پاورپوینت کامل زنان، از نیازهای واقعی تا کاستی ها و مشکلات کاذب ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زنان، از نیازهای واقعی تا کاستی ها و مشکلات کاذب ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان، از نیازهای واقعی تا کاستی ها و مشکلات کاذب ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان، از نیازهای واقعی تا کاستی ها و مشکلات کاذب ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :

>

[مشکلات موجود در حوزه زنان را می توان به سه قسمت تقسیم کرد. بخشی از آنها تحمیلی یا ناخوانده اند که از فرهنگ های مهاجم به ویژه فرهنگ غربی بر فرهنگ دینی ما تحمیل شده است. پاره ای از مشکلات چون ناتوانی مؤسسات فرهنگی و آموزشی از فرهنگ سازی همخوان با فرهنگ اسلامی، ناهماهنگی در تصمیمات و موضع گیری ها، عدم عمل گرایی و ضعف اجرایی و مدیریتی، کج فهمی و عدم انطباق عملکردها با احکام اسلام، از مشکلات اصولی و فراگیرند که ریشه در دوری از آموزه های قرآنی دارند. و برخی از مشکلات نیز، بزرگ نمایی شده و غیر واقعی هستند که از سوء مدیریت و همچنین توطئه دشمنان سرچشمه می گیرد.

با ابعاد این سه دسته از مشکلات در این مقاله آشنا خواهید شد.]

پیش گفته

بررسی مشکلات و شناخت آفت ها و تشخیص بیماری ها (که امروزه به «آسیب شناسی» نامگذاری شده است) دارای پیشینه ای طولانی و به عنوان نخستین گام در رفع مشکلات و اصلاح آفات و درمان بیماری ها است.

هر چیزی آفتی ویژه خود دارد و اشتباه در تشخیص آفت و بیماری خطرناک تر از خود بیماری است. یکی از پژوهش های ضروری امروز، آسیب شناسی ها و تشخیص نسخه هایی است که به جای درمان بر درد می افزاید. کم نیست مواردی که در اثر تشخیص های نادرست، نسخه هایی خطرناک و مهلک پیچیده می شود. چه بسا یک بیماری ساده و قابل تحمل در اثر تجویز داروی غلط منجر به مرگ بیمار گردد. طرفه آنکه تجویز بی جا نسخه ای باشد که بخواهد نیمی از افراد جامعه را به صورت مستقیم فرا بگیرد و در نیم دیگر تأثیر غیر مستقیم داشته باشد.

در یک ارزیابی واقع بینانه بسیاری از مشکلاتی که به نام معضلات قشر زنان از آن یاد می شود، در اثر تحمیل فرهنگ های بیگانه است و یا مشکلاتی است که منحصر به زنان نیست و دامنه ای فراگیر دارد، گر چه برخی از چالش ها اختصاص به قشر زنان دارد. بنابراین بحث را در سه قسمت پی می گیریم.

أ) مشکلات تحمیلی یا ناخوانده

مهم ترین و فراگیرترین مشکل ما و دیگر کشورهای اسلامی، گرایش به تنظیر و تعمیم در اندیشه پژوهشگران ماست. متأسفانه به بهانه های گوناگون بیشتر دانش پژوهان اجتماعی ما برای آموزش و تحصیل یا برای تکمیل آموخته های خود راهی غرب می شوند. آنها نیز که توان رفتن و یا علاقه ای ندارند، در نظام فرهنگی داخلی با متن ها و منابع آموزشی غربی، بیشتر از منابع خودی سر و کار دارند. بسیاری از کتب درسی دانشگاهی، ترجمه منابع غربی و یا ناظر به آموزه های آنان است. این نکته اگر در برخی از دانش ها همانند فیزیک و ریاضی و حتی شیمی و مکانیک مشکلی ایجاد نکند، در علومی چون پزشکی و زیست شناسی و روانشناسی و به ویژه علوم انسانی چون تاریخ و جامعه شناسی و حقوق و مدیریت فاجعه می آفریند.

شکی نیست که هر نظام اجتماعی دارای فلسفه و نگاه ویژه ای در باره زندگی و جهان است و به هنگام تطبیق عملی و کاربردی مبانی و اصول، با ابهامات و مشکلاتی روبه رو می شود که در اثر همخوانی یا ناهمخوانی آن اصول و مبانی با واقعیت بیرونی به وجود می آید. به همین سبب نظام های زنده و پویا راه حل های ویژه ای در برخورد با مشکلات و پیامدهای ناشی از آن برمی گزینند و پیچیدن یک نسخه مشابه برای دو بیماری متفاوت – یا حتی مشابه – در دو سیستم متفاوت اگر کاری خائنانه نباشد، حداقل نابخردانه است.

کارکردهای غیر دینی

بسیاری از مشکلاتی که امروز در جوامع اسلامی پدید آمده و یا می آید، مشکلاتی نیست که در مقام اجرای عملی اسلام بروز نموده باشد بلکه بسیاری از آنها ره آورد عملکردهای غیر دینی و غیر اسلامی است، بنابراین انتظار حل آنها را از اسلام و دین داشتن دور از منطق و انصاف است، زیرا عوامل پیدایش این مشکلات در نظامی نهفته است که با اسلام و تفکر دینی رابطه ای ندارد. وقتی می توانید از یک نظام اجتماعی خواهان حل مشکلات باشید که نخست آن را به مرحله عمل و تحقق خارجی برسانید، سپس مشکلات به وجود آمده را با الگو گرفتن از ملاک ها و مؤلفه های آن مکتب حل کنید.

اسلام یک دستگاه و نظام اجتماعی کامل و به هم پیوسته است که تمامی اجزای آن مکمل و ناظر به یکدیگر و تجزیه ناپذیر است. روزی می توانید اموری را به نام مشکلات جوامع اسلامی معرفی کرده و پاسخ چالش ها اجتماعی را از اسلام بخواهید که نخست دین را در همه امور زندگی دخالت دهید و قوانین آن را مو به مو اجرا کنید. سپس مشکلات به وجود آمده در مقام اجرا و تطبیق را شناسایی کنید، آنگاه نظریه اسلام را در برابر مشکلاتی که به وجود آمده است بخواهید، نه آنکه راه حل مشکلاتی را که بر جامعه تحمیل شده و یا راه حل مشکلات ناشی از یک نظام ضد اسلامی را از دین درخواست کنید![۱]

راه چاره های دینی

از سوی دیگر باید بررسی شود از چه زمانی مصلحان اجتماعی و تصمیم گیرندگان سیاسی اسلام، به راستی برای ریشه کن کردن مشکلات، اقدامی اساسی نموده و برای حل واقعی آنها قیام و اقدام کرده و نتیجه نگرفته اند؟! مگر نه این است که عده ای تلاش می کنند تمامی امکانات را در مسیر همکاری و اتخاذ استراتژی واحد با غرب به کار بگیرند؛ از سیاست تا اقتصاد و از تکنیک تا فرهنگ و از فلسفه تا اخلاق و…؟! همه را در جهت همسویی با غربیان تأویل و تحلیل می کنند و حتی در همان حال که می بینند انگلیسی ها زشت ترین توهین و جسارت را به اسلام و مسلمانان کرده و آلمانی ها انواع مواد شیمیایی و سمّی را روی مسلمانان آزمایش می کنند، اصرار می ورزند اعتمادسازی کنند و واژه تندی از زبان شان به گوش آنان نرسد. آیا با چنین تفکری می توان انتظار حل مشکلات و معضلاتی چون انهدام بنیان خانواده و اعتیاد و ابتذال را داشت؟! آیا حتی برای یک بار به جای برگزاری مدام جلسات رفع سوءتفاهم و جلب اعتماد با این دیوسیرتان ضد انسان، جلسه ای برای بررسی راههای قطع وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنان و زمان بندی تدریجی برای اجرای این تصمیم عاقلانه گرفته شده است؟! بعضی چنان مرعوب ظواهر مستکبران شده اند که باور کرده اند جز التماس به آنان نمی توانند نفس بکشند. حضرت امیر مؤمنان(ع) در بخشی از یک خطبه می فرماید:

«حتی یظنّ الظّانّ انّ الدنیا معقوله علی بنی امیه تمنحهم درّها و توردهم صفوها و لا یرفع عن هذه الامه سوطها و لا سیفها، و کذب الظّانّ لذلک، بل هی مجّه من لذیذ العیش یتطعّمونها برهه ثمّ یلفظونها جمله؛[۲]

کار به جایی رسیده است که برخی چنین پندارند که دنیا به کام بنی امیه و در انحصار آنان است. دنیا منافع خود را به آنان سپرده و از سرچشمه خود سیراب شان کرده و هیچ گاه تازیانه و شمشیر این تبهکاران از این امت برداشته نخواهد شد. در صورتی که این پنداری دروغ است، چرا که سهم آنان تنها لقمه ای ناچیز از زندگی لذت بخش است. مدتی اندک از آن برخوردار می شوند و سپس همه آن را بیرون می افکنند.»

وقتی تصمیم بر دستیابی به طراز مثبت بازرگانی با اروپاست، به ناچار باید انواع داروها و فرآورده های آلوده و مسموم آنان را به جامعه پاک و سالم خود تزریق کرده و پیامدهای آن را پذیرا باشیم و… این سخن بگذار تا وقت دگر!

ب) مشکلات فراگیر و اصولی

۱- مشکل بزرگ، ناتوانی مؤسسات فرهنگی و آموزشی از فرهنگ سازی همخوان با فرهنگ اسلامی است. در سال های آغازین انقلاب اسلامی و در سال های جنگ تحمیلی، جاذبه فرهنگی اسلام ناب، بسیاری را در جهت اهداف و ارزش های اصولی جهت داد، اما به تدریج و با دور شدن از فضای انقلاب و جنگ و شهادت بسیاری از نیروهای زبده و مؤمن، شعارهایی همچون بحث تخصص و تعهد، دمکراسی، توسعه اقتصادی، سازندگی و… نسل سوم را در شناخت و دریافت فرهنگ اسلام ناب دچار تردید کرد و آنان را بین «دین و تجدد» و «لیبرالیسم و اسلام» و «دمکراسی و حق گرایی» در سرگردانی قرار داد.

مشکل امروز زن و مرد، این است که می بیند برای ترویج فرهنگ وارداتی و به تعبیر صریح تر برای گسترش و تقویت سینما و تئاتر و فرهنگسرا و موزه و ورزشگاه و پارک، نیز برای ترویج موسیقی و شطرنج و گلف و حتی برای اجرای طرح های استعماری یونسکو و یونیسف و کنترل روند ایدز و هپاتیت و آموزش مقابله با زلزله و… طرح و برنامه و مسئول و مدیر و در نتیجه بودجه و ردیف و آمار پیشرفت کار هست اما برای مسجد و حسینیه و تکیه و هیئت، نیز جلسات تربیتی و اخلاقی و آموزش شکیبایی و پایداری و توکل و ازخودگذشتگی و بندگی و تسلیم به حق و شجاعت و پاکدامنی و عدالت و عزت نفس و… هنوز پس از بیست و پنج سال که از حاکمیت دینی می گذرد، صاحب و مسئول و مدیر، برنامه و بودجه و ردیف و در نتیجه دلسوز و پاسخگو و سخنگویی وجود ندارد.

پیش از انقلاب اسلامی یکایک مردم به دلیل احساس خطر و اطمینان از نبود مسئول رسمی در این امور، مسئولیت آموزش فرهنگ و هدایت نسل آینده را خود به عهده می گرفتند و البته انتظاری جز این نبود، چون حکومت و نظام، تعهدی نسبت به دین و اخلاق مردم نداشت اما امروز؟! باید بررسی شود صدا و سیما که پیش از انقلاب از نظر مؤمنان و متدینان نجس و حرام و پلید و شیطانی بود و امروز به عنوان صدای اسلام پذیرفته شده و مقبول همه آزادگان دنیاست، تا چه حد توانسته است در برابر دین و فرهنگ و اخلاق مردم متعهد باشد و همچون یک دانشگاه عمومی اسلامی عمل کند! این نهایت کج فهمی است که شخصی گمان کند وزارت ارشاد مسئول دین مردم نیست. شگفتا! اولین مسئولیت حکومت و قدرت حاکم در نظام اسلامی اقامه صلاه (توجه به خدا و ارزش ها و شعائر) و دادن زکات (عدالت اجتماعی) و امر به معروف و نهی از منکر و… است، پس چگونه می تواند چنین وزارتخانه و وزیری تنها نگران موسیقی و آثار باستانی و گردشگری، نه فرهنگ دینی و تقوا و پاکی و نجابت باشد؟! آیا می توان به عذر اینکه عده ای تنها با فیلم ها و سریال های آنچنانی سرگرم می شوند، مجوز ورود آنها را به درون فرهنگ جامعه اسلامی صادر کرد یا میلیون ها و میلیاردها پول مسلمانان را برای آنها هزینه کنیم؟! آیا نیاز یک عده بیمار به دارو می تواند بهانه تجویز دارو برای همگان باشد؟!

راهبردهای غیر اسلامی

۲- از دیگر مشکلات فراگیر، ناهماهنگی در تصمیمات و موضع گیری ها است. رشد نرخ بیکاری و آوردن نیروی کار از خارج، انباشت تحصیل کردگان در یک یا چند رشته خاص و خلأ نیروی متخصص در رشته دیگر، ناهماهنگی بین نظام آموزشی و نظام اداری، بالا رفتن آمار پذیرفته شدگان دختر در دانشگاهها و سستی بنیان خانواده و… یا برخورد مقطعی و فرمایشی کردن با جریان های اصیل و اساسی و جوّزدگی و تأثیرپذیری از منابع ثروت و قدرت در تصمیمات زیربنایی و نیز برخوردهای آنی و دفعی کردن با حوادث و نگاه همه یا هیچ داشتن به امور، دم از سیاست دینی زدن و برای اقتصاد و جمعیت و صنعت و کشاورزی و پژوهش و رشد و توسعه، نسخه های ژاپنی و بلژیکی و انگلیسی و فرانسوی و آمریکایی پیچیدن و… دهها ناهماهنگی های دیگر که بر سرگردانی جامعه و ناکارآمدی تصمیمات و رخنه آفت ها و مشکلات می افزاید.

به عمل کار برآید، به سخندانی نیست!

۳- این آفت فراگیر را نیز نباید فراموش کنیم که برخی می پندارند گسترش و تعمیق علم جای عزم و عمل را می گیرد، و بعضی دیگر گمان می کنند ضعف اجرایی و مدیریتی و حرکت و پیشرفت ما ناشی از ضعف سرمایه فرهنگی و پیشینه علمی و حقوقی است و می پندارند اگر بر گستره دانش و اندیشه افزوده شود، بر دامنه عمل و انگیزه نیز افزوده شده و هر جا که علم باشد، عمل نیز هست! بر همین اساس بر انباشت بیشتر اطلاعات و تحول و اصلاح اندوخته ها، بیشتر از اصلاح عملکردها و کنش ها تأکید می ورزند! صد البته تا علم و اندیشه نباشد، عملی نیز نخواهد بود اما وجود علم شرط لازم است، نه کافی. تا ایمان و تعهد اندیشه ها را به انگیزه پیوند ندهند، دانش های ما حجاب هایی است که: باز دارد پیاده را ز سبیل، و تا انگیزه عمل و ایمان به کوشش و حرکت و جهاد و عزم آهنین نباشد، دانش های انباشته روی هم چونان چارپایی می نماید که بر آن کتابی چند نهاده باشند.

امروز ضرورت حرکت در جهت اصلاح راهکارها باید بسیار جدی تر از اندیشه تحول و بازبینی در اصول و ضوابط مورد توجه قرار گیرد. باید بپذیریم همان گونه که فساد یک نظام ممکن است در اثر بینش ها و نگرش های خردستیز و فاسد رخ دهد، در اثر عملکردهای ناشایست و قانون شکنی و قانون گریزی و… نیز ممکن است یک جامعه گرفتار فساد گردد. در این صورت اگر به جای اصلاح عملکردها و همگونی دقیق آن با اصول و ضوابط و تغییر رفتارهای غلط، به سمت تصرف در قوانین و نگاه مشکوک به آن برویم، به جای یک گام پیشرفت، دو گام یا بیشتر عقبگرد خواهیم داشت. شگفت اینکه تصحیح عملکردها نخستین گام اما مشکل ترین، و تصرف در اصول، آسان ترین و پس از آزمایش مرحله نخستین است. نیز باید بدانیم که طرح و تصویب قانون و بخشنامه کردن آن به معنای عمل به آن نیست. عمل به قانون نیازمند عزم ملی و اراده جمعی با راهکار مناسب است.

بحث هایی از قبیل تغییر احکام ارث و طلاق و تساوی دیه و استقلال مالی زن (که طبعاً حذف مسئولیت اقتصادی و تأمین نفقه از سوی مرد را در پی خواهد داشت) و یا طرح تلازم بین تأمین حقوق و منافع زنان با حضور آنان در مراجع قانونگذاری و اجتهاد و مرجعیت و قضا و مدیریت های کلان و یا اینکه با اثبات ولایت قهری و حق حضانت برای مادران می توان از رنج و تحقیر آنان پیشگیری کرد و… نه تنها بر تعهد و پای بندی مردان غیر متعهد، به رعایت حقوق زنان نمی افزاید، بلکه بسیاری از این گونه دستکاری ها به سود زنان نبوده و بر تکالیف و مشقت های آنان افزوده، آرامش روحی را از آنان سلب می کند. مضافاً بر اینکه گریز از تعهدات حقوقی نیز راهکار خوبی برای گریز مردان از عذاب وجدان است.

مدیریت وقت و فرصت

۴- نداشتن مدیریت نسبت به حوادث و پیش آمدها و از دست دادن فرصت ها، یکی دیگر از آفت هایی است که در اثر آشنا نبودن و یا احاطه نداشتن به فرهنگ قرآن، جامعه ما را دچار مشکل کرده است. قرآن کریم به هنگام معرفی انسان های هدایت یافته می فرماید:

«آنان مؤمنانی هستند که به هنگام مصیبت و گرفتاری خود را به خدا می سپارند و خداوند نیز آنان را در پوشش درود و رحمت خود قرار می دهد.»… [۳]

کسانی که می توانند در اثر انتخاب شیوه صحیح و اقدام بجا و تسلط بر امور و حوادث، بحران ها را تبدیل به فرصت کنند و از درونِ مصیبت و گرفتاری، موفقیت و پیروزی بیافرینند یقیناً مشکلات را نه مانع و چالش که امتحان و آزمایش برای شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها ارزیابی می کنند. در تاریخ معاصر نمونه بسیار والای این گونه انسان ها، حضرت امام خمینی(ره) بود که با تصمیم های بجا و موضع گیری های بموقع، بحران هایی چون انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت بیش از هفتاد نفر از مسئولان نظام و یا جنگ تحمیلی و بسیج تمامی مستکبران برای پایان بخشیدن به انقلاب اسلامی و نمونه های دیگر را (که هر یک به تنهایی می توانست حکومت های مقتدر را از پای درآورد) تبدیل به فرصتی طلایی برای استحکام و اقتدار بیش از پیش نظام قرار داد.

کژ راهه و کج فهمی

۵- آخرین سخن اینکه خاستگاه تمامی مشکلات، بدفهمی یا بدرفتاری، عدم همخوانی عملکردها با احکام آزادی بخش و عزت آفرین اسلام و قرآن است. تنها با فهم درست و اجرای کامل قوانین و همگویی با ارزش های اسلامی نیازی به هیچ راه حل غیر اسلامی نخواهیم داشت. امروز بدبینی برخی از افراد نسبت به اسلام و فقه و حقوق اسلام ناشی از رعایت نکردن احکام اسلام و اجرا نشدن کامل و کافی دستورهای دینی و عدم نظارت و ضمانت اجرایی کامل می باشد که بخشی به عهده فرد فرد مسلمانان و قسمتی بر عهده حاکمیت و حکومت های اسلامی است.

دوری از آموزه های قرآن

یکی از فراگیرترین مشکلات امروز – و دیروز – جوامع اسلامی و بلکه اساسی ترین مشکل مسلمانان، دور کردن قرآن از صحنه زندگی و فعالیت های روزمره انسان ها است. به یقین همه زنان و مردان مسلمان و تمامی قشرها و صنف ها باید در برابر این هشدار بر خو