پاورپوینت کامل مروری بر اقامتگاه های حضرت امام از آغاز تا پایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مروری بر اقامتگاه های حضرت امام از آغاز تا پایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مروری بر اقامتگاه های حضرت امام از آغاز تا پایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مروری بر اقامتگاه های حضرت امام از آغاز تا پایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
رواق منظر چشم من آشیانه توست
منشور منور
حضرت امام خمینی چون منشوری منور کثیری از فضایل و مکارم را در وجود خویش محقق ساخته بود. یکی از جنبه های جالب که در زندگی این بزرگمرد میدان حکمت و معرفت درخشندگی دارد، ساده زیستی، قناعت و اعراض از تشریفات و تجملات می باشد. امام که این شیوه را به نحو بارزی در زندگی خود پیاده کرده بود طی بیاناتی دیگران و خصوصا مسوولین را به چنین روشی فرا می خواند و می فرمود: ((ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست. اگر ارزش انسان به اینها بود باید انبیا یک همچنین کاری بکنند. انبیا سیره شان را دیده اند که چه جور بوده است. ارزش انسان به این نیست که یک هیاهو داشته باشد و رفت و آمد زیاد داشته باشد)).[۱] و در فرازی از یکی از سخنرانیهای خود خاطرنشان ساخته: ((صاحب جواهر… یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بود و به یک دالانی از قراری که نقل می کنند که در آن هوای گرم نجف یک نسیم، نسیم داغی می آمده و ایشان مشغول تحریر ((جواهر)) بوده اند)).[۲] و در بیان دیگری به زهد و تقوای علما اشاره کرده و اظهار داشته اند: ((در آن وقتی که آمدیم قم که در آنجا چه اشخاصی بودند، شخص اول قم در حیث زهد و تقوا.. . مرحوم آشیخ ابوالقاسم قمی، مرحوم آشیخ مهدی و عده دیگری و شخص نافذ آنجا و متقی، مرحوم آمیرزا محمد برقعی و مرحوم آمیرزا محمد ارباب، همه اینها را من منزلهایشان رفتم.. . در زندگی مشابه بودند.. . مرحوم آمیرزا محمد ارباب که من رفتم مکرر منزلشان یک منزلی داشت دو سه تا اتاق داشت خیلی ساده، بسیار ساده. مرحوم آشیخ مهدی همین طور.. . وقتی انسان در آن محیط واقع می شد که اینها را می دید، همین دیدن اینها برای انسان یک درسی بود.))[۳] همان گونه که از بیانات حضرت امام استفاده می شود آشنایی با منزل مشاهیر خود می تواند برای علاقه مندان به مکارم آموزنده باشد و از این جهت در این نوشته کوشش شده است در یک بررسی اجمالی خوانندگان با محل سکونت حضرت امام خمینی، از خمین تا جماران آشنا شوند.
باروی امن
در دوران حکومت قاجارها ایران در آتش ناامنی و ستم می سوخت. اشرار از این فرصت بدست آمده سوء استفاده می کردند و شهرهای این مرز و بوم را مورد تاخت و تاز وحشیانه خویش قرار می دادند. شهر کوچک خمین که در دامنه ارتفاعاتی به نام ((بوجه)) آرمیده است، به کام آشوب فرو رفته و کمر مردمانشان از ستم شاهزادگان و خوانین خم شده است. در این شرایط آشفته هر گونه روزنه امیدی به روی مردم بسته است.
در آن زمان تنها یک در بر روی مسلمانان این دیار باز بود و ملجأیی برای محرومان محسوب می گشت و دلها در یک خانه آرامش می یافت و آنجا مکانی جز منزل حاج سیدمصطفی موسوی پدر حضرت امام نبود. این منزل را محسن نامی که از متنفذین خمین بود و با تجاوزات افراد شرور نیز مخالفت داشت در تاریخ ۱۵ ربیع الثانی ۱۲۵۵ ق به فردی که تازه وارد شهر شده ولی محبوب مردم بود و خوی شرارت نداشت واگذار کرد. این شخص کسی جز جد بزرگوار حضرت امام نبود. عمارت مذکور در پس دروازه محله سادات شرق خمین واقع است که شامل اندرونی و بیرونی می شود، اتاقها و منضمات این مکان تغییر آنچنانی نکرده اند و در توسعه و تعریض خیابان بروج و باروی جهت شرقی بنا را از بین برده است. این بیت از طریق کوچه ای مارپیچ و باریک به بازار و مسجد جامع متصل می شود. پدر امام در خانه مزبور را بر روی بی پناهان و پابرهنگان باز گذاشته و برای دفع اشرار و دفاع از محرومان سلاح بر دوش گرفته و این مکان را به محل مبارزه با متجاوزان و جایگاه امن مظلومان تبدیل کرده بود.[۴] امام خمینی در بیستم جمادی الثانی سال ۱۳۲۰ ق همزمان با سالروز میلاد خجسته کوثر ولایت حضرت فاطمه زهرا(س) در این خانه دیده به جهان گشود و دوران کودکی و نوجوانی را در منزل مزبور سپری ساخت.
صحن این خانه خاموش و ساکت در زیر بارش باران و تابش آفتاب با دیوارهای کهن درد دل می کند، زیرا خاطرات خوش و ناگواری را در خود جای داده است. آجرهای کف حیاط هنوز باقی هستند ولی عبور از تاریخی نسبتا طولانی و قدمتی یکصد و هفتاد ساله از آنها رنگ و رویی باقی نگذاشته و سخت فرسایش یافته اند.
خانه های خشت و گلی اطراف به مرور ایام جای خود را به بناهای نوساز داده اند. تنها زادگاه امام است که با مختصر تعمیراتی به همان سبک سنتی قدیمی و معماری جالب که از هویت بومی و دینی حکایت دارد نظر هر فردی را به سوی خود جلب می کند. دیوارهایش زمزمه می کنند: آن مرد نستوه و سازش ناپذیر، ستیز با ظلم را در اینجا تجربه کرد و محروم نوازی و خوشخویی با مردمان را در این خانه از پدر به ارث برد و نخستین آثار آمیختگی تدین با سیاست را در منزل مورد اشاره، مشاهده کرد. اگرچه این خانه تنها هیجده بهار میزبان امام بود اما خاطراتی زیاد را در دل خود جای داده است. منزل امام در سازمان میراث فرهنگی به عنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسیده و به یک مرکز ایرانگردی و زیارتی تبدیل شده است.[۵] آقای ((آلمارو ماچوردوم))، مسلمان اهل اسپانیا که شدیدا تحت تأثیر زادگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامی قرار گرفته در جملاتی ساده اما از دل برخاسته، شرح سفر خود را به خمین نوشته است.
او در آغاز می گوید: وقتی روح الله موسوی به مرحله ای از پختگی فکری، درجات اول روحانیت و آگاهی کامل از ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی می رسد خود را به خمین منسوب می دارد و این نمادی است از باورهای دینی مردمی ساده، پویا، پراخلاص و مومن. وی در ادامه به شرح خانه ای که امام در آن متولد گردید پرداخته و افزوده است: من وقتی وارد اتاقی شدم که امام خمینی در آن متولد شده بودند لرزش شدیدی مرا فرا گرفت. یک دنیا خاطره به ذهنم سرازیر شد، خاطراتی که از ملاقاتم با رهبر روحانی ایران و فرزندش ناشی می شد و من اینک غرق در آن حادثه فراموش نشدنی بودم. به یاد آوردم وقتی در مقابلش قرار گرفتم نوری در ضمیرم درخشیدن گرفت، پیامهایی از عمق زوایای روحی برایم داشت که محتوای آموزشی خاصی داشتند.[۶]
حجره سلطان آباد
امام خمینی پس از شکوفایی در این بوستان معطر در سال ۱۲۹۹ش (۱۳۳۹ق) جهت ادامه تحصیل رهسپار سلطان آباد (اراک) گردید تا در حوزه علمیه این شهر دنباله تحصیلات را پی گیرد. حجره حضرت امام در مدرسه علمیه اراک که حدود یک سال در آن اقامت داشتند در ضلع شرقی ساختمان قرار دارد که قرار است به یادبود آن بزرگوار توسط سازمان میراث فرهنگی کاشی کاری شود.[۷]
در آشیانه فقاهت
در سال ۱۳۴۰ ه.ق که مرحوم آیت الله حائری حوزه علمیه اراک را به شهر مقدس قم انتقال داد، امام خمینی که تازه کتاب ((مطول)) را شروع کرده بود در سن ۳۰ سالگی به قم رفت و در مدسه دارالشفای این شهر مسکن گزید و در حوزه جدیدالتأسیس قم تحصیلات را با جدیت بیشتری دنبال نمود. با ورود آیت الله حائری به این دیار اهل بیت(علیهم السلام)، مدرسه دارالشفا بازسازی گردید و مدرسه فیضیه احیا شد. امام خمینی حدود هفت سال یعنی تا سن ۲۷ سالگی در حجره ای از مدرسه فیضیه اقامت داشت.[۸]
حجره شماره ۲۳ محل خلوت انس و سیر و سلوک عهد شباب بود و به همین دلیل در دوران تبعید امام مکان شریفی برای طلبه ها به شمار می آمد. پس از ارتحال جانگداز او این حجره به شکل سابق مرمت گردید و به عنوان یکی از مواریث امام نگهداری می شود.
البته پس از ازدواج، امام مدرسه فیضیه را به پایگاه علم و مبارزه تبدیل نمود و در سال ۱۳۱۵ ه.ش پس از رحلت آیت الله حائری محل تشکیل درس اخلاق امام خمینی بود که مأموران رضاخان آن را تعطیل کردند و پیرو این ممانعتها درس مزبور به صورت جلسات خصوصی در خانه تشکیل می گردید و بعد به مسجد سلماسی انتقال یافت.[۹]
امام خمینی در سن ۲۸ سالگی با دختر محترم آیت الله ثقفی (خانم خدیجه معروف به قدس ایران) ازدواج نمود و پس از تشکیل خانواده مدتی در تهران در خیابان ((آب سردار)) اقامت داشتند و سپس به قم عزیمت نمودند و وارد خانه ای شدند که همسر امام قبل از ازدواج در عالم رویا آن را دیده بود.[۱۰] این اولین خانه ای بود که آیت الله حاج سیداحمد زنجانی به امام معرفی کرد و آن بزرگوار به همراه خانواده شش ماه در آن سکونت داشت. گویا صاحب خانه می خواست منزلش تخلیه گردد یا آنکه به دلیل کرایه سنگین، امام ناچار به تخلیه آن گردید.
دومین خانه که ایشان در قم اجاره نمود در محله ای نزدیک عشق علی بود که به آنجا الوندیه می گفتند و گویا حالا خراب شده است. در ۲۱ رجب سال ۱۳۰۹ش در این خانه مرحوم شهید آیت الله سیدمصطفی خمینی متولد گردید.[۱۱] حضرت امام خمینی پس از چند بار جابجایی و زندگی در مکانهای اجاره ای، خانه ای در محله یخچال قاضی قم تهیه کردند.
این خانه که سیصد متر مساحت دارد با سبک قدیمی و از خشت ساخته شده و در دو سوی حیاطش بنایی (ضلع شمالی و غربی) دو طبقه دارد. ساختمان اول که در ورودی آن قرار دارد به عنوان بیرونی و ساختمان بعد از حیاط به عنوان اندرونی مورد استفاده قرار می گرفت. اتاقهای طرفین ساختمان بیرونی به همدیگر راه دارند و در و پنجره های آن هنوز یاد ایام گذشته را در اذهان تداعی می کنند و معماری بومی و سنتی خود را در شیشه های کوچک مربع و مستطیلی شکل حفظ کرده اند. این خانه در سالهای تبعید امام، به عنوان بیت حضرت امام محل مراجعات علاقه مندان بود و نخست آیت الله محمدصادق تهرانی امر وجوهات و رسیدگی به امور طلاب را در آن به نمایندگی از طرف امام انجام می داد که پس از تبعید وی، این خانه در اختیار آیت الله پسندیده برادر ارشد حضرت امام خمینی قرار گرفت. آن مرحوم نیز فعالیتهای مورد اشاره را در آن انجام می داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نیز این امر ادامه داشت و با ارتحال آن روح قدسی این خانه تبدیل به دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای گردید. بیمارستان فاطمیه که در مجاورت این بیت قرار داشت تخریب شده و خیابان معلم از کنارش گذشته است.
وضع ساده منزل حضرت امام در قم در طول زندگی، از قناعت ایشان حکایت دارد و معروف است که آجرهای پله حیاط سائیده شده بود، بنا می گوید تعدادی آجر تهیه شود تا آن آجرهای سائیده شده را عوض کنیم، امام می فرمایند: همان آجرهای کهنه را پشت و رو کنید و کار بگذارید![۱۲]
محبوب محبوس
در نیمه شب دوازدهم محرم سال ۱۳۸۳ق مطابق با پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در پی سخنرانی افشاگرانه امام علیه رژیم وابسته پهلوی و استعمار عوامل ساواک به همراه کماندوهای رژیم به سوی خانه امام حرکت کردند و از سر کوچه تا درب منزلشان که بیش از صد متر نبود تحت کنترل قرار داده و درب هر خانه سربازی گماردند و در اطراف منزل و باغ اناری که در پشت این منزل قرار داشت سنگر گرفتند و جمعی دزدانه وارد منزل شدند و امام را سوار ماشین فولکس واگن که دم درب خانه ایستاده بود نمودند و مستقیما به تهران در باشگاه افسران بردند. غروب آن روز ایشان را با اتومبیل جیپی که پنجره هایش با پارچه سیاه رنگی پوشیده شده بود از باشگاه افسران خارج ساخته و به پادگان قصر بردند و نوزده روز تمام یعنی تا چهارم تیر ماه را در زندان مذکور گذرانیدند.
سپس ایشان را از آنجا به پادگان عشرتآباد منتقل ساختند.[۱۳] سلولی که امام در آنجا زندانی بود، محلی کوچک به اندازه شش متر مربع به ابعاد دو متر در سه متر بود. رژیم شاه تحت فشارهای فراوان داخلی و اعتراضات شدید حوزه های علمیه عراق و ایران و مهاجرت علما به تهران نتوانست رهبر قیام را در این سلول نگه دارد و پس از دو ماه در دوازدهم مرداد ۱۳۴۲ش ایشان را به ((داوودیه)) که به تصور رژیم شاه جایی دورافتاده بود، منتقل کرد.
مردم مسلمان تهران به محض شنیدن خبر انتقال امام به این مکان، راهی داوودیه شدند و در ملاقات با ایشان از فجایع ۱۵ خرداد و سفاکیهای ستمگران سخن گفتند و امام از این بابت سخت متأثر گردیدند. نیمه های شب نیروهای امنیتی خطاب به رهبر نهضت گفتند: باید مکان دیگری برای اقامت بیابید.
بلافاصله آقای روغنی که از تاجران صاحب اعتبار تهران بود از حضرت امام درخواست نمود تا به منزل ایشان در قیطریه بیایند و امام پیشنهاد وی را پذیرفتند و به خانه وی رفته و چند روز بعد به منزل دیگری نقل مکان کردند و هشت ماه در آنجا اقامت داشتند.
این خانه روبه روی کوچه تهرانچی قرار داشت و مرحوم روغنی هم در آن زندگی می کرد. در این مکان تنها افراد خاصی اجازه داشتند با امام ملاقات کنند و مأموران امنیتی رژیم سخت مراقب ارتباط های امام بودند. خانه نخست در سالهای اخیر ویران شده و به جایش یک مجتمع مسکونی ساخته اند ولی بنای دوم باقی است.
رژیم برای فرو نشاندن نارضایتیهای عمومی و به دنبال آخرین تلگراف که از حوزه علمیه قم خطاب به حسنعلی منصور نخست وزیر وقت مخابره و انتشار یافت در شب سه شنبه هیجدهم فروردین ۱۳۴۳ش امام خمینی را آزاد نمود. پس از ده ماه ایشان وارد خانه خویش در شهر مقدس قم گردید و موجبات شادمانی علاقه مندان را فراهم ساخت.[۱۴] اما در شب سیزدهم آبان ۱۳۴۳ و یک هفته پس از اعتراض امام خمینی به تصویب لایحه کاپیتولاسیون، خانه ایشان را محاصره نموده و با وحشی گری خاصی معظم له را شبانه دستگیر کرده به تهران انتقال دادند و روز بعد که مطابق ۲۹ جمادی الثانی سال ۱۳۸۴ق بود ایشان را به ترکیه تبعید نمودند و به هتلی در بلوار پالاس طبقه چهارم اتاق شماره ۵۱۴ که از قبل مهیا شده بود بردند. این هتل در مرکز شهر آنکارا قرار داشت و چون خبرنگاران به آنجا آمدند بعدازظهر پنج شنبه ۱۴ آبان ۱۳۴۳ش امام خمینی را به ساختمان دیگری در خیابان آتاتورک به نام ساختمان ((فتوتم)) انتقال دادند. پس از تغییرات پیاپی محل اقامت امام، در ۲۱ آبان، مطابق ۷ رجب سال ۱۳۸۴ق ایشان را به شهر بورسا واقع در ۴۶۰ کیلومتری غرب آنکارا حوالی دریای مرمره منتقل کرده و در یکی از ساختمانهای جنوبی آن اسکان دادند و در سیزدهم دی همین سال، رژیم فرزند ارشد امام را نیز به ترکیه تبعید کرد و شهید حاج آقا مصطفی خمینی به نزد پدر بزرگوار خویش شتافت.
مدت اقامت امام در ترکیه یازده ماه به طول انجامید.[۱۵] در این مدت با وجود آنکه امام در شرایطی سخت به سر می برد کتاب تحریرالوسیله را به رشته تحریر در آورد.[۱۶]
کلبه کوچک
شاه با تصور اینکه اهل جمود و خمود در عراق می توانند در شخصیت حضرت امام تأثیر منفی بگذارند، در تاریخ ۱۳ مهر ۱۳۴۴ قائد بزرگ را همراه فرزند برومندشان از تبعیدگاه ترکیه به عراق منتقل ساخت.[۱۷] امام در بدو ورود به عراق، همراه فرزند ارشدش عازم شهر کاظمین شد. و در مسافرخانه جمالی این دیار مقدس اقامت گزید.
صاحب مسافرخانه چون رهبر نهضت ایران را شناخت در مقام تکریم برآمد و با اصرار زیاد، ایشان را به منزل شخصی خویش برد. در پانزدهم مهرماه امام و شهید سید مصطفی خمینی در حالی که انبوهی از روحانیان نجف و کاظمین آن دو را همراهی می نمودند به سوی سامرا حرکت کردند و در میان استقبال صمیمی علما و مردم این دیار ابرار، به مدرسه مرحوم شیرازی وارد شدند و عصر روز بعد به کربلا عزیمت نمودند و با شور و اشتیاق خاصی بارگاه مقدس امام حسین(ع) و سایر شهیدان کربلا را زیارت کردند.
حضرت امام پس از سکونت در نجف به مناسبتهای ویژه به این شهر می آمد و در مدت کوتاه اقامت خویش در خانه ای که به یک نفر کویتی تعلق داشت، اقامت می کرد. این خانه در انتهای بازار روبه روی حرم حضرت سیدالشهدا(ع) قرار داشت و فاصله اش تا حرم طولانی نبود.[۱۸] حاج شیخ نصرالله خلخالی که از دوستان آقا بود برای امام در نجف منزلی محقر تهیه نمود که برخی طلبه ها و مردم به سفارش وی، لوازمی چون فرش کهنه، گلیم مندرس، سه چهار دست رختخواب، وسایل چای برای پذیرایی از جمعیت، تدارک دیدند.
امام از کربلا که آمد وارد این منزل کوچک شد که چون آشپزخانه اش خیلی کوچک بود دیگ غذا را در حیاط می گذاشتند.
دو اتاق به مساحت هر کدام دوازده متر مربع در پایین و دو اتاق در بالا داشت که یکی قابل استفاده نبود؛ یکی از اتاقها برای امام مفروش گشت و خانه مجاور را جهت بیرونی اجاره کردند.[۱۹] این خانه محقر و فرسوده در یکی از کوچه های خیابان الرسول نجف قرار داشت و امام همچون صدها طلبه معمولی در آن اجاره نشین بود.[۲۰] اما این خانه کوچک کانون قیام بود و نقطه امید امت مسلمان بشمار می رفت و به همین دلیل دستگاه استکبار فشارهای زیادی را متوجه آن ساخت. در آغاز، رژیم عراق چون با ایران روابط خوبی نداشت اجازه داد رهبر کبیر انقلاب اسلامی تلاشهای سیاسی خود را ادامه دهد.[۲۱] حضرت آیت الله فاضل لنکرانی نقل می کند: وقتی وارد بیرونی منزل امام شدم دیدم خانه بسیار محقر و کوچکی است که شاید حیاطش مجموعا ۱۳ یا ۱۴ متر مساحت بیشتر نداشت، اتاقهایی در قسمت پایین داشت، اتاق بالا سالها بود که رنگ آمیزی نشده و یک حالت تقریبا ناراحت کننده ای در آن دیده می شد. امام راضی نمی شدند تعمیر شود و می گفتند: به همین سبک باشد و اگر به آن صورتی بدهیم با زندگی طلبگی ما مناسبت و موافقتی ندارد.[۲۲]
در بیرونی این منزل فرش قالی نبود و آن را با زیلوهایی که از ایران آورده بودند، فرش کردند، چون گاهی نماز جماعت برگزار می شد و جا تنگ بود و فرش نبود برخی از یاران امام به ایشان گفتند این گلیمها مناسب نمی باشند، امام فرمود، مگر منزل صدراعظم است و سرانجام اجازه نداد و حتی راضی نبود در آن پتو بیاندازند و آن را یک امتیازی تصور می کرد.[۲۳] در نجف رسم بود برای خنکی داخل خانه از کولرهای دستی استفاده می کردند تا از هوای زیرزمین استفاده شود و چون نجار آوردند تا مقدمات کار را فراهم سازد و جعبه ای برای پنکه درست کند امام با لحنی که شدت داشت خطاب به اطرافیان فرمود: شما همه دست به یکی کنید که مرا جهنمی نمایید!! همه ترسیده بودند. سرانجام با اصرار زیاد، امام قبول کرد که آن دو قطعه فیبر نصب گردد و پنکه در آن جای گیرد.[۲۴] ساختمان بیرونی این منزل خیلی فرسوده بود و آیت الله اشراقی پیشنهاد کرده بود که رنگآمیزی شود ولی امام فرموده بود:
از پول بیت المال نمی توانم بدهم. آقای اشراقی قبول کرده بود از پول خود بدهد و وقتی امام به کربلا مشرف می شود، فرصت را غنیمت شمرده اتاق بیرونی را درست کردند و در اطراف آن تشک گذاشتند. هنگامی که امام بازگشت و اتاق را دید ناراحت شده و به آقای رضوانی فرمود: من گفته بودم رنگ کنید ولی نه این طور. با آنکه کار زیادی نشده بود و فرش اتاق همان زیلو بود و در اطراف آن تشک انداخته و پارچه هایی ارزان هم برای روی آنها خریده بودند.[۲۵] خانه ای که امام در نجف اجاره کرده بود پله های خیلی بلند و تنگی داشت که رفتن به طبقات دوم و سوم و پشت بام از طریق آنها مشکل بود. پشت بام دری داشت که روزها آن را باز می کردند و شبها باید بسته می شد. امام بعد از صرف شام و مسواک کردن هر شب این پله ها را طی می کرد و شخصا این در را می بست. روزی یکی از افراد خانواده گفت: این کار شما نیست. امام فرمود:
نه برای من زحمتی ندارد و سخت نیست.[۲۶] دکتر صاحب حکیم می گوید: منزل امام در وسط کوچه ای تنگ و آسفالته قرار داشت که در میان آن جوی آب کوچکی روان بود و دو قسمت بیرونی و اندرونی داشت. من معاینه امام را به عنوان دندانپزشک در اندرونی انجام می دادم که از حیاطی بدون سایبان تشکیل شده و دیوارهایش با آجر زرد مربع شکل ساخته شده و در لابه لای آنها برای استحکام بیشتر گچ بکار رفته بود، همه پنجره ها مشرف به حیاط بودند.[۲۷] خبرنگار روزنامه لوموند چنین گزارش می دهد: اکنون ما در حضور آیت الله خمینی در اتاقی به مساحت دو متر در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 