پاورپوینت کامل هتک حجاب و حرم در نوروز ۱۳۰۶ ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هتک حجاب و حرم در نوروز ۱۳۰۶ ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هتک حجاب و حرم در نوروز ۱۳۰۶ ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هتک حجاب و حرم در نوروز ۱۳۰۶ ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

>

بررسی تاریخی و تحلیلی از وقایع نوروز سال ۱۳۰۶ه.ش در حرم حضرت فاطمه معصومه(س)

شکل گیری شرارت

استعمار انگلستان برای دستیابی به اهداف خود در صدد تغییر حکومت ایران برآمد. به این منظور، کودتایی طرح ریزی شد و اجرای آن به سفارت و نیروهای انگلیسی واگذار گردید.

آیرون ساید، فرمانده نیروهای انگلیسی در شمال ایران، به جستجو در میان نیروهای قزاق پرداخت. او پس از بررسی ها و جستجوهای فراوان با کمک مدیر روزنامه رعد، سیدضیاءالدین طباطبایی، که از سیاستمداران متمایل به بریتانیا بود، یکی از فرماندهان نظامی به نام رضاخان را برای این نقشه مناسب تشخیص داد و در قزوین با او ملاقات کرد و موفق گشت با وی به توافق برسد. آیرون ساید در خاطرات خویش می نویسد: در وضع کنونی ایران، کودتا از هر زمان دیگری بهتر است زیرا وجود یک دیکتاتور نظامی در ایران تمام مشکلات کنونی ما را حل خواهد کرد!

پس از مهیا گشتن رضاخان برای عملی ساختن کودتا و آماده شدن شرایط، قوای قزاق در بامداد روز سوم اسفند ۱۲۹۹ه.ش، وارد تهران شدند و بی آنکه با مقاومت جدی مواجه شوند، نقاط حساس مرکز حکومت را به تصرف خود در آوردند. در پی این حادثه احمدشاه قاجار تحت فشار انگلیس ها به ناچار سیدضیاءالدین طباطبایی را به نخست وزیری منصوب کرد. رضاخان نیز که چهره نظامی کودتا بود به عنوان فرمانده ارتش لقب سردار سپه گرفت اما به زودی اختلاف بین این دو آغاز گردید و رضاخان، سیدضیاء را وادار کرد وزارت جنگ را به او واگذار کند. بدین ترتیب او دومین گام را در راه دستیابی به حکومت برداشت. کمی بعد سیدضیاء از نخست وزیری کنار گذاشته شد و به اروپا رفت. از زمان کودتای ۱۲۹۹ه.ش باقی مانده قدرت شاه قاجار از دست رفت؛ با وجود این ظاهراً چهار سال و هشت ماه بعد احمدشاه فرمانروایی داشت. او دو بار به اروپا سفر کرد و مدت ها در پاریس ماند و سرانجام در سفر سوم به دلیل خلع شدن از سلطنت ناچار به اقامت دائم در آن شهر شد. در طول این سال ها هفت کابینه بر سر کار آمد که شش تای آنها به طور متوسط چهار ماه دوام آوردند و تنها دولت هفتم که رضاخان، نخست وزیر آن بود مدت دو سال (تا زمان سقوط قاجاریه) اداره امور کشور را در دست داشت. در این ایام رضاخان همراه با دسیسه چینی، موقعیت خود را تثبیت کرد و با استفاده از فرصت به دست آمده به کمک حامیانش اوضاع داخلی و خارجی را برای رسیدن به سلطنت آماده کرد و مجلس پنجم با نقشه انگلستان و همگامی عده ای از عناصر خودباخته و وابسته، به رغم مخالفت شخصیت هایی چون شهید آیت اللَّه سیدحسن مدرس، قاجاریه را از سلطنت خلع و رضاخان را به قدرت رسانید و پادشاهی را در خانواده اش موروثی ساخت.[۱]

ستیز با حجاب و عفاف

با روی کار آمدن رضاخان مبارزه با سنت های مذهبی، آداب و رسوم دینی، هویت فرهنگی و ارزش های اسلامی آغاز شد، اما در میان همه این برنامه ها، بیشتر از همه وی و عواملش حجاب و عفاف را نشانه گرفتند، زیرا اربابان شان به خوبی به آنان یاد داده بودند که حجاب، نماد عزّت بانوان ایران و از شاخصه های مهم فرهنگ دینی و از عناصر اصلی و هویت اساسی خانواده های متدین این مرز و بوم به شمار می رود و ریشه در قرآن و سنت دارد. آنان به خوبی درک کرده بودند که سلامتی معنوی و فرهنگی و آرامش اجتماعی در گرو التزام به عفت و پاکدامنی است. از این جهت مصمم شدند به جای تکریم زن و حفظ جایگاه استوارش، به سنگری که او را عزت و کرامت می بخشید یورش ببرند و برای تخریب نمادی از باورهای دینی او بکوشند و از این رهگذر بنیان خانواده را سست کنند و فرهنگ برهنگی را ترویج نمایند و با موفق شدن در این نقشه، جامعه را به سوی ابتذال و ضلالت سوق داده، راه را برای سلطه استکبار هموار سازند و با از بین بردن این سپر قوی، تیر نگاههای حرام و آلوده افراد هرزه را به سوی زنان شلیک کنند و بدین گونه حضور متین، باوقار و توأم با عفاف بانوان را تضعیف کنند و جویبار عواطف خانواده ها را به باتلاقی از اختلاف و بدبینی و ازهم پاشیدگی تبدیل نمایند.

قم شهری باقداست است و بارگاه صدها امامزاده، مرقد کاروانی از علما، عارفان و فقیهان؛ در این شهر منظومه ای از معرفت و معنویت را به نمایش گذاشته است که بارگاه مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در این مجموعه چون خورشیدی می درخشد. از سوی دیگر این دیار، کانون مهم برای فراگیری و آموزش و نشر علوم قرآنی، روایی و فقهی می باشد و حوزه علمیه قم گلستانی از معرفت و بوستانی از علم، حکمت و فضیلت را به شکوفایی شکوهمند رسانیده که عطر روح افزایش مشام تشنگان حقایق را می نوازد. طبیعی است چنین شهری با این اوصاف ملکوتی بر مذاق استعمار و استبداد خوش نمی آید و از گذشته می کوشیده اند به نحوی در این آشیانه اهل بیت، علف های هرز و پیچک های انحراف برویانند. امام خمینی فرموده اند:

«… اینها نقشه شان این بود که قم نباشد.. . قم را با منافع خودشان مضر می دانند، قم لشکر حق است، جنود ابلیس، جنود حق را با مقاصد خودشان مخالف می دانند.»[۲]

رضاخان که تصمیم گرفته بود مقدمات کشف حجاب را فراهم کند، در این فکر بود که این حرکت وقیحانه را از کجا آغاز کند. برایش گفته بودند و نیز خودش واقف بود که علمای شیعه و ساکنین شهرهای مذهبی قم و مشهد، سدی استوار و دژی نفوذناپذیر در برابر این حرکت مذموم هستند. با این وجود از روی تکبرِ توأم با جهالت بر آن شد تا میزان مقاومت و پایداری مراجع عظام و استادان حوزه علمیه قم و مردمان متدین قم را محک بزند. از این جهت خانواده اش برای نمایش ضد دیانت و شرافت برگزیده می شوند.

هتک حرمت

از ایام گذشته تاکنون، معمول و متداول است که غالباً مردمان ساکن در شهرها و روستاهای ایران، هنگام تحویل سال نو در اماکن متبرک و زیارتی به سر می برند و این رسم را به فال نیک می گیرند. عید نوروز سال ۱۳۰۶ه.ش مصادف با ۲۷ رمضان المبارک سال ۱۳۴۶ه.ق بود. زوّار بسیاری از نقاط گوناگون به سوی شهر قم روی آورده بودند تا هنگام تحویل سال در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) باشند و در این وقت، جذبه های معنوی حرم مطهر و عطر بوستان عترت را درک کنند. در صحن، حرم و رواق ها، جای سوزن انداختن نبود. در این میان، اعضای خانواده رضاخان به قم آمدند و در غرفه بالای ایوان آیینه، بدون حجاب نشستند و بدین گونه حرمت آن آستان باقداست و نیز چنان اجتماع باشکوهی را آن هم در ماه مبارک رمضان پاس نداشتند.

از آنجا که این وضع کاملاً جلب نظر می کرد، فریاد اعتراض عده ای از هر طرف بلند گردید. آنان این حرکت وقیحانه را اهانتی آشکار نسبت به آن مکان مبارک و هتک حرمت ارزش های دینی تلقی کردند ولی کمتر کسی جرئت می کرد قدم پیش نهد و به آنان تعرض نماید. مرحوم سیدمحمدباقر مرعشی که بعدها اسم مستعار سیدعبداللَّه ناظم را انتخاب کرد و از اصحاب خاص عالم مبارز و قهرمان ستیز با منکرات یعنی آیت اللَّه شیخ محمدتقی بافقی بود، مردم را به نهی از این منکر آشکار فرا خواند و با سخنان پرالتهاب خود، حاضرین را تهییج نمود اجازه ندهند این وضع وهن انگیز ادامه یابد.

در آن هنگام مجاهد وارسته، مرحوم بافقی، در مسجد بالاسر حرم مطهر، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان مشغول انجام مراسم دعا و نیایش بود. عده ای از مؤمنین در مقام اعتراض، به وی مراجعه کردند و ماجرای مذکور را مطرح ساختند. آن عالم مبارز با شنیدن این خبر، در حالی که برافروخته به نظر می رسید نخست در خصوص صحت این قضیه به بررسی پرداخت و چون مشخص گردید آنچه گفته شده است، عین واقعیت می باشد، به خانواده دربار پهلوی پیغام فرستاد: اگر مسلمان هستید به هیچ عنوان اجازه ندارید با این وضع در چنین مکانی حضور یابید و اگر هم مسلمان نمی باشید حق ندارید بدون مراعات سنت های شیعیان اینجا باشید.

پیغام آیت اللَّه بافقی هیچ تأثیری بر جای ننهاد و خانواده رضاخان بدان وقعی نگذاشتند. آن مرحوم شخصاً به محل نشستن آنان آمد و با لحنی عصبانی از روی غیرت دینی و ایمانی به وضع وقاحت بارشان اعتراض کرد و از همسر و دختران شاه خواست یا سر و صورت خویش را بپوشانند یا آنکه این مکان زیارتی را ترک کنند.

سیدعبداللَّه ناظم که مشغول وعظ و خطابه در مسجد جنب حرم بود، بر فراز منبر فریاد زد: ای مردم، ای روزه داران، ای علاقه مندان به خاندان پیامبر، چرا اجازه می دهید در خانه فرزند موسی بن جعفر(ع) عده ای از خدا بی خبر با چنین وضع ناهنجار و به حالت بی حجاب حضور یابند. صدای صلوات متوالی زائرین و مستمعین به عنوان تصدیق و تأیید سخنان آن واعظ وارسته در فضا پیچید. او نیز به خانواده رضاخان هشدار داد: کشف حجاب در حرم نواده رسول اکرم(ص) عمل قبیح و منکری است و باید از آن دست بردارید. همسر شاه به دختران و ندیمه هایش گفت: اعتنایی نکنید و مدام زیر لب ناسزا می گفت و به حالت بی حجاب و بزک کرده، با بادبزنی چتری خود را باد می زد!

مرحوم آیت اللَّه بافقی با صدای بلند گفت: چقدر بی شرمند. و در حالی که جمعیت عصبانی او را همراهی می نمودند با شجاعتی قابل تحسین خروشید که: خانواده شاه یا باید حجاب را به طور کامل مراعات نمایند یا آنکه این مکان مبارک را ترک کنند. جمعیت حاضر به سوی پله ای که به غرفه های ایوان آیینه منتهی می گردید حرکت کردند و یکصدا اعلام نمودند زنان بی چادر هر که می خواهند باشند؛ اگر نمی خواهند از این وضع دست بردارند باید از اینجا بروند.

خدمه آستانه که از ادامه این وضع بیمناک شده بودند از راه رسیدند و با التماس و تمنّا از مردم خواستند شما از این محوطه دور شوید و وعده دادند ما خودمان مسئله را به نحو مسالمت آمیز رفع می نماییم. جمعیت پراکنده شدند و بعد هم تحویل سال اتفاق افتاد و حرم خلوت گردید[۳] اما عوارض این قضایا خاتمه نیافت.

خروش مقدس

بررسی های تاریخی و برخی قراین و شواهد، مؤید آن است که کشف حجاب خانواده رضاخان در مکانی مقدس و شهری چون قم آن هم در اجتماع روزه داران و زائرین، نقشه ای از پیش طراحی شده برای ارزیابی اوضاع قم و چگونگی برخورد علما و مردم در برابر این موضوع بود. اما برخی نویسندگان خواسته اند این حادثه را جزئی، قابل اغماض و نوعی غفلت تصور نمایند. از زبان یکی از همسران رضاخان نوشته اند: ملکه تاج الملوک گاهی دردسر درست می کرد. یک بار در سفر قم شمس پهلوی (دختر رضاخان) که چندان اعتقادات محکمی نسبت به دیانت و شعائر مذهبی نداشت در موقع زیارت، داخل حرم چادر از سرش افتاد و او بی خیال و بدون توجه به شرایط این مکان خیلی زود و فوری چادرش را برنداشت و روی سرش نکشید؛ همین کار موجب خشم روحانیون حاضر در حرم شد. آنان که عصبانی گردیده بودند نسبت به پدر و مادر این دختر که در آغاز او را نمی شناختند، بد گفتند. بعد هم که فهمیدند این دختر شاه بوده که چادر از سرش افتاده است ملامت خود را افزایش دادند. از وقتی رضاخان قدرت را به دست گرفته بود روز به روز مردم از سنت های مذهبی فاصله می گرفتند و چون وی در چنین نقشه ای دست داشت، کینه مسلمین در آن روز آشکار گردید.[۴]

سلیمان بهبودی، از نزدیکان رضاخان، در خاطرات خود نوشته است: چند سالی معمول بود ایام عید را اعلی حضرت به قم تشریف می بردند و یک شب در آنجا می ماندند. یک دفعه که بنده در خدمت بودم، ساعت هشت صبح با همراهان حرکت کردیم حوالی غروب به قم رسیدیم. سابقاً همین راه را با کالسکه سه روزه می رفتند. بعد از مراجعت به تهران، ملکه والاحضرت شمس و والاحضرت اشرف با عده ای مستخدم به قم رفتند. هنوز برای خانم ها چادر معمول بود. در داخل حرم خانم ها هم بودند که در این موقع والاحضرت شمس که ایستاده بودند چادر از سرشان افتاد؛ با اینکه سن ایشان اقتضا نداشت چادر داشته باشند، مع ذلک با چادر بودند. با مشاهده این وضع، واعظ بالای منبر سر و صدا راه انداخته و در داخل حرم اخلال [؟!] می کرد و چون جمعیت زیاد بود سر و صدا هم زیاد شد و بیم اخلال می رفت.[۵]

اما حسین مکی از مورخان معاصر این گونه می نویسد: اعضای خانواده پهلوی که همسر رضاشاه جزو آنان بود به قم آمده و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب کامل نشسته بودند و به طوری جلب نظر می کرد که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند شده بود.[۶]

روزنامه قیام شرق در سال ۱۳۲۵ نیز در این باره نوشت: ملکه مادر برای موقع تحویل حَمَل به آستانه حضرت فاطمه معصومه(س) مشرف و در بالای غرفه های رواق ایوان آیینه که بین حرم و ایوان است با عده ای از بانوان و خدمتکاران همراهان خود جای گرفتند. چند دقیقه به موقع تحویل سال مانده بود که چادرهای سیاه را از سر برداشتند و رفع حجاب نمودند. این عمل بی سابقه شهرت هایی را که مخصوصاً طبقه طلاب متمرکز در قم در اطراف اقدامات و نظریات مخالف شریعت و دیانت شاه سابق داده بودند در انظار زائرین که در آن موقع در حرم و ایوان ها و صحن آستانه اجتماع نموده بودند به طور بدی جلوه کرد. یک نفر از سادات محصل (سیدناظم) فوق العاده عصبانی شده با فریاد مردم را تهییج نمود که به سوی غرفه ها هجوم برده و خانواده شاه را از حرم بیرون کنند.

خانم عصمت الملوک دولتشاهی – آخرین ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.