پاورپوینت کامل طلاق؛ چاره چیست؟ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طلاق؛ چاره چیست؟ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طلاق؛ چاره چیست؟ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طلاق؛ چاره چیست؟ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

تحلیلی بر مشکل طلاق در کشور در گفتگو با چند کارشناس:

حجت الاسلام و المسلمین نورالله قدرتی، معاون آموزش دادگستری و مسئول مرکز تحقیقات فقهی قوه قضاییه

دکتر علیرضا محمدی، معاونت بهزیستی استان قم

جناب آقای عباس جعفری، رئیس مجتمع قضایی خانواده تهران

گفتگو: زهره دهخدا، محمدکاظم اطمینان

تنظیم: نفیسه محمدی

[طلاق هر چند در هیچ جامعه ای خوشایند نیست اما چاره ای هم نیست و شاهد آن شکست عملی جوامعی است که آن را اساساً ممنوع شمردند ولی در عمل مجبور به پذیرش آن شده اند. این است که همواره تلاش شده است اولاً، عوامل گسترش آن کاهش یابد و ثانیاً، از پیامدهای منفی آن کاسته گردد و سوم اینکه قانونمند شود. شریعت اسلامی نیز که در این زمینه همچون دیگر مسائل انسانی و اجتماعی، دست برتر دارد، در هر سه بعد آموزه های خویش را عرضه کرده است. افزایش نرخ طلاق هر چند در سال های اخیر مایه نگرانی است ولی نباید آن را در حدّ یک بحران احتماعی ارزیابی کرد. مجموع عوامل منجر به طلاق، بخشی از آن را طبیعی می نماید، ولی افزایش یک تا دو درصد نیز پرسش نگران کننده ای پیش روی مدیران جامعه و کارشناسان می گذارد که چرا؟ اینکه از هر یکصد ازدواج ۵ یا ۶ و یا حتی ۷ مورد آن به طلاق بیانجامد، هر چند ناراحت کننده است اما نگران کننده در حدّ یک بحران اجتماعی نیست ولی افزایش سه یا دو و حتی یک درصدی آن در فاصله کوتاه مایه نگرانی و موضوعی جدّی برای بررسی است. آخرین آمار مربوط به سال ۱۳۸۱، کمی بیش از ده درصد است که در مقایسه با خیلی از کشورهای غربی بسیار پایین است ولی برای جامعه اسلامی ما و مدیران آن هشدار دهنده است، هر چند افزایش آن در مقایسه با سال های اولیه انقلاب فقط در حدّ دو تا سه درصد است.

گفتگو با سه کارشناس که به خاطر مسؤولیتشان، سال ها در این زمینه تجربه دارند، به انگیزه بررسی عوامل و راهکارهای کاهش طلاق صورت گرفته است؛ معاون آموزش دادگستری و مسؤول مرکز تحقیقات فقهی قوه قضاییه، معاونت بهزیستی استان قم، و رییس مجتمع قضایی خانواده تهران.]

درآمد

پس از طلاق شرایط روحی زنان نسبت به مردان به مراتب سخت تر خواهد بود؛ زیرا زن از لحاظ روحی و اقتصادی لطمه بیشتری می بیند، پس باید با ایجاد فضای متعادل، تدابیری بیندیشند تا از لطمه ها و مشکلات جلوگیری کنند. زنان وقتی برای طلاق تصمیم می گیرند، از ابتدای تصمیم تا به اجرا در آمدن آن و حتی تا چند سال پس از آن، از مشکلات روحی بسیاری رنج می برند و فضای مناسب برای زندگی متعادل ایجاد نخواهد شد، بخصوص اگر از جانب خانواده ها حمایت نشوند.

پس از زنان، قربانیان از هم پاشیدگی خانواده ها کودکان هستند، کودکانی که باید در کانون گرم و صمیمی خانواده و زیر نظارت پدر و مادر تربیت شده و تحصیل کنند، اما فروپاشی بنیان خانواده ها، این حق طبیعی را از کودکان سلب می کند. پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم می کند و هویت فردی و خانوادگی فرزندان را، مختل می نماید. پس از طلاقِ والدین، به دلیل فقدان پدر یا مادر، مسائل روحی و روانی بسیاری برای فرزندان ایجاد می شود.

به گفته آسیب شناسان اجتماعی، طلاق همچنین پدیده ای جمعیتی است که به لحاظ کمّی و کیفی بر ساختار جمعیت اثر می نهد، زیرا تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل و تکثیر جمعیت، خانواده است که با وقوع طلاق از هم می پاشد.

اثرات اقتصادی طلاق هم شایان توجه است زیرا عدم تعادل روحی، نیروی انسانی تولید و خدمات را در جامعه بر هم می زند و منجر به بروز آثار منفی در حیات اقتصادی جامعه می شود.

برای بررسی بیشتر این پدیده با چند کارشناس صحبت کردیم، تا آثار تخریبگر طلاق را بهتر بشناسیم و بدانیم راههای پیشگیری این بیماری مهلک چیست؛ بیماری که ابتدا در سطح کوچک خانواده و سپس در سطح گسترده تر جامعه شیوع و گسترش می یابد و ارتباطات انسانی را مختل می کند.

* * *

حجهالاسلام نوراللَّه قدرتی

حجهالاسلام و المسلمین نورالله قدرتی، معاون آموزش دادگستری و سرپرست مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه و مستشار دادگاه تجدید نظر که دارای تجاربی ارزشمند در زمینه طلاق می باشد، با رویی گشاده پذیرفت.

ضمن تشکر از جناب عالی به نظر شما نقش خانواده های امروزی در تحکیم بنیان خانواده و آماده کردن پسران و دختران برای زندگی مطلوب چیست؟

خانواده در تمام جوامع، اصلی ترین و مهم ترین واحد اجتماعی است که بیشترین تأثیرگذاری را در ارائه طریق و هدایت فرزندان دارد. خانواده چنانچه نقش اصلی خود را در ارتباط صحیح با فرزندان بیابد و نقش هدایتگرانه را به صحنه عمل بکشاند، به راحتی می تواند به ارائه الگوهای اخلاقی، فردی و حتی اجتماعی و تعیین خطمشی صحیح در برخوردهای مختلف فرزندان خود بپردازد.

ارتباط دوستانه و ارشادی با فرزندان

اولین گام برای رسیدن به این هدف و تأمین زندگی سعادتمندانه برای فرزندان و حتی جامعه، ارتباط دوستانه و در عین حال ارشادی برای فرزندان می باشد. دومین قدم که در ردیف گام اوّل می باشد، عملکرد صحیح اخلاقی و اجتماعی والدین در ظریف ترین و ریزترین روابط اخلاقی و اجتماعی است که می تواند به عنوان بهترین الگو و نمونه، چراغ راه دایمی فرزندان باشد.

نیازشناسی

در کنار این دو مسئله والدین باید نیازهای فرزندان خود را به خوبی بشناسند. هر عصر و زمانی نیازهای مخصوص به خود را دارد و والدین نمی توانند فرزندان را با توجه به نیازهای زمان پیشین خودشان تربیت کنند. اگر چه اصول کلی تربیت ثابت است، اما برخی اصول و نیازها متغیر است و والدین در تربیت فرزندان باید به این تغییرات دقت و توجه کافی داشته باشند.

هنجارها و ارزش های استوار

به طور کلی خانواده وقتی می تواند فرزندان را برای زندگی مطلوب و متعادل آماده کند که خودش از نظر روحی، اخلاقی و ارزش ها متزلزل نباشد. مطمئناً خانواده ای که از نظر روحی و اخلاقی دچار لغزش و تزلزل باشد، فرزندانی که در آن کانون تربیت می شوند، فرزندان مفید و مؤثری به حال جامعه نیستند و گاهی اوقات به حال جامعه مضرند.

عمل به آموزه های دینی

اما بهترین راه برای اثبات و تحکیم خانواده و در پایان تربیت صحیح فرزندان این است که معیارها و ملاک های ادیان الهی به طور عموم و معیارهای دین اسلام به طور خصوص که در مورد خانواده بیان شده، شناخته و عمل شود. امروزه با توجه به بحران شخصیتی که در جامعه و بخصوص جوانان وجود دارد و اندیشمندان هم به آن رسیده اند، بهترین راه ثبات خانواده و تحکیم بنیان آن، توجه به دین و ارزش های دینی است. در این میان والدین باید فززندان خود را با ارزش ها و هنجارها آشنا کنند. اگر غیر از این باشد خانواده به وظایف خود عمل نکرده است. نمی شود فرزندان را به حال خود رها کرد، بلکه باید نظارت و هدایت آگاهانه را – نه به معنای سلب اختیار – در مورد آنان به کار گرفت، طوری که آنها خود به سمت اموری که سعادت شان را تأمین می کند بروند.

جایگاه «طلاق» در متون دینی ما چیست و جناب عالی تا چه حد عدم پای بند بودن به ارزش های دینی و مذهبی را در افزایش طلاق مؤثر می دانید؟

ناخوشایندترین حلال!

در متون دینی ما از طلاق به عنوان «مبغوض ترین حلال» یاد شده است. طلاق از اموری است که حلال می باشد و حرمت شرعی ندارد، اما در عین حال «ناخوشایندترین حلال» است. اسلام برای کمتر گرفتار شدن خانواده ها به فاجعه طلاق، برای انتخاب همسر، معیارها و ملاک هایی را معرفی می کند که اگر این معیارها در انتخاب همسر صورت پذیرد، طلاق بسیار کم اتفاق می افتد. به طور کلی اگر تمام دستورهای اسلام و ارزش های دینی پیرامون خانواده، در خانواده ها حاکم بشود، طلاق به ندرت اتفاق می افتد. در محاکم خانواده می دیدم زوجینی که برای طلاق مراجعه می کنند یا هر دو طرف به امور معنوی توجه ندارند یا یکی از دو طرف و. ..

وقتی به سراغ عوامل طلاق مثل اعتیاد و تهاجم فرهنگی می رویم، ملاحظه می کنیم همه این عوامل به ضعف ارزش ها و باورهای دینی برمی گردد. یقین دارم هشتاد درصد طلاق های امروزی به خاطر ضعف ایمان است؛ اگر مرد باورش بشود که جایز نیست همسرش را کتک بزند و یا به او ظلم بکند، خیلی از اختلافات خانوادگی پیش نمی آید و همین طور عوامل دیگر.

مسائلی که زوجین پیش از ازدواج باید به آن توجه کنند، ملاک هایی است که از آن به عنوان «ملاک های مد نظر در دین اسلام» نام بردید، همچنین شناخت زوجین را از یکدیگر امری بسیار مهم دانستید، اما در بسیاری از موارد ملاحظه می گردد پسر و دختری که ۳ الی ۴ سال و یا حتی بیشتر پیش از ازدواج با همدیگر دوست و آشنا بوده اند، بلافاصله پس از گذشت چند ماه از ازدواج شان جهت طلاق و جدایی به محاکم خانواده مراجعه می کنند، با توجه به پیشینه آشنایی، علت امر را در چه می بینید؟

ارتباط مخفیانه

شناخت و در نظر گرفتن ملاک ازدواج بسیار مهم است اما درصد زیادی از افرادی که پیش از ازدواج با همدیگر آشنایی و ارتباط داشته اند، ارتباط آنها مبتنی بر اساس صحیح نبوده است. بسیاری از این ارتباطات به طور مخفیانه و در اوج هیجانات دوران جوانی و دور از نظارت والدین و افراد راهنما و صلاحیتدار ایجاد می شود و ادامه می یابد.

عشق، کور و کر می کند!

شدت شور و احساسات ناشی از بلوغ جنسی و حاکمیت احساساتی که در آن کمتر زمینه هایی از تعقل و خردمندی یافت می شود، برای دختر و پسر ایجاد محدودیت در شناخت عمیق می کند. به این معنی که دختر و پسر در این دوران کمتر عیوب طرف مقابل را می بینند و گاه اصلاً متوجه آن نیستند و یا اگر هستند به لحاظ حاکمیت احساسات از آن صرف نظر می کنند و یکدیگر را غرق در دریایی از احساسات خود که نامش را عشق گذاشته اند، می کنند. پس از ازدواج و فروکش کردن تمایلات جنسی اندک اندک متوجه عیوب یکدیگر و عدم همگنی خُلقی و گاه تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی می شوند و چون در بسیاری موارد حمایت های خانوادگی را به همراه ندارند، در برخورد با یکدیگر امکان استفاده از راه حل های منطقی را ندارند، چه بسا خانواده های آنها به لحاظ مخالفت های اولیه با ازدواج آنها به این اختلافات دامن زده و موجبات تشدید آن را فراهم می آورند.

البته گاهی شروع ارتباط بر اساس احساسات نبوده و ارتباط آنها با یکدیگر، معقول و صحیح بوده، اما عشق و علاقه عاملی برای ندیدن عیب ها پیش از ازدواج می شود؛ یا دختر یا پسر متوجه عیب همدیگر می شوند اما فکر می کنند این مسائل در مسیر زندگی رفع می گردند.

اگر جوانان آگاهی داشتند یا مراکزی وجود داشت که آگاهی را به جوانان می داد که عیوب به ظاهر کوچک بعدها منشأ اختلافات عمیق می شود، شاید امروز با بحران طلاق روبه رو نبودیم.

کوتاهی خانواده ها

در کنار این دو مسئله گاهی خانواده ها عامل پنهان ماندن عیوب پسر و دختر می شوند؛ یعنی خانواده با اینکه عیوب جسمی، اخلاقی و روحی فرزند خود را می داند، ولی بروز نمی دهد، حتی سعی در پنهان کردن آن دارد و معتقد است با این کار زندگی او را سر و سامان می بخشد، ولی نمی داند به این وسیله ضربه بزرگی به دختر یا پسری می زند که زندگی شان را با علاقه و امید شروع کرده اند.

به نظر شما مهم ترین عوامل طلاق در سال های اخیر و علت رشد این پدیده در کشور چیست؟

به طور کلی عوامل طلاق متعدد می باشند، اما چند عامل در جامعه کنونی ما تأثیرگذارتر است. اعتیاد که به جرئت می توانیم بگوییم، شصت درصد طلاق های امروزی ما به خاطر این پدیده مخرب می باشد. مشکلات اقتصادی زوجین و دخالت خانواده ها مخصوصاً در سال های اوّل زندگی به عنوان عوامل مؤثر بر طلاق قلمداد می شوند. عوامل دیگر از جمله عدم شناخت کافی زوجین قبل از ازدواج، عدم توافق و تفاهم فرهنگی و. .. اشتباه در انتخاب، ازدواج های اجباری، ترک زندگی خانوادگی توسط زوج، ازدواج مجدد مرد، مفاسد اخلاقی و. .. نیز درصدهایی از طلاق را به خود اختصاص می دهند.

البته در بررسی عوامل طلاق، اگر چه این موارد به عنوان دلایل طلاق مطرح می شوند، ولی نمی توانیم یک نسخه برای تمامی استان ها بپیچیم و بگوییم این عوامل در همه شهرها یکسان عمل می کند، چنان که در استان قم اعتیاد حرف اوّل را می زند، ولی ممکن است در یزد و سمنان این گونه نباشد.

نقش قوانین

قوانین مختلف مربوط به خانواده را در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی موجب کاهش طلاق می دانید یا افزایش آن؟

وقتی سیر صعودی یا نزولی طلاق را در سال های پس از انقلاب تاکنون بررسی می کنیم، نمی توانیم بگوییم قوانین باعث کاهش یا افزایش طلاق شده است. اوایل انقلاب به عنوان مثال سال ۱۳۵۸ آمار طلاق در کشور چیزی حدود ۶% بوده است. این مسئله به خاطر گرایش شدید مردم به انقلاب و ارزش های دینی بود. حتی ارتباط خانواده همخوان با آرمان های دینی و ارزش های اسلامی صورت می گرفت. هر چه مردم از این احساسات و گرایش ها و آرمان ها دورتر شدند، انحلال خانواده و مسائل و مشکلات دیگر دامنگیر آنها شد.

تغییر بعضی از قوانین در فاصله ۲۵ سال پس از انقلاب، نه به عنوان عاملی برای افزایش طلاق، بلکه در جهت آسان سازی طلاق برای خانم ها بوده است. البته این قوانین جدید نیستند و تقریباً شرح و بسط قانون مدنی هستند؛ به عنوان مثال قوانین مربوط به حق طلاق زوجه، پیشتر در محدوده مواد ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ و ۱۱۱۹ قانون مدنی بود که به ترتیب مربوط به حق درخواست طلاق از طرف زن، زمانی که زوج عمداً یا به علت عدم توانایی نفقه زوجه را پرداخت نمی کند؛ همچنین حق درخواست طلاق به دلیل عسر و حرج و حق طلاق به علت تحقق شروط ضمن عقد. پس از انقلاب برای ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، ۵ مورد از مصادیق مورد ابتلا صراحتاً توسط قانونگذار به عنوان مصادیق عسر و حرج شناخته شده، همچنین از نیمه دوم سال ۱۳۶۳ با استفاده از ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، شروطی در عقدنامه ها گنجانده شد که پس از تفهیم آن به زوجین و در صورت توافق ضمن عقد، شرط و امضا شود.

در واقع راه های اجرای قانون پیشین، روشن تر و تا حدودی بعضی ابهامات برطرف شد. البته در خصوص اجرهالمثل متأسفانه با تصویب تبصره ۶ ماده واحده اصلاح قانون و مقررات طلاق به شکل بسیار مبهم و بدون در نظر گرفتن استنباطهای ناهمگون و ضد و نقیض از آن شبهه، یک شبهه جدید از حقوق زنان ایجاد شد، به گونه ای که بسیاری از محاکم در حال حاضر حق دریافت اجرهالمثل را مختص تبصره ۶ و شروط مندرج در آن به ویژه زمانی که طلاق به درخواست زوج است، می دانند. در حالی که این سؤال پیش می آید که هر گاه درخواست طلاق توسط زوجه باشد یا اصلاً زوجه نخواهد طلاق بگیرد، تکلیف چیست؟ حال آنکه پیش از تصویب این قانون بحث اجرهالمثلِ خانه داری و. .. تحت عمومات ماده ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی عمل می شد. در واقع می توان گفت تصویب تبصره ۶ ماده واحده بیشتر در جهت ضایع شدن حق زنان بوده، از طرفی ابهامات این قانون باعث اختلاف آرای شدید در محاکم شده است. در عین حال بعضی از قوانین هم در سال های پس از انقلاب بسیار کارآمد هستند. از جمله قوانین قابل تقدیر از مصوبات مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص حضانت فرزند، ماده واحده سپردن سرپرستی کودکان صغیر به مادران آنها، نیز اصلاح ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی مبنی بر تغییر سن حضانت در اولاد ذکور و افزایش آن به ۷ سال و بعد از ۷ سال هم ایجاد حق برای محاکم جهت تشخیص مصلحت طفل در تعیین حضانت می باشد، به این معنی که حق حضانت اطفال تا هفت سالگی با مادر است، پس از آن محکمه با رعایت و عنایت به مصلحت طفل، حضانت وی را مشخص می کند.

نقش اعتیاد و دسیسه دشمن

آمار طلاق نشان می دهد که اعتیاد در سال ۱۳۵۶ تنها ۲% در طلاق نقش داشته، در حالی که این رقم در سال های کنونی به ۶۰% می رسد، نظر شما در این مورد چیست؟

متأسفانه اعتیاد در چند سال اخیر رتبه اوّل را در افزایش طلاق و ایجاد سایر آسیب های اجتماعی داشته، ثانیه به ثانیه آثار مخرب آن چون سیلی بنیان کن به پیش می رود اما برنامه ریزی های متعدد همچون مبارزات گسترده با قاچاقچیان مواد مخدر، تقدیم کردن شهیدان بسیاری، اقدامات متعدد نیروهای انتظامی، پرشدن زندان ها از معتادان، به وجود آمدن انجمن های معتادان خودمعرّف، تلاش های سازمان بهزیستی در پیشگیری و درمان و. .. چندان نتیجه مثبتی نداشته است. این وضع نشان می دهد این اقدامات در مقابل دشمن عظیمی همچون اعتیاد و گستردگی و پیچیدگی باندهای بین المللی و عوامل مختلف توزیع، نیز برنامه ریزی خاص دشمنان انقلاب در استفاده از این حربه برای انحراف جوانان به ویژه پس از انقلاب و دوران جنگ، بسیار ناچیز است.

فرهنگ سازی

مهم تر از مبارزات فیزیکی و برنامه ها و اقدامات، مبارزه فرهنگی است که جنبه پیشگیری داشته باشد. باید از سنین پایین برای آموزش و پیشگیری شروع کنیم و نسل نوجوان و جوان را با پدیده و عوارض آن آشنا کنیم، نیز آنها را در مقابل اعتیاد واکسینه کنیم و گرنه دیگران به آنها اطلاعات غلط می دهند. همان طور که در ابتدای صحبتم گفتم باید جوان ها را درست تربیت کنیم تا بد را از خوب به راحتی تشخیص دهند.

ناآگاهی زنان و تدابیر قانونگذار

یکی دیگر از مشکلات ناآگاهی زنان از حقوق خودشان است. دیگر مشکلات زنان را در حوزه قضایی مربوط به خانواده و حقوق خود در چه می بینید؟ قانونگذار چه تدابیری را جهت تأخیر طلاق و حفظ حقوق زوجه در نظر گرفته است؟

همان طور که شما اشاره کردید یکی از مهم ترین مشکلات زنان در حوزه قضایی مربوط به خانواده، عدم آگاهی ایشان از قوانین و حقوق مربوط به خودشان می باشد، خصوصاً اینکه عرف و فرهنگ جامعه در بسیاری موارد حقوق آنان را که مد نظر و مورد تأکید قانون و شرع است، به رسمیت نمی شناسد. بیشتر زنان به لحاظ حفظ آنچه نامش را آبرو گذاشته اند، از حقوق گذشته خود دم برنمی آورند. مواردی هست که به محاکم رجوع می کنند و علی رغم حمایتی که قانون در صدور آرا به نفع آنان دارد، در مرحله اجرای حکم به لحاظ وجود راه فرارهای بسیار قادر به دستیابی بر حقوق مادی خود که محکمه به آن حکم کرده نیستند. البته قانونگذار خصوصاً در جایی که درخواست طلاق توسط مرد باشد، طبق ماده واحده اصلاح قانون مقررات مربوط به طلاق با ارجاع امر به داوری و تعیین داور از طرف زوج و زوجه سعی در ایجاد سازش می کند. چنانچه نتیجه ای حاصل نشد، به استناد تبصره های ۳ و ۶ همان ماده واحده بر اساس درخواست زوجه، حقوق وی را تعیین می کند و طلاق را منوط به پرداخت دیون توسط زوج می کند، لکن در اجرای این قانون، مسئله داوری در بسیاری موارد حالت صوری به خود گرفته، به ویژه در جایی که داوران از غیر خویشاوندان و دوستان زوجین انتخاب می شوند، که به حرفه و شغل مبدل شده است. آفت هایی اهداف قانونگذار را در این زمینه تهدید می کند. در بحث رسیدن زوجه به حقوق خود، هر چند در اندکی موارد، «داوری» عاملی برای عقب نشینی مرد و انعطاف او برای آغاز دوباره زندگی است، اما از ضمانت اجرایی مناسبی برای زندگی قابل قبول برخوردار نیست.

ادعای اِعسار

از طرفی با امکان استفاده زوج از اعسار جهت پرداخت حقوق زوجه و درخواست تقسیط دیون، زوجه به حقوق خود آن گونه که حق وی می باشد، نمی رسد.

البته همان طور که آگاهید در قانون مباحث مربوط به حقوق مالی خانم ها مثل مهریه، اجرهالمثل، نفقه و. .. مشخص شده و ما از این جهت مشکل نداریم. اما در بحث اجرای قانون، خانم ها با مشکلات زیادی روبه رو هستند؛ یکی از این مشکلات پنهان کردن اموال توسط زوج می باشد. گاهی اوقات صدور حکم اعسار به نفع زوج و باعث تضییع حقوق خانم ها می شود. متأسفانه موارد بسیاری مشاهده می شود که قضات محترم به خاطر تراکم کار سررشته کار را از دسته می دهند و رأیی که بر مبنای سرعت و بی دقتی با عنوان اعسار صادر می شود، حقوق زنان را پایمال می کند. زنانی که ممکن است پس از طلاق هیچ درآمد و پشتوانه مالی نداشته باشند.

یک طرف مشکلات خانم ها در بحث احقاق حقوق خود برمی گردد به صلاحیت محاکم خانواده. در رسیدگی به دعاوی، این محاکم صلاحیت را طبق قانون یا بر مبنای وقوع عقد و یا محل سکونت خوانده (مشتکی علیه) می دانند. حالا فرض کنید زنی در قم سکونت داشته باشد و محل وقوع عقد آنها در شیراز باشد و زوج در بندرعباس ساکن باشد؛ زن چه مشکلاتی و دردسرهایی را باید طی کند تا بتواند به حقوق مالی خود برسد! شایسته است قانونگذار در جهت کاهش این مشکلات حداقل در دعاوی مالی، محاکم خانواده محل سکونت خانم ها را صالح به رسیدگی بداند.

مراکز مشاوره خانواده

بهتر است به مشکلات و مسائلی که در مسیر طلاق هست بپردازیم. با توجه به تجربیات شما در محاکم خانواده، می دانید که قضات محترم محاکم خانواده فرصت کافی برای پرداختن به مشکلات زوجین را در جلسات دادرسی ندارند و زوجین را در جهت سازش و اصلاح، به داور ارجاع می دهند. با توجه به اینکه داوری در طلاق نوعاً به یک بحث صوری تبدیل شده، لزوم ایجاد مراکز مشاوره در محاکم خانواده را تا چه حد لازم و مفید می دانید؟

بحث داوری یک ریشه شرعی دارد؛ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَینِهِما فَابْعَثوُا حَکماً مِنْ أَهْلِهِ و حَکماً مِنْ اَهْلِها. ..» (سوره نساء، آیه ۳۵) وقتی به مفهوم آیه نگاه کنیم، در می یابیم که قرآن کریم بحث دخالت داوران و حَکم را پیش از تیره شدن روابط زوجین می داند.

متأسفانه الان بحث داوری در محاکم، پس از تیره شدن روابط زوجین می باشد. در صورتی که اگر خانواده ها بر اساس دستور قرآن عمل کنند و پیش از اینکه دچار اختلافات و ناسازگاری های شدید بشوند، به داور مراجعه کنند، شاید کار اصلاً به دادگاه کشیده نشود. از طرفی عدم وقت کافی قضات برای رسیدگی به مسائل زوجین، تراکم کار و بحث آمارگرایی که متأسفانه الان در دادگاهها وجود دارد، باعث می شود که قضات طرفین را برای سازش به داور ارجاع دهند. چون داوران در اغلب موارد تخصص کافی در این زمینه ندارند، نتیجه مثبتی از ارجاع برای زوجین حاصل نمی شود. بنابراین اگر بخواهیم بحث داوری به اهداف دین اسلام نزدیک بشود باید نهاد داوری با امکانات لازم و نیروهای متخصص و کارآمد ایجاد کنیم، یا بحث مشاوره را در دادگاهها به صورت یک امر موظف دربیاوریم. البته در راستای این هدف اقداماتی در زمینه تأسیس نهاد داوری، تقویت واحد مصالحه و مشاوره در امور بانوان و. .. انجام می گیرد. همچنین از قضات محاکم خانواده باید آمار کیفی بخواهیم، نه آمار کمّی! یعنی بحث آمارگرایی به ویژه در محاکم خانواده باید از بین برود تا قضات محاکم بتوانند در فضای باز و آرام قضاوت کنند.

چندهمسری

با توجه به اینکه اسلام اصل تعدد زوجات را پذیرفته، چرا امروزه چندهمسری به عنوان یکی از عوامل طلاق مطرح می شود؟

متأسفانه در بحث ازدواج مجدد نه تنها فرهنگ سازی نکرده ایم، بلکه فرهنگ رایج در کشور مخالف آموزه ای است که شرع مقدس اسلام گفته است. یکی از شرایط ازدواج مجدد، رعایت عدالت است. مرد باید رعایت عدالت را در ابراز علاقه و برخوردهای عملی – نه در علاقه درونی به همسران خود – بروز دهد. از طرفی، مرد باید توان مادی چندهمسرداری را هم داشته باشد. اگر ازدواج مجدد با شرایط و معیارهای شرعی صورت گیرد، ازدواج مجدد نه تنها عامل طلاق نمی شود، بلکه به عنوان عاملی مؤثر برای رفع بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی خواهد بود. در جامعه ما وجود بسیاری از خانم ها که همسران شان فوت شده اند و یا زنانی که مطلّقه هستند یک واقعیت است. اگر ازدواج مجدد و حتی ازدواج موقت در قالب منطقی و بر اساس اهداف الهی و انسانی که مد نظر دین اسلام بوده است صورت پذیرد، تأثیر بسیار مهمی در کاهش جرایم جنسی و مشکلات اخلاقی خواهد داشت. البته باید به این نکته مهم هم توجه کنیم کسانی که از روی هوی و هوس مبادرت به ازدواج مجدد می کنند، هم خانه اوّل را خراب می کنند و هم خانه دوم را بر ویرانی بنا می کنند.

تهاجم فرهنگی

نقش تهاجم فرهنگی، تجمل گرایی در خانواده ها و تنوع طلبی و ماهواره و اینترنت در خانه ها را تا چه حد در از هم پاشیدن کانون خانواده ها مؤثر می دانید؟

همان طور که ابتدای صحبت هایم اشاره کردم، عامل اصلی بسیاری از طلاق های امروزی که حدود ۸۰% درصد است، کاهش پای بندی به ارزش ها و مسائل دینی می باشد. وقتی که دین و مذهب از خانواده ها بیرون برود، به راحتی پذیرای تهاجم فرهنگی، تجمل گرایی، بی اعتقادی و. .. می شوند. اگر مطالعه ای در زندگی خانواده های بسیجی، سپاهی، روحانیون، شهدا و افراد تحصیل کرده و فهیم داشته باشیم، می بینیم طلاق بسیار کمتر است و این به خاطر گرایش آنها به ارزش ها و مسائل اسلامی است.

از طرفی اگر دشمن پیشتر با توپ و تانک به غارت کشور ما و ویرانی آن می پرداخت، امروزه با تهاجم فرهنگی و با ابزاری چون ماهواره، اینترنت و. .. سرمایه های معنوی و فکری و باورها و ارزش های دینی ما را تغییر می دهد.

معلوم است که استفاده ماهواره و اینترنت و رایانه به جای خود چیز بدی نیست. باید فرهنگ استفاده از اینها را اصلاح کنیم. متأسفانه قانونمند نبودن راههای استفاده از این ابزار از حیث قانونی و حکومتی، نیز از بُعد نظارتی که والدین باید داشته باشند، آثار منفی آن را گسترش داده است. تأسف بارتر اینکه پیش از آنکه فرهنگ مثبتی در خصوص راههای استفاده و بهره برداری از این گونه وسایل ایجاد شود، نیز پیش از آنکه متولیان فرهنگی رسالت خود را در این زمینه به کار ببندند، این وسایل گسترش وسیع یافته و همه گیر شده است. پس از به وجود آمدن آثار منفی و تخریبگر و گسترش فساد و تباهی ناگهان همه به فکر افتاده اند که برای رویارویی با آن چه باید کرد!

فرهنگ سازی و راهکارهای پسندیده

آنچه که بیش از پیش باید به آن توجه کرد، قانونمند کردن استفاده و فرهنگ سازی جهت طریقه های صحیح کاربرد و آموزش و تبلیغ اثرات بهره برداری مثبت و منفی از این ابزارها است. بنابراین بسته به نحوه استفاده از این وسایل چنانچه در جهت صحیح و درست باشد، نه تنها انحلال کانون خانواده ها، بلکه بسیاری از فسادهای اخلاقی، جنسی و. .. را نخواهیم دید و برعکس!

پیش بینی وضع آینده

با توجه به وضعیت زنان و خانواده ها در شرایط فعلی جامعه و پس از انقلاب اسلامی، وضعیت زنان را در ۲۵ سال آینده چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر به همین شکل چند سال اخیر که ملاحظه می کنیم باشد، یعنی آسیب های اجتماعی، فروپاشی خانواده ها و. .. روز به روز در حال افزایش باشد، مسلّماً وضعیت بدتری خواهیم داشت. اگر مسئولان مراکز و نهادهای مسئول به فریادهای مکرر مقام معظم رهبری در بحث تهاجم فرهنگی دقت و توجه کافی نکنند، به ویژه با تهاجم فرهنگی که غرب به کار می بندد، وضعیت مناسبی نخواهیم داشت و شاهد افزایش طلاق، زنان خیابانی، دختران فراری، اعتیاد، فحشا و. .. خواهیم بود. غرب به این نتیجه رسیده که اگر بتواند خصوصاً روی جوانان و زنان و دختران ما از لحاظ تهاجم فرهنگی کار کند، موفق است. اگر زنان و دختران ما اصلاح بشوند، تأثیر بسیار مثبتی در اصلاح جامعه خواهند داشت. در احادیث داریم که «الجنهُ تَحْتَ اَقْدامِ الأُمَّهاتْ.»

راههای پیشگیری از اختلاف مهم ترین راههای پیشگیری از اختلافات خانوادگی و طلاق چیست؟

توجه به ارزش های دینی و اخلاقی، عدم دخالت خانواده ها در روابط زوجین، بالا بردن شناخت زوجین و آگاهی های آنها نسبت به مسئله ازدواج در پیشگیری از طلاق بسیار مؤثر است. در اوضاع کنونی جامعه، بیکاری و فقر هم عامل مؤثر در طلاق می باشد. توجه به مشکلات اقتصادی خانواده ها و اشتغال آنها که مقام معظم رهبری هم در سال های اخیر بسیار به آن اشاره و تأکید داشتند در کاهش طلاق مؤثر می باشد.

جناب آقای قدرتی، ضمن تشکر از جناب عالی، دوست داریم صحبت پایانی شما را نیز بشنویم.

نظام اسلامی ما بر اساس اعتقادات و ارزش های دینی و اخلاقی خانواده ها مستقر و پیروز شد و اکنون تداوم دارد. اگر بخواهیم جامعه همچنان موفق باشد، باید خانواده ها را از همین حیث تقویت کنیم و در برابر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی واکسینه نماییم. هر گونه ناهنجاری در خانواده باعث تزلزل جامعه می شود. حالا اگر جایی آسیب ها پدید آمدند باید آسیب دیدگان را حمایت کنیم. اگر طلاقی صورت گرفت باید زنان مطلّقه حمایت شوند. نمی توانیم از واقعیت های پیرامون خودمان فرار کنیم. زنان مطلّقه در جامعه با مشکلات زیادی روبه رو هستند. بحث، مشکلات اقتصادی است. باید در نظام و مملکت ما که اسلامی است، نهادی تأسیس بشود و این گونه زنان را حمایت کند. این گونه زنان حتی در روابط اجتماعی خود با دوستان دچار مشکل می شوند. باید با اصلاح فرهنگ مان در برخورد با زنان مطلّقه سعی در حل مشکلات آنها داشته باشیم.

* * *

دکتر علیرضا محمدی

بررسی ریشه های معضل طلاق را با جناب آقای دکتر علیرضا محمدی، معاونت سازمان بهزیستی استان قم در میان گذاشتیم. ایشان نیز با خوشرویی پذیرفت و با حوصله تمام به پرسش هایمان پاسخ گفت.

آقای دکتر محمدی، ضمن تشکر از جناب عالی می دانید که بسیاری از ازدواج ها در جامعه ما بدون آگاهی صورت می گیرد و دختران و پسران پیش از ازدواج به وظایف، مسئولیت ها و حقوق خود آشنا نیستند. لزوم مراجعه آنها را به مراکز مشاوره پیش از ازدواج تا چه حدی می دانید و مراجعه به مشاور چقدر می تواند در پیشگیری از طلاق مؤثر باشد؟

مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج نقش خیلی مؤثری را در آگاهی دختران و پسران دارد که بدانند اوّلاً برای چه می خواهند زندگی مشترک تشکیل بدهند و اصلاً هدف آنها از ازدواج چیست؛ دوم چه کسی را برای زندگی می خواهند انتخاب کنند. اکنون خیلی از ازدواج ها بر مبنای شناخت صحیح از همدیگر صورت نمی گیرد. دختر و پسری همدیگر را می بینند و از یکدیگر خوش شان می آید و بدون اینکه به این نتیجه برسند که کفو و هم شأن هستند، با هم ازدواج می کنند. به مرور زمان وقتی که حقیقت زندگی و مشکلات زندگی خودش را نشان می دهد و. .. اینها همه باعث می شود که این دو نتوانند با هم کنار بیایند، در نتیجه احترام را زیر پا می گذارند، پرخاش می کنند و حرمت ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.