پاورپوینت کامل آوازی برای سخاوت بهار ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آوازی برای سخاوت بهار ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آوازی برای سخاوت بهار ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آوازی برای سخاوت بهار ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

کوچه و بازار هم حکایت از ورود بهار دارد. رفت و آمد با عجله مردم، مغازه های پرزرق و برق که چشم ها را به طرف خود می کشاند، خرید عید و مزه پوشیدن لباس نو در شب تحویل سال که همه و همه لذت بخش و خاطره انگیز است.

همه جا رنگ و بویی دیگر می گیرد تا رنگ و بوی بهار زندگی ها را دگرگون کند. اما در این میان، بعضی ها هنوز بهار را و رسیدنش را نچشیده اند و بهار برای آنها دنیایی از حسرت و آرزوهای دست نیافتنی است. برای آنها زمستان تا آخرِ دنیا ادامه دارد و هیچ وقت بهار با کوله بار لباس نو و کفش جدید به خانه آنها پا نگذاشته است.

«نرگس» و «امین» خواهر و برادر نوجوانی هستند که هنوز طعم رسیدن عید را نچشیده اند. آن دو نتوانسته اند درس بخوانند، سختی های زندگی این موقعیت را از دست شان گرفته، همان طور که تقدیر، دوازده سال پیش، پدرشان را گرفت و آنها را با دنیایی از حسرت ها و مشکلات تنها گذاشت.

به گفته «امین» مادرشان بیمار است و به علت زندگی در محیطی مرطوب، دچار ورم مفاصل شده است. «امین» ۱۴ ساله و «نرگس» که تازه وارد ۱۲ سالگی شده، هر دو کار می کنند و خرج خانه ای را که در آن مستأجرند، از کار کردن تأمین می کنند. «امین» در یک دکه روزنامه فروشی مشغول به کار است، او در مورد تجربه کار از آغاز کودکی اش می گوید:

«کوچیک که بودم، مادرم منو می برد خونه همسایه ها لباس می شست، منم از نرگس مواظبت می کردم. همسایه ها هم لباس های خوب به ما می دادند که بپوشیم، نو که نبود؛ آخه لباس نو گرونه. بعد صاحب خونه مون اومد منو برد توی تراشکاری که جارو کنم؛ اون جا یه بار دستم با سماور سوخت مادرم گفت دیگه نرو!»

و دستش را که هنوز جای سوختگی دارد، نشانم می دهد. در اعماق چشمانش هنوز دنیایی از ذوق و شوق نوجوانی نهفته است. با همه سختی ها، او با نهایت تلاشش آرزوهای زیادی را در خیال دنبال می کند. دوست دارد مقداری پول پس انداز کند تا با آن بتواند مادر و خواهرش را از زیرزمین نم دار نجات بدهد و بعد هم خواهرش را به نهضت سوادآموزی بفرستد چون دیگر او را در مدرسه عادی قبول نمی کنند. وقتی از «امین» می پرسم که آیا دوست دارد خودش هم درس بخواند می خندد، خنده ای که سال ها حسرت و آرزو را به دنبال دارد.

– من هم درس می خونم، بعداً! حالا نمی شه، شاید بزرگ تر که شدم، پول هام زیادتر که شد، ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.