پاورپوینت کامل خواسته های زنان از خانه تا جامعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خواسته های زنان از خانه تا جامعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خواسته های زنان از خانه تا جامعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل خواسته های زنان از خانه تا جامعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

گزارشی از وضعیت زنان و درخواست های آنان در جمهوری اسلامی ایران

[مطالبات زنان از خانه تا اجتماع، دامنه گسترده ای را شامل می شود که پرداختن به آنها در مجالی اندک میسر نمی باشد اما زنان، خود می دانند که اساسی ترین خواسته ها و مشکلات آنان چیست. به جهت درک و شناسایی مهمترین شاخصه های وضعیت زنان در ایران، در این مجموعه راجع به مسائل خاص زنان، مهمترین مشکلات بر سر راه زن و خانواده، سیر صعودی یا نزولی مشکلات آنان پس از انقلاب، میزان تأثیرگذاری زنان مدیر بر حل مسائل زنان و الگوهای زن و خانواده موفق، از گروهی از زنان پرسش و به همراه پاسخ های کارشناسان، تحلیل و بررسی شده است.]

سرآغاز

پژوهش و ژرف اندیشی در روند پیشرفت یا پسرفت اقوام و جوامع مختلف، همواره توجه را به سوی یک برآیند مهم معطوف می دارد و آن اینکه در جای جای مسیر حرکت ها به سوی ترقی و توسعه، به ویژه آنجا که خاستگاههای فکری و فرهنگی در کار است و یا برعکس در حرکت به سراشیبی سقوط و انحطاط نظام ها و جوامع، جای پای حضور زنان به روشنی پیداست. زنان هم از آن رو که نیمی از اجتماع بشری را تشکیل می دهند و هم بدان جهت که تربیت و پرورش نیمه دیگر یعنی مردان را به عهده دارند، مستقیم یا غیر مستقیم در تمامی دگرگونی های اجتماعی، مناسبات قدرت و ظهور و سقوط تمدن های بشری نقش داشته اند. چه از آن روزگار دیرین که به واسطه حاکم بودن نظام مادرسالار بر نخستین جوامع بشری و رواج کیش پرستش «الهه مادر» در بسیاری از اقوام و سراسر شرق میانه، زنان از جایگاه و شرف والایی بهره مند بودند و چه در روزگاری که در نظام پدرسالاری، مرد مهم ترین قدرت ها را قبضه کرده و بر خانواده و جامعه حاکم بود و عدم تعادل و ناهماهنگی میان دو جنس (زن و مرد) را برحق جلوه می داد، نیز در زمان کنونی که هیچ قطعیت و جزمی در مورد نقش ها و کارکردهای افراد (چه زن و چه مرد) به بوته اعتبار و اتفاق نظر نمی نشیند، چنان که نظام خانواده، تعریف و جایگاه و نقش متعارف و سنتی خود را در معرض تهدید می بیند و دهکده جهانی با بیش از شش میلیارد نفر همنوع، جای خانه و خانواده بشر سرگردان را می گیرد.

حضوری دوگانه

در طول همه این عصرها و برخلاف اندیشه غالب، زنان همواره کوشیده اند برای طرح و اثبات وجود مؤثر خود شیوه های مناسب و همخوان با زمان خویش را بیابند. چنان که زمانی بارز و مدعی در امور مهم شده اما زمانی به دور از به رخ کشیدن خود، حضورشان را تحت سلطه در پستوی خانه ها با اشکباری و کینه توزی و حیله گری، تأثیرگذار و هدفمند ساخته اند. زنان حتی آن زمان که توسعه نیافته، منفعل و گوشه گیر با اوضاع کنار آمده اند، در واقع خواسته و ناخواسته به واسطه ارتباط مستقیم با نسل تحت تربیت خود، بر جریانات و دگرگونی های جامعه مؤثر بوده اند.

از همین رو نخبگان و بزرگان هر جامعه ای پرورش زنان و دختران فهیم و گرامیداشت شخصیت، حرمت و جایگاه آنان را، از ابتدایی ترین و اصولی ترین گام های دستیابی به اوج ترقی و پیشرفت معنوی و مادی جامعه برمی شمارند، چنان که اهتمام جدی در این زمینه را مطمئن ترین و نزدیک ترین مسیر موفقیت می دانند. گزارش حاضر تلاشی است در جهت بررسی و شناساندن بیشتر وضعیت زنان و دیدگاه آنها و جامعه نسبت به هویت، جایگاه و خواسته های آنان در جمهوری اسلامی.

نظرسنجی های این گزارش طی گفتگوهای حضوری، مکاتبه ای و تلفنی با ۲۵ نفر از زنان کشور در شهرهای مختلف تنظیم شده است. با تشکر از خانم «صدیقه مشایخی» که در تهیه برخی از نظرات دوستان ما را یاری دادند و با امید به آنکه گزارش حاضر در معرفی مسائل و مشکلات زنان و نیز در آشناسازی جامعه و بانوان با حقوق و آزادی های قانونی خویش مؤثر باشد، موفقیت تمامی زنان کوشا و فرهیخته کشور را در سایه انقلاب و نظام اسلامی از آفریدگار بزرگ خواستاریم.

وضع زنان

«وضعیت زنان» مقوله ای گسترده و دارای ابعاد گوناگون و پیچیده است. گستردگی و تنوع ابعاد، در هر جامعه ای بر اساس سیاست، اقتصاد، فرهنگ، میزان توسعه و رشدیافتگی افراد به ویژه زنان و سطح انتظارات آنان متفاوت می باشد. از این رو در جهت درک و شناسایی وضعیت زنان کشور به بررسی موضوعات گوناگون ذیل که زیرمجموعه این مقوله قرار می گیرند، پرداخته می شود.

چالش ها

در آغاز شاید اساسی ترین پرسش که ذهن را به خود مشغول می سازد این باشد که مسائل خاص زنان چیستند و بر چه اساسی می توان گفت این مشکلات مختص زنان است؟

«خدیجه میرغنی زاده» ۳۵ ساله از یزد می گوید: «مسائل خاص زنان در جامعه ما تبعیض جنسی و نگاه جنسیتی است که اعمال می شود و همین مسئله باعث شده گاهی زنان عقده گشایی کنند.»

«اعظم اللَّه داد» ۳۸ ساله و خانه دار مسائل خاص زنان را مربوط به جنسیت آنها می داند اما اکثر مسائل را بین زن و مرد مشترک می شمرد.

خانم «ش. فیروزی» دانشجوی کارشناسی از ساوه می گوید: «مسائل خاص زنان عبارت است از نابرابری جنسی و مناسبات حقوقی برآمده از آن مثل حق طلاق، حضانت فرزند، ارث، دیه و حضور برابر زنان با مردان در عرصه های مختلف سیاسی، حقوقی و مدیریتی.»

«محبوبه برازنده» ۳۴ ساله از گچساران مسائل خاص زنان را این گونه تعریف می کند: «مسائل مربوط به توانایی ها و حقوق زنان (که اکثر اوقات از سوی مردان نادیده گرفته می شود و بسته به فرهنگ هر جامعه و سطح توقعات زنان آن جامعه متفاوت می باشد) غالباً در همه زمینه ها و در ابعاد فردی و گروهی است.»

مهم ترین مشکلات بر سر راه زن و خانواده

«شکوه ملک زاهدی» ۴۲ ساله از اراک معتقد است که برابر نبودن امکان رشد و پیشرفت برای زن و مرد، مهم ترین مشکل زن و خانواده می باشد. خانم «فیروزی» که ۲۸ سال دارد، قرائتی از دین را که نابرابری جنسی را تبلیغ و ترویج و بازتولید می کند، به عنوان مهم ترین مشکل زنان معرفی می کند.

همچنین خانم «سعا جودی» کارشناس زبان انگلیسی از قم در پاسخ می گوید: «عدم وجود قوانین حامی زنان در بعضی زمینه ها که شاید به دلیل عدم حضور زنان در عرصه های قانونگذاری باشد. عدم امنیت اقتصادی، نگرانی از شکست در زندگی و ترس از طلاق به خاطر عواقب و مشکلات فرهنگی و اقتصادی آن و در نتیجه تحمل هر گونه ظلم و بی عدالتی و تحقیر در زندگی زناشویی، نداشتن حق آزادی انتخاب همسر و شریک زندگی، چرا که زن ها در واقع انتخاب می شوند، نه اینکه انتخابگر باشند، آن هم در مهم ترین و اساسی ترین تصمیم و انتخاب زندگی شان.»

«سیده مریم ساداتی» و «خدیجه محمدزاده» از قائمشهر معتقدند که انواع مشکلات فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی به علاوه تعصبات بی جا و محدودیت های به کار گرفته شده برای زنان از سوی خانواده و همسر، از مهم ترین مشکلات زنان به شمار می رود.

«اللَّه داد» شخصیت ندادن و احترام قائل نشدن جامعه برای زن و عدم آگاهی عمومی از هویت او را مطرح می کند. «مرضیه معماری» از بروجرد، فقر مالی و شکست در زندگی و طلاق؛ و «مهرانگیز مقدم شهرکی» از شهرکرد بحث ازدواج مجدد مردان دارای همسر را به موارد گفته شده، اضافه می کند.

نگرش کارشناسانه

با توجه به پاسخ های ارائه شده از سوی زنان، حجهالاسلام آقای علی کرمی فریدنی، کارشناس علوم دینی و مترجم «مجمع البیان» به فارسی در ۳۰ جلد می گوید: مسائل و مشکلات زنان را از ابعاد و زوایای گوناگون می توان مورد بررسی قرار داد، اما به نظر می رسد محوری ترین این مسائل در جامعه و جهان ما می تواند اینها باشد:

۱ – نگاه ترحم آمیز و شکننده به زن که ضعیفه است و ناتوان، و درخور ترحم؛ نه انسان و صاحب توانمندی و حقوق انسانی و دارای استعدادها و توانایی رشد و شکوفایی و زیستن به صورت موجودی مستقل و آزادمنش و دارای حقوق انسانی برابر با مرد.

۲ – نگاه جنسیتی به زن به گونه ای که دردمندانه در مناسبات اجتماعی گاه به او نه به عنوان انسان که زنی با وپژگی ها و بهره دهی های زنانه نگریسته می شود.

۳ – نگرش تبعیض آمیز در قلمرو حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هنری تا معنوی و دینی. از گواهی دادن زن گرفته تا ازدواج و استقلال او، تا دیه و بر عهده گرفتن پست های کلیدی که در همه این مسائل زنان با مشکلات جدی روبه رو می شوند. خاستگاه این وضع خاص، نگرش منفی به زن است که او را به عنوان انسان نمی نگرند! حل این معضلات اگر درست بیندیشیم و بخواهیم از آنها نجات پیدا کنیم، به همان نگرش برمی گردد. اگر نگرش اصلاح شود و زن را به سان مرد پیش از زن بودن، انسان بنگریم و دارای حقوق و امنیت و استقلال و آزادی و حق حاکمیت بر سرنوشت، با چنین چالش هایی در پهنه جامعه روبه رو نمی شویم.

نظریات مسئولان

در ادامه بحث بار دیگر به سراغ دوستان مان در شهرهای مختلف می رویم و نظریات آنها را در مورد نوع نگاه مسئولان نسبت به زنان و توانایی های آنها جویا می شویم.

«فیروزی» دانشجوی مقطع کارشناسی نگاه مسئولان را بسیار موقتی و تشریفاتی می داند و «افضلی» استاد دانشگاه آن را مثبت ارزیابی می کند.

«میرغنی زاده» می گوید: «نگاه مسئولان رنگ سیاسی دارد. آنها هنوز زنان و توانایی هایشان را باور ندارند و در درون نپذیرفته اند که باید برای زنان برنامه ریزی و سرمایه گذاری کرد.» «الله داد» از کرج معتقد است که مسئولان تا حد زیادی توانسته اند موقعیت زن را در اجتماع تثبیت کنند و این امر را می توان از حضور زنان در تمام عرصه های جامعه دریافت.

«سعا جودی» از قم ابراز می کند که در گفتار و شعارهای بسیاری از مسئولان، از زنان و حقوق اجتماعی برابر آنها با مردان زیاد صحبت می شود اما در عمل این طور نیست و بعد از گذشت بیست و پنج سال از انقلاب اسلامی با توجه به اینکه زنان از نظر تحصیلات و کسب مدارج علمی در سطح بالا و همپای مردان قرار دارند، هنوز فرصت نیافته اند در پست مدیریتی بالا در کشور ایفای نقش کنند؛ پست های مدیریتی چون وزارت، قضاوت، ریاست قوای سه گانه، استاندار، فرماندار، رئیس آموزش و پرورش یا صدا و سیما و. …

سیاست ها و قوانین در مورد زنان

«میرغنی زاده» دانشجوی کارشناسی از یزد می گوید: «این سیاست ها تا حدی مثبت است اما هنوز بایستی نگاه علما و مسئولان در مورد زنان تصحیح گردد تا نتایج خوب و بهینه ای مترتب گردد.»

«الله داد» و «ملک زاهدی» از اراک سیاست ها و قوانین را تا حدی به نفع جامعه زنان می دانند اما «برازنده» و «محمدزاده» معتقدند قوانین وضع شده به تنهایی کافی نیست، بلکه باید زمینه ها و ضمانت های اجرا و پیاده شدن قوانین را هم فراهم کرد.

«سعا جودی» می گوید: «در دهه اوّل انقلاب به واسطه جنگ تحمیلی و اوضاع سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه، فضایی برای طرح و تحلیل این مباحث نبود، اما در اواخر دهه دوم انقلاب تا یکی دو سال گذشته یعنی بین سال های ۷۶ – ۷۵ تا ۸۲ – ۸۱ بارقه هایی از امید درخشید که متأسفانه امروز دوباره رو به خاموشی می رود.»

مشکلات زنان بعد از انقلاب، سیر صعودی یا نزولی؟

«فیروزی» از ساوه می گوید: «از این نظر که روند مدرنیزاسیون در ایران و جهان رو به جلو بوده، برخی از مشکلات زنان برطرف شده اما حاکمیت قرائتی مردسالارانه از دین در بسیاری از زمینه ها به ویژه عرصه حقوق مدنی و خانواده، مشکلات زنان را بیشتر کرده است.» خانم «ملک زاهدی» دیپلمه و خانه دار معتقد است که نوع مشکلات و شکل ظاهری آنها عوض شده اما از نظر کیفی تفاوت چندانی نکرده است.

«کارگران» مهندس کامیپوتر از بافق و «افضلی» استاد دانشگاه زنجان می گویند: «به دلیل رشد و آگاهی زنان و توانمند شدن آنها در بروز استعدادهایشان و همچنین در پی مردود شناخته شدن بسیاری از فرهنگ های غلط و تعصبات نادرست در جامعه و فراهم شدن امکان حضور فعال زنان در جامعه، مشکلات شان کاهش پیدا کرده است.»

«میرغنی زاده» عنوان می کند که پیش و پس از انقلاب، دو برهه زمانی اند و زنان در این دو شرایط متفاوت بوده اند. برای زنانی که پیش از انقلاب در عسر و حرج بوده اند، الان مشکلات کمتر شده؛ اما برای بعضی هنوز به سقف ایده آل نرسیده است و گروهی هم اصولاً بر سبیل و صراط دیگری هستند.

دستیابی به هویت واقعی یا ابزار در عرصه های اجتماعی و فرهنگی؟!

«مرضیه معماری» بازنشسته آموزش و پرورش تأکید می کند: «تا زمانی که زنان جایگاه واقعی خود را از دید قرآن و اسلام در اجتماع پیدا نکنند، مسلّماً به عنوان یک ابزار به آنها نگریسته خواهد شد.»

«اعظم الله داد» معتقد است زنان بعد از انقلاب از این نظر شرایط بهتری پیدا کرده اند، اما هنوز تا یافتن هویت به معنای واقعی راه زیادی در پیش است.

همچنین «برازنده» از گچساران می گوید: «زنان علی رغم فعالیت و تلاش در تمام زمینه ها و همپای مردان هیچ گاه از نظر هویت و شأن با مردان برابر نبوده اند.»از زنجان «افضلی» بر این باور است که جز در مناطق و محیطهایی خاص، در کل زنان به هویت خود دست یافته اند و «محمدزاده» معلم آموزش و پرورش از قائمشهر می گوید: «به جز عده ای از زنان که هویت اصلی یک زن مسلمان را پیدا کرده اند، بقیه هویت اصلی خود را فراموش کرده و دنباله رو الگوهای غربی شده اند.»

هویت زن در تفکر دینی

آقای کرمی فریدنی می گوید: در اندیشه دینی، زن هویت انسانی دارد؛ بسان مرد، بی هیچ کم و کاست در انسانیت. زن دارای کرامت ذاتی و حقوق اساسی است، درست بسان مرد. زن در برابر خدا، خویشتن، طبیعت و همنوع دارای مسئولیت ها و تعهدات و وظایفی است. اینها عمده هویت زن را می سازد. اگر گاه وظایف و شرایط ویژه ای برای زن و نقش خاص و جایگاه باید در نظر گرفت، مربوط به نقش خاص اوست که دیگر انسان ها هم در شرایط و جایگاه ویژه با نگاهی خاص دارا هستند و این وضع به زن اختصاص ندارد.

حضور زنان مدیر در عرصه های سیاسی، اجتماعی

خانم «ف. ن» ۴۹ ساله از قم می گوید: «این امر باعث می شود زن به نمایندگی از تمام زنان در جامعه فعالیت کند و بنا به درک زنانه اش مشکلات را حل یا به حل آنها کمک کند.» «لیلا افضلی» استاد دانشگاه توضیح می دهد که با حضور زنان در میادین اجتماعی بسیاری از مشکلات جامعه بانوان به طور ملموس قابل بررسی می باشد و این وضع باعث بازتاب مشکلات به مسئولان گشته و نهایتاً در قانونگذاری و تصویب موارد و قوانینی که موجب رفع چالش ها باشد، مؤثر واقع خواهد شد.

«اعظم الله داد» ضمن معرفی «عدم استقلال فکری، عملی و اقتصادی زنان» به عنوان ریشه اصلی مشکلات جامعه زنان، می گوید: «زنی که با استقلال و اعتماد به نفس گام برمی دارد زودتر به آرمان هایش می رسد و ورود زنان به عرصه های سیاسی و اجتماعی، راه را برای مستقل شدن شان هموار می کند.»

«میرغنی زاده» بر این باور است که اگر چه حضور، کمی تا قسمتی باعث کاهش مشکلات زنان شده اما مشکلاتی دیگر را رقم زده است.

آقای کرمی فریدنی، نویسنده کتاب سال «فروغ آسمان حجاز» در باره نظریات دوستان می گوید: «بی تردید حضور اندیشمندانه و سنجیده برخی از زنان آزادمنش و حق طلب به ویژه اگر در رشته و جایگاهی موفق شوند و بدرخشند، می تواند به زنان نواندیش و کمال جو، اعتماد به نفس و امید به رشد و پیشرفت بدهد و از دو جهت از مشکلات آنان بکاهد؛ نخست آنکه چهره های آگاه و پرتلاش می توانند منشأ اثر باشند و با آگاهی از مسائل و مشکلات زن و طرح درست و آزادمنشانه آنها، تصمیم سازان جامعه را برای حل مشکلات برانگیزند، نیز جامعه را به جهت ساختن دنیای جدید و آراسته به عدالت اجتماعی، آزادی و تأمین حقوق انسان و پیراسته از عقب ماندگی و استبداد که حقوق زن نیز در آن تأمین می گردد، جهت دهند.

از دیگر سو به زنان و دختران خوشفکر و معنویت خواه، نوید و پیام بدهند که هر یک از آنان می تواند با آراستگی به دانش و خرد و اخلاق و توانمندی و کارایی، در جامعه بدرخشد و منشأ اثر باشد.»

ارتباط مشکلات زنان با الگوهای ارزشی و بحران هویت

«اعظم الله داد» معتقد است از آنجا که هویت داشتن تا حدود زیادی مانع از استمداد غیر عقلانی از بیگانه و الگوپذیری کورکورانه و غلط می شود، می توان گفت که مشکلات زنان با الگوهای ارزشی و بحران هویت ارتباط تنگاتنگی دارد.

«میرغنی زاده» کارشناس پرستاری از یزد می گوید: «این دو بر هم بی تأثیر نمی باشند. همین که امروزه در برخی از زنان و دختران، ناهنجاری های اجتماعی مشاهده می شود، برگرفته از بحران هویت می باشد.» همچنین «افضلی» از زنجان می افزاید: «هر اندازه زنان الگوهای ارزشی نادرست داشته باشند، مشکلات آنان و به تبع مشکلات خانواده هایشان افزایش می یابد.»

******

شبیه سازی ساختار اجتماعی زنان غربی

«وحیده کارگران» مهندس کامپیوتر و «سیده مریم ساداتی» کارشناس پرستاری از قائمشهر بر این عقیده است که پیامد مثبت در نتیجه الگوسازی مثبت به دست می آید. اگر گزینش کردیم و بخشی از فرهنگ آنها را که با فرهنگ و اعتقادات مان هماهنگ است، گرفتیم و به کار بستیم موفق خواهیم بود؛ در غیر این صورت نه.

«خدیجه محمدزاده» که با شبیه سازی موقعیت های ساختار اجتماعی زنان غربی برای زنان کشورمان مخالف است، توضیح می دهد که این امر باعث می شود زن ایرانی فرهنگ و سنت گذشته اش را فراموش کند و آن را به کلی کنار بگذارد و به دنبال شبیه سازی خود با الگوهای غربی برود، در حالی که الگوهای گذشته همیشه بد نیستند، بلکه باید با توجه به شرایط و امکانات و محیط، آنچه را که مناسب است برگزید و به آن پای بند بود. با الگوهای جدید نیز با توجه به فرهنگ کشورمان برخورد کنیم و در صورت پذیرفتن آنها مقلد کور نباشیم.

«میرغنی زاده» ضمن تأیید نظر خانم «محمدزاده» معتقد است فرهنگ ایرانی – اسلامی هرگز نمی تواند شبیه غربی ها باشد؛ شاید آنها را تحمل کنیم ولی از درون حسی به ما می گوید که شرقی بودن با غربی بودن فرق می کند. فقط می توانیم نقاط مثبت و بخشی از فرهنگ شان را که هماهنگ با فرهنگ مان است بگیریم و در کنار شرقی بودن بهره ای ببریم تا به تعادل برسیم. چون انسان محل برخورد شرق جان و غرب عقل است و ایران اسلامی، تقاطع اشراق و معنویت شرق و تعقل غرب می باشد.

زنان بیشترین قربانیان آسیب ها و عوامل ناامنی فرهنگی و اجتماعی

«خانم ملوس تشنه لب» ۵۳ ساله از بروجرد می گوید: «ضعف قوانین در حمایت از حقوق زنان و عدم حمایت زنان از سوی مردان از عوامل اصلی قربانی شدن زنان است.» خانمی از شهرکرد ضمن تأیید نظر خانم «تشنه لب» اضافه می کند: نداشتن ضمانت اجرایی همان قوانینِ ضعیفِ حقوق زنان از یک سو و ناآگاهی زنان نسبت به حقوق خود از سوی دیگر، باعث می شود که زنان بیشتر در جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرند. این عوامل موجبات ناامنی در جامعه را نیز فراهم می آورند.

«فیروزی» از ساوه نابرابری جنسی و تبلور این نابرابری در مناسبات حقوقی را از عوامل اصلی ناامنی فرهنگی، اجتماعی زنان معرفی می کند و معتقد است که در عرصه بی قانونی جنگل طبیعتاً افرادی که از نظر توان فیزیکی در درجه پایین تری هستند، قربانیان اصلی خواهند بود. حاکمیت مناسبات مردسالارانه در پوشش سنت، دین و قوانین سبب شده است جامعه ما با نوعی هرج و مرج و ناهنجاری نسبت به حقوق زنان روبه رو گردد و این از دلایل اصلی آسیب زایی جامعه ما برای زنان است.

«ملک زاهدی» ۴۲ ساله و خانه دار می گوید: «ناآگاهی زنان از حقوق شان، استثمار شدن زنان توسط اطرافیان خصوصاً شوهران، و نیز وابستگی اینان به شوهران در مسائل مادی و معنوی آنها را آسیب پذیرتر کرده است.»

«میرغنی زاده» که تنها وجود قانون و قواعد را راهگشا نمی داند، معتقد است باید مجریان قانون و فرهنگ عمومی پذیرا و اجرا کننده حقوق و جایگاه زن باشند، و اصولاً خود زنان دچار افراط و تفریط بوده و نتوانسته اند در مقابل آسیب های اجتماعی، خویش را بیمه و مصون کنند.

«محبوبه برازنده» زنان را به خاطر داشتن روح لطیف و ذهن حساس تر نسبت به مردان، آسیب پذیرتر می داند و عوامل ایجاد ناامنی فرهنگی و اجتماعی را فقر، ضعف قانون در حمایت از زن، حقوق و جایگاهش و نیز بی سرپرستی و بدسرپرستی برخی زنان عنوان می کند. همچنین «کارگران» کارمند معدن از بافق می گوید: «به دلیل اینکه در بعضی شهرها و مناطق کشور اجازه و امکان حضور در جامعه به زنان داده نمی شود، از این رو اگر زمانی این فرصت برای زن ها فراهم شود و وارد جامعه شوند، به علت ناآگاهی از بسیاری مسائل، در جامعه قربانی آسیب های زیادی می شوند. از طرفی هم وجود فرهنگ ها و تعصبات و برداشت های نادرستی که از دین شده و اعتماد به نفس زنان را از آنها می گیرد، باعث ناامنی برای زنان در جامعه می شود.»

حجهالاسلام آقای کرمی فریدنی صاحب کتاب «ظهور و سقوط تمدن ها از دیدگاه قرآن»، علل آسیب پذیری زنان نسبت به مردان را این گونه بر می شمارد:

۱ – عدم رشد و شکوفایی فکری و فرهنگی: در بیان ارزشمندی از پیامبر آورده اند که در وصف عقل انسان فرمود: «العقلُ ما عُبدَ به الرحمن و اکتُسِبَ به الجنان» گوهر گرانبهای خِرَد آن است که خدا به وسیله آن پرستیده و فرمانبرداری شود و انسان به برکت آن به گونه ای زندگی کند که به بهشت پرطراوت و زیبای خدا راه یابد. این سخن سازنده نشانگر آن است که یکی از اساسی ترین راههای اصلاح فرد و جامعه و مدیریت آن و ایمن کردن آنها در برابر ناهنجاری و قانون شکنی و ستمگری و ستم پذیری، تلاش در خردمندی و شکوفا ساختن دستگاه عقلانی فرد و جامعه است. در جامعه بدان دلیل که زنان از محرومیت های بسیاری از جمله رشد و شکوفایی خرد واندیشه رنج می برند، در فراز و نشیب های زندگی و سر دو راهی های قدرت لازم را برای تحلیل مسائل در خود نمی بینند و در زندگی بازنده می شوند. بنابراین رشد فکری و توانمندی عقلی با آسیب پذیری اجتماعی تناسب معکوس دارد. هر فرد و جامعه ای خردمندتر، آگاه تر، ژرف اندیش تر، آسیب پذیری آن کمتر و برعکس.

۲ – راز دیگر آسیب پذیری احتمالی زنان، جایگاه متزلزل و موقعیت بی ثبات آنان در جامعه است. هنگامی که در خانه و جامعه، زن، صاحب کرامت و حقوق و آزادی و امنیت به حساب آید و برابر با مرد، و موجودی وابسته و طفیلی به حساب نیاید، طبیعی است که در تصمیم گیری و فراز و نشیب ها خود را برتر از ابزار شدن و وسیله سوء استفاده قرار گرفتن می نگرد و اجازه نمی دهد او را قربانی هوی ها و بداندیشی ها و خودپرستی ها کنند؛ نیز باور می کند که انسان است و گرامی تر از آنکه او را تحقیر کنند و نمی پذیرد که خود را جز در برابر به دست آوردن خشنودی خدا و بهشت زیبای او فدا کند، بنابراین برای کمتر ساختن خطرات احتمالی و آسیب های اجتماعی زن، باید او را گرامی داشت و بر جایگاه شایسته اش نشاند و حقوق و حرمت انسانی او را پاس داشت.

۳ – نگاه ابزاری و جنسی به زن.

۴ – ضعف قوانین حمایت از حقوق زن.

۵ – فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

۶ – عدم آشنایی عمومی نسبت به حقوق زن و عدم آشنایی زنان نسبت به این حقوق.

۷ – وجود تعصب های کور و خُرده فرهنگ های محلی و منطقه ای عقب مانده و فسیلی که مانع حضور پویای زن در جامعه و رشد و شکوفایی او می گردد.

آشنایی زنان با حقوق زن و خانواده

خانم «فیروزی» می گوید: «مسلماً آشنایی زنان با حقوق خویش در حفظ و احقاق حقوق آنها مؤثر است، اما بسیاری از حقوق زنان به صورت قانونی و شرعی از آنها گرفته شده است.»

خانم «کارگران» ضمن کارگشا دانستن آشنایی زنان با حقوق شان، ابراز تأسف می کند که غالب بانوان در بسیاری موارد نسبت به حقوق خود و چگونگی استفاده از آن برای حل مشکلات شان، ناآگاهند.

از نظر «اعظم الله داد»، آشنایی زنان با حقوق شان باعث می شود از جایگاه و شأن خود در خانواده و جامعه آگاه شوند