشک چشم آقا را می دیدم و این برای من خیلی عجیب بود.[۱۵])) فرزند دیگر امام، خانم فریده مصطفوی در باره عدم سختگیری امام در وظایف شرعی قبل از سن تکلیف می گوید:
((تا مکلف نبودیم، هیچ تکلیفی بر ما بار نمی کردند.[۱۶])) سختگیریهای قبل از بلوغ باعث خواهد شد در کودک نسبت به مسایل تربیتی دلزدگی و گاه تنفر ایجاد شود. البته این بدان معنا نیست که هیچ تلاشی در آگاهی دادن به فرزند نشود، زیرا در موارد مختلفی که از زندگی ایشان بیان می شود، حتی در سخنرانیهای آن بزرگوار، به تربیت قبل از بلوغ و تمرین در عبادات تأکید شده است:
((بچه ها از هفت سالگی نماز بخوانند. بچه ها را وادار به نماز کن، تا وقتی نه ساله شدند، عادت کرده باشند.[۱۷])) کودک باید در هفت سال اول زندگی از آزادی کامل و منطقی برخوردار باشد. او را باید از دور مراقبت نمود. این دوره از زمان موقعیتی نیست که والدین از او توقع رفتار بزرگ منشانه داشته باشند، بلکه دورانی است که نه تنها باید او بچگی کند، بلکه گاه لازم است بزرگترها نیز خود را تا حد کودکی تنزل دهند و با بیان و رفتار کودکانه با او برخورد کنند.
البته باید در نظر داشت آزادی که به کودک داده می شود، کاملا منطقی و بر پایه اصول باشد و از او شخصیتی لوس و جمع گریز و متوقع ساخته نشود. ۲بازی، ویژگی دوره کودکی۲ یکی از خصوصیاتی که در دوره سیادت کودکی بیشتر به چشم می خورد و از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بازی کودک است. به دوران قبل از دبستان، دوره بازی گفته اند و روانشناسان عقیده دارند: بازی تفکر کودک است. او در این موقعیت، کاری جز بازی ندارد و این امر موجب می شود پرنشاط و پرانرژی شود و فکر و استعداد او شکوفا شود. کودک، در بازی به آرزوهایش دست می یابد. قدرت استدلال پیدا می کند و نیروی تحلیلش تقویت می گردد. بزرگترها نباید بازی کودکان را بی اهمیت بشمارند و آن را تحقیر کنند، بلکه خود آنها نیز باید در بازی کودکان مشارکت داشته باشند. بازی با فرزندان فرصتی است که والدین در خلال آن میزان هوش و استعداد کودک را می سنجند.
برادر حضرت امام، مرحوم آیت الله پسندیده گفته است: ((امام در تمام امور حتی در بازیهای کودکانه و امور تفریحی و ورزشی از تمام همسالانش برتر و از همه جلوتر بودند.[۱۸])) و مرحوم حاج سیداحمد خمینی فرزند برومند آن بزرگوار نقل کرده است: [))امام] در پرش طول و ارتفاع، خود در کودکی تمرین داشتند و دو دست و یک پای ایشان در اثر همین ورزشها شکسته بود. بیش از ده جای سر ایشان و چند جای پیشانی ایشان نیز شکستگی داشت.[۱۹])) یکی از نزدیکان حضرت امام نقل می کند که آن فرزانه روزگار در زمان کودکی فرزندانشان با تمام کارهای مهمی که داشتند، یک ساعت با آنها بازی می کردند و در برنامه ریزی امور خود به این امر توجه و عنایت داشتند. و حتی از همان زمان کودکی به هنگام تفر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 