پاورپوینت کامل زیر سقف خوبی ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیر سقف خوبی ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیر سقف خوبی ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زیر سقف خوبی ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

>

صدای خانمی از توی رادیو می آید:

((… مراسم عقد را در محضر امام (رحمت الله علیه) وقت گرفتیم. وقتی خطبه عقد خوانده شد، حضرت امام با لحن خاص و با تحکم فرمودند: با هم خوب باشید.

این جمله در تمام لحظات زندگی با ما بود و هرگز از هم دلگیر نمی شدیم. اگر اختلاف سلیقه ای بود و مسأله ای پیش می آمد، سریع مطرح می شد: ((با هم خوب باشید.))… این یادآوری مهم و این کلام حضرت امام در زندگی ما موثر بود و احساس می کنم از افتخارات زندگی من است که اول زندگی را با کلام امام شروع کردیم. ..)) باد پاییزی می وزد. ابرهای پراکنده، کند اما مداوم حرکت می کنند و سایه روشن های بدیع و زیبایی به وجود می آورند. خورشید مرتبا پنهان و پیدا می شود. فکر می کنی دوباره داری متولد می شوی. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجی. نفس عمیق می کشی. فکر می کنی هوای تازه وارد ریه ات می کنی، هوای پاک و تازه آزادی.

وقتی گفته ای ((مهرم حلال و جانم آزاد))، تصور کرده ای از دوزخی به نام زندگی مشترک به بهشتی به نام زندگی در تجرد قدم می گذاری. تصور کرده ای دوران تجرد دوباره، بسیار شیرینت خواهد بود. شیرین و لذتبخش. و گفته بودی ((مهرم حلال و جانم آزاد)). همین و تمام. پیوند می گسلد. به همین سادگی.

برگشتنی، که نیم نگاهی هم به پشت سر نداشته ای. ابر سراسر آسمان را پوشانیده است. اثری از افق، مشهود نیست. چنین به نظر می رسد آسمان با رقت فراوان به زمین چشم دوخته است. بعد باران ریزی شروع می کند به آمدن. هوا رو به سردی می رود. دیگر کمترین نسیمی هم نمی وزد. ((سلامت، بی علیک می ماند)).

به خانه برگشته ای. خبر جدایی را مسرت بخش رسانده ای. پدر و مادرت از تو سرد استقبال کرده اند، برخلاف تصورت.

حس می کنی آدمها، همه آدمها، حتی خواهران و برادرانت نامهربانانه نگاهت می کنند. خصمانه نیست اما در آن نگاهها تلالوی مهر و همدلی هویدا نیست.

فکر می کنی همه به گونه ای تو را زیر نظر دارند که پنداری گربه دزدی هستی و آمده ای تا گوشت سفره آنها را بربایی! روزهای در تجرد می آیند و می روند. برخلاف تصورت چنان عرصه بر تو تنگ شده که حالت ماهی به خاک افتاده ای را یافته ای.

توی خودت فرو رفته ای. تمام رنجهای زندگی را بر گرده ات حس می کنی. روزها و روزها کوشیده ای جلوی بغضت را بگیری.

تلخی تنهایی همچون غده ای سرطانی بیخ گلویت پنجه می کشد. تنهایی شوم طلسمی است. منتظر بوده ای تا کسی از راه برسد و این طلسم را بشکند. اما، افسوس. تجرد دوباره تو پایدار است. بی هیچ امیدی.

بی هیچ امید و آینده ای روز را به شب می رسانی. زندگی کسل و مرارت بار. رادیو را روشن می کنی. صدای خانمی از رادیو می آید، متین و آرام: ((… مراسم عقد را در محضر امام (رحمت الله علیه) وقت گرفتیم. وقتی خطبه عقد خوانده شد حضرت امام با لحن خاص و با تحکم فرمودند: با هم خوب باشید. این جمله در تمام لحظات زندگی با ما بود و هرگز از هم دلگیر نمی شدیم. اگر اختلاف سلیقه ای بود و مسأله ای پیش می آمد سریع مطرح می شد: ((با هم خوب باشید.))… این یادآوری مهم و این کلام حضرت امام در زندگی ما موثر بود و احساس می کنم از افتخارات زندگی من است که اول زندگی را با کلام امام شروع کردیم. ..)) ناگهان تکان می خوری. چیزی در درونت به خروش می آید. طنین دار، آن صدا در گوشت می پیچد. بارها و بارها:

((امام با تحکم فرمودند: با هم خوب باشید)).

((این جمله در تمام لحظات زندگی با ما بود)).

((هرگز از هم دلگیر نمی شدیم)).

((اگر اختل