پاورپوینت کامل سر فصل های عمده خط امام به روایت رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سر فصل های عمده خط امام به روایت رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سر فصل های عمده خط امام به روایت رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سر فصل های عمده خط امام به روایت رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
>
اشاره:
شنیدن وصف امام و شرح خط جاودانه آن یگانه دوران همواره خوش است و دلنشین، اما وقتی عزیزی از آن بزرگوار سخن می گوید که خود سالهای سال در جوار شخصیت وی زیسته است و درس امامت و رهبری آموخته است و در فراز و نشیبهای مبارزه و پیروزی و حرکت نظام اسلامی از نزدیکترین یاران و شاگردان مخلص و شایسته امام بوده است، لطافت و شیرینی دیگری دارد و طبعا جامعیت، عمق و تأثیرگذاری فزونتری خواهد داشت. حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر گرانقدر انقلاب، امسال را سال امام نامیدند و بر بزرگداشت یکصدمین سال امام تأکید ورزیدند. ویژه نامه نیز به همین مناسبت انتشار می یابد. مجموعه مطالب آن، هر یک به زاویه ای از شخصیت امام می پردازد. نگاه به این شخصیت از منظر یار فرزانه ای که اینک و پس از امام، سکاندار کشتی انقلاب و نظام می باشند، در این مجموعه جایگاه خود را خواهد داشت. یک راه این بود که مجموعه ای از سخنان ایشان در وصف امام و شرح شخصیت آن عزیز را در قالب یک مقاله مدون تقدیم کنیم. راه دوم همان است که پیش روی دارید. سخنرانی جامع ایشان، در دهمین سال رحلت، در کنار مرقد، و به انگیزه ارائه تحلیلی راهگشا از زندگی و مبارزه امام و ویژگیهای خط جاودانه آن بزرگوار. این بود که آن را غنیمت شمردیم و گزیده آن را برای خیل عظیم علاقه مندان بازگو کردیم.
لازم به ذکر است رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای، این سخنرانی را در تاریخ ۱۴ خرداد سال جاری، همزمان با بزرگداشت دهمین سالگرد عروج ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی، در خطبه های نماز جمعه تهران که در حرم مطهر امام راحل برگزار شد، ایراد فرمودند.((سردبیر))
بسم الله الرحمن الرحیم
روز، روز متعلق به امام بزرگوار است؛ و سخن ما در باره خصوصیاتی از این مرد بزرگ و این یادگار پیامبران و اولیای الهی در زمان ماست. به همه برادران و خواهران نمازگزار عرض می کنم که خصوصیت امام بزرگوار ما رعایت تقوا بود. همه شما تقوا را دستورالعمل زندگی خود قرار بدهید، تا همچنان که ابواب رحمت الهی بر روی آن مرد بزرگ باز شد، بر روی ما هم باز بشود. تقوا، رحمت و هدایت الهی را متوجه فرد و جامعه باتقوا می کند. دستورالعمل اول و آخر پیامبران و جانشینانشان، تقوای الهی است.
در خطبه اول در نظر دارم آن درکی را که در طول زمان به عنوان یک شاگرد و پیرو این مرد بزرگ احساس کردم و دیدم و لمس کردم، به شما عزیزان – بخصوص جوانان منتقل کنم. در باره امام خیلی حرف زده ایم. همه، از دوستان، از دشمنان، از ایرانی و غیر ایرانی و مسلمان و غیر مسلمان، از این مرد بزرگ تجلیل کردند؛ در اینها هیچ حرفی نیست؛ عظمت و جلالت و شأن او برای همه مسلم است؛ اما این یک امر اجمالی است. من فکر می کنم که نسل جوان ما که امروز با قدرت و نشاط دارد راه افتخار و عزتی را که این مرد بزرگ در مقابل ما باز کرد، طی می کند – مایل است از امام خود چیزهای بیشتری بداند. من دریافتهای خودم را عرض می کنم؛ یعنی آنچه را که به مرور زمان در طول حدود سی سال، ما امام را از نزدیک شناختیم و در امام مشاهده کردیم؛ در هر برهه ای، چیزی، مظهری و بعدی از ابعاد این شخصیت عظیم را. از این سی و یک سال – که از دوران جوانی بنده تا رحلت آن بزرگوار طول کشید – البته چهارده سال ایشان در تبعید بودند و ما به ظاهر از ایشان دور بودیم؛ اما در فضای ذهن و مسیر امام بودیم و از او جدا نبودیم؛ همان چهارده سال هم در واقع با امام بودیم.
یک نکته را به شما عزیزان عرض کنم. درست است که شاگردان امام و آشنایان با امام، امام را در حد بالایی با عشق و محبت دوست می داشتند، اما آنچه در باره امام گفته شده است، منشأش محبت نیست، محبت منشأش آن خصوصیاتی است که در امام بود. نکته دوم این است که این شخصیت دارای ابعاد گوناگون، هیچ اصرار و عجله ای نداشت که آن زیباییها و درخشندگیهای وجود خود را به رخ کسی بکشد. هر وقت هر جا تکلیف شرعی او را وادار به حرکتی کرد، بعدی از ابعاد او آشکار شد.
من از سال ۳۷ شروع می کنم؛ سالی که من خودم به قم رفتم و اول بار امام را از نزدیک دیدم؛ البته قبل از آن در مشهد شنیده بودیم که در قم یک مدرسی، یک استاد بزرگی هست که جوان پسند و برجسته است. طلبه جوانی که به قم وارد می شود، دنبال استاد می گردد. در حوزه های علمیه، انتخاب استاد، اجباری نیست؛ هر کسی طبق پسند و سلیقه خود، استاد را انتخاب می کند.
استادی که طلاب جوان و مشتاق را در وهله اول به خود جلب می کرد، همین مردی بود که آن روز در میان شاگردانش، به عنوان ((حاج آقا روح الله)) شناخته می شد. مجموعه جوانان فاضل و درسخوان و پرشوق در محفل درس او جمع بودند؛ ما در چنین فضایی وارد قم شدیم.
او مظهر نوآوری علمی و تبحر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگی را در مشهد دیده بودم یعنی مرحوم آیت الله میلانی که از فقهای برجسته بود. در قم هم همان وقت رییس حوزه علمیه قم که استاد امام هم بود؛ یعنی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی – بود؛ بزرگان دیگری هم بودند؛ اما آن محفل درسی که دلهای جوان و مشتاق و کوشا و علاقه مند به استعدادهای خوب را جذب می کرد، درس فقه و اصول امام بود.
یواش یواش از قدیمی ترها شنیدیم که این مرد، فیلسوف بزرگی هم هست و در قم درس فلسفه او، درس اول فلسفه بوده است؛ لیکن حالا ترجیح می دهد که فقه تدریس کند.
شنیدیم که این مرد، معلم اخلاق هم بوده است و کسانی در درس اخلاق او شرکت می کردند و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همت می گماشته است. در خلال درس در طول سالها، این را ما از نزدیک هم مشاهده کردیم. اما تا اینجا شخصیت این مرد بزرگ که باطن او سرشار از خصوصیات ناشناخته بود برای اکثر مردم در آن روز فقط به عنوان یک استاد عالم و شاگردپرور و یک تهذیب کننده اخلاق طلاب و شاگردان شناخته می شد.
در سال ۱۳۴۰ مرحوم آیت الله بروجردی مرجع تقلید وفات پیدا کرد. مراجع بزرگواری بودند که مطرح شدند و دوستانشان نام آنها را میآوردند. اینجا صحنه ای شد برای اینکه این مرد به همه نشان داد که این درس اخلاقی که می گفته است، فقط زبان و یاد دادن به دیگران نبوده است؛ خود او اولین عامل به درسهای تهذیب نفس بوده است. همه دیدند، همه فهمیدند و تصدیق کردند که این مرد، از مقام، از مطرح شدن، از ریاست، حتی اگر آن ریاست، مرجعیت باشد؛ که یک ریاست روحانی و معنوی است، رویگردان است و برای مقام و منصب و رتبه و شخصیت، هیچ گونه تلاشی نمی کند؛ بلکه اگر دیگران هم بخواهند تلاش کنند، تا آنجایی که بتواند، مانع می شود.
بعد از گذشت حدود یک سال و نیم از فوت مرحوم آیت الله بروجردی، نهضت اسلامی شروع شد. در نیمه دوم سال ۱۳۴۱، بعد دیگری از ابعاد این شخصیت آشکار شد و آن، هوشیاری و تیزفهمی و توجه به نکاتی که غالبا به آن توجه نمی کردند، از یک طرف و غیرت دینی از یک طرف دیگر بود. خیلیها شنیدند که تصویب نامه دولت در آن روز، قید مسلمان بودن و سوگند به قرآن را برای فرد منتخب حذف کرده است؛ اما خیلی توجه نکردند که این چقدر اهمیت دارد؛ در عین حال خیلی اهمیت داشت؛ دلیل هم این بود که با آنکه مجلس شورای ملی آن زمان، مجلس فرمایشی بود؛ خودشان آن را تشکیل می دادند و فقط نامزدهای مورد قبول خودشان به آنجا می رفتند؛ در واقع انتخاب مردم وجود نداشت؛ انتصاب بود، با وجود این، آن رژیم جرأت نکرد آن مقررات مربوط به انجمنها و این مسأله اسلام را در وقتی که مجلس سر پا بود، مطرح کند؛ ترسید منعکس بشود؛ گذاشتند در غیاب مجلس! مجلس را در آن وقت منحل کرده بودند؛ مجلس نبود؛ در محیط دربسته ای آن را تصویب کردند. این نشان می داد که پشت سر این قضیه، حرفهای فراوان و مقاصد زیادی هست. این را کسی نمی فهمید، اما امام این را فهمید و ایستاد. غیرت دینی او، او را وادار کرد که در این مسأله پیشقدم بشود و مبارزه برای این زاویه علی الظاهر کوچک ضد اسلامی را شروع کند و این کار را هم کرد.
در همین جا یک نکته مهم وجود دارد: امام بزرگوار حتی در میدان مبارزه هم نخواست جلو بیفتد. خود ایشان برای ما نقل کردند که در اول شروع نهضت، در منزل مرحوم آیت الله حائری، با یک نفر از مراجع معروف وقت آن زمان، و از همدوره های خودشان صحبت می کردند و به ایشان گفته بودند که شما جلو بیفتید، ما هم دنبال شما حرکت می کنیم. امام مقصودش این بود که تکلیف انجام بگیرد؛ آن فریضه ای را که بر دوش خود احساس می کرد، انجام بدهد، جلو افتادن مطرح نبود.
البته دیگران آنقدر توانایی و جرأت ورود در این میدان را نداشتند و به امام نمی رسیدند. امام به طور طبیعی رهبری و سررشته داری این حرکت را بر عهده داشت؛ این مبارزه را شروع کرد و به مردم تکیه نمود. تا آن روز هیچ کس از بزرگان حوزه های علمیه و مراجع حدس نمی زد که یک حرکت دینی، آن هم در آن دوران اختناق، این گونه بتواند پشتیبانی مردم را جلب کند؛ اما امام در همان روز گفت من به پشتیبانی این مردم حرکت می کنم؛ مردم را به این بیابان قم دعوت می کنم. او می دانست که اگر مردم را دعوت کند، از همه ایران جمع می شوند و یک اجتماع عظیم غیر قابل علاج برای دولت آن وقت و رژیم فاسد به وجود میآورند. در اینجا بعد جدیدی از شخصیت این مرد آشکار شد؛ بعد قدرت رهبری، شجاعت سیاسی، آشنایی با ریزه کاریهای دشمن، هوشیاری نسبت به هدفهای دشمنان؛ این بعد در عمل آشکار شد.
سال ۴۲ یعنی سال دوم مبارزه رسید؛ که سال شدت عملها و فشارها و کشتارها بود. آنجا امام مثل خورشیدی در آسمان امیدهای ملت ایران ظاهر شد؛ در موضع یک مرد فداکار و یک آتشفشان؛ کسی که همه احساسات لازم برای یک مرد جهانی، یک مرد میهنی، یک مرد اسلامی در او جمع است؛ شجاعت لازم را دارد، قدرت بسیج عظیم مردم را دارد؛ صراحت لازم را دارد؛ چه در اول سال ۴۲ که ماجرای حمله کماندوها به مدرسه فیضیه و حوزه قم پیش آمد، و چه در پانزده خرداد سال ۴۲ که عظمت امام در آنجا آشکار شد. ملت ایران ناگهان احساس کرد که پشت و پناهی دارد؛ قله عظیمی وجود دارد که می تواند به او چشم بدوزد و به او توجه کند. امام در پانزده خرداد این گونه در صحنه ظاهر شد.
بعد از این ماجرا، زندان و تبعید و فشارهای فراوان وجود داشت و امام در آن روز جوان نبود. برای ماها که آن روز جوان بودیم، زندان رفتن و ماجراهای مشکلی که پیش آمد، خیلی سخت نبود؛ بیشتر شبیه یک سرگرمی بود؛ اما امام در آن سال، در سال شروع مبارزه، شصت و سه سالش بود. در شصت و سه سالگی، این مرد با جوشش حساس خود می توانست احساسات یک ملت را به جوشش بیاورد. زندان رفتن و تبعید شدن، برای کسی در آن سنین، کار آسانی نبود؛ اما این فداکاری و از خود گذشتگی و خطرپذیری در این مرد آشکار شد؛ این هم بعد جدیدی بود؛ یعنی مردی که در راه آرمانهای بزرگ و در راه تکلیف شرعی، هیچ مشکلی نمی توانست مانع راه او بشود. این جریان، در سال ۴۲ و ۴۳ به تبعید چهارده ساله امام، اول به ترکیه، بعد هم به عراق منتهی شد. در دوران تبعید امام، ابعاد تازه ای از شخصیت این مرد کم نظیر و حقیقتا استثنایی در زمان ما بروز کرد؛ چیزهایی که انسان در زندگی شخصیتهای بزرگ، بعضی از آنها را به ندرت مشاهده می کند.
اولا او در موضع یک طراح فکری و به قول معروف مذاکرات سیاسی، یک تئوریسین قرار می گیرد که طرح یک حکومت را، طرح یک نظام را، طرح یک بنا و دستگاه جدید را می ریزد، آن هم طرحی که هیچ گونه سابقه موجود و محسوسی در مقابل چشم ندارد. بنای اسلامی، با توجه به نیازهای دنیای جدید و مسایلی که در دنیا مطرح است؛ ترکیب این مسایل می شود طراحی یک نظام.
ثانیا این مرد با اینکه در ایران نبود، اما از راه دور، مدت چهارده سال قضایای مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی در ایران را به معنای واقعی کلمه رهبری کرد. در طول این مدت چهارده سال و بخصوص چند سال اخیر یعنی از سالهای ۴۹ و ۵۰ و ۵۴ و ۵۵ شدت اختناق و فشار زیاد بود. گروهها، گروهکها، احزاب سیاسی گوناگون، مخفی، مبارز، سیاسی، غیر سیاسی به وجود میآمدند و همه در زیر فشارهای رژیم مضمحل می شدند و از بین می رفتند و یا بی خاصیت می شدند.
با اینکه بعضی از آنها پشتیبانهای سیاسی بین المللی هم داشتند؛ به بلوک شرق و غرب بخصوص به شرق متصل بودند و از آنجا هدایت و کمک می شدند، اما نهضت امام متکی به تشکیلات حزبی نبود. امام هیچ تشکیلات حزبی در داخل کشور نداشت؛ عده ای شاگردان و دوستان و آشنایان به فکر او، و متن مردم بودند. امام هم وقتی در اعلامیه ها پیام می داد، مخاطب او، آن عده دوستان و آشنایان مخصوص او نبودند؛ مخاطب او، متن مردم بودند. او با متن مردم و توده مردم حرف می زد و آنها را هدایت می کرد و توانست در طول چهارده، پانزده سال، از راه دور این مایه فکر اسلامی و نهضت اسلامی را اولا در ذهنها عمیق کند، ثانیا در سطح جامعه توسعه بدهد؛ دلهای جوانان و ذهنها و ایمانها را به آن متوجه بکند، تا زمینه برای آن انقلاب عظیم آماده بشود.
خیلی ها در داخل کشور کارهای بزرگ و مخلصانه و فداکارانه ای انجام می دادند، اما اگر مرکزیت امام نبود، هیچ کدام از این کارها نبود؛ همه این ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 