پاورپوینت کامل زنان در آموزش عالی کشور؛ حضور کمّی یا کیفی؟ ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زنان در آموزش عالی کشور؛ حضور کمّی یا کیفی؟ ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان در آموزش عالی کشور؛ حضور کمّی یا کیفی؟ ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان در آموزش عالی کشور؛ حضور کمّی یا کیفی؟ ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

>

[پژوهش ها نشان می دهد روند دسترسی زنان به آموزش جدید و عالی، پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران چهار مرحله: محرومیت، نابرابری، تبعیض های محدود جنسیتی و مرحله جبران را طی کرده است. موفقیت زنان و دختران در حوزه آموزش و تحصیلات عالی در مرحله چهارم یعنی از دهه دوم انقلاب تاکنون یکی از درخشان ترین عرصه های فعالیت و افزایش خودباوری زنان به شمار می رود بگونه ای که تقاضاهای اجتماعی برای آموزش عالی و ورود به دانشگاه از سوی زنان از مردان پیش گرفته است.

بررسی پیامدهای این پدیده اجتماعی نشان می دهد افزایش شمار زنان و دختران در آموزش عالی ضمن اینکه نشان از بهبود جایگاه زنان در زندگی فردی و اجتماعی دارد دارای پاره ای جوانب منفی نیز می باشد که باید با تدابیر و برنامه ریزی های صحیح بر آن چیره آمد.]

در اواخر دهه ۸۰ و آغاز دهه ۹۰ میلادی «آلوین تافلر» با عنایت به ظهور آثار و کارکردهای رایانه های شخصی و ماهواره ها و ارتباطات جدید در کتاب «جابه جایی قدرت»، یکی از پیامدهای جامعه فراصنعتی و موج سومی را تحول مفهومی و ساختاری در توانایی معرفی کرد که دیگر نه در صرف ابزارهای نظامی یا حتی دلارهای اقتصادی، بلکه در نظام دانایی و اطلاعات فوران می کند و بدین ترتیب نقش جامعه اطلاعاتی بیش از پیش نمایان شد.

در جامعه اطلاعاتی، آموزش و دانش از انحصار بیرون می رود و قابلیت دسترسی بدان گسترش می یابد، چنانکه در حال حاضر دانایی و اطلاعات، مهم ترین منبع قدرت شده است. (کاظمی پور، ۱۳۸۲)

آموزش عالی در جهان امروز، از دهه های پایانی قرن بیستم، رو به همگانی شدن گذاشته و به صورت تقاضای اجتماعی در آمده است. به ویژه با ظهور عصر اطلاعات، نیاز به دانستن بیش از هر وقت دیگر جنبه حیاتی به خود گرفته است.

بنابراین افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن و به عنوان یک نیاز ملی، از پیش شرطهای اساسی برنامه اولویت های ملی توسعه علوم و فن آوری در کشور است.

آموزش نه تنها یکی از حقوق اولیه و اصلی انسانی است، بلکه جزء اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز به شمار می آید و چنانچه برنامه ریزی آن به شایستگی انجام شود، می تواند در حوزه های مختلف حیات اجتماعی راهگشا باشد و از جمله بازده اقتصادی زیادی به ویژه در کشورهای در حال توسعه داشته باشد.

دسترسی به فرهنگ و آموزش عالی، حق مشترک همه مردمان است و باید بتوانند به مقدار شایستگی و تلاش شخصی و بدون محرومیت، به لحاظ داشتن جنس، زبان، دین و تمایزات طبقاتی و فرهنگی و اجتماعی و جغرافیایی و یا ناتوانی و معلولیت جسمانی، به دانشگاه دستیابی داشته باشند. (کنفرانس جهانی آموزش عالی، ۱۹۹۸).

از این رو بخش آموزش عالی به عنوان متولی تربیت و تأمین نیروی انسانی در سطح عالی، رسالت خطیری را بر عهده دارد. در این حال زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی نه تنها موضوع و هدف توسعه ای هستند بلکه عوامل پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز به شمار می روند. تجهیز این منبع انسانی مهم در این جهت از اهمیت بسزایی برخوردار است. آموزش از طریق افزایش ذخیره سرمایه انسانی باعث رشد کارآیی نیروی کار می شود و موجبات رشد اقتصادی را فراهم می کند.

دگرگونی های شتابنده دانش و فناوری در سده های اخیر و افزایش نقش زنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی موجب شده است کشورهای پیشرفته جهان دریابند که توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورشان بدون توجه به زنان امکان پذیر نیست.

پیشرفت فن آوری و نیاز روزافزون به نیروی انسانی متخصص و کارآزموده، ضرورت مشارکت زنان خصوصاً زنان دارای تخصص را در این عرصه می طلبد.

از این رو دیدگاههای موجود، ضرورت آموزش زنان در مقاطع مختلف تحصیلی و بازنگری در نوع آموزش زنان را در درجه اوّل اهمیت قرار داده و به آن تأکید دارند.

روند دسترسی زنان و دختران به آموزش عالی در ایران

بر اساس گزارش تهیه شده توسط مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری (که به سفارش مرکز امور مشارکت زنان در پاییز ۱۳۸۳ منتشر شده است)، روند دسترسی زنان به آموزش جدید و عالی در ایران در چهار مرحله زیر مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است. دو مرحله اوّل مربوط به پیش از انقلاب و دو مرحله پسین در بعد از انقلاب قرار گرفته است.

أ) آموزش عالی و زنان پیش از انقلاب اسلامی ایران

مرحله اوّل

مرحله محرومیت: دوره تجددخواهی و نوگرایی اواخر قاجار (حدود ۵/ ۱ قرن پیش). در این مرحله زنان همواره دچار محرومیت چند برابر بودند، به گونه ای که در بخش آموزش نیز سهم زنان در نخستین مدارس عالی شامل مدرسه عالی علوم سیاسی، مدرسه عالی طب، مدرسه عالی حقوق، مدرسه عالی تجارت و مدرسه عالی فلاحت در طی سال های ۱۲۷۷ شمسی تا ۱۳۰۹ شمسی صفر بوده است و علاوه بر این همه محصلان اعزامی به خارج در این دوره مرد بودند.

مرحله دوم

مرحله نابرابری: در دوره شبه مدرنیزاسیون دولتی در عصر پهلوی. در این مرحله هر چند حقوق زنان به لحاظ نظری مورد توجه و در دستور کار قرار می گرفت، ولی محرومیت انباشته شده تاریخی و موانع ساختاری فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی موجب می شد که زنان همچنان دسترسی نابرابری به آموزش عالی داشته باشند. چنان که نابرابری در تمامی سطوح تحصیلی و اعزام به خارج مشهود می باشد.

در سال تحصیلی ۳۶ – ۱۳۳۵ در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران ۱۱۹۲۸ نفر دانشجو مشغول به تحصیل بوده اند. این تعداد در سال تحصیلی ۴۰ – ۱۳۳۹ و ۴۲ – ۱۳۴۱ به ترتیب ۱۹۸۱۵ و ۲۴۶۳۵ نفر بوده است. در این راستا، در سال تحصیلی ۱۳۴۵ – ۱۳۴۴، ۲۹۶۸۳ دانشجو مشغول به تحصیل بوده که از این تعداد سهم زنان ۷/ ۲۳ درصد بوده است. تعداد دانشجویان ایران در سپیده انقلاب اسلامی یعنی سال تحصیلی ۵۷ – ۱۳۵۶، ۱۶۰۳۰۸ نفر بوده است. از این شمار، سهم زنان ۹/ ۳۰ درصد بوده است. (شمسی آوری ۱۹۹۲) این سهم (۹/ ۳۰ درصد) در واقع به لحاظ کمّی، بالاترین میزان مشارکت زنان در آموزش عالی پیش از انقلاب محسوب می شود.

بررسی های انجام شده در باره شرایط آموزش عالی ایران در دوره پیش از انقلاب اسلامی نشان می دهد که در آستانه انقلاب، آموزش عالی کشور با چند مسئله بنیادی روبه رو بوده است: از جمله این مسائل می توان به پیوندهای نادرست (تقلید از غرب و قطع رابطه کامل با سنت های استوار پیشین و سنتی ایران)، نخبه گرایی آموزشی، ناهماهنگی اشتغال و آموزش و آموزش حین اشتغال به جای اشتغال حین آموزش، رشد شتابان آموزش عالی و سیاست زدگی آن اشاره کرد (مجید تهرانیان، ۱۳۵۷).

در کل، مهم ترین ویژگی این دوره آموزش عالی در ایران، گسترش تدریجی، ساختار غیر دینی، مردمحور و دولتی آن بود. چنان که تا دهه ۱۹۶۰، آموزش عالی بیشتر به «طبقات متوسط شهری» محدود بود. (ودادهیر، ۱۳۸۲).

ب) آموزش عالی و زنان پس از انقلاب اسلامی ایران

پیش از ورود به بحث دو مرحله بعدی، شایسته است نگاهی کلی به روند، تحولات و آمارهای آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی تاکنون داشته باشیم.

بنا بر پژوهش منتشر شده در فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، بعد از انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) آموزش عالی ایران تحولات کمّی و کیفی ژرفی پیدا کرد. در سال ۱۳۵۹ دانشگاهها، مدت سه سال به منظور ایجاد تغییرات بنیادی، ساختاری و «اسلامی کردن» بسته شد. این رویداد ملازم بود با تشکیل «ستاد انقلاب فرهنگی» با هدف ایجاد و برنامه ریزی گسترش آموزش عالی اسلامی در ایران، به طوری که پس از بازگشایی دانشگاهها در سال ۱۳۶۲، تحولات ساختاری، انسانی و کالبدی عظیمی در نظام آموزش عالی ایجاد شده بود. در سال ۱۳۶۰ دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یک دانشگاه خصوصی، در بُعد وسیعی با ۷۳ شعبه در ۷۰ مرکز تأسیس شد. علاوه بر این، پس از انقلاب دانشگاههای متعددی که وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی (وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری) و یا دیگر وزارتخانه ها و سازمان های دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، مراکز آموزش عالی غیر دولتی، غیر انتفاعی بودند، تأسیس شدند. امروزه در کشور حدود ۲۷۵ مرکز آموزش عالی و دانشگاه وجود دارد. (ودادهیر، ۱۳۸۲)

در طول این دوره ۲۵ ساله پذیرش و توزیع دانشجویان نیز به طور روزافزون در معرض تغییر و دگرگونی بوده است. چنان که در اولین سال بررسی این دوره یعنی ۱۳۵۷ که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی است، تعداد دانشجویان بخش آموزش عالی (به جز دانشگاه آزاد اسلامی که در آن سال تأسیس نشده بود)، ۱۷۵۶۷۵ نفر بوده که این تعداد با رشد متوسط سالیانه ۳/ ۶ درصد به ۳۲۴۷۴۸ نفر در سال ۱۳۶۷ (همزمان با پایان جنگ تحمیلی) رسیده است. تعداد کل دانشجویان در سال اوّل برنامه اوّل توسعه (۱۳۶۸)، ۴۰۰۴۵۸ نفر بوده و میزان رشد متوسط سالیانه تعداد دانشجویان در دوره برنامه اوّل (۱۳۷۲ – ۱۳۶۸) برابر با ۳/ ۱۸ درصد بوده است. تعداد کل دانشجویان در اولین سال برنامه دوم (۱۳۷۴) به ۹۸۱۵۶۰ نفر افزایش یافته و میزان رشد متوسط سالیانه تعداد دانشجویان در دوره برنامه دوم، ۱/ ۷ درصد بوده است. در سال ۱۳۷۹ یعنی، سال اوّل برنامه سوم، تعداد کل دانشجویان حدود ۱۴۲۱۶۶۶ نفر بوده و شمار دانشجویان در شروع آخرین سال برنامه سوم به ۱۵۳۳۰۷۳ نفر رسیده است. (گزارش ربع قرن، ۱۳۸۳)

آمارها نشان می دهد که زنان و دختران سهم بسزایی در تحولات ایفا کرده اند. چنان که در یک نگاه، دیده می شود سهم زنان که در سال تحصیلی ۵۸ – ۱۳۵۷، ۵/ ۳۰ درصد بوده، در سال تحصیلی ۸۰ – ۱۳۷۹ به ۵/ ۵۰ درصد و در سال ۸۱ – ۱۳۸۰ به بیش از ۶۰ درصد یعنی ۷/ ۶۱ درصد افزایش یافته است.

با این چشم انداز از تحولات آموزش عالی در دوره پس از انقلاب، با جزئیات بیشتر به بیان مراحل سوم و چهارم روند دسترسی زنان به آموزش عالی در ایران می پردازیم.

مرحله سوم

مرحله تبعیض های مجدد جنسیتی نخست: در مرحله تبعیض های مجدد جنسیتی با در نظر گرفتن تصمیم گیری به صورت واکنشی و آمیخته با ظاهرگرایی، نه تنها روند دسترسی زنان به آموزش عالی اصلاح نشد و توسعه نیافت، بلکه این امر منجر به تبعیض های جنسیتی چند برابر، مقرر و نهادینه گردید، به گونه ای که ورود زنان به برخی از رشته های دانشگاهی ممنوع شد و سهم زنان در پذیرش دانشگاهی کاهش یافت. (پژوهش مرکز مشارکت زنان ۱۳۸۳)

بر اساس آمارهای ارائه شده، پس از بازگشایی دانشگاهها در این دوره، تعداد دانشجویان به مدت ۵ سال یعنی از سال تحصیلی ۶۲ – ۱۳۶۱ الی ۶۶ – ۱۳۶۵، از تعداد دانشجویان اوّل انقلاب یعنی ۵۸ – ۱۳۵۷ کمتر بود. همچنین در این دوره ده ساله سهم زنان از کل دانشجویان، پایین تر از آغاز انقلاب (۵/ ۳۰ درصد) بوده است. بر این اساس، پایین ترین سهم زنان از تعداد کل دانشجویان، در سال تحصیلی ۷۰ – ۱۳۶۹ (۳/ ۲۷ درصد) بوده است. گفته می شود از جمله دلایل کاهش سهم زنان در سه سال آخر این دوره، می تواند بازگشت رزمندگان از جنگ تحمیلی و همچنین بازگشت آزادگان و اسرا بعد از جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ و مشارکت هرچه بیشتر آنها در آموزش عالی بوده است (ودادهیر، ۱۳۸۲).

مرحله چهارم

مرحله جبران (از دهه دوم انقلاب تاکنون): در مرحله چهارم به منظور جبران محرومیت نابرابری و تبعیض های وارده در سه مرحله پیش از اواخر دهه ۶۰ و در طول دهه ۷۰ زنان دست به دگرگونی آرام زده و عواملی همچون پایان جنگ و نیاز به سازندگی، رشد را به کارشناسی در پیرامون نظام تصمیم سازی کشور، گفتمان تغییر و اصلاح و فشارهایی همچون افکار عمومی جهان، نهادهای بین المللی، تنگناهای اقتصادی، و نظایر آن موجب بروز تعدیل و واقع گرایی در برخی از سیاست های دهه نخست انقلاب گردید و در مورد تبعیض های جنسیتی سازمان یافته نسبت به زنان، بازنگری شد. همگام با روند رشد چشمگیر سواد در جامعه زنان و افزایش نرخ ثبت نام ناخالص در آموزش متوسطه زنان، تقاضاهای اجتماعی آنان برای ادامه تحصیل و گسترش دانش و مهارت و توانایی برای ورود به بازار کار نیز افزایش داشت. در همین راستا با ایجاد نهادها و سازمان های ویژه زنان سطح کارشناسی مربوط به امور زنان افزایش یافت و این سطح فرصت بیشتری برای تأثیر در تصمیم سازی فراهم آورد. این امر منجر به تغییر و تجدید نظر در برخی از سیاست ها و مقررات از جمله حذف محدودیت های مستقیم مربوط به آموزش عالی زنان بود. این تغییر سیاست موجب آزاد شدن نیروی عظیمی از جمعیت فشرده زنان شد که در زیرساخت اجتماعی انباشته شده، و در مسیر آموزش عمومی و متوسطه قرار گرفته بودند. با افزایش فارغ التحصیلان زن در مقطع متوسطه و پیش دانشگاهی تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه و پذیرفته شدگان در دانشگاه افزایش یافت (پژوهش مرکز مشارکت زنان، ۱۳۸۲)

به طوری که در این مرحله و به ویژه در دهه اخیر موفقیت زنان و دختران در حوزه آموزش و تحصیلات عالی یکی از درخشان ترین عرصه های فعالیت و افزایش خودباوری زنان را به نمایش می گذارد، به گونه ای که تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی و ورود به دانشگاه از سوی زنان به حدی افزایش یافته است که از مردان پیشی گرفته اند. در سال ۸۱، درصد داوطلبان ورود به دانشگاه برای زنان ۷/ ۵۹ درصد و برای مردان ۳/ ۴۰ درصد بوده، طبیعی است که بر اثر افزایش تقاضای ورود به دانشگاهها نیز زنان از مردان پیشی بگیرند. این شاخص در سال ۱۳۸۱ به ۷/ ۶۲% نسبت به سال ۷۴ با ۲/ ۴۰% رسیده است (دفتر بررسی های فنی و آماری وزارت علوم، ۱۳۸۱).

این سیر صعودی رشد را با روندی کندتر در فارغ التحصیلان یا دانش آموختگان زن می توان مشاهده کرد. چنان که بر اساس آمار موجود در طول دوره آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی ایران، بالاترین و پایین ترین سهم مشارکت زنان در تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی به ترتیب در سال های تحصیلی ۷۹ – ۱۳۷۸ (۶/ ۳۹ درصد) و ۷۰ – ۱۳۶۹ (۳/ ۲۷ درصد) بوده است.

پایوران آموزشی (اعضای هیئت علمی)

دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران در سال تحصیلی ۴۵ – ۱۳۴۴، ۲۴۸۶ نفر کادر آموزشی داشتند که بر اساس آمار و ارقام موجود، از این تعداد فقط ۲۳۶ نفر (۵/ ۹ درصد) زن بودند. شمار کادر آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در سال تحصیلی ۵۰ – ۱۳۴۹ و ۵۵ – ۱۳۵۴، به ترتیب به ۶۴۷۴ و ۱۳۳۹۲ نفر رسید که سهم زنان در سال تحصیلی ۵۰ – ۱۳۴۹، ۳/ ۱۲ درصد و در سال تحصیلی ۵۵ – ۱۳۵۴، ۶/ ۱۳ درصد بود.

پس از انقلاب اسلامی ایران، تعداد اعضای هیأت علمی دانشگاهها تغییرات قابل ملاحظه ای داشته است.

این تعداد در سال تحصیلی ۵۸ – ۱۳۵۷، ۱۶۲۲۲ نفر بود که ۶/ ۱۳ درصدشان را زنان تشکیل می دادند. همچنین در سال تحصیلی ۸۰ – ۱۳۷۹ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی (بخش دولتی) ۲۵۸۲۸ نفر کادر آموزشی و پژوهشی مشغول فعالیت بودند که از این شمار ۵۰۳۱ نفر (۵/ ۱۹ درصد) را زنان تشکیل می دادند.

پس از انقلاب اسلامی ایران، بالاترین و پایین ترین سطح مشارکت زنان در تعداد اعضای هیأت علمی به ترتیب، سال های تحصیلی ۷۸ – ۱۳۷۷ (۸/ ۱۹ درصد) و ۵۸ – ۱۳۵۷ (۶/ ۱۳ درصد) برمی گردد.

در مجموع از آغاز انقلاب (سال تحصیلی ۵۸ – ۱۳۵۷) تا زمان پژوهش (سال تحصیلی ۸۰ – ۱۳۷۹) سهم و مشارکت زنان در تعداد کادر آموزشی دانشگاهها فقط ۹/ ۵ درصد افزایش یافته است.

همچنین دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی در سال های تحصیلی ۶۲ – ۱۳۶۱ و ۷۷ – ۱۳۷۶ به ترتیب، کمترین (۹۰۴۲ نفر) و بیشترین (۴۴۰۷۲ نفر) کادر آموزشی داشته است. بنابراین، بر اساس داده های مندرج در جدول (۲) می توان اذعان کرد که از سال تحصیلی ۷۷ – ۱۳۷۶ تا سال تحصیلی ۸۰ – ۱۳۷۹ تعداد کادر آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی (بخش دولتی) رشد منفی ۷۱ درصدی را نشان می دهد.

طبق آمار در سال تحصیلی ۱۳۸۲ – ۱۳۸۱، در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور ۵۹۷۶۳ نفر کادر آموزشی تمام وقت و حق التدریس مشغول به کار بوده اند که این تعداد در مقایسه با سال تحصیلی پیش از آن ۲۲/ ۸ درصد افزایش داشته است. از این شمار ۱۱۲۲۶ نفر، ۷۸/ ۱۸ درصد را زنان و ۴۸۵۳۷ نفر، ۲۲/ ۸۱ درصد را مردان تشکیل می دهند.

در آن سال تحصیلی تعداد ۳۶۸۶۹ نفر عضو هیأت علمی، ۶۱۴۵ نفر زن و ۳۰۷۲۴ نفر مرد، و از ۲۲۸۹۴ نفر کادر آموزشی غیر هیأت علمی، ۵۰۸۱ نفر زن و ۱۷۸۱۳ نفر مرد بوده اند.

طبق آمار اعلام شده در هفت سال گذشته از نظر کادر آموزشی و هیأت علمی زنان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور تنها ۶ درصد رشد داشته ایم که این درصد در سطح دانشگاه آزاد اسلامی به ۳۰ درصد می رسد. به عبارت دیگر رشد کادر آموزشی زنان اعضای هیأت علمی دانشگاهی کند پیش می رود و از ۲۸/ ۱۷ در سال ۷۶ به ۷۸/ ۱۸ در سال ۸۲ رسیده است.

آثار و پیامدهای افزایش شمار زنان و دختران در آموزش عالی

افزایش مشارک زنان و دختران در آموزش عالی واقعیتی است که دارای علل و ابعاد چندگانه بوده و از پیامدهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چندگانه مثبت و منفی برخوردار است.

– بررسی تأثیرات آموزش عمومی و آموزش عالی در سطوح مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان نشان از بهبود جایگاه زنان در زندگی فردی و اجتماعی دارد.

– افزایش زنان تحصیل کرده در هر جامعه، یکی از شاخص های توسعه محسوب می شود و حضور آنان در مدارس، دانشگاهها و مراکز مختلف آموزشی به اینان فرصت می دهد بخشی از مهارت های زندگی و از همه مهم تر تجربه حضور در عرصه های عملی را فراگیرند.

– علاوه بر این آنان را در ایفای نقش های گوناگون اجتماعی به عنوان مادر در امر تربیت فرزندان و یا نیروی انسانی ماهر و متخصص در عرصه کار و مدیریت و به طور کلی به عنوان یک شهروند مسئول و آگاه به عنوان زیرمجموعه ای از سرمایه انسانی آماده می کند.

آموزش زنان به طور کلی و افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی به طور ویژه، در حوزه خانوادگی و خصوصی افراد پیامدهای متعددی دارد، چنان که می تواند نوع و گزینه های ازدواج و سن ازدواج را تحت تأثیر قرار دهد. بدین ترتیب که دختران تحصیل کرده، در ازدواج خود از آزادی عمل بیشتری برخوردارند.

از یک سو اگر چه افزایش مشارکت، موجب افزایش سهم زنان در نیروی کار فعال جامعه و اشتغال اینان شده و می تواند شانس بیشتری برای توسعه شغلی و نیل به مشاغل با مراتب بالا برای آنان فراهم آورد، از سوی دیگر ممکن است ضمن افزایش درخواست آنها باعث «گنگی و ناهمگونی نقش» شود، چرا که زنان مجبورند چندین نقش اجتماعی (خانه داری، فرزندداری، مسئولیت شغلی و…) را همزمان ایفا نمایند. (ودادهیر، ۱۳۸۲)

افزون بر این برخی از صاحب نظران معتقدند افزایش آموزش زنان در سطح عالی باعث رشد سطح بهداشت خانواده شده، همچنین می تواند بر پایداری و تزلزل نهاد خانواده، آمار طلاق و نرخ تجرد و.. . تأثیرگذار باشد.

– زنان تحصیل کرده مزیت دیگری نیز در جوامع در حال رشد دارند و آن نقش مؤثری است که می تواند در کنترل پیامدهای بی ثبات کننده ناشی از توسعه و به ویژه در کنترل پیامدهای موسوم به شوک فرهنگی توسعه ایفا کنند.

برخی از صاحب نظران معتقدند که آموزش زنان و افزایش مشارکت آنها در آموزش عالی، از حیث سیاسی، می تواند منجر به افزایش دسترسی زنان به مجاری قدرت و اقتدار گردد و آنان در نظام های سیاسی ملی از قدرت سیاسی توانمندی برخوردار شوند. از جمله پیامدهای مثبت افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی، تحول برخی از ارزش های انتسابی است. بدین ترتیب که در تحولات جوامع، متغیرها و عوامل انتسابی ارزش، پایگاه، و طبقه اجتماعی (از جمله جنسیت، نژاد، قومیت، رنگ پوست و…)، استحاله پیدا کرده و جای خود را به عوامل اکتسابی همچون (تحصیلات، مهارت، شایستگی، دانایی و…) داده است.

اما برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند علی رغم همه جوانب مثبت پیامدهای افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی، پاره ای از جوانب منفی آن نیز بر همه جوامع به ویژه کشور ما سایه انداخته است که باید با تدابیر، سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های صحیح بر آن چیره آمد، چنان که بسیاری بر این باورند که مشارکت زنان در آموزش عالی فقط از حیث صوری و کمّی افزایش یافته و از لحاظ کیفی و محتوایی، تحولی صورت نگرفته، به عبارتی افزایش مشارکت فقط کمّی بوده و توجه چندانی به کیفیت آن نشده است.

از سوی دیگر از نظر پژوهشگران افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی به نوعی جبر اجتماعی و هنجاری بدل شده و بر تب مدرک گرایی در جامعه دامن زده است. به ناچار در چنین جامعه ای، افراد مجبورند برای قرار گرفتن در مراتب بالای قشربندی اجتماعی و ماندگاری در جامعه مدرک سالار، به دنبال آموزش های عالی تر و مدارک بالاتر باشند. به نظر می رسد علی رغم اینکه افزایش زنان دانش آموخته و مشارکت چشمگیر و درخشان آنها در آموزش عالی ایران اسلامی به عنوان نقطه عطفی در روند مردم سالاری و توسعه پایدار کشور بر کسی پوشیده نیست، اما تا زمانی که از پیامدهای مثبت این فرآیند استفاده بهینه نشده و برای رویارویی با برخی پیامدهای منفی، آن سیاستگذاری و برنامه ریزی مطلوب و بلندمدت صورت نگیرد، نیز تا زمانی که از ظرفیت ها و توانایی های این سرمایه انسانی متخصص و سترگ با ایجاد فرصت های شغلی به ویژه در سطوح تصمیم گیری، بهره کافی گرفته نشود، همچنین تا زمانی که بدون ایجاد انگیزه لازم برای پسران در جهت ادامه تحصیل فقط به آرام بخش تبعیض آمیز سهمیه بندی رشته ها توجه شود، دچار غفلت هایی هستیم که می تواند بروز و توسعه ناهنجاری های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی را به همراه داشته باشد.

منابع:

– گزارش ربع قرن عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران (۱۳۵۶ – ۱۳۸۱)، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، ۱۳۸۳.

– خلاصه گزارش بررسی و تحلیل میزان دسترسی زنان به آموزش عالی و پیامدهای آن، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری – مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، به سفارش مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، پاییز ۱۳۸۳.

– ودادهیر، ابوعلی، «زن و آموزش عالی؛ تکوین هویتی نوین برای زنان در آموزش عالی ایران»، کتاب زنان، فصلنامه شورای فرهنگی – اجتماعی زنان، شماره ۱۵، ۱۳۸۲.

– shams avary , 2991: notional system of higher Educat: on , clarkv G.R. Neare.

– The Encyclopedia of Higher Educataon , vol. 1 , oxford.

– شهلا کاظمی پور، گزارش نهایی کمیته – بررسی زمینه ها و پیامدهای افزایش دختران در آموزش عالی – Cutures: Ty. org.

جدول (۱): تعداد کل پذیرفته شدگان و دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران در سالهای ۱۳۸۰-۱۳۳۵

تعداد پذیرفته شده گان

تعداد دانشجویان

سال تحصیلی

زنان

کل

درصد زنان

زنان

کل

درصد زنان

(۱۹۵۶) ۳۶-۱۳۳۵

۱۱۹۲۸

(۱۹۶۰) ۴۰-۱۳۳۹

۱۹۸۱۵

(۱۹۶۲)۴۲-۱۳۴۱

۲۴۶۳۵

(۱۹۶۵)۴۵-۱۳۴۴

۷۰۳۹

۲۹۶۸۳

۷/ ۲۳

(۱۹۶۹)۴۹-۱۳۴۸

۱۶۹۴۹

۹۷۲۶۸

۷/ ۲۴

۵۰-۱۳۴۹

۱۹۰۲۷

۷۴۷۰۸

۵/ ۲۱

۵۱-۱۳۵۰

۲۸۸۶۹

۹۷۳۳۸

۷/ ۲۹

۵۲-۱۳۵۱

۳۴۵۳۰

۱۱۵۳۱۱

۹/ ۲۹

۵۳-۱۳۵۲

۳۶۱۱۲

۱۲۳۱۱۴

۳/ ۲۹

۵۴-۱۳۵۳

۳۸۶۳۴

۱۳۵۳۵۴

۵/ ۲۸

۵۵-۱۳۵۴

۴۲۷۸۹

۱۵۱۹۰۵

۲/ ۲۸

۵۶-۱۳۵۵

۴۶۰۱۹

۱۵۴۲۱۵

۸/ ۲۹

۵۷-۱۳۵۶

۴۹۵۱۰

۱۶۰۳۰۸

۹/ ۳۰

۵۸-۱۳۵۷

۱۷۷۲۲

۵۶۲۵۷

۵/ ۳۱

۵۴۲۴۸

۱۷۵۶۷۵

۵/ ۳۰

۵۹-۱۳۵۸

۱۱۸۷۵

۳۸۴۱۷

۹/ ۳۰

۵۳۵۷۱

۱۷۴۲۱۷

۷/ ۳۰

۶۰-۱۳۵۹

۶۱-۱۳۶۰

۶۲-۱۳۶۱

۳۶۳۵۶

۱۱۷۱۴۸

۳۱

۶۳-۱۳۶۲

۳۸۶۴۳

۱۲۱۰۴۸

۹/ ۳۱

۶۴-۱۳۶۳

۱۰۲۴۲

۳۴۰۲۵

۱/ ۳۰

۴۵۲۱۶

۱۴۵۰۹

۳۱

۶۵-۱۳۶۴

۹۳۲۸

۳۲۵۰۸

۷/ ۲۸

 اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *