پاورپوینت کامل درآمدی بر روابط دختر و پسر و مبانی فقهی آن در نظام اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل درآمدی بر روابط دختر و پسر و مبانی فقهی آن در نظام اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درآمدی بر روابط دختر و پسر و مبانی فقهی آن در نظام اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل درآمدی بر روابط دختر و پسر و مبانی فقهی آن در نظام اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :
>
[موضوع روابط دختر و پسر و به طور کلی نوع ارتباط مردان و زنان در جامعه اسلامی با توجه به ماهیت دینی جمهوری اسلامی، یکی از موضوعات پرچالش در دو دهه گذشته بوده است که دائماً دستخوش سلایق گوناگون قرار گرفته و تاکنون نیز حدود آن ترسیم نشده است.
اساسی ترین پرسش مطرح این است که اصولاً میزان صلاحیت دولت اسلامی در این امور چه مقدار است و مبانی فقهی آن کدام است و چه ضوابطی را می توان برای دخالت و برخورد حکومت با این مسئله ترسیم کرد؟ نویسنده برای پاسخ به این پرسش ها پس از طرح موضوع و کاوش در زوایای پژوهش در آن، اصل دخالت دولت اسلامی در این موضوع و خطوط کلی چگونگی این دخالت را از ادله فریضه امر به معروف و نهی از منکر قابل برداشت می داند و با مروری بر منابع فقهی، شروطی چون آگاهی مجریان، قدرت و نفوذ آنان و پرهیز از سوء ظن و تجسس در اجرای این فریضه را لازم می شمارد.]
طرح مسئله و ضرورت آن
دوران نوجوانی و جوانی انسان ها مقطعی حساس و سرنوشت ساز برای زندگی فردی و اجتماعی است. نوع آموزش، پرورش و تجربیاتی که در این دوران انسان ها می بینند، هم چگونگی شکل گیری شخصیت و سرنوشت آنان را در بُعد فردی رقم می زند و هم در یک نگاه کلان و فراگیر در جامعه می تواند پیشرفت، رشد، یا در مقابل، عقب ماندگی و نابودی جامعه را پیش آرَد. از این رو همواره دوستان و دشمنان جامعه تلاش می کنند مقاصد خود را در ابعاد فردی و اجتماعی با سرمایه گذاری روی نوجوانان و جوانان، پیش ببرند. در واقع خودِ نوجوان و جوان است که نسبت به سایر طبقات سنی جوامع، آموزش، پرورش و به طور کلی تجارب و مهارت ها را جذب می کند و تحت تأثیر آنها قرار می گیرد.
حساسیت و اهمیت دوران نوجوانی و جوانی باعث می شود که همواره حکومت ها و هدایتگران جامعه، برنامه ها، سیاست ها، قوانین و برخوردهای خود را با توجه کامل به نوع تأثیری که می تواند بر این قشر سنی داشته باشد، آماده و تمهید کنند. همچنان که برنامه ها، نهادها و پروژه هایی هم مستقیماً با این قشر سر و کار دارد. نهادهای عظیم آموزش و پرورش، مدیریت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، سیاست های خرد و کلان نظام های حکومتی را در باره انسان هایی پی می گیرند که اکثر آنان را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند. سایر سیاست ها و تصمیمات در حوزه های فرهنگی، اقتصادی، تأمین اجتماعی، نظامی و. .. نیز یا مستقیماً در ارتباط با جوان و نوجوان است، یا با لحاظ نوع تأثیری که می تواند بر آنان داشته باشد و نوع نقشی که این قشر می تواند بیافریند.
در میان ابعاد مختلف زندگی جوان و نوجوان، جنسیت، یک محور اساسی است. اصولاً شاخص ها و تکاملات جنسیتی، یکی از محورهای مهم فاصله گرفتن از دوران کودکی و رسیدن به دوران نوجوانی و سپس جوانی را تشکیل می دهد. تفاوت های زیست شناختی و روان شناختی مردانه و زنانه از این دوران است که بروز می کند و ظهور عمده خود را نشان می دهد. به موازات توسعه و تکامل تمایزات طبیعی جنسیتی، روابط انسان ها بر محور جنسیت هم مطرح و دارای اهمیت می شود. بدون در نظر گرفتن عرف، فرهنگ، مذهب، هنجارها و آداب و رسوم جوامع مختلف، نیز بدون در نظر داشتن ویژگی های روانی گوناگون افراد، به صورت طبیعی و غریزی نوع رابطه ای که دو انسان با جنسیت مخالف، در ابعاد گوناگون می توانند داشته باشند، با رابطه ای که دو انسان همجنس خواهند داشت، متفاوت است.
اهمیت دوره نوجوانی و جوانی از یک سو و حساسیت و سرنوشت ساز بودن روابط جنس های مخالف از سوی دیگر، ضرورت توجه به یکی از مهم ترین نوع روابط انسان ها با یکدیگر یعنی روابط دختر و پسر در جامعه را نشان می دهد. طرح این مسئله با لحاظ نوع خاصی از این روابط است.
توضیح: برخی نویسندگان مجموعه ارتباطات دختران و پسران را در یک دسته بندی به دو قسم: هویت نوعی و صنفی تقسیم کرده اند. در ارتباطات قسم اوّل، دختر و پسر به عنوان دو انسان فارغ از جنسیت، لحاظ می شوند. اما ارتباطات قسم دوم، ارتباطاتی است که با لحاظ تفاوت و تخالف جنسی، بررسی و مطالعه می شود.[۱] موضوع مورد بررسی در اینجا روابط دختر و پسر در قسم دوم است. از زمینه چینی هایی که ارائه شد روشن می شود منظور از دختر و پسر در بررسی، گروه سنی نوجوان تا اوایل جوانی است. دورانی که انسان ها بلوغ جنسی را تجربه می کنند تا چند سال پس از بلوغ. همین جا یادآوری کنیم دو قسم یادشده تا حدود زیادی مَدْرسی و ذهنی است، برای سهولت مطالعه و بررسی؛ و گرنه روشن است که در عالم واقع نمی توان به جدایی مطلق این دو گونه از روابط حکم داد، مثلاً رابطه پسر جوانی که در مقام فروشنده در مغازه ای پشت ویترین قرار گرفته با دختر همسن و سالی که در مقام خریدار در این طرف ویترین ایستاده، به لحاظ خرید و فروش، رابطه ای است از قسم اوّل؛ یعنی رابطه ای فارغ از جنسیت. اما در عین حال می تواند به عنوان موضوع رابطه از گونه دوم هم باشد و به این لحاظ مطالعه و بررسی شود. به هر حال آنچه در اینجا موضوع و مورد بررسی است، رابطه دختر و پسر از نوع قسم دوم است.
جنبه های قابل بررسی موضوع
موضوع یادشده از زوایای مختلف روانشناسی، بهداشتی، زیست شناختی، جامعه شناسی، مردم شناسی و. .. قابل پیگیری است و می تواند مطالعات سودمندی را در جهت تعریف و تبیین روابط سالم دختر و پسر، در راستای اهداف و برنامه های فردی و اجتماعی، موجب شود. کاوشی که در مجال تهیه این مقاله توسط نگارنده صورت گرفت، حقیقتی را نشان می دهد که در این موضوع (با وجود اهمیت فراوانی که در کشور جوان ما دارد) به وفور و درخور، مطالعات و پژوهش هایی در زوایای مختلف آن صورت نگرفته است. فقر و کاستی در مطالعه و تحقیق هر حوزه سیاستگذاری در یک نظام، می تواند عدم برنامه ریزی، برخوردهای روزمره و از سر درماندگی و تصمیم گیری های سلیقه ای و ناپخته را سبب شود.
دغدغه های دینی مسئله
دین اسلام که هدف و رسالت خود را به حق، هدایت و سعادت بشر می داند و در منابع غنی خود آن را بیان کرده، در نظام جمهوری اسلامی ایران به صورتی نهادینه و با پشتوانه خواست و فداکاری جانی و مالی میلیون ها نفر انسان متدین و خداخواه، ترسیم گر اهداف و مقاصد کلی حرکت و زندگی فردی و اجتماعی است. برای نهادینگی اصل و پایه این معنا، درج آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کافی است:
«قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد».[۲]
بنابراین، طبیعی است در زوایای مختلف موضوعی بااهمیتِ روابط دختر و پسر در جامعه امروز ایران، دغدغه چگونگی همخوانی دیدگاههای خرد و کلان با آموزه های اسلامی وجود داشته باشد.
واقعیت این است که در عصر ارتباطات و آمیختگی فرهنگ ها، موضوع روابط دختر و پسر در جامعه کنونی ما، بیشتر از آن جهت تبدیل به مسئله و شاید چالشی شده که تحت تأثیر فرهنگ های چیره جهان امروز قرار گرفته است. گرچه این رابطه بر اساس فوران و هیجان خصلت ها و غرایز در مقطع سنّی نوجوانی و اوایل جوانی، به خودی خود می تواند موضوع مطالعه و بررسی های گوناگون باشد، اما فرهنگ غالب این عصر با ابزارهای پیچیده، مدرن و فوق مدرنِ ارتباطی امروز، همچون شبکه های ماهواره ای و اینترنت، در شرق و غرب عالم میلیون ها چشم و گوش را به خود مشغول کرده است. این فرهنگ، حق یا باطل، در همه زوایای زندگی جوامع مختلف نفوذ می کند. در این میان به صورت نوعی، نوجوان و جوان به لحاظ اینکه نسبت به مقاطع سنی بالاتر جامعه، صفحه دل و ذهن سفیدتر و کمتر نقاشی شده ای دارند، بیش از سایر طبقات سنی تأثیر می پذیرند. تأثیرات در شخصیت فردی و نوع روابط آنها با دیگران بروز می کند. امروزه در جوامع غربی داشتن دوست برای پسر و دختر از جنس مخالف اگر هنجار نباشد، لااقل ناهنجاری محسوب نمی شود. این فرهنگ به ویژه با توجه به حالات و غرایزی که در نوجوان بروز و هیجان می کند، می تواند به آسانی نوجوانان و جوانان را در جوامع مختلف دنیا تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از محورهای فرهنگ غالب در جهان مدرن امروز، مقوله آزادی است که اگر نخواهیم با نگاهی انتقادی آن را آزادی افسارگسیخته و بی بند و باری بنامیم، حداقل این است که محدودیت های آن بر اساس محدودیت های خاستگاه خودش تعریف و ترسیم شده، بنابراین طبیعی است که وقتی این مقوله از فرهنگ خاستگاه به فرهنگ دیگر می رود، با هنجارها و ارزش های متفاوت فرهنگ مقصد ناسازگار باشد و این ناسازگاری مشکل و چالش در فرهنگِ جامعه مقصد تولید کند.
به راستی، متولیان فرهنگی و دینی جامعه ما، تا چه اندازه به زوایای مختلف این مسئله آگاهند؟ عملکرد مراکز، نهادها، گروهها و شخصیت های مختلفی که بخصوص از زاویه دغدغه های دینی و خواسته های اسلامی به این مسئله می نگرند یا باید بنگرند، به ویژه در دوران پس از انقلاب تا کنون، چگونه بوده است؟ تا چه اندازه برخورد با این پدیده به صورت برنامه ریزی شده، هدفمند و ضابطه مند بوده است؟ آیا کاستی ها و آسیب های برخورد با این فرآیند شناسایی و دسته بندی شده است؟ اشکالات و کمبودها بیشتر مربوط به نبود سیاست ها و برنامه های معین و در دست نداشتن قوانین و مقررات مشخص بوده یا مربوط به ساز و کارهای اجرایی و عوامل آن؟ اینها نمونه پرسش های فراوانی است که اکنون در باره این موضوع و عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران قابل طرح است.
روشن است در یک مقاله مختصر با مجال اندک و توان علمی ناچیز نگارنده آن، نمی توان به پرسش های این موضوع حتی فقط از جهت دغدغه های دینی پاسخ گفت، ولی امید نویسنده آن است که بتواند با طرح این پدیده و اشاره به جوانب مختلف فقهی آن، که می تواند در حوزه مسئولیت فکری او باشد، گامی هر چند کوچک در این جهت به پیش گذارد.
جایگاه فقهی مسئله
به نظر می رسد یکی از جنبه های مهم این مسئله که می تواند نقش خود را در سیاست ها و برنامه ریزی های نظام جمهوری اسلامی ایران ایفا کند، حدود و مبانی فقهی قابل طرح در این موضوع است. نادرست و ناپختگی است اگر گمان کنیم نگاه دین به هر پدیده ای (که انتظار می رود در باره آن سخنی و رهنمودی داشته باشد، حتی اگر آن پدیده از نوع کردار و روابط انسان ها باشد) محدود و محصور به نگرش فقهی و حقوقی است. بدون شک نگاههای اخلاقی هر چند از نوع دینی، نیز برخوردهای عاطفی و حتی مبانی کلامی و فلسفی هم قابل طرح است و می توان از منابع دینی در باره آنها سخن و رهنمودهای فراوان به دست آورد. اما می توان گفت نگاه فقهی و حقوقی، پوسته و خاکریز نخستی است که با پوشش عام و فراگیر خود، جنبه های مختلف روابط انسان ها را به سمت اهداف متعالی (که مجموعه دین اسلام برای سعادت بشر می بیند) هدایت می کند.
روابط دختر و پسر، به گونه ای که پیشتر تا حدودی معرفی شد، به خودی خود و با ویژگی که دارد، تا آنجا که نگارنده می داند، نه در منابع فقه و نه در متون فقهی، موضوع هیچ حکم فقهی خاصی نیست. نزدیک ترین حکمی که ابتدا با شنیدن این موضوع به ذهن می آید، مسئله محرم و نامحرمی است که در منابع فقه و متون فقهی به احکام مختلف آن پرداخته شده، ولی در این مسئله همچنان که از عنوان آن پیداست، پسر و دختر و مقطع سنی خاص مطرح نیست؛ همچنان که خصوصیت های تعریف شده یا اشاره شده هم مطرح نیست. عناوین مطرح در فقه برای چنین موضوعی، بلوغ، تمییز و مانند آن است.
زوایای فقه پژوهی مسئله
با وجود عدم طرح این موضوع به طور خاص در فقه که به نظر می رسد انتظار طرح آن مانند سایر مسائل، نوظهور (مستحدثه) و جدید نابه جا است، فقه پژوه با درنگ در جوانب و ویژگی های گوناگون آن می تواند پژوهش هایی را با زوایای مختلف در این باره به ثمر رساند؛ زوایایی که بتواند حدود و مبانی فقهی قابل استفاده را که پاسداشت و رعایت آن لازم است، در برنامه ریزی های خرد و کلان نظام اسلامی در برخورد با موضوع روابط دختر و پسر را ترسیم کند. به نظر می رسد چند کار اساسی که هر یک زاویه خاصی را در این موضوع مورد توجه دارد لازم است:
بازدارندگی شرعی و حقوقی
اوّل، نگاهی به گذشته برخورد دین مدارانه (با دغدغه های دینی) توسط مجموعه دستگاههای مربوط با این موضوع، داشته باشیم.
تا چه اندازه برخوردهایی که در نهادهایی مانند آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی و یا قوه قضاییه و نیروی انتظامی با این موضوع شده، به صورت برنامه ریزی شده و بر اساس موازین فقهی و حقوقی بوده است؟ برای مثال نهاد آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی ایران، مدارس مختلط را به رسمیت نمی شناسد. نیروی انتظامی بر اساس وظیفه و صلاحیت خود، روابط دختر و پسر را حداقل در مجامع عمومی و در رفتارهای گروهی مانند پارتی های شبانه تحت نظارت و کنترل دارد. باید تحقیق جامعی از جهت حدود و مبانی فقهی صورت گیرد تا ضمن بررسی گذشته، پرسش های ریز و درشتی که نهادهای خدمتگزار در نظام جمهوری اسلامی در این باره دارند و مشکلاتی که از این جهت با آن روبه رویند، دسته بندی و شفاف گردد.
بازبینی آموزه های دینی
دوم، احکام و ضوابط فقه فردی در ارتباط دختر و پسر از روی منابع و متون غنی فقهی، بازبینی گردد و با توجه به چهره های تازه ای که این موضوع ممکن است به خود گرفته باشد، در صورت نیاز، دوباره تدوین شود. برای مثال، احکام پوشش زن در برابر مرد و مرد در برابر زن، احکام نگاه کردن و هر گونه تماس جسمی، استثنائاتی که نسبت به برخی از محرّمات در حالت های خاص شده مانند استثنائات حرمت نگاه کردن برای شناسایی های لازم هنگام خواستگاری و. ..، همه اینها می تواند به فراخور و تناسب پرسش هایی که امروزه در احکام فردی روابط دختر و پسر مطرح است، بازبینی و بازنویسی شود.
کاوش در نگرش های دینی
سوم، دیدگاههای کلی اسلام در باره برخی از موضوعاتی که گرچه مستقیماً و به طور خاص در باره روابط دختر و پسر نیست، اما در چگونگی برخورد با این روابط نقش اساسی و تعیین کننده دارد، تدوین و ترسیم گردد. برای مثال، این موضوعات اهمیت خاصی دارد: اسلام و جوانان، اسلام و جنسیت، حدود آزادی های فردی در دولت اسلامی، دولت اسلامی و حریم خصوصی افراد، وظایف و صلاحیت های دولت اسلامی در تشکیل و حفظ بنیان خانواده.
شایستگی برخورد بازدارنده
چهارم، مبنای فقهی اصل جواز یا لزوم دخالت نظام اسلامی در این مسئله روشن شود. به نظر می رسد برای وارد شدن در پژوهش فقهی در این موضوع، گام اوّل همین است. باید روشن شود که آیا اصولاً دولت اسلامی وظیفه و صلاحیت برای دخالت، کنترل و برخورد نسبت به این موضوع را دارد؟ اگر این مرحله به خوبی طی شود، از گذر آن لااقل برخی از ضوابط کلی چگونگی برخورد نظام اسلامی به دست خواهد آمد.
هر یک از زوایای فوق می تواند موضوع یک پروژه تحقیقاتی مستقل قرار گیرد. نمی توان از یک مقاله کوتاه با فرصت و گنجایش محدود انتظار سخن گفتن در همه آنها را داشت. امید است پژوهشگران فرهیخته حوزه و دانشگاه به این مهم (که مربوط به عظیم ترین سرمایه جامعه یعنی سرمایه انسانی می شود و می تواند در سرنوشت کلی جامعه تأثیرگذار باشد) توجه کافی مبذول دارند و سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور را با پژوهش های بموقع، در چگونگی برخورد سازنده و درست با این پدیده یاری رسانند.
نگاهی به مبانی فقهی دخالت دولت اسلامی در مسئله
در این مجال تلاش می کنیم تا حدودی در وادی زاویه چهارم گام برداریم. سؤال اصلی در این وادی آن است که اصولاً مبنای فقهی وظیفه و صلاحیت دولت اسلامی برای برخورد با این موضوع کدام است و چه ضوابطی را می توان از همین جا برای دخالت و برخورد با موضوع به دست آورد؟
پاسخ کلی ما نهاد امر به معروف و نهی از منکر در اسلام است. این پاسخ لااقل در اسم و شکل آن سخن جدیدی نیست. اصولاً تکیه گاه اصلی متولیان نظام اسلامی، چه در بعد قانونگذاری، چه قضایی و چه اجرایی با این مسئله، همین عنوان اصیل و سابقه دار در منابع و متون اسلامی است. اما آنچه در این فرصت کوتاه ارائه می شود نگاهی است به ادله و مبانی این نهاد، با انگیزه و دغدغه هایی که در همخوانی آن بر برخورد نظام اسلامی با مسئله روابط دختر و پسر وجود دارد. بنابراین پرسش اوّل آن است که آیا ادله امر به معروف و نهی از منکر، اصل دخالت دولت اسلامی در این موضوع و برخورد با آن را توجیه و توصیه می کند؟ پرسش های بعدی این است که دلایل یادشده چه شرایط و ضوابطی را برای دخالت تعیین می کند؟ چه رهنمودهایی را می توان از ادله با توجه به حساسیت و اهمیت خاص موضوع به دست آورد؟ و. …
نگاهی به ادله امر به معروف و نهی از منکر
آیات متعددی بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید می کند. هر کس اندک آشنایی با قرآن داشته باشد، این حقیقت را می داند. آنچه می خواهیم مورد توجه قرار گیرد اینکه، امر به معروف و نهی از منکر غیر از آنکه وظیفه و صلاحیتِ فردی هر مؤمنی است و در متون و منابع فقهی شرایط و آثار آن آمده، از دیدگاه قرآن وظیفه حکومتی هم است که می تواند و بلکه ضروری است در دولت اسلامی جایگاهی نهادینه داشته باشد.
در سوره آل عمران می خوانیم:
«وَلْتَکن مِنکمْ اُمَّهٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ و ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ و أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُون.»[۳]
در این آیه شریفه کسانی مأمور به انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر شده اند که باید قبل از آن موصوف به «امه» باشند. به عبارت دیگر، «مأمور به» در امر «وَلْتَکن» فقط دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه مقدم بر آن تشکیل «امت» است. امت به دسته، جمعیت و مجموعه ای می توان گفت که همنوا و همگرا به سمت هدفی مشخص باشند.[۴] همنوایی و همگرایی با سازمان یافتگی و نهادینه شدن این وظیفه قاب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 