پاورپوینت کامل دختران نسل انقلاب، تصورات، انتظارات ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دختران نسل انقلاب، تصورات، انتظارات ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دختران نسل انقلاب، تصورات، انتظارات ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دختران نسل انقلاب، تصورات، انتظارات ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

[براستی انقلاب اسلامی ایران تا چه حد توانسته است حقوق زنان را استیفاء نموده و به انتظاران زنان به ویژه دختران نسلی انقلاب پاسخ گوید؟ دختران جوان به این پرسش پاسخ می گویند. در این گزارش با مراجعه به دختران جوان، از عوامل ارزش ستیزی برخی دختران در برابر عملکرد حکومت و کارگزاران آن، کارکرد مدارس و برخورد خانواده، و علل پاره ای از مشکلات که گریبانگیر دختران جوان می باشد، از قبیل نوسانات امکانات تحصیلی و اشتغال دختران، محدودیت امکانات تفریحی و اوقات فراغت دختران، میزان آگاهی و مهارت های دختران پیش از ازدواج، بایدها و نبایدهای تعامل با جنس مخالف و علل بروز انحراف های اخلاقی در دختران، پرس و جو شده است.

بدیهی است برخی از پاسخ های ارائه شده مورد تأیید مجله نباشد اما نشان دادن فضای ذهنی دختران نسل انقلاب برای دست اندرکاران مربوطه مفید خواهد بود هر چند و به روشنی پیدا است که همه گفته ها واقعیت ندارد، ولی واقعیت آن است که برخی دختران اینها را گفته اند!]

مقدمه

انقلاب اسلامی به لحاظ ماهیت دینی و نماد اسلامی و وجود تاریخی خود، با همه انقلاب های سیاسی اجتماعی پیشرفته متفاوت است، زیرا به لحاظ خاستگاه و اهداف، ریشه در تفکر دینی و آرمان گرایی اسلامی و ولایی دارد. نادیده گرفتن تفاوت مبنایی جنبش اسلامی با انقلاب های اومانیستی و بورژوایی جهان، منجر به عدم درک واقعیات مربوط به سیر انقلاب دینی و خدشه دار کردن اصالت و حقانیت آن می شود، زیرا نهضت اسلامی رخدادی است که به لحاظ ماهیت، قصد ایجاد دگرگونی انفسی و زنده کردن حیات باطنی بشر را داشته و می خواهد جامعه را در جهت دستیابی به آرمانشهر و مدینه فاضله ترسیم شده اسلام، سوق دهد.

در این میان، بینش انقلاب که تحت تأثیر مبانی اسلام، مبتنی بر ارزش نهادن به مقام زن بود، توانست به وضعیت بحرانی زنان در جامعه سر و سامان بدهد. بنابراین کم کم بانوان هویت پایمال شده خود را از زیر گورهای ستم و نادیده انگاشتن و تبعیض بیرون کشیدند و در مسیر اصلاح چهره مخدوش و عاریتی خود گام نهادند، تا زیر سایه جهان گستر انقلاب، سیمای حقیقی خود را از چیرگی نقاب های دروغین تحمیل شده بیرون بکشند. طی قرن ها هیچ کس به اندازه حضرت امام خمینی(ره) در جهت روشنگری جوامع بشری نسبت به حقوق زنان، تلاش راستین نکرده است.

اما اینکه کارکرد ما چقدر توانسته جایگاه آرمانی و مطلوب را که در اسلام برای زن متصور می شود، به منصه ظهور برساند، جای بررسی دارد.

گزارشی که می خوانید جستجو در فضای ایجاد شده برای دختران در طول بیست و پنج سال انقلاب است تا مجال اندیشه و پژوهش بیشتر برای همگان پیش آید، از این رو با انگیزه بازتاب صادقانه ذهنیت بعضی از دختران جامعه تلاش کردیم باورها را بازگو کنیم، هر چند در بعضی از موارد، می توان نشانه هایی از تندروی و زیاده خواهی را مشاهده کرد. به هر حال رویارویی مستقیم با مسائل، بهترین راه برای حل و برطرف کردن آن است.

۱- چرا دین گریزی؟

تحولی را که انقلاب اسلامی و نفس مسیحایی حضرت امام خمینی در جامعه ما به ویژه در جوانان ایجاد کرد، باید معجزه قرن شمرد. انقلاب و ارزش های آن نسلی را صحنه گردان عرصه های دینداری و شرف و جوانمردی و خداترسی و ایثار و انسانیت ساخت که وصف ارزش های آن در توان هیچ قلمی نیست. دختران و پسران پاک و باایمان و ازجان گذشته ای که تاریخ انقلاب و دفاع مقدس و بقای نظام و گسترش ارزش های اسلامی را رقم زدند و صدها هزار نفر آنان با خون سرخ خود بر حقانیت انقلاب و ماندگاری این ارزش ها صحه گذاشتند. اینان نسل انقلاب، نسل امام، زاده دفاع مقدس و از تبار جمعه ها و جماعت هایند.

نسل دوم و سوم نیز از راه رسیده و می رسند، با تفاوت هایی نه فراگیر ولی آشکار. دختران و پسرانی که بسیاری از آنان به رغم تلاش های تبلیغی فرهنگی، به ارزش های نسل پیشین وفادار نیستند و قبله آمال خویش را در جای دیگر می جویند و الگوهای دیگری را پیشه خود ساخته اند. شاهد روشن و مصداق کامل آن مسئله حجاب و نوع پوشش است که هم برای نظام اسلامی و مسئولان دینی و فرهنگی جامعه بسیار مهم است و هم این بخش از جامعه گویی با بی اعتنایی به آن پیام دیگری می دهد. از این رو می توان از آن به عنوان «بدحجابی سیاسی» نام برد. آیا می توان گفت بدحجابی سیاسی، پاسخی غیر مستقیم و معترضانه به نارضایتی هاست که اگر درصد بالایی از آن، ریشه در تهاجم فرهنگی غرب و کم کاری های فرهنگی داشته باشد، درصدی از آن نیز، به خاطر بی اعتنایی به مسائل جوانان در است؟ به هر حال واقعیت ارزش گریزی، بلکه دین گریزی برخی جوانان را چگونه باید تفسیر کرد؟

زهرا ایمانی / ۲۵ ساله / بوشهر

به دلیل غیر همسویی جامعه و جوانان که باعث می شود عده ای از جوانان تصور کنند که سنت ها و ارزش های دینی مانع پیشرفت و ترقی آنها می شود، ضمن آنکه به طور کلی انجام و تعهد به مسائل شرعی، بیشتر به شکل کسالت بار و دست و پاگیر ارائه شده است.

سیده معصومه مدرسی / ۲۰ ساله / کرج

برای اینکه دختران غالباً احساس می کنند مسائل شرعی برای آنها محدودیت ایجاد می کند.

ط. م / ۱۶ ساله / تبریز

چون مسئولان هیچ گاه نخواسته اند بحران فرهنگی و دینی جوانان را به طور اصولی حل کنند، بلکه فقط با زور رفتار کرده اند.

مریم مرادی / ۲۳ ساله / قم

چون بسیاری اوقات مسائل دینی با روش های خشک و خشن و انعطاف ناپذیر ارائه می شود، در حالی که فقط با زبان نرم و منطق می توان جوان را توجیه کرد. همچنین گزینشی برخورد کردن با ارزش های دینی باعث جبهه گیری نسل جوان می شود، بخصوص در میان دختران که فقط بر مسئله حجاب و روابط با نامحرم تکیه می شود، ولی به معضلات دیگر مثل رعایت نکردن حقوق آنها در جامعه توجهی نمی شود.

سیده نگار حسینی / ۱۷ ساله / اصفهان

در بسیاری مواقع به گونه ای رفتار می شود که انگار مسائل دینی با خواسته های جوانان منافات دارد، مثل اینکه یک دختر را به بهانه حفظ عفت و حرمتش، از حق تحصیل در دانشگاه محروم کنند.

لیلا خضراء / ۲۲ ساله / ساوه

بعضی از مسئولان نه تنها گامی در جهت آشنایی و پیوند دختران با اصول اسلامی برنداشتند، بلکه به خاطر برداشت های غلط خود از اسلام، آنها را به گمراهی هم کشانده اند، در حالی که شخصی مثل دکتر الهی قمشه ای می تواند به گونه ای رفتار کند که نه فقط جوانان را از دین گریزان نکند، بلکه هوشمندانه آنها را به سمت اسلام جذب و علاقه مند کند.

خ. م / ۲۱ ساله / قم

ارزش های اسلامی در جوانان این مرز و بوم به خوبی نهادینه نشده است.

فاطمه ضیائی / ۲۳ ساله / روستای راونج

مسئولان در وهله اوّل باید خود به اسلام عمل کنند. فقط با عمل می توان جوان را جذب کرد. جوان وقتی صداقت ببیند، پیش می آید، اما وقتی با شعارزدگی ها روبه رو می شود، اعتمادش را از دست می دهد.

* * *

یکی از بزرگ ترین چالش های امروز جامعه ما این است که در بسیاری از عرصه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به شعار دادن رو آورده ایم، شاید با این گمان که چون نظام، نام و عنوان اسلامی دارد، فقط همین عنوان برای اسلامی بودنِ هر امری که انجام می شود، کافی است! به همین دلیل برای نهادینه کردن دین در وجود افراد، تلاش منطقی و مؤثر نمی شود. به طور کلی برخی از جوانان به دلیل عملکرد ناصحیح و یا ناقص برخی مسئولان فرهنگی، سیاسی و دینی، گمان کرده اند که کاستی ها و ناهمگونی ها در ذات دینداری نهفته است، از این رو نسبت به اصل دیانت، شبهه دار شده و چه بسا با دین مشکل پیدا کرده اند. متأسفانه در بعضی موارد دستور عمل هایی داده شده که چندان مبنا و منشأ دینی نداشته، اما به اشتباه به نام دین مطرح شده است. این فرامین و احکام، گاهی توسط دولت مطرح شده، برخی وقت ها توسط آموزش و پرورش در مدارس لازم الاجرا شناخته شده و گاه توسط والدین در محیط خانوادگی به اجرا در آمده است. باید این شهامت را داشت که حساب برخی دستورها و مصالح حکومتی را از احکام دینی جدا کرد و حرف های نادرست را پس گرفت، تا جوانان دین را بدون پیرایه های تحمیل شده و رنگ و لعاب های اضافه شده، بشناسند و فقط در باره خودِ دین قضاوت کنند و تصمیم بگیرند.

۲- عملکرد تربیتی آموزش و پرورش و دین گریزی دختران

تربیت امری همه جانبه است و تمام ابعاد جسمانی، عاطفی، اجتماعی و معنوی شخصیت انسان را در بر می گیرد، نیز بنیان و منشأ تمامی خصلت های فردی و اجتماعی است. یکی از ایرادهای وارد بر عملکرد برخی از مربیان تربیتی مدارس، تأکید آنان بر یک بُعد تربیتی یعنی جنبه اعتقادی است؛ بدتر از آن، شیوه اجرای تربیت آنها پر از موارد مشکل ساز است، چرا که با امر و نهی های شدید، به کارگیری حساسیت های غیر اصولی و سخت گیری های افراطی در باره مسائل ظاهری است.

در مدرسه، مظهر دین و ارزش ها مربیان امور تربیتی هستند که متأسفانه گاه افرادی خشن، نامرتب و عصبی می باشند که مطابق سلیقه خود، مسائل اسلام را پیاده می کنند و روش های تبلیغی ای را در باره دین به کار می گیرند که هیچ همخوانی با شرایط و وضع فعلی جوانان ندارد. می توان گفت برخی تعاریفی که توسط مدرسه در باره دین ارائه می شود، با نیازهای جوان هماهنگی ندارد و بیشتر به شکل مهار و محدودکننده خواسته های آنان طرح می شود.

بنابراین، هر جا که مربیان تربیتی به خطا می روند و رفتار اشتباهی می کنند، جوان آن را به حساب دین می گذارد و از ارزش های اسلامی گریزان می شود. چون اغلب افراد مذهبی، معادل و سخنگوی دین گرفته می شوند.

برخوردهای توهین آمیز و تحقیرکننده بعضی از مربیان در باره رعایت حجاب و شرکت اجباری در مراسم مذهبی مدرسه، همواره با مخالفت درونی دختران نوجوان همراه بوده است، زیرا دختران در سنین نوجوانی نسبت به مسائل ظاهری، رنگ و زیبایی خود به شدت حساس هستند و از محدودیت و جبر و مسائل کسالت بار می گریزند.

توبیخ و تنبیه افراطی دختران نوجوان به خاطر پیدا کردن آیینه جیبی در کیف شان و یا برداشتن چند تار ابرو و یا بیرون گذاشتن مو از مقنعه، نه تنها آنها را نسبت به رعایت اصول اخلاقی و موازین شرعی پای بند نمی کند، بلکه به ویژگی گستاخی و لجبازی در آنان دامن می زند، به طوری که در بیرون از مدرسه، بر زیر پا گذاشتن مسائل ارزشی و اخلاقی، بیشتر اصرار می ورزند.

متأسفانه، نظام آموزشی ما متأثر از آموزش و پرورش سنتی است که بر خشونت و جبر پافشاری دارد، اما مناسبات جامعه امروز، خشونت را بر نمی تابد، پس شیوه تعلیم و تربیت را باید تغییر داد، چون سخت گیری های مدرسه در بسیاری موارد نتیجه وارونه داده است و به جای اینکه دختران در طول دوران تحصیل، برای عشق ورزیدن به دین، آماده و تربیت شوند، از آن زده می شوند.

آیا نمی توان به جای ایجاد اضطراب و ترس مرگ و روز قیامت و خشم خداوند در دختران نوجوان، و یا در کنار آن با بیان جنبه رحمانی و لطف خدای مهربان، یک رابطه محبت آمیز برقرار کرد؟ آیا نباید باور کنیم که بچه ها در چنین سنی، با همه دل شان مسلمان هستند، بنابراین چنین دلی را نباید زخمی کرد و شکست، بلکه باید عاشق کرد؟

نمونه های ذکر شده، نظریات دختران جوان در باره عملکرد دینی و تربیتی مدارس است:

ط.م / ۱۶ ساله / محصل

فکر می کنم دین را برای ما خوب تعریف نکرده اند و ما نمی دانیم نیاز ما برای انجام مسائل دینی چیست؟

فاطمه ضیایی / ۲۳ ساله / دانشجو

مدارس، دختران را بیشتر با مسائل اسلامی به طور تئوری آشنا کرده اند. برای اینکه آنها بتوانند اصول دینی کتاب های درسی را به طور عملی به کار ببرند، باید کار بیشتری صورت بگیرد.

طاهره محمدی / ۲۵ ساله / آموزگار

اگر مدارس بتوانند از مشاوران خوب و قابل بهره بگیرند که بتوانند بچه ها را جذب کنند، در رشد تربیت اخلاقی و فرهنگی آنان تأثیر زیادی دارد. در دوره دبیرستان خودم، ماهی یک بار استادی را برای مشاوره می آوردند که حتی از طرف بچه های شرور مدرسه نیز مورد استقبال قرار می گرفت. بنابراین اگر اولیای مدارس از افرادی برای سخنرانی در مراسم مذهبی استفاده کنند که مورد علاقه بچه ها باشد، بیشتر می توانند در دل آنها نفوذ کنند.

الهه. ک / ۲۱ ساله / دانشجو

معتقدم کار اساسی در راستای شناخت حقیقت دین صورت نگرفته و به ظواهر امور اکتفا شده است.

ح. م / ۲۱ ساله / دانشجو

به نظر من اصول اسلامی را در قم خیلی پررنگ نشان داده اند، به طوری که جوانان را دلزده کرده است و بعضی به اجبار بعضی از مسائل را انجام می دهند. در شهرهای دیگر هم اصول ارزشی را خیلی کمرنگ ارائه کرده اند. در کل زیاد موفق نبوده اند.

خانم سلیمانی، مدیر و آموزگار پرسابقه

خانم «سلیمانی» با مدرک کارشناسی علوم سیاسی و بیش از ۲۶ سال پیشینه تدریس و مدیریت در دبیرستان های دخترانه قم و تهران، در این زمینه می گوید:

«از عوامل مهم دین زدگی جوانان، ضعیف بودن عملکرد مسئولان در دین باوری به جوانان است، مخصوصاً نهادهایی مثل آموزش و پرورش، آموزش عالی، صدا و سیما، وزارت ارشاد و. .. که در ارتباط مستقیم با جوانان هستند.»

وی اعتقاد دارد که «تهاجم وسیع و بمباران تبلیغاتی دشمن نیز بی تأثیر نبوده، هر چند ریشه قدرت آنها در ضعف ماست. در واقع ما چون ضعیف عمل می کنیم، اسباب اقتدار آنها را فراهم می کنیم. اگر بچه هایمان را پرمایه و عمیق تربیت کنیم، دشمن به فرمایش حضرت امام(ره) هیچ غلطی نمی تواند بکند.»

خانم «سلیمانی» دین را در ذاتش، جذاب و زیبا و مطابق با فطرت می داند و اضافه می کند: «اگر دین را درست عرضه کنیم، جوانان که فطرت پاک تری دارند و به ملکوت نزدیک ترند، حتماً روی خوش به دین نشان می دهند. اگر جوانان در این زمینه ضعیف هستند، مسئولان باید پاسخگو باشند و نمی توانند با دلایل بیهوده اشتباهاتشان را توجیه کنند.»

۳- برخوردهای خانواده و دین گریزی دختران

آغاز سیر تربیت دینی هر فردی از خانواده جریان می یابد و پایه های شخصیت انسانی تحت تأثیر گفته ها و تفکرات والدین شکل می گیرد، بنابراین می توان رفتار و حالات مثبت یا منفی هر فرزندی را زاییده محیط خانواده دانست. البته با گسترش ارتباطات اجتماعی فرزند و رویارویی با فضاهای خارج از خانه، مسائل دیگر نیز در تربیت او تأثیر خواهد داشت.

افزایش غیبت های پیاپی مادران به علت فعالیت های شغلی و گرفتاری پدران به خاطر نیازهای اقتصادی، به تدریج فضای خانه ها را از کانون تربیتی استوار بر روابط عاطفی، به یک خوابگاه سرد و خشک تبدیل کرده است که در آن هر کسی راه خود را می رود و ساز خود را می زند.

بدتر از این، به کارگیری شیوه های غلط تربیتی توسط والدین است، یکی از مشکلات برخی مادران این است که در تمام امور با فرزندشان بحث می کنند و پیوسته در صدد اثبات خطای او هستند تا بدین وسیله گستره نظارت و مراقبت خود را گسترده تر کنند، به خاطر بحث و جدل های به ظاهر دوستانه، هم زشتی اعمال اشتباه در نظر جوان می ریزد و هم ابهت و احترام مادر زیر سؤال می رود. تفاوت مادران قدیم با مادران امروزی در این است که مادران نسل گذشته در نظر فرزندان همیشه به عنوان یک مادر موقر و بزرگوار جلوه داشتند و فرزندان هنگام ارتکاب گناه و یا کار خطا، پیش از هر چیز به واکنش مادر فکر می کردند و برای اینکه نزد او دچار شرمساری نشوند، بسیاری از مسائل را رعایت می نمودند، اما مادران کنونی با دخالت های نابجا و بحث های بیهوده، حریم و حیای فرزندان را نسبت به خود از بین برده اند.

اگر فرزند را بدون تأمین نیازها و تصحیح نگرش نسبت به مسائل طبیعی اش، از بعضی امور منع کنیم و با گفتن این کار حرام است، او را برحذر بداریم، نتیجه قابل قبولی به دست نمی آوریم. به عنوان نمونه چرا باید کاری کرد که جوان در برخورد با جنس مخالف، فقط از نقطه نظر غریزه به مسئله نگاه کند؟ در واقع والدین هستند که با هشدارهای نادرست خود، توجه به این قضیه را در جوان بیدار می کنند و نگاه منفی خود را به او انتقال می دهند.

اگر می بینیم برخی جوانانِ برخاسته از خانواده های مذهبی و متدین، در اجرای موازین اولیه اسلامی ضعیف رفتار می کنند، به خاطر این است که والدین از دین، فقط ضعف ها و سختی ها را منتقل کرده اند، به همین دلیل آنها به سراغ چیزهای دیگری می روند که به آنان احساس قدرت و نشاط بدهد مثل ماهواره، مد، روابط غیر اخلاقی و. ..، اما اگر والدین از کودکی با فرزند خود به شیوه ای رفتار کنند که حیا و وقار و عشق به اطاعت از خدا در وجودش ریشه بگیرد، در دوران جوانی نیاز نخواهد داشت که به خاطر حجاب و یا خواندن نماز با او سر و کله بزنند. در واقع وقتی پدر و مادرها، به درستی در اجرای زندگی شخصی و خانوادگی شان از الگوهای مکتبی و دینی پیروی نمی کنند، چه انتظاری از فرزندان خود دارند که به سمت الگوگیری از غرب، جهت پیدا نکنند؟

خانم «سلیمانی» در این زمینه معتقد است:

«متأسفانه خانواده های مذهبی بر تربیت نسل جدید، سرمایه گذاری نمی کنند و فکر می کنند چون خودشان دیندارند، لاجرم بچه هایشان هم دینی خواهند بود، اما وقتی فرزندان شان به سن جوانی و رشد می رسند و نشان می دهند که گرایش دینی ندارند، تازه عمق فاجعه را می فهمند.»

تأثیر و اهمیت نقش خانواده در تربیت دینی دختران را در کلام بعضی از آنان می توان یافت:

فاطمه حسنی / ۲۰ ساله / قم

داشتن یا نداشتن تدین دختران به تربیت خانوادگی آنها برمی گردد. هر کس در هر خانه ای با هر روشی بزرگ شود، همان گونه رفتار می کند.

لیلا خضرا / ۲۳ ساله / ساوه

در ابتدا والدین باید آگاهی های دینی خود را به طور صحیح افزایش دهند و بعد با ایجاد ارتباط صمیمی و عاطفی، این دانش را به فرزندان شان منتقل کنند.

س. و / ۲۲ ساله / قم

والدین می خواهند حرف خود را بدون هیچ توجیه منطقی به فرزندان تحمیل کنند و فرزندان زیر بار زور و جبر خانواده نمی روند، حتی اگر بدانند عقیده شان اشتباه است!

مریم مرادی / ۲۳ ساله / قم

اولین الگوهای رفتاری بچه ها، پدر و مادر هستند، البته در مورد دخترها، مادر اهمیت بیشتری دارد. هر چه مادری که به دین پای بند است و موفقیت بیشتری در زندگی کسب کرده باشد، چهره منطقی و قابل قبول تری از خود به عنوان یک فرد مذهبی ارائه داده باشد، تأثیرپذیری دختر از او بیشتر می شود، مخصوصاً اگر رابطه عمیق عاطفی بین آنها باشد.

مریم نوری سیگارودی / ۲۵ ساله / گیلان

اگر والدین صادقانه، مسائل اخلاقی را رعایت کنند، فرزندان هم در پیروی از آنها به درستی عمل خواهند کرد.

مریم خوشبختی / ۲۸ ساله / تهران

غالباً علت انجام مسائل شرعی از سوی خانواده برای دختران مشخص نمی شود و فقط حکم تکلیف و وظیفه اجباری را پیدا می کند.

* *

دکتر جعفر آرشید / عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد

نظریات دکتر «جعفر آرشید» عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، تکمیل کننده بحث مورد نظر است. وی می گوید: «واقعیت این است که ما در زمینه درونی کردن ارزش ها و هنجارها، احساس نقص و ضعف می کنیم. در واقع وظیفه مان را به خوبی انجام نداده ایم. همه ما، والدین، معلمان و مسئولان باید در برابر تربیت و رشد اخلاقی نسل آینده احساس مسئولیت بیشتری بکنیم. من واقعاً در این زمینه احساس خطر می کنم و هشدار می دهم که تا دیر نشده باید در زمینه تربیت اخلاقی، تحولی رخ دهد، هم در نظام خانواده و هم روش های تربیتی آموزش و پرورش.»

۴- علل اختلاف میان والدین و دختران

عوامل اختلاف دو نسل و ناهمگونی والدین و دختران را می توان در مواردی عنوان کرد که توسط خانم «سلیمانی» بیان شده است:

«اولین عامل، تفاوت در زمان دو نسل است، پس طبیعی است که باهم اختلاف داشته باشند.

مورد دوم این است که به رغم اینکه والدین نیز بعضی از نیازهای فرزندان را در جوانی داشته اند، اما با گذار از سن جوانی، گذشته خود را فراموش می کنند و تغییر موضع می دهند. البته منظورم این نیست که تمام خواسته های جوانان درست است و والدین باید به تمام آنها تن بدهند، اما اگر پدر و مادر، گذشته و نیازهای جوانی خود را فراموش نکنند، جوان شان را بهتر درک می کنند و برخورد مناسب تری با او انجام می دهند تا نیازهایش تعدیل شود.

سومین عامل، به طور کلی مشکل عمومی جامعه است؛ اینکه فرهنگ جامعه ما، فرهنگ مدارا نیست و ما سرِ کوچک ترین مسئله، با یکدیگر اختلاف و ناسازگاری داریم.

علت بعدی مربوط به مشکلات تأمین زندگی از لحاظ اقتصادی است که کسالت روحی و بی حوصلگی را برای والدین به دنبال می آورد و همین باعث می شود که در برخورد با جوان، با حوصله و صبر رفتار نکنند، به طوری که اغلب رفتارشان بر اساس خشونت و زور است و از موضع قدرت برخورد می کنند؛ از آن طرف واکنش بچه ها لجبازی می شود.

مهم ترین دلیل، عدم اطلاع اولیا از اصول تعلیم و تربیت و برخورد صحیح با فرزندان است. والدین اغلب نمی دانند که لازم است حتی پیش از ازدواج خود را برای فرزندارشدن آماده کنند، در حالی که به خاطر نداشتن شناخت و آگاهی، با بچه ها طبق اصول سنین رشد خاص هر کدام رفتار نمی کنند و همه را با یک روش، تربیت می کنند. درست است که همواره برخورد والدین با فرزند درتمام سنین باید محترمانه باشد، اما جوان با ویژگی هایش مثل مطلوب گرایی، استقلال طلبی، مطلق گرایی و. .. نیاز به برخورد متفاوتی دارد. ضمن آنکه تربیت دختر و پسر با هم تفاوت هایی دارد که باید لحاظ شود، ولی اولیا از آن اطلاع ندارند و رعایت نمی کنند. در بعضی از موارد هم که بیشتر در جهت اجحاف به دختران، تغییر شیوه تربیت می دهند، مثلاً آنان را خیلی محدود می کنند و زمینه های دستیابی و ایفای حقوق شان را برایشان فراهم نمی کنند. در این میان شناخت زن، نیازهای دختران جوان و چگونگی برخورد درست با آنها از هدایت تا کنترل، خیلی اهمیت دارد که متأسفانه در این زمینه از ضعف شدیدی برخوردار هستیم».

در این زمینه، دختران نظریات قابل تأملی دارند:

مهری سعیدی / ۲۳ ساله / تبریز

به نظر من، رفته رفته مادران نسبت به دختران بی مسئولیت تر می شوند.

الهه. ک / ۲۱ ساله / قم

خیلی از دخترها در ابتدا دنبال جبهه گیری نیستند، بلکه برخورد غلط خانواده آنها را به این کار مجبور می کند. در صورتی که شاید اگر آزاد باشند، خودشان همان ارزش هایی را برگزینند که مورد نظر والدین است. البته اگر جوانان آنها را هم انتخاب نکردند، خانواده باید گزینه های دیگری در اختیار آنها قرار دهد، نه اینکه آنان را طرد کند.

فاطمه حسنی / ۲۰ ساله / قم

به نظر من شکاف میان نسل ها را فقط محبت و تفاهم می تواند پر کند. اگر محبت و عشق میان والدین و دختران باشد هر دو به خاطر هم کوتاه می آیند و مسائل حل می شود.

نگار حسینی / ۱۷ ساله / اصفهان

یکی از مشکلات اساسی دختران، ناهمگونی میان سنت های ارائه شده در خانواده و ارزش های مورد پسند دوستان و جامعه است و چون هیچ کدام را نمی تواند کنار بگذارد و باید همزمان با هر دو زندگی کند، جمع میان سنت های خانواده و ارزش های مورد علاقه اش سخت می شود.

لیلا خضرا / ۲۲ ساله / ساوه

بیکاری جوانان و شاغل بودن والدین و در نتیجه کاهش ارتباطشان، افزایش معضلات خاص دختران را اجتناب ناپذیر می کند. به طور کلی محیط رشد و معیارهای ارزش گذاری، هنجارها و ناهنجارها و بایدها و نبایدها در طول زمان تغییر کرده، البته راه حل بسیار است، ولی به نظر من قابل اجرا نیست، چون بحث منطقی در بعضی از خانواده ها بی فایده است و اغلب از نظر والدین مرغ یک پا دارد.

*******

خانم «سلیمانی» در مقایسه خواسته های دختران پیش از انقلاب با پس از آن می گوید:

«به هر حال شرایط زمانی تغییراتی را ایجاد می کند، به ویژه انقلاب اسلامی که برای تغییر و تحول مثبت به وقوع پیوست، هر چند میزان این دگرگونی در تمام زمینه ها یکسان نیست، چون افراد با زمینه های درونی و برداشت های شخصی در ارتباط با انقلاب نقش دارند. بالاخره هر نسلی نسبت به نسل دیگر رشد عقلی بیشتری خواهد داشت، به طوری که در روایت آمده است: عقل ها در زمان ظهور حضرت ولی عصر (روحی له الفدا) به نهایت رشد خود می رسد. انقلاب نیز که به قصد روشنگری اذهان شکل گرفت، به طور طبیعی رشد عقلانی را به همراه آورد، ولی با وجود همه این اتفاقات مثبت، نمی توان گفت چون نسل امروز از نظر عقلی جلوتر است، پس بهتر از نسل گذشته می فهمد و جلو می رود، زیرا آنها در معرض انحرافات شدیدتری قرار دارند. در واقع جوانان تحت تأثیر القائات و تبلیغات مصرف گرایی و تجمل زدگی رسانه های جهانی، زندگی شان را بر اساس اعتبارات رقم می زنند، به همین دلیل نمی توانند به درستی از رشد عقلی و آگاهی های خود استفاده کنند.»

وی معتقد است که «به رغم حاکمیت فرهنگ اسلام، ما در هدایت نسل جوان با ناتوانی و ضعف روبه رو هستیم و به جای هدایت فرهنگی و توجیه و تشویق، همواره از روش های تنبیه و جبر و زور استفاده کرده ایم که البته این قضیه در باره دختران از شدت بیشتری برخوردار است. نکته جالب این جاست که همه این موارد با وجود حاکمیت جوّ فرزندسالاری، رخ می دهد. در حالی که ایده و آرمان والدین و جامعه، جوانان هستند، به خاطر برخوردهای غلط، نتیجه ای نمی گیرند.»

خانواده ها اگر کمی بیشتر جوان خود را باور کنند و از نظر و عقاید او برای تصمیم گیری در باره خواسته های خود بهره بگیرند، بسیاری از مشکلات امروزی جوان حل خواهد شد، به شرط آنکه خانواده ها و مسئولان ادای همفکری و احترام را در نیاورند، بلکه بواقع به توانایی جوانان ایمان بیاورند و به آنها فرصت تجربه کردن بدهند.

۵- نوسانات امکانات تحصیلی و اشتغال دختران

زمینه ها و امکانات تحصیلی و فضای اشتغال و فعالیت های اجتماعی که پس از پیروزی انقلاب برای دختران فراهم شد، غیر قابل انکار است. تا آنجا که در حال حاضر بیشترین درصد قبولی در کنکور در اختیار دختران است. طرح سهمیه گذاری جنسیتی برای ورود به دانشگاه، نخستین بار در سال ۸۰ در باره سه رشته از پرطرفدارترین رشته های گروه آزمایشی علوم تجربی یعنی دندانپزشکی، داروسازی و پزشکی بیان شد که مورد اعتراض دختران واقع شد و آن را تبعیض جنسیتی خواندند.

البته امکانات ادامه تحصیل به طور مساوی و متعادل در تمام نقاط کشور توزیع نشده است. به همین دلیل بسیاری از دختران برای ادامه تحصیل در دانشگاه، مجبورند به شهرهای دیگر بروند که با مشکلات بسیاری مثل رفت و آمدهای پیایی، تهیه خوابگاه و مسکن و معضلات دوری از خانواده روبه رو هستند. به دلیل کمبود امکانات، فقط ۷۰ درصد از متقاضیان خوابگاه می توانند از امکانات دانشگاهها استفاده کنند و ۳۰ درصد بقیه، ناچار به زندگی در خانه های گروهی یا خوابگاههای خودگردان هستند که از امنیت کامل برخوردار نیست. هر چند خوابگاههای زیر نظر دانشگاه نیز ضامن سلامتی روحی و روانی و صدمات اخلاقی دختران نیست. افزون بر این، تراکم جمعیت در اتاق های کوچک و فاقد امکانات بهداشتی، کیفیت نامطلوب غذا، سر و صدای اتاق های دیگر و اختلافات هم اتاقی ها، فضای مناسب برای مطالعه و درس خواندن را از دخترها می گیرد.

خانم «سلیمانی» که مدت ها در ستاد تغییر نظام آموزشی و شورای فرهنگی، مشغول به فعالیت بود، در زمینه بهبود وضعیت تحصیلی دخترها پس از انقلاب می گوید:

«به دلایل مختلفی مثل جوّ فرزندسالاری، بها دادن نسبی به دخترها و حاکمیت بینش اسلام و ارشادات رهبران نظام، امکانات تحصیلی دخترها بیشتر شده، اما به طور یقین در تمام مناطق ایران، به سطح مطلوب نرسیده ایم و تبعیض میان دختر و پسر از بین نرفته است، ولی با وجود همه این تبعیض ها، دخترها در این زمینه جلو افتاده اند و رتبه قبولی بیشتر کنکور را به خود اختصاص داده اند.»

خانم «سلیمانی» در بیان دلایل پیشرفت دخترها اضافه می کند: «در حال حاضر دختران همت بیشتری برای ادامه تحصیل دارند که البته ذاتی نیست، بلکه به این موضوع مربوط است که ادامه تحصیل، یک ارزش اجتماعی معرفی شده و دختران چون آزادی پسران را ندارند و نگران تأمین زندگی آینده نیستند، به ادامه تحصیل به عنوان یک ارزش اجتماعی نگاه می کنند و بیشتر دنبال علم می روند، همچنین چون دخترها بدون تحصیلات نمی توانند شغل مناسبی پ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.