پاورپوینت کامل شوکران طلاق، گزارشی مبسوط از طلاق و پیامدهای اجتماعی آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شوکران طلاق، گزارشی مبسوط از طلاق و پیامدهای اجتماعی آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شوکران طلاق، گزارشی مبسوط از طلاق و پیامدهای اجتماعی آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شوکران طلاق، گزارشی مبسوط از طلاق و پیامدهای اجتماعی آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

با همکاری زهره دهخدا، نفیسه محمدی، رخساره اکبری

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: دشمن ترین چیزی که خداوند از چیزهای حلال دارد، طلاق است. با توجه به فرمایش ارزشمند پیامبر اسلام(ص)، به نظر می رسد که در کشور اسلامی ما باید آمار طلاق بسیار کم باشد و هر روز نیز رو به کاهش بگذارد. اما متأسفانه ازدواج های غلط و ناآگاهانه، روزانه به آمار طلاق می افزاید و هر روز عده ای بیشتر از روز قبل، شوکران تلخ طلاق را می نوشند.

البته با یک آمارگیری کوچک این طور به نظر می رسد که بیشترین مشکلات منجر به طلاق پس از ازدواج ایجاد نشده اند و اگر پیش از عقد ازدواج به درستی به آنها پرداخته می شد، شاید مشکل به گونه ای در همان زمان حل می شد و زوجین احتمالی، یا قید ازدواج با همدیگر را می زدند و یا اینکه دیگر بهانه ای برای هموار کردن راه طلاق پس از پیوند زناشویی با همدیگر نداشتند.

با این وجود در صورتی که زوجین نتوانند به هر علتی به زندگی سابق خود ادامه دهند، باید با اطلاع دقیق از شرایط طلاق و با آگاهی کامل از تبعات آن، اقدام به جدایی کنند.

شرایط اساسی طلاق

مُطلّق یا طلاق دهنده، مُطلّقه یا طلاق داده شده، صیغه طلاق و استشهاد و گواه گرفتن بر صیغه طلاق، چهار رکنی هستند که در صورت نبودن یکی از آنها طلاق واقع نمی شود.

جدای از وجود این چهار رکن، طلاق شرایطی دارد که به ماهیت آن و نحوه بیان اراده شخص مربوط می شود.

اراده و قصد و رضای شوهر، اولین شرط اساسی طلاق است. پس مرد باید با هوشیاری کامل و اراده قطعی مایل به طلاق همسرش باشد. لذا تردید در مورد طلاق قابل قبول نیست. ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی صریحاً اعلام می کند که «طلاق باید منجّز باشد و طلاق معلّق به شرط، باطل است.» از آنجایی که رابطه زناشویی نباید در حالت تعلیق و تزلزل باشد و ثبات خانواده از نظر اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است، از این رو کسی نمی تواند شرط کند که در فلان صورت و فلان جا دیگر به طور قطع همسر خود را طلاق خواهد داد. همچنین طلاق دادن زن با شوخی و مزاح مرد نیز، باطل است.

دومین شرط اساسی طلاق این است که طبق ماده ۱۱۳۶، مرد عاقل و بالغ باشد و کلاً اهلیت قانونی داشته باشد. پس مردان سفیه و صغیر نمی توانند به تنهایی اقدام به طلاق همسران شان بکنند و لازم است با پیشنهاد رئیس دادگستری و تصویب دادگاه، در حضور قیم خود، همسرشان را طلاق دهند.

سومین شرط، معین بودن موضوع طلاق است؛ یعنی باید مشخص شود که چه فردی طلاق داده می شود و موضوع، واقعاً طلاق و جدایی مطلق طرفین است.

شرایط لازم در زن، چهارمین شرط از شرایط اساسی طلاق است. به موجب ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی، شرط اساسی برای زن در هنگام طلاق این است که زن در عادت زنانگی و یا در حال نفاس نباشد. علاوه بر پاک بودن زن در هنگام طلاق، طلاق وقتی صحیح است که از زمان پاک شدن زن تا زمان اجرای صیغه طلاق بین زوجین نزدیکی روی نداده باشد؛ یعنی زن اصطلاحاً در «طُهر غیر مواقعه» باشد. ماده ۱۱۴۱، صریحاً در این مورد اعلام می کند: «طلاق زن در طُهر مواقعه صحیح نیست مگر اینکه یائسه یا حامل باشد.» البته طلاق زن یائسه نیز در طُهر مواقعه، یعنی نزدیکی کردن پس از دوران پاکی، به شرطی صحیح است که زن به طور طبیعی یائسه شده باشد، نه اینکه به دلایل دیگری چون بیماری، دیگر عادت ماهانه نداشته باشد.

این دو شرط برای زن موجب می شود که زمان طلاق اندکی به عقب تر بیفتد و احتمالاً باعث آشتی مجدد طرفین شود.

شرایط صوری و تشریفاتی طلاق

تشریفات طلاق را می توان در چهار مرحله داوری، صدور گواهی عدم امکان سازش، تشریفات اجرای صیغه طلاق و ثبت طلاق، خلاصه کرد.

پس هر گاه کسی بخواهد طلاق بدهد و یا طلاق بگیرد باید به دادگاه مراجعه کند و پس از تعیین داور، در صورتی که داور نتواند بین آنها آشتی دهد، وارد مرحله دوم شود. پس از مرحله داوری و ارائه نظر داوران به دادگاه، چنانچه اختلاف زوجین حل نشود، دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش، مبادرت به فرستادن زوجین به دفترخانه رسمی طلاق می کند. با تصویب قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق در سال ۱۳۷۰، صدور گواهی عدم امکان سازش حتی در صورت طلاق توافقی لازم است. این کار برای آن است که دفترخانه ها نتوانند به طور سرخود و بدون داشتن مجوز قانونی، طرفین دعوا را طلاق دهند. لذا ماده ۱۰ قانون حمایت خانواده در این باره مقرر کرده است: «هر یک از طرفین عقد که بدون تحصیل گواهی عدم امکان سازش مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه ای (تعزیری) از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد، همچنین همین مجازات برای سردفتری که طلاق را ثبت نماید، مقرر است.»

در مورد تشریفات اجرای صیغه طلاق نیز، ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی متذکر شده است: «طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند، جاری شود.» این دو مرد عادل باید همزمان با هم صیغه طلاق را بشنوند. پس تنها امضا کردن سند طلاق و یا شنیدن صیغه به طور مجزا کافی نیست.

و اما ثبت طلاق، آخرین مورد از شرایط صوری طلاق است. دفترداران پس از رعایت تمامی تشریفات مربوط به اجرای صیغه طلاق، باید حتماً طلاق مذکور را در دفتر رسمی طلاق به ثبت برسانند و مراتب را در شناسنامه طرفین قید کنند. البته ثبت نشدن طلاق در دفتر رسمی دلیل بر باطل بودن آن نیست، ولی به نوبه خود، جرم محسوب می شود و لذا باید برای اثبات طلاق و محاسبات آماری حتماً واقعه طلاق در دفترخانه ثبت شود.

قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ در ماده ۶۴۵ خود، در این باره مقرر کرده است: «به منظور حفظ کیان خانواده ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع، طبق مقررات الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یک سال محکوم می گردد.»

من هم حق و حقوقی دارم؟

ظهر/داخلی/دادگاه خانواده

روبه روی اتاق مشاوره نشسته است و سرش را پایین انداخته و ساکت به زمین خیره شده است. وقتی می پرسیم چرا به واحد مشاوره آمده است، قدری نگاهمان می کند و بعد می گوید: «همه اش از روزی شروع شد که با خواستگارم بر سر همه چیز به توافق رسیدیم و میزان مهریه را هم مشخص کردیم که ناگهان زن عمویم پیدایش شد و همان جا مرا برای پسرش خواستگاری کرد. وقتی پدرم اصرار عمو و زن عمویم را دید همان جا خواستگار اولم را رد کرد. والدینم گفتند از هر جهت پسر عمویم را می شناسند و کاملاً مورد تأیید آنهاست. همین طوری شد که من زندگی ام را با پسر عمویم شروع کردم.»

مشکل تان سر چه چیزی است؟

– از اولش نگران مسائل ژنتیکی و بچه دار شدن مان بودم. سه مورد عقب مانده ذهنی در خانواده هایمان داشتیم که ازدواج فامیلی داشتند. من هم می ترسیدم که بچه ام عقب مانده شود.

مگر آزمایش ژنتیکی پیش از ازدواج انجام نداده بودید؟

– اصل بحث و جدل ما بر سر همین موضوع است دیگر. شوهرم در آزمایشگاه کار می کند. روزی که قرار بود آزمایش بدهم، او گفت لزومی ندارد به آزمایشگاه بروم. در خانه مقداری از من خون گرفت و خودش برد آزمایشگاه. بعد از مدتی هم گفت جواب آزمایش خوب است و ازدواج ما با هیچ مشکلی مواجه نیست و از لحاظ ژنتیکی خطری بچه هایمان را تهدید نمی کند. همه با این حرف راضی شدیم، ولی من همیشه ترسی در وجودم بود و با اینکه شوهرم دائماً به من اطمینان می داد که خطری نیست ولی می ترسیدم. عاقبت باردار شدم و دخترم هفت ماهه به دنیا آمد. دکترها گفتند بچه ام صد در صد عقب مانده است و اگر بتواند در ایده آل ترین شرایط رشد کند شاید فقط در آینده قادر به نشستن باشد.

خوب عکس العمل شوهرتان در این مورد چه بود؟

– فوراً مرا مقصر جلوه داد و گفت مراقبت های دوران بارداری را خوب انجام نداده ام. هر چه دکترها گفتند هر دوی ما مشکل ژنتیکی داریم و نباید بچه دار می شدیم، شوهرم گوش نکرد. دکترها حتی قبول نکردند که ما برای ازدواج آزمایش داده باشیم و بعدها معلوم شد واقعاً همین طور بوده و شوهرم اصلاً خون مرا برای آزمایش نبرده و گواهی آزمایشگاه را برای ازدواج مان جعل کرده است. آخرش هم هیچ طور این مرد زیر بار نرفت و در نهایت گفت طلاقت می دهم.

وقتی از او می پرسیم که آیا برای مداوای فرزندشان، کاری کرده اند یا نه؟ زن در حالی که بغض می کند، می گوید: «شوهرم دائم از خانه بیرون می رفت تا صدای بچه را نشنود. همیشه می گفت اصلاً فایده این بچه چیست که هی او را ببریم دکتر، او که چیزی نمی فهمد. حتی چندین بار گفت بچه را بگذاریم سر راه. یک شب دخترم تب شدیدی کرد. مادرشوهرم هم خانه ما بود، او هم مثل پسرش گفت بچه را ول کنید، بگذارید به همان حال بماند تا بمیرد، هم خودش راحت می شود و هم شما!»

و شما چه کردید؟

– نیمه شب بود. چاره ای نداشتم که تا صبح صبر کنم. هر چه می توانستم برای دخترم کردم اما فایده ای نداشت و صبح نشده او مرد. وقتی صبح شوهرم از خواب بیدار شد و دید دخترمان مرده زود او را دفن کرد و مثل هر روز به کارهای معمولش رسید. بعد هم مادرشوهرم گفت زندگی شما فایده ندارد و باید طلاق بگیرید.

شما به این طلاق راضی بودید؟

– شوهرم مرا راضی کرد با بخشیدن نیمی از مهریه ام از او طلاق بگیرم. من به مادرشوهرم گفتم چرا با وجود بودن مشکلات ژنتیکی در فامیل به سراغ من آمدند و او به راحتی همه مشکلات را به گردن من انداخت و گفت تو بیمار بودی و ما نمی دانستیم.

مشکلی در برنامه طلاق تان نداشتید؟

– نه، خیلی راحت یک روز رفتیم دادگاه و فردایش شوهرم طلاقم داد. به همین سادگی! بعد هم پرداخت مهریه ام را هی عقب و جلو انداخت. یک سال است که طلاق گرفتم ولی از مهریه خبری نیست. عوضش شوهرم با فرد دیگری ازدواج کرده است. حالا مانده ام که آیا من هم انسانم که نه در ازدواج و نه در طلاق و نه حتی در مراقبت از دخترم هیچ گونه اختیاری نداشتم؟ حالا آمده ام اینجا ببینم آیا واقعاً من هم حق و حقوقی دارم!

* *

این مال من است!

معمولاً پس از طلاق علاوه بر گرفتن حقوق مادی و معنوی دوران زناشویی، زن جهیزیه خود را نیز از خانه مرد می برد. بد ندیدیم در همین بخش اشاره کوتاهی هم به این بحث، پس از ثبت طلاق، داشته باشیم.

از نظر حقوقی و قانونی هیچ خانواده ای الزامی قضایی به دادن جهیزیه به دختران خود ندارد؛ مگر اینکه دادن جهیزیه در ضمن عقد نکاح یا حتی خارج از آن شرط شده باشد.

با این وجود در اکثر خانواده های ایرانی رسم جهیزیه رایج است. آوردن جهیزیه توسط زن به خانه شوهر، از نظر اخلاقی نشانه صمیمیت و مظهری از روح تعاون بین خانواده زن و مرد است؛ اما از نظر حقوقی، زن دارای استقلال مالی کامل است و شوهر حق مالکیت جهیزیه او را ندارد. مرد فقط می تواند به طور متعارف از اموال همسرش استفاده کند.

بهتر است برای اینکه در زمینه مالکیت جهیزیه، اختلافاتی ایجاد نشود و خدای نکرده در هنگام طلاق احتمالی، مشکلی پیش نیاید، در زمان عقد ازدواج از اقلام جهیزیه رونوشتی تهیه کرده و به طور دقیق به نوع، مدل، قیمت و سایر مشخصات جنس مورد نظر اشاره کرد؛ سپس سیاهه اموال توسط شاهدان مشاهده شده و در یکی از دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسد.

در صورت طلاق، املاک و اموالی که ثبت شده اند و یا اموالی که دارای یک مدرک کتبی گواهی شده توسط چندین نفر هستند، با حکم دادرسان محاکم به زن برگردانده می شود، ولی اموال منقول و اثاثی که فاقد سند رسمی یا هر گونه سند دیگری باشند، باید به استناد عرف و عادت و اوضاع و احوال موجود، تقسیم شوند.

به عنوان مثال در برخی مناطق مرسوم است که زن تمام اجناس لازم در زندگی را همراه خود به خانه شوهر ببرد. در این گونه مناطق براساس اقتضای عرف، تعلق مالکیت به نفع زن است، به ویژه وقتی مدت زیادی از عقد نکاح نگذشته باشد، مگر اینکه قرینه یا دلیل خلاف آن موجود باشد.

جدای از این، برخی اموال اختصاصاً متعلق به زن و برخی مختص مرد است. در این گونه موارد در صورت نبودن دلیل مخالف، باید اموال مختص زنان در مالکیت زن و اموال خاص مردان در مالکیت مرد قرار بگیرد.

ماده ۷۹ آئین نامه اجرایی مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا، در قانون ثبت اسناد و املاک، در این مورد چنین مقرر می دارد: «هرگاه متعهد یکی از زوجین باشند که در یک خانه زندگی می کنند از اثاث، آنچه که عادتاً مورد استعمال زنانه است ملک زن و آنچه که عادتاً مورد استعمال مردانه است ملک شوهر و مابقی مشترک بین زوجین محسوب خواهد شد مگر اینکه خلاف ترتیب فوق ثابت شود.»

همچنین در ماده ۶۳ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ نیز آمده است: «در اموال منقول موجود در محل سکونت زوجین آنچه معمولاً و عادتاً مورد استفاده اختصاصی زن باشد متعلق به زن و آنچه مورد استفاده اختصاصی مرد باشد، متعلق به شوهر و بقیه از نظر مقررات این قانون مشترک بین آنان محسوب می شود مگر اینکه خلاف آن ثابت گردد.»

از آن جایی که از جهیزیه زن، تمام اعضای خانواده استفاده می کنند، به همین جهت برخی از اموال به مرور زمان بر اثر حوادث مختلف داخل خانه از بین می روند؛ اما برخی اموال به دلیل استحکام خاص خویش، دوام خود را تا چند سال حفظ می کنند.

در مورد اموالی که پس از زمان کوتاهی از بین می روند، مطالبه، مشکل به نظر می رسد ولی در صورتی که بتوان تقصیر مرد را در تلف شدن آن جنس ثابت کرد، زن می تواند عین، مثل یا قیمت آن مال را مطالبه کند. اما در مورد اموالی که دارای دوام و استحکام نسبی هستند باید در صورت تلف عین یا ایجاد نقص عمومی در آن، شوهر را مسئول دانست.

در هر صورت قانون در مورد کهنه شدن و یا عیب ناک شدن یک وسیله بر اثر گذشت زمان، حقی برای زن قائل نمی شود مگر اینکه آن وسیله فقط توسط مرد استفاده شده باشد.

به طور کلی در مطالبه جهیزیه بهتر است اصل را بر بقای اموال و جهیزیه گذاشت مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. ملاک در مطالبه جهیزیه عین جنس، یا مثل یا قیمت آن در زمان پرداخت است.

بدیهی است در صورت موجود بودن عین جهیزیه، زن حق توقیف و تملک اختصاصی آنها را ندارد؛ حال بگذریم که گاه برخی مردان در هنگام طلاق تمام و یا بخشی از جهیزیه زن را به دلیل نداشتن رونوشت و سیاهه وسایل، به نفع خود ضبط می کنند و زن نمی تواند هیچ ادعایی در این مورد داشته باشد.

کودکان طلاق از جامعه طرد می شوند

عصر/ داخلی / کتابخانه عمومی

قرار گفتگو با «بهاره فرزانه» کارشناس ارشد رشته حقوق خصوصی را در کتابخانه گذاشته بودیم. حضورمان را به گرمی می پذیرد ولی خیلی کوتاه نظرش را پیرامون مسئله طلاق عنوان می کند. از نظر وی مشکلات اقتصادی، عدم تفاهم فکری و رفتاری، ناهنجاری های اجتماعی و عدم تطابق فرهنگی خانواده ها از جمله مسایلی هستند که اگر پیش از ازدواج به آن توجه نشود، زندگی زناشویی را به طلاق می کشاند.

راههای پیشگیری از طلاق را چه می دانید؟

– تفهیم کلیه حقوق زوجین به یکدیگر از جمله حقوق قانونی، اخلاقی و رفتاری، کنترل روان شناسی افراد، تماس با مراکز مشاوره روان شناختی و جلوگیری از دخالت والدین زوجین در زندگی آنها.

به نظر شما مشکلاتی که زنان پس از طلاق با آن درگیر هستند، چه مواردی می باشند؟

– از نظر اقتصادی نداشتن شغل مناسب واقعاً برای این زن ها دردسرساز است.

همچنین خانواده برخی زنان مطلّقه، آنها را زیر حمایت مادی خود نمی گیرند. برخی زنان هم به حق و حقوق خود دسترسی ندارند و همین مشکل، بزرگ ترین مشکل زنان مطلّقه است که گاه موجب ازدواج موقت و یا فساد و فحشا می شود.

اما از نظر روانی، این زنان دچار مشکلات روانی می شوند که حداقل آنها افسردگی است. در صورتی که میزان افسردگی بیشتر شود، فرد دچار یأس و ناامیدی می شود و دست به جنایت و یا خودکشی می زند. حتی برخی زن ها فرزندان خود را می کشند. برخی به اعتیاد روی می آورند تا خودشان و مشکلات شان را فراموش کنند.

وقتی نظر خانم «فرزانه» را در مورد مشکلات کودکان طلاق می پرسیم، وی می گوید: «مشکلات این کودکان قابل شمارش نیست، چون وضع زندگی آنها به درستی معلوم نیست و در بلاتکلیفی بسر می برند. کودکان طلاق هیچ حق انتخابی در مورد تمایل به زندگی با یکی از والدین ندارند. کسی به خواسته های آنان توجهی نمی کند. کودکان طلاق کم کم به انزوا کشیده می شوند. این انزوا در اثر طرد آنها از اجتماع و یا کناره گیری آنان از مسائل اجتماعی است که در نهایت، هر دو شکل قضیه موجب ایجاد انگیزه های بزهکاری در این کودکان می شود.»

وضعیت ماده های قانونی در مورد حضانت کودکان چیست؟

– هرچند به تازگی یکی از ماده های حضانت اصلاح شده، ولی با این وجود اولویت حضانت با پدر است. اگر مادری تمکن مالی داشته باشد چرا نمی تواند فرزندانش را خودش تربیت کند؟ مادر به علت زمان بارداری و شیردهی، ارتباط بیشتری با کودک دارد و در خانه هم مدت زمان بیشتری را در اختیار کودک و تربیت و خواسته های او می گذارد، پس این حق مادر است که در حق حضانت، اولویت داشته باشد و پدر، نفقه فرزندانش را بدهد.

حضانت چیست؟

«حضانت» از ریشه «حَضَن» به معنای در دامن پروردن، گرفته شده است.

حضانت، کنایه از نگهداری و پرورش فرزند در دامان مادر است و در اصطلاح به معنای اقتداری است که قانون به منظور نگهداری و تربیت کودکان به والدین اعطا کرده است.

در اسلام نیز حضانت، نگهداری و تربیت طفل تا قبل از رسیدن به سن رشد است.

لذا پدر و مادر مکلف هستند که از کودک نگهداری و او را تربیت کنند و نمی توانند از این کار سر باز زنند. بنا به ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی نیز «نگاهداری طفل هم حق و هم تکلیف ابوین است.»

نگهداری هم شامل تمامی کارهایی است که برای سرپرستی و مواظبت از کودک لازم است؛ چون تأمین نیازهای مادی و معنوی او، تأمین غذا، لباس، مسکن و. ..؛ تربیت که شامل تأمین وسیله تحصیل و آموزش های لازم در زندگی، به وی است.

حقوق کودک پس از تولد تا دوران بلوغ؛ نَسَب، رِضاع، حِضانت، ولایت و نفقه از سوی والدین است. قابل توجه است که نباید «ولایت» و «حضانت» را یکی دانست. حضانت مربوط به تربیت بدنی و روحی کودک است؛ یعنی رشد بدنی و روحی بچه به کسی سپرده می شود و آن فرد مراقب محیط تربیتی کودک است و از او در مقابل حوادث، حمایت و حفاظت می کند.

اما ولایت، حق تصرف در اموال کودک و نظارت بر فعالیت ها و کارهای اوست.

البته نباید ولایت را نیز با «قیمومیت» اشتباه گرفت. قیمومیت به معنای آن است که در اموال و حقوق کودک با رعایت مصلحت او تصرف شود یا اگر قرار است کودک به کاری گمارده شده، قیم به وی اجازه کار بدهد.

قابل ذکر است شیر دادن مادر به کودک جزو حقوق کودک نیست و مادر می تواند در صورت تمایل به شیردهی به فرزندش، برای کار خود مطالبه اجرت نماید.

حضانت کودک خود شامل سه بخش است: تربیت درست طفل، تنبیه طفل فقط در محدوده تأدیب وی و اطاعت فعل. کودک در مقابل حقی که بر والدینش دارد، مجبور به اطاعت از آنان است.

* *

طلاق دشمنی نیست

عصر / داخلی / مرکز مشاوره عارف

باری دیگر به مرکز مشاوره عارف می رویم تا با آقای «غلامرضا افشاری» در مورد حضانت کودکان و مشکلات مربوط به زنان مطلّقه صحبت کنیم. وی معتقد است جدای از اینکه زنان مطلّقه همیشه از پیشنهادهای غیر متعارف برای ازدواج مجدد، گله مند هستند؛ حضانت کودکان و دوری از فرزندان شان نیز یکی از مشکلات بزرگ آنهاست.

تک والد بودن کودک چه اثرات تخریبی در بازسازی هویت و شخصیت او دارد؟

– وقتی فرزند تک والد می شود، فردی که مسئول نگهداری کودک می شود مجبور است هم نقش پدر و هم مادر را ایفا کند که در عمل، چنین چیزی امکان پذیر نیست. بچه ها وقتی پدر و یا مادر خوب بالای سرشان نباشد به انحرافات روی می آورند و مشکلات اجتماعی بسیاری گریبانگیر آنها می شود.

تحقیقات نشان داده که اگر یکی از والدین کودک فوت کرده باشند به نسبت اثر تخریبی آن کمتر از وقتی است که والدین از هم جدا شده باشند.

اگر حضانت با مادر باشد، حضور پدربزرگ، دایی و یا یک دوست فامیلی می تواند جای پدر را تا حدی برای فرزند پر کند. باید توجه داشت که مادر فقط می تواند در جایگاه خود و به جای مادر به کودک توجه داشته باشد. اگر زنی نقش پدر را هم برای کودکش بازی کند، بچه دچار اختلال شخصیتی می شود. باید کودک را با واقعیات آشنا کرد و به او گفت که مثلاً ما با هم مشکل داشتیم و اگر پیش هم زندگی می کردیم مشکل مان بیشتر می شد. والدین نباید نقش والد دیگر را در ذهن کودک تخریب کنند. ازدواج نوعی پیوند و قرارداد است، طلاق هم قطع قرارداد است که به واسطه محقق نبودن شرایط عقد پیش می آید. پس طلاق، دشمنی نیست و نباید بچه ها ارتباطشان را با والد دیگرشان قطع و یا خصمانه کنند.

اگر یکی از والدین دچار بیماری روانی بودند و یا مشکلاتی داشتند که ملاقات آنها با فرزند، اثرات نامطلوبی بر کودک داشت، آن وقت چاره چیست؟

– در این گونه موارد می توان با توجه به درجه بیماری و یا مشکل، از روان شناسی خواست تا در مورد آن بیماری با فرزندان صبحت کند و به آنان متذکر شود که چگونه با والد خود برخورد کنند. پس این مشاوره می تواند در ادامه، رابطه بین این والد مشکل دار و فرزندش را بهتر و مطلوب تر از قبل کند. پس در واقع اگر این دیدارها زیر نظر فرد آگاهی باشد، مشکل عمده ای پیش نمی آید.

ارتباط ازدواج زودرس و طلاق را چگونه می بینید؟

– نمی توان گفت که هر ازدواج زودرسی منجر به طلاق می شود، اما اگر چنین ازدواج هایی توسط والدین حمایت نشوند، مشکل پیش خواهد آمد. از آن جایی که یک نوجوان بلوغ و شناخت کافی را برای ازدواج ندارد، و از سویی دیگر درگیر هیجانات خاص این دوران است، لذا فقط حواسش به ظواهر است. در این مواقع پدر و مادر باید توجهات و حمایت های لازم را داشته باشند و فرزندن شان را در گذر از این بحران یاری دهند تا احتمال طلاق پایین تر بیاید.

وقتی از آقای افشاری می خواهیم که یکی از تجربیات خود را در مورد عدم درک صحیح زوجین کم سن و سال از یکدیگر، بیان کند، او می گوید: «موارد زیاد هستند ولی موردی به خاطر دارم که دختری به علت عدم تربیت صحیح، در سن کم با پسری در خیابان آشنا شده و با وی ازدواج کرده بود. مادر این دختر اصلاً پختگی لازم را در ایجاد ارتباط و تربیت فرزندانش نداشت؛ از طرفی دیگر پسری هم که با این دختر نوجوان ازدواج کرده بود، تعهد لازم را برای زندگی نداشت و هیچ مسئولیتی قبول نمی کرد. به همین علت دختر دچار روان تنی شده بود و هر روز می گفت یک جای بدنم درد می کند. آخرش هم گفت می خواهم طلاق بگیرم. با شناختی که من از این دختر و شوهرش پیدا کردم، آنها دچار نوعی گم گشتگی در انتخاب و ازدواج شده بودند. دچار عدم شناخت خود بودند و مثل کسانی که بخواهند به علت بدی آب و هوا، خانه شان را عوض کنند، می خواستند طلاق بگیرند.»

پیشنهاد شما به عنوان یک مشاور برای جلوگیری از چنین ازدواج های ناآگاهانه چیست؟

– بهترین روش این است که روی فرهنگ مردم کار شود. ما اگر بخواهیم تغییر کنیم در درجه اول باید روی متولی فرهنگ آموزش و پرورش کار کنیم. وقتی کودکان بیشترین عمر و فکر خود را در کودکی، نوجوانی و جوانی در مدارس می گذرانند، طبیعتاً تاثیرات زیادی از آنجا خواهند گرفت. پس اولین جایی که فرهنگ درست و رفتار صحیح به کودکان یاد می دهند، آموزش و پرورش است.

هنوز راه حل هایی که می تواند در مشکلات به ما کمک کند، به عنوان فرهنگ در جامعه جا نیفتاده است. توضیح بیشتر را با یک مثال همراه می کنم. چندی پیش، خانم دانشجویی را به دفتر من آوردند که عاشق خدمه دانشگاه شان شده بود. آن پسر مدرک تحصیلی اش سیکل بود و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.