پاورپوینت کامل امام و انقلاب؛ دگرگونی در وضع فرهنگی اجتماعی بانوان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام و انقلاب؛ دگرگونی در وضع فرهنگی اجتماعی بانوان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام و انقلاب؛ دگرگونی در وضع فرهنگی اجتماعی بانوان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام و انقلاب؛ دگرگونی در وضع فرهنگی اجتماعی بانوان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
دفتر اول:
مبارزه با بینش های منحرف
بررسی وضعیت بانوان از نقطه نظر فرهنگی اجتماعی در دو مقطع یکی در دوره های گذشته، پیش از ظهور دین نجاتبخش اسلام و پس از آن و نیز دوره های بعد که علی رغم احکام روشن و شریعت متعالی اسلامی، انحرافهایی رخ نمود، و دیگری تحولی که از همین نقطه نظر، حضرت امام خمینی و نهضت اصلاحی و حرکت انقلابی ایشان پدید آورد، موضوع عمده و قابل توجهی است که تاکنون بارها مورد توجه صاحب نظران و محافل علمی، فرهنگی قرار گرفته است. به انگیزه بررسی این موضوع در چارچوب اندیشه اصلاحی امام خمینی و نقشی که آن بزرگوار در زدودن دیدگاهها و ذهنیتهای انحرافی و سامان دادن جایگاه و حضور سازنده زن مسلمان در جامعه رقم زدند، پژوهشی که در پیش روی دارید با عنوان ((پاورپوینت کامل امام و انقلاب؛ دگرگونی در وضع فرهنگی اجتماعی بانوان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint)) تهیه گردید. گستردگی موضوع مناسب می نمود این مقاله در دو بخش اما هر دو در همین ویژه نامه، ارائه گردد، آنچه اینک می خوانید دفتر نخست است با عنوان ((مبارزه با بینشهای منحرف)). دفتر دوم با عنوان ((مرور بر دستاوردها و جایگاه زنان در جمهوری اسلامی ایران)) در صفحات بعد آمده است.
زن در جوامع اولیه انسانی منزلتی نداشت و با او، مانند بردگان رفتار می شد. زن از نظر آنان، حیوانی بود که می توانست روزانه ساعات زیادی به انجام کارهای دشوار بپردازد. زن همانند غلام و کنیز، خرید و فروش می شد. هنگام فوت شوهر، در ردیف دیگر اموال او به ارث گرفته می شد. در بعضی از مناطق، زن را خفه می کردند، و همراه شوهر در گور می گذاشتند، یا از او می خواستند که خود را بکشد تا در حیات آن جهان، به خدمت شوهر در آید.
مرد خانواده، حق داشت با زن و فرزند خود، هر طور که می خواهد رفتار کند؛ آنان را بفروشد یا کرایه دهد؛ حتی در دوره مادرسالاری نیز زن مطیع و فرمانبردار مرد بود.[۱] با گذشت زمان، گرچه آداب و رسوم تفاوت کرد، ولی منزلت زن به همان پستی باقی بود، حتی در کشورهای متمدنی مثل ایران قبل از اسلام، در دوره های مختلف، زن دارای قدر و مرتبه ای نبوده است. البته ناگفته نماند که در طول زمان، موارد استثنایی به ندرت به چشم می خورد. به طور مثال در بعضی کشورها، در دوره ای خاص، زنی نیز به حکومت رسیده است ولی در همان زمان، غالب زنان آن جامعه گرفتار همین وضع فلاکت بار بوده اند.
((ژوستن)) مورخ سده دوم میلادی می نویسد:
((به دنبال حکومت امپراطوری هخامنشی و تسلط اشکانیان، زنان وضع بهتری از گذشته نداشتند. با آغاز استیلای ساسانیان، زنان بازیچه لهو و لعب و محفل گرم کن بزرگان و گردانندگان حکومتی شدند و تعدد زوجات و تشکیل حرمسرا معمول گردید و حق مالکیت و حقوق اقتصادی به زنان داده نمی شد.))[۲] در امپراطوری ساسانی، زن بنا بر قوانین جاری، دارای شخصیت حقوقی نبود و به جای آنکه جزو اشخاص به حساب آید، در ردیف اشیاء قرار داشت.[۳] زن در جامعه عرب جاهلی نیز مانند دیگر جوامع، از منزلتی برخوردار نبود. در دوره ای حتی غالبا از بیم قحطی، ترس از آلودگی و یا اسیر شدن در جنگها، دختران خود را روز اول تولد، زنده به گور می کردند.[۴] زن، از هر گونه حقوق اجتماعی و فردی حتی از حق ارث، محروم بود.
مردان عرب، زن را در ردیف حیوانات و اشیاء قرار داده و آنان را جزئی از دارایی زندگی خود محسوب می کردند. نظام ازدواج بدون هیچ اساسی، دستخوش میل و اراده مردان بود و حد و مرزی برای تعداد همسران قایل نبودند. به خاطر شانه خالی کردن از پرداخت مهریه، زنان را اذیت می کردند و چنانچه زنی، خلافی انجام می داد، مهر او از بین می رفت.
ازدواج با مادر، در صورت طلاق، یا مرگ پدر، اشکالی نداشت. یکی از ازدواجهای مشهور ((نکاح شغار)) بود. در این نکاح، ولی دختر، او را به ازدواج کسی در می آورد و مهر او را نکاح زنی که تحت ولایت فرد مقابل بود، برای خود قرار می داد؛ به قسمی که هر یک از زنها، صداق دیگری بود مانند عوض کردن جنسی با جنسی دیگر.[۵]
اسلام آمد
اسلام که آخرین دین آسمانی است، مقام و موقعیت انسانی زن را به او برگردانید و زمینه رشد و تعالی او را فراهم کرد. قرآن زن و مرد را به طور یکسان مورد خطاب قرار داده، خود را چنین معرفی می کند:
((این کتابی است که هیچ شک و شبهه ای در آن نیست و هدایت است برای باتقوایان. ))[۶] باتقوایان، زنان و مردانی هستند که با گوش جان سپردن به قرآن و عمل به احکام آن، به رستگاری می رسند.
آیات شریفه زیر تصریح می کند که زن و مرد از نظر کرامت و حرمت یکسانند. ((و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مومن فاولئک یدخلون الجنه))؛[۷] هر کس، چه مرد و چه زن، از اعمال صالح انجام دهد و ایمان داشته باشد به بهشت داخل می شود.
((من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیوه طیبه))؛[۸] هر کس، چه زن و چه مرد، عمل صالح انجام دهد در حالی که ایمان داشته باشد، او را به حیات پاکیزه زنده گردانیم.
((انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی))؛[۹] من اجر هیچ یک از عمل کنندگان شما را، زن یا مرد، ضایع نمی کنم.
((ان المسلمین و المسلمات و المومنین و المومنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعد الله لهم مغفره و اجرا عظیما))؛[۱۰] بدرستی که مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان مومن، مردان و زنان مطیع و خاضع، مردان و زنان صادق، مردان و زنان صابر، مردان و زنان خاشع، مردان و زنان صدقه دهنده و زکات دهنده، مردان و زنان روزه گیر، مردان و زنان حافظ عفت و پاکدامنی و مردان و زنان زیاد یاد خدا کننده، خداوند برایشان آمرزش و اجر عظیم آماده کرده است. علامه طباطبایی ذیل آیه ۱۲۴ سوره نساء می نویسد:
خدا می فرماید ((زن و مرد)) و با این بیان، بر خلاف هندیان، مصریان، یهود، نصارا و عرب قدیم، حکم (جزای اخروی و نعمت بهشت) را شامل مرد و زن کرده و هیچ فرقی نگذاشته است. اهل ملل و نحل قدیم، هر دسته ای در باره زن عقیده ای داشتند. مردم هند و مصر و سایر بت پرستان خیال می کردند زن عمل ندارد و بر کارهای نیک زن هیچ گونه ثوابی مترتب نیست. از عقیده یهود و نصارا چنین برمی آید که کرامت و عزت را مخصوص مرد می دانستند و در باره زنان معتقد بودند که نزد خدا ذلیل و در خلقت، ناقص و از نظر اجر و ثواب خاسر و زیانکارند. اعراب هم در باره زنان از همین عقاید تجاوز نمی کردند. خدا با گفتن جمله ((من ذکر او انثی)) بین زن و مرد (از نظر جزا و عمل) مساوات برقرار کرده است.[۱۱] امام خمینی در این زمینه می فرماید:
زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقا می دهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد ((شیء بودن)) بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی می تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسوولیتهایی به عهده گیرد.[۱۲] اسلام نمی خواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست مردان باشد؛ اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد.[۱۳] اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.[۱۴] اسلام زنها را نجات داده است از آن چیزهایی که در ((جاهلیت)) بود. آن قدری که اسلام به زن خدمت کرده است – خدا می داند – به مرد خدمت نکرده است.[۱۵] و در پیامی به مناسبت روز زن فرمودند:
روز ولادت سر تا سر سعادت صدیقه طاهره که والاترین روز برای انتخاب روز زن است، به ملت شریف ایران، خصوصا زنان محترم تبریک و تهنیت عرض می کنم. این ولادت باسعادت در زمان و محیطی واقع شد که زن به عنوان یک انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافکندگی خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهلیت به شمار می رفت. در چنین محیط فاسد و وحشتزایی پیامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهلیت نجات بخشید و تاریخ اسلام گواه احترامات بی حد رسول اکرم به این مولود شریف است تا نشان دهد که زن، بزرگی ویژه در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست. پس این روز، روز حیات زن و روز پایه گذاری افتخار و نقش بزرگ او در جامعه است. اینجانب به زنان پرافتخار ایران مباهات می کنم که تحولی آنچنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال نقاشان خارجی و وابستگان بی شرافت آنان از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئه های شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهند پذیرفت.[۱۶] گرچه در طول تاریخ اسلام، زنان نقش مهمی در پیشرفت و تمدن اسلامی داشتند، ولی با توجه خانه نشینی باب علم پیامبر(ص) و فرزندان معصومش و حاکمیت کسانی که شناخت ناب و کاملی از اسلام نداشتند، دوباره افکار جاهلی و انحرافی در حوزه اسلامی نفوذ کرد.
بعضی از متشرعین سختگیریهای اضافی را بر زنان لازم دانستند و آنان را از فعالیتهای اجتماعی منع نمودند و به خانه نشینی مأمور ساختند و… و در مقابل این تفکر سخت و خشن، گروه دیگری همه قید و بندها را برداشتند و زن را به همان جاهلیت نخستین، شیء بودن و ملعبه دست مردان بودن، سوق دادند.
امام خمینی و یاران بزرگوار آن حضرت در دوران انقلاب و پس از انقلاب با این دو جریان مواجه بودند. شهید مطهری از سربازان گرانقدر امام در صحنه بیان و تبلیغ مرام انقلاب، دو کتاب در زمینه مسایل زنان نوشت: ((نظام حقوق زن در اسلام)) برای جوابگویی به شبهات و انحرافاتی که مخالفان فرهنگ انسانی اسلام در مورد زن مطرح می کردند؛ و کتاب ((مسأله حجاب)) برای بیان نظر صحیح و متین و معتدل اسلام در قبال نظریه افراطی سخت و خشن.
اولین برخورد با نظام
نظام شاهنشاهی به تقلید از غرب بنا داشت تساوی زن و مرد را اجرا کند و بدون در نظر گرفتن تفاوتهای طبیعی و فطری با گذراندن قانونهایی، با اهدافی استعماری زنها را به صحنه بکشاند و تساوی حقوق غربی را حاکم کند لذا در قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی آن زمان بر خلاف نفی صریح قانون اساسی آن وقت و بدون نظرخواهی از علمای اسلام به زنها اجازه انتخاب کردن و انتخاب شدن داد. امام این اقدام رژیم را نه اقدامی جهت احقاق حقوق زنان بلکه اقدامی جهت گستردن فرهنگ فساد و فحشا تشخیص داد. گرچه در آن زمان مطابق قانون اساسی بانوان حق شرکت در انتخابات نداشتند و این مطلب باید مورد تجدید نظر قرار می گرفت، ولی رژیم در پی احقاق حقوق انسانی زنان نبود زیرا اگر چنین مقصدی داشت باید در این زمینه و در تمام زمینه های دیگر با عالمان دلسوز و آگاه مشورت می کرد و به کمک آنان زمینه های لازم را فراهم م یآورد و از طریق صحیح و قانونی اقدام می کرد و با اصلاح قانون اساسی از مجاری صحیح به احقاق حقوق زنان می پرداخت، یعنی امری که رژیم اساسا مشروعیت پرداختن به آن را نداشت ولی رژیم که هیچ همسویی با اسلام نداشت، این اقدام را در راستای اهداف پلید خود سامان داده بود و امام از این جهت به شدت با آن مخالفت کرد. این مطلب از مطاوی سخنان امام در آن زمان، به خوبی مشهود است. امام در بیانات خود چنین فرمودند:
حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همه مراحل مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است.[۱۷] علما با استقلال مخالف نیستند. شما ببینید بیست و چند سال از این کشف حجاب مفتضح گذشته است. حساب کنید چه کرده اید، زنها را وارد کرده اید در ادارات، ببینید در هر اداره ای که وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلا محدود است، علما می گویند: توسعه ندهید، به استانها نفرستید، زن اگر وارد دستگاهی شد اوضاع را بهم می زند، می خواهید استقلالتان را زنها تأمین کنند. کسانی که شما از آنها تقلید می کنید دارند به آسمانها می پرند و شما…!؟[۱۸]
دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، بعضی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد. یعنی دخترهای هیجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد. یعنی با زور سرنیزه دخترهای عفیف جوان مسلمان را به مراکز فحشا ببرد.[۱۹] روحانیت ملاحظه می کند که دولت مذهب رسمی کشور را ملعبه خود قرار داده و در کنفرانسها اجازه می دهد که گفته شود قدمهایی برای تساوی حقوق زن و مرد برداشته شده در صورتی که هر کس به تساوی حقوق در ارث و طلاق و مثل اینها که جزء احکام ضروری اسلام است معتقد باشد و لغو نماید اسلام تکلیفش را تعیین کرده است.[۲۰] آقایان نمی دانند که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهتها بیش از هر کس نموده و احترام به حیثیت اجتماعی و اخلاقی آنها موجب شده است که از این نحو اختلاط مخالف با عفت و تقوای زن جلوگیری کند. نه آنکه خدای نخواسته آنان را مانند محجورین و محکومین قرار داده.[۲۱]
کرارا در نطقهای مبتذلشان تصریح به تساوی حقوق زن و مرد در تمام جهات سیاسی اجتماعی کرده اند که لازمه اش تغییر احکامی از قرآن مجید است… دخترها را به سپاه دانش دعوت یا تشویق می کنند و خودشان تصریح می کنند که باید قبلا به سربازی بروند و چون مواجهه با نفرت عمومی می شوند به انکار برمی خیزند و در مطبوعات تصریح می شود که تصویب نامه سربازی دخترها در دست تنظیم است با این وصف آن را انکار می کنند.[۲۲] از تساوی حقوق اظهار تنفر کنید و از دخالت زنها در اجتماعی که مستلزم مفاسد بیشمار است ابراز انزجار و دین خدا را یاری کنید.[۲۳] مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل می شود؟
مگر مردهاکه تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا زنهایتان ترقی؟ ما می گوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزی نیست. شما بعد تجربه کنید، ببینید بعد از ده سال، بیست سال، سی سال دیگر اینها را بفرستید به خیال خودتان ببینید اگر شما جز فساد چیز دیگری دیدید. ما با ترقی زنان مخالف نیستیم با این فحشا مخالفیم. با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها آزادند که زنها می خواهند آزاد باشند؟[۲۴]ببانات فوق تصریح دارد که اقدام رژیم نه اقدامی جهت احقاق حقوق انسانی زن، بلکه اقدامی جهت گستراندن فساد و فحشا بود و سردمداران رژیم دلشان برای اسلام، انسانیت، فضیلت و کرامت انسانی نسوخته بود بلکه آنان سرسپردگان فرهنگ غرب بودند و می خواستند آن فرهنگ حیوانی را بر این کشور حاکم سازند و اقدامات آنان در مورد زنان جز گسترش فساد، بی بند و باری، گسیختن شیرازه خانواده ها و… نتیجه نداد؛ به طوری که در سالهای آخر عمر رژیم پهلوی اکثریت قریب به اتفاق زنان ایرانی از این اصلاحات رژیم اظهار نارضایتی و ابراز تنفر کردند و به فرهنگ ناب اسلامی رو آوردند و به اجابت دعوت امام، خیزش عمومی صورت گرفت و بنیان شاهنشاهی را در هم ریخت.
مقابله با غرب گرایان
با توجه به اینکه یکی از محورهای مهم مخالفت امام با رژیم شاهنشاهی در سال ۴۱ و ۴۲ دخالت دادن زنان در انتخابات بود، رژیم ضد اسلامی و ایادی آن، با عوامفریبی مخالفت امام را مخالفت با شأن انسانی زن اعلام کرد. آنان مطرح کردند که اسلام زن را انسان پست، محجور و درجه دوم می داند و احکام اسلام متضمن خانه نشینی زن است. از دیگاه اسلام زنان حق حضور اجتماعی ندارند! با مردان از لحاظ انسانی یکسان نمی باشند به دلیل اینکه سهم ارث آنان، نصف ارث مردان است و یا شهادت دو زن مساوی شهادت یک مرد است و احکامی مانند ازدواج موقت، تعدد زوجات و… نشان از بی ارزش بودن و کالا بودن زن در نگاه اسلام دارد! و زنان برای یافتن شأن انسانی خود، اجازه حضور یافتن در اجتماع و سهیم شدن در فعالیتهای اجتماعی باید علیه قوانین اسلام قیام کنند و با رها ساختن خود از این قید و بندها، آزادی را به دست آورند!! امام و یاران متعهد او می باید اسلام ناب را به جامعه معرفی می کردند، حقوق انسانی زن را اثبات می نمودند، شبهه ها را جواب می دادند و احکام متین، معقول و منطقی اسلام را تشریح می کردند تا تبلیغات شیطانی رژیم از فرهنگ غرب خنثی گردد و ارباب حکومت از رسیدن به آمال شیطانی خود ناکام شوند. در چنین زمینه ای بود که یاران امام با هدایت آن بزرگوار وارد صحنه شدند و با کلام، قلم و عمل خود ثابت کردند که اسلام زن را محجور، انسان درجه دوم، پرده نشین و بریده از اجتماع، مختص به مردان برای کامجویی و… نمی داند.
شهید مطهری از بزرگترین مدافعان جبهه فرهنگی انقلاب برای جواب دادن به این شبهه ها وارد میدان شد و ماحصل دفاع آن بزرگوار در این میدان کتاب ((نظام حقوق زن در اسلام)) شد که ابتدا به صورت سلسله مقالاتی در مجله ((زن روز)) منتشر گردید. شهید مطهری در زمینه تدوین این کتاب می نویسد:
در سال ۴۵ تب تعویض قوانین مدنی (که منبعث از قوانین اسلام بود) در مورد حقوق خانوادگی، در سطح مجلات خصوصا مجلات زنانه، سخت بالا گرفت و نظر به اینکه بسیاری از پیشنهادهایی که می شد، بر ضد نصوص مسلم قرآن بود، طبعا ناراحتیهایی در میان مسلمانان ایران به وجود آورد. در این میان قاضی فقید ابراهیم مهدوی زنجانی، – عفی الله عنه – بیش از همه گرد و خاک می کرد و حرارت به خرج می داد. مشارالیه لایحه ای در چهل ماده به همین منظور تهیه کرد و در مجله فوق الذکر چاپ نمود (در متن مجله از خوانندگان خود در باره چهل ماده پیشنهادی نظر خواست.) مشارالیه ضمنا وعده داد طی یک سلسله مقالات در مجله فوق الذکر، به طور مستدل از چهل ماده پیشنهادی خود دفاع نماید.
بنده نامه ای به آن مجله نوشتم و آمادگی خود را برای دفاع از قوانین مدنی تا آن حد که با فقه اسلام منطبق است اعلام کردم و درخواست نمودم که مقالات اینجانب در صفحه مقابل مقالات آقای مهدوی چاپ شود تا هر دو منطق در معرض افکار عمومی قرار گیرد. ضمنا یادآوری کردم که اگر آن مجله با پیشنهاد من موافق است عین نامه مرا به علامت موافقت چاپ کند. مجله موافقت کرد و عین نامه در شماره ۸۷ مورخه ۴۵/۸/۷ آن مجله چاپ شد و اولین مقاله در شماره ۸۸ درج گردید.
.. . با اینکه این قضیه (چاپ مقالات من در مقابل مقالات آقای مهدوی) شش هفته بیشتر طول نکشید که ایشان با سکته قلبی درگذشت و برای همیشه از پاسخگویی راحت شد، در آن شش هفته این سلسله مقالات جای خود را باز کرد. علاقه مندان هم از من و هم از مجله تقاضا کردند که این سلسله مقالات مستقلا ادامه یابد. با این تقاضاها موافقت شد و تا ۳۳ مقاله ادامه یافت)).[۲۵] شهید مطهری در این مقالات با مطرح کردن مباحث تعدد زوجات، ازدواج موقت، استقلال اجتماعی زن، مبانی طبیعی و حقوق خانوادگی، تفاوتهای زن و مرد، مهر و نفقه و ارث و حق طلاق به تبیین دقیق نظر اسلام در این زمینه پرداخت و برتری فرهنگ اسلام را بر فرهنگ غربی مطلوب رژیم و هواداران غرب زده اش به اثبات رساند.
تبیین اسلام ناب
دفاع در میدان فوق به تنهایی کافی نبود. متأسفانه در زمینه معرفی اسلام و بیان احکام آن در مورد زنان نیز باید اقدامی درخور صورت می گرفت. افکاری به نام اسلام تبلیغ می شد که طرفدار پرده نشینی زنان بود. آنان را از حضور در اجتماع و شرکت در فعالیتهایی اجتماعی محروم می کرد. آنان را ناقص العقل و ضعیف می دانست و همین افکار زمینه حضور و بهانه گروه اول بود. شهید مطهری برای دفع برداشتهای ناصحیح، خشک و خشن این گروه نیز وارد میدان شد.
در ابتدا کتاب ((مسأله حجاب)) را نوشت و در این کتاب ثابت کرد که اسلام طرفدار ((پرده نشینی)) و ((محبوسیت)) زنان نیست بلکه طرفدار ((پوشش))، ((عدم اختلاط)) و ((حفظ حریم عفاف)) است.[۲۶] زن می تواند با رعایت پوشش و حریم عفاف و بدون اختلاط، در فعالیتهای اجتماعی حضور پیدا کند و نقش ایفا نماید. ایشان در مقدمه کتاب می نویسد:
هدف نویسنده از طرح بحث و نشر ((مسأله حجاب)) این است که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده، این مسأله و سایر مسایل مربوط به زن وسیله ای شده است در دست یک عده افراد ناپاک و مزدورصفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه بیندازند. بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمایی نمی شود، این تبلیغات آثار شوم خود را می بخشد… تا آنجا که این بنده اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است.[۲۷] کتاب ((مسأله حجاب)) شهید مطهری از طرف طرفداران نظریه خشک و سختگیرانه مورد انکارهای شدید قرار گرفت. یکی از طرفداران نظریه افراطی بعد از مطالعه این کتاب بر آن حاشیه هایی زده است که به نمونه هایی از آن و جوابهای استاد توجه می دهیم. او می نویسد:
اسلام همان طوری که مولف در فصل توصیه های اخلاقی اعتراف کرده است، طرفدار ستر (پوشش) تنها نیست بلکه لااقل در حد یک توصیه اخلاقی دستور پرده نشینی هم داده است و مولف در طرح بحث در اینجا چنین ایهام فرموده که اسلام فقط طرفدار ستر است و بس. استاد در جواب ایشان می نویسد:
آنچه در بحث توصیه های اخلاقی آمده و (آنچه) ما از مجموع ادله استنباط کرده ایم، حریم و عدم اختلاط است نه پرده نشینی ((و بینهما بون بعید)). (بین این دو فاصله بسیار است.)[۲۸] استاد در کتاب مذکور نظر ((جواهر لعل نهرو)) مبنی بر ((سرایت حجاب از ملل غیر مسلمان به مسلمانان)) را رد می کند و می نویسد:
(این) سخن درستی نیست. فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمانان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت، شدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است. اشکال کننده می نویسد:
اسناد این شدت به معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب صحیح نیست و اساسا دوره ای را نمی توان نشان داد که به طور عمومی شدت حجاب بیش از زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است.
.. . اساسا این حرف غلط است که زمانی در اسلام مسأله حجاب اشتداد یافته باشد. آنچه هست این است که در همه زمانهای اسلام، از همان بدو امر تا امروز مردمی پیدا می شده اند که در امر عفاف و حجاب عنایت بیشتری داشته اند و این خود مطلوب انسان بوده است و دستورهای کلی غیرت و عفاف منشأ آن بوده است. به عبارت دیگر آنچه را که مولف به عنوان توصیه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 