پاورپوینت کامل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری و آگاهی زنان مسلمان جهان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری و آگاهی زنان مسلمان جهان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری و آگاهی زنان مسلمان جهان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری و آگاهی زنان مسلمان جهان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

[وقوع انقلاب اسلامی و پیامدها و برکات آن، نه تنها در کشورهای اسلامی، بلکه در قلب اروپا و امریکا تأثیرات سازنده ای داشت. اعلام هویت دینی، حق طلبی، پافشاری بر ارزش ها و آموزه های الهی و بازگشت به خویشتن، از شمار این برآیندهاست.

نیز الگوهایی در زمینه های گوناگون از جمله حجاب ارائه داد که اکنون فراتر از پیروی یک دستور دینی رفته، تبدیل به نماد استقامت و پایداری زنانی شده که در کشورهای خارجی، از پوشش اسلامی منع می شوند! اکنون زنان فهمیده اند نه در پی مشابهت حقوق مرد و زن، که در پی عدالت اند، نیز حضور در پارلمان های کشورهای اسلامی و فعالیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به بازیافت هویت آنان کمک شایانی می کند، و اینهمه ثمره بیداری اسلامی در پرتو انوار درخشان انقلاب اسلامی است در این مقاله به جلوه هایی از این تأثیرگذاری پرداخته خواهد شد.]

پیشگفتار

بدون تردید وقوع انقلاب اسلامی در ایران پدیده ای شگرف بود. انقلابی که برای دنیای غرب غیر قابل پیش بینی و درک بود و برای جهان اسلام پرچمدار تحوّل و نهضتی عظیم از بیداری مسلمانان محسوب می شد. آثار بدیع و تعیین کننده بیداری اسلامی، نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه حتی در قلب اروپا و آمریکا امواج توفنده ای از اعلام موجودیت دینی، حق طلبی، پافشاری بر ارزش ها و آموزه های الهی و بازگشت به خویشتن را، در مقیاسی نامحدود و غیر قابل تحدید و کنترل، به وجود آورد. این جریان حتی در مواردی، جغرافیای سیاسی جهان و صف بندی ها و بلوک بندی ها در عرصه بین الملل را رقم زد.

نمی توان ادعا کرد که ایران در داخل به بهترین وجه از ثمرات و برکات این انقلاب شکوهمند چنان که باید و شاید در راه رسیدن به جامعه توحیدی و مدینه فاضله اسلامی بهره جسته است که دلایلش را می توان در تحمیل هشت سال جنگ خانمانسوز و تمام عیار بر کشور از سویی و از سوی دیگر، غفلت از بعضی فرصت ها و نادیده انگاشتن شماری از تهدیدات جستجو کرد، ولی قدر مسلّم آنکه، این انقلاب نقشی سرنوشت ساز و تعیین کننده بر جریان بیداری اسلامی در جهان داشته است. شاید عینی ترین نمود این واقعیت را بتوان در گرایش های شجاعانه و سنت طاغوت شکن زنان مسلمان در اقصا نقاط گیتی در پیروی از الگوهایی که زن مسلمان ایرانی طی ۲۵ سال گذشته – بخصوص در رعایت حجاب اسلامی – ارائه داده است، جستجو کرد.

مرور برخی جریده ها و مطبوعات خارجی در سال های اوّل دهه هشتاد میلادی، که هنوز پیام انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران طنین افکن نشده بود، از جهان اسلام و زن، تصویری «بدون هویت خاص اسلامی» که خواسته ها و شعارهایش همان هایی است که در هر نقطه از جهان می توانست باشد ارائه می دهد:

«برای بسیاری از زنان در خاورمیانه، دنیا هنوز دنیای مردان است. زنان مسلمان در بعضی کشورهای خاورمیانه حجاب را کاملاً کنار گذارده و به تدریج در حال کنار گذاشتن محدودیت هایی هستند که در مورد کار در خارج از منزل برای آنها وجود دارد… جامعه شناسان اظهار می دارند گرچه بعضی از زنان خاورمیانه در دهه ۱۹۳۰ کار کردن در خارج از منزل را آغاز کرده اند، لیکن در بعضی از کشورها عامل مهم جهت انتقال از یک نقش کاملاً سنتی به زن مدرن با افزایش ناگهانی قیمت نفت در دهه ۱۹۷۰ فراهم شده است. بسیاری از مردان از کشورهای سوریه، لبنان، اردن و مصر به کشورهای خلیج فارس که به واسطه ثروتی که به تازگی کشف گردید، پروژه های عمرانی خود را توسعه داد و مزدهای گزاف و قابل توجهی می پرداخت، هجوم آوردند. جامعه شناسان اظهار می دارند مهاجرت باعث تغییر نقش های اجتماعی زنان شده و به زنانی که شوهران شان آنها را ترک کرده اند اجازه داده است که به رفع کمبود کارگر کمک کنند. اکنون زنان در این کشورها از فرصت تساوی کار با مردان و دیگر آزادی ها برخوردار شده اند. سوریه و اردن و مصر هر کدام یک وزیر زن در کابینه دارند، ترکیه هنوز فاقد وزیر زن است، در کویت تنها کشور خلیج فارس که نظام پارلمانی دارد زنان در جنبشی پر سر و صدا برای داشتن حق رأی مبارزه می کنند. در مصر، کشوری که زنان سه ماه مرخصی زایمان با حقوق دارند و می توانند بیش از چهار سال مرخصی بدون حقوق داشته باشند، زنان با توجه به مسائل بازار کار به اندازه کافی نازپرورده شده اند.»[۱]

این گونه تحلیل ها و نظریات جامعه شناسانه غربی از جوامع اسلامی در حالی به گوش می رسید که حرکتی آرام اما پر قدرت، به تدریج توجه محافل مختلف مسلمانان را به خود جلب کرد و زمزمه های بیدار کننده – و نه لالایی های خواب آور – این تحولات در همه جا به گوش می رسید.

«در ایران، مردمی که بر اساس قانون مذهبی زندگی می کنند آزاد و قانع شده اند. به زنان اجازه داده نمی شود که مانند بازیچه از خانه خارج شوند. زنان در چارچوب اسلام می توانند به آسمان ها برسند و محدودیتی برای آنها وجود ندارد. فقط از آنها خواسته می شود وقار و تقوای خود را حفظ کنند… مردان و زنان ایرانی یاد گرفته اند که به یکدیگر احترام بگذارند.»[۲]

در پرتو این جریان پیشتاز، زنان مبارز مسلمان در دیگر کشورها نیز در پس سال ها سکوت و انزوا مجدداً حیاتی نو یافتند:

«تا وقتی که جامعه تسلیم طاغوت است و برای تغییر تلاش نمی کند، در برابر خدا مسئول است. این سخنان زینب الغزالی مصری است که در ۱۹۴۸ به اخوان المسلمین پیوست… در ۱۹۶۵ پس از سال ها مبارزه در مصر و آمریکا دستگیر شده و پس از تحمل زندان و شکنجه اجازه خروج از قاهره را نداشت… اخیراً وی به دعوت اتحادیه دانشجویان کویت، دیداری از این کشور به منظور سخنرانی در هفته زن داشت. او می گوید: زن مسلمان ثابت کرده است که بسیار ریشه دار و عمیق است… اسلام به پیش می رود. ما ان شاءاللَّه پیروزیم… وی در مورد اعطای حق رأی و کاندیدا شدن زنان می گوید: اگر معتقد بودند پارلمان و دموکراسی امروز بر پایه اسلام است، من نیز رأی می دادم، لیکن اساس دموکراسی با اعتقاد من که قانون بشر را قوانین الهی می دانم متفاوت است، ولی در مورد حقوق سیاسی زن، این موضوع تازه ای نیست. در زمان خلفای راشدین، زنان می توانستند با خلیفه مخالفت کنند و خلیفه ای دیگر انتخاب نمایند… شعار من این است: به پشت سر نگاه نکنید و کسانی را که از شما می خواهند سازش کنید رها نمایید. به نام مردان و شهرت مقام مبارزاتی آنها مغرور نشوید. همه ما به سوی مرگ پیش می رویم، از این رو شهادت را نصب العین قرار دهید.»[۳]

وضع جهان اسلام همزمان با سال های پیروزی انقلاب اسلامی

چنین زمزمه ها از زنان و مادران شهیدپرور ایران و مصر و بسیاری دیگر از نقاط در شرایطی در جهان اسلام به گوش می رسید که بسیاری از کشورهای مسلمان نشین – از جمله ایران قبل از انقلاب – با رؤیای پیشرفت، دست به تقلیدهای افراطی از الگوهای رایج در جهان غرب زده بودند.

«قذافی اقدام به کشف حجاب نمود… قذافی به زنان می گوید شما اولین سفرا برای آزادی زنان تحت ستم به شمار می آیید. شما بهترین نمونه هستید برای اینکه زنان عرب بدانند قادرند خود را از بردگی و حرم آزاد نمایند… .

امروزه در لیبی از هر ۱۰ نفر افسر یکی زن است. زنان دستور می دهند که مردان به حالت خبردار بایستند که یک انقلاب به تمام معنی است… اما پشت سر، ایده تساوی حقوق «معمر قذافی» منافع سطح بالای او قرار دارد، زیرا در یک موقعیت جدی، قذافی می خواهد یک میلیون لیبیایی را مسلّح کند. این عمل هنرمندانه در میان سه میلیون سکنه یک کشور صحرایی واقع در شمال آفریقا است که مساحتش هفت برابر آلمان غربی می باشد.»[۴]

بدیهی است که در پیش گرفتن چنین روش ها و برنامه هایی بدون توجه به آنکه پیاده کردن هر خطمشی یا هر یک از مدل ها و شیوه های اداره جامعه نیازمند وجود زمینه های ریشه دار و عمیق فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی است، جز افزودن بر سردرگمی ها و بی هویتی ها نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت و مشکلی را حل نمی کند.

«… مشکلات زنان جهان سوم با زنان کشورهای غربی بسیار متفاوت است. در آسیا و آفریقا «برابری» یک چیز تجملی است. مشکل آنها عدم توسعه اقتصادی است. از این رو در وضعی چنین متفاوت نمی توان به یک نوع استراتژی نمونه برای ترقی و رشد زن فکر کرد و در کلیه کشورها به اجرا در آورد. اما لازم است از آگاهی شروع کنیم که منشأ تبعیض و تمایز نقش ها همه جا یکسان است و استراتژی هاست که برای هر کشور فرق دارد… .»[۵]

«جهان سومی» که در آن سال ها تحلیل گران غربی و شرقی از آن سخن می گفتند از جمله شامل بسیاری از کشورهای اسلامی بود که علی رغم برخورداری از ثروت و ذخایر عظیم طبیعی و نفت و گاز، بدون برخورداری از یک الگوی متناسب با اوضاع فرهنگی و اقلیمی خود و سرخورده از شکست نتایج حاصله از پیاده کردن بدون هماهنگی الگوهای غربی و شرقی، در گردابی از مشکلات دست و پا می زدند که متأسفانه هنوز این روند ادامه دارد.

«سیل پول های بی حد و حساب، درهای دنیای تازه ای از مسافرت، مُد و تحصیل را به روی زنان سعودی گشوده، لیکن تجدد فکری روزافزون آنها در برابر «نقش سنتی اطاعت توأم با حجب و انزوا» در تضاد است و نتیجه آن، نوعی تعدد شخصیت فرهنگی است. هماهنگی ظاهری و بیرونی با اجتماع به منزله نقابی است که طغیان باطنی و نهانی را مکتوم نگه می دارد. این ماسک ظاهری در پروازهای برگشت از اروپا و آمریکا به عربستان سعودی بیش از هر جای دیگری مشخص است. زنان جوان و پر جوش و خروش که هنگام سوار شدن، جدیدترین مدل های لباس را بر تن دارند کمی پیش از فرود هواپیما خود را در حجاب می پیچند تا به صورت اشباح سیاه و ساکتی که سنت جامعه آن را پذیرفته است، در آیند… .»[۶]

در بُعد سیاسی نیز، گونه های مسخ شده و مضحکی از دموکراسی و نظام پارلمانی، بار دیگر تکرار همان حکایت تلخ بی هویتی و ناآگاهی بود.

«… کویت از اینکه دارای یک مجلس انتخابی است که تنها مجلس انتخابی در تمامی جزیرهالعرب می باشد به خود می بالد… از ۵/ ۱ میلیون جمعیت کویت ۵۸ درصد شامل فلسطینی ها، هندی ها، پاکستانی ها، ایرانی ها و تعداد کمی اتباع اروپایی و سایر کشورها هستند که اساساً حق رأی ندارند… زنان هم نمی توانند رأی بدهند… در حقیقت از ۶۳۰ هزار نفر کویتی اصیل، چون بسیاری از طبقه پایین هستند که نمی توانند اصل و نسب خود را تا ۶۵ سال قبل شناسایی کنند، به آنها هم حق رأی داده نمی شود. در نتیجه کل تعداد رأی دهندگان در نظام پارلمانی کویت، ۶۰ هزار نفر است.»[۷]

این روند در همه جا کم و بیش ادامه داشت.

«ترکیه از آزادی نسبی که زنانش از آن برخوردارند به خود می بالد، ولی واقعیت و موضع گیری های تدافعی و سرسخت در پذیرش انتقاد به آن معنی است که این اکثریت عظیم علی رغم داشتن ۵۰ سال حق رأی هنوز از هر جهت به عنوان شهروندان درجه دو در ترکیه شناخته می شوند. به عقیده اقلیت ناچیز تحصیلکرده زنان ترکیه، دگرگونی در این وضع در آینده نزدیک بعید است.»[۸]

آفریقا این قاره مظلوم و دردمند، با صدها زخم تازیانه استعمار بر گرده، همواره مستضعف ترین ملل را در خود جای داده است و در سال های اوّل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از اهداف مصلحان مسلمان، یافتن مرهم برای زخم های کهنه قاره سیاه بود.

«یکی از مشکلات ناشی از فقر و بی اخلاقی و بی بند و باری تحمیل شده در زیمبابوه، پدیده «سرِ راه گذاردن نوزادان» است که از زمان استقلال زیمبابوه رو به گسترش شدیدی گذارده است… کمتر روزی پیش می آید که مواردی دلخراش از گذاردن کودکان در مکان هایی چون چاهها، دستشویی ها و یا یافتن کودکان خفه شده در نزدیکی سواحل رودخانه ها یافت نشود.»[۹]

گرایش جهان اسلام به بیداری اسلامی

در چنین شرایط و روزگاری است که ملت بزرگ ایران با افشای پوچی های تمدن به اصطلاح بزرگ شاهنشاهی و گرایش بی چون و چرا به غرب، پس از یک انقلاب عظیم و بی مثال، نیز به زانو در آوردن بزرگ ترین قدرت خودکامه نظامی و امنیتی در منطقه و بلافاصله پس از آن، ایستادگی جانانه و سلحشورانه در مقابل دشمن خونخوار و تا بن دندان مسلّح بعثی، ندای «بیداری اسلامی» و «وحدت مسلمانان» را سر می دهد و جلودار حرکتی آرام اما پیشرو در جهان می شود که شرق و غرب در ابتدا به بهانه پیشگیری از «صدور انقلاب» و سپس به بهانه های «مقابله با بنیادگرایی» و «مبارزه با ارتجاع» به مقابله و صف بندی مقابل انقلاب برمی خیزد.

مقام معظم رهبری که در آن دوران ریاست جمهوری اسلامی را به عهده داشت در مصاحبه با تلویزیون ایتالیا، در این مورد بیان داشت:

«… راز مشارکت این چنین وسیع مردم در مسائل گوناگون و طرح های مختلف کشور، ایمان ملت است… ما می خواهیم حیاتی را به وجود آوریم که ارزش زندگی داشته باشد… صدور انقلاب ما مفهومش صدور ادراک و وجدانی است که تبعیض را یک اشتباه دانسته و تحقیر انسان را نیز یک اشتباه و گناه می داند. فقر، فقط فقر مادی نیست. فقر معنوی بدترین نوع فقر و بینوایی است. اگر ما موفق بشویم به باقی مردم دنیا این چیزها را بفهمانیم، در آن صورت می توانیم بگوییم که انقلاب خود را صادر کرده ایم… یکی از مؤثرترین سیستم هایی که به وسیله مستکبران علیه ما به کار گرفته شده آن است که همه وسایل ارتباطی خود را به کار گرفته تا تصویر غلطی از آنچه ما انجام می دهیم و یا پیشنهاد انجام آن را می دهیم ارائه شود. به خاطر همین مبارزات بدنام کننده آنها است که بسیاری از کشورهای جهان، اطلاعات کاملاً غلطی در باره آنچه در ایران رخ می دهد دارند و این توهم نه تنها به ضرر آنهاست بلکه برای ما نیز مضر است.»[۱۰]

این انقلاب موجب «بیداری اسلامی» در سرتاسر جهان گردید و اهمیتی نداشت که چه نامی بر آن گذارده شود؛ بنیادگرایی یا «ارتجاع».

«در حالی که وضع زندگی در بسیاری از مناطق وخیم تر می شود، چرا که دولت ها یا بیش از حد فاسدند و یا آنکه فاقد منابع و امکاناتی جهت رفع مشکلات هستند… مذهب معنا پیدا می کند. بنیادگرایی در هر جا و در هر مذهبی عمدتاً به عطش قدرت و سیطره ربط دارد و کسانی که خود را ضعیف و فاقد قدرت می بینند در موضع اعتراض و تندروی قرار می گیرند… .»[۱۱]

تحلیل گران غربی، درمانده از درک ماهیت و چرایی نهضت جهانی «اسلام گرایی» و «بیداری مسلمانان» هر روز تفسیر و نظری تازه ارائه می دادند و بسیاری نیز واقع گرایانه ریشه را در سیاست های غلط جهان غرب در گذشته می یافتند.

«… جاذبه فعلی این اعتقادات تعصب آمیز در سرتاسر جهان اسلام را می توان در واکنش اسلام نسبت به توسعه طلبی غرب در قرون هجده و نوزده میلادی جستجو کرد. بنیادگرایان مسلمان از بیم آنکه مبادا فرهنگ شان نابود شود در صدد برآمده اند تا ارزش هایی که آنان را از دیگران متمایز می سازد عنوان کنند. جنبه های منفی [!]رفتار اسلام با زن از مقوله همین ارزش هاست. بنیادگرایی اسلامی اصولاً احیای مجدد این واکنش در مقابل غرب است اما علی رغم برداشت های اختناق آمیز از اسلام، بسیاری از زنان مسلمان، آزادی خویش را در اعتقاد مذهبی فرد می دانند. حجاب ممکن است از دیدگاه غرب، مظهر جور و ستم باشد اما از دیدگاه بسیاری از کسانی که از آن استفاده می کنند نماد آزادی است. نه تنها آزاد بودن از ظلم و ستم و فرهنگ غربی، بلکه آزادی از بی بند و باری های جنسی.»[۱۲]

تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر زنان مسلمان در دیگر کشورها

نقش قاطع زنان ایرانی در کلیه مراحل منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن در جریان استقرار جمهوری اسلامی و به ویژه حضور قدرتمند در صحنه های مختلف دفاع مقدس، بسیار تأثیرگذار بود، زیرا علی رغم وجود مشکلات فراوان، متین و فهیم گونه نیروی خود را در خدمت جامعه قرار داده و گوش به زنگ رهنمودهای رهبران دینی خود برای ترسیم طرحی نو در جهان، آماده هر گونه ایثار و فداکاری بودند، در نتیجه آثار و پیامدهای مبارک خود را بر تسریع حرکت بیداری اسلامی در جهان اسلام و بخصوص میان زنان مسلمان به وضوح بر جای می گذاشت. نیازی نبود ایران تلاش چندانی برای صدور انقلاب خود داشته باشد. مسلمانان در اقصا نقاط جهان با اشتیاق تمام ارزش های حاکم بر انقلاب را طلبیده و آنها را در کلیه شئون زندگی خود وارد می ساختند. بدیهی است شیوه بازگو کردن این واقعیات، بخصوص در مطبوعات غربی، مثبت و دوستانه نباشد، ولی چیزی از اهمیت و صحت موضوع نمی کاهد.

«در حالی که عواملی مانند مهاجرت کارگران مرد به بالا بردن موقعیت اجتماعی زنان در خاورمیانه کمک کرده، لیکن وقوع انقلاب ایران انگیزه هایی در اختیار جنبش های بنیادگرایان اسلامی قرار داده است. مظهر این کار نوع لباس زنان ایران است… تأثیر انقلاب ایران بر لباس به ویژه پوشیدن روسری در بعضی از کشورهای خلیج فارس که تعداد بسیاری مسلمان شیعه دارد به طور خاصی احساس شده است. حتی در اردن تعداد بیشتری از زنان روسری بر سر می کنند. در سال های اخیر، تعداد دانشجویان باحجاب در دانشگاه اردن به طور محسوسی افزایش یافته است… سوریه سال گذشته برای مقابله با این پدیده به سرعت گروههای غیر قانونی بنیادگرایان را سرکوب کرد… در لیبی، زنانی که قذافی آزادشان کرده بود گرایش به حجاب، بسیار وسیع شده است در حالی که محافظان شخصی قذافی را اکثراً زنان تشکیل می دهند.»[۱۳]

هیچ یک از برچسب ها و ترفندهای تبلیغاتی دولتمردانِ وحشتزده از گسترش بازگشت زنان مسلمان به هویت اسلامی و انتخاب حجاب به عنوان پرچمدار نهضت بیداری اسلامی در تمام سال های گذشته، هرگز نتوانست خللی در این روند پیش آورد. مسلمانان از درون چنبره های بی عدالتی و فسادی که محیطشان را در بر گرفته بود از خواب بیدار می شدند.

«در بخش هایی از جهان نظیر حلبی آبادهای رو به گسترش شهر قاهره که زندگی روزمره در آنها برای خیلی ها به تدریج طاقت فرسا می شود امید واقعی به زندگی بهتر وجود ندارد. ثمره دوران های یأس آور، اتخاذ تدابیری مذبوحانه است و بسیاری از مردم برای گریز از وضع دشوار خود، به مقررات و نیروی مذهب پناه می برند و از آن سوی، بنیادگرایان جای پای محکمی به دست می آورند.»[۱۴]

این روند در مصر به عنوان یکی از پایگاههای رشد اسلام خواهی و غرب ستیزی، همچنان با قدرت ادامه دارد:

«… چند سالی است در مصر بسیاری از زنان جوان به سر کردن روسری روی آورده اند. این امر به ویژه در دانشگاهها به چشم می آید. در اینجا معمولاً تعداد دختران بیش از پسران است که البته نشانه و دلیل پیشرفت است، ولی زنان مسلمان در عین حال ترجیح می دهند روسری داشته باشند. پیشرفت و روسری چگونه با هم سازگار می شوند؟ پاسخ به این پرسش با واژه ای پنج حرفی امکان پذیر است «اسلام». به دنبال کم سو شدن و فروکش کردن تب های تند گذشته یعنی ملی گرایان و سوسیالیسم عربی، بسیاری از جوانان در مصر و دیگر کشورها دین را کشف کرده اند. زنان با همان غروری روسری بر سر می کنند که مردان اثر سجده و نماز بر پیشانی شان دارند. البته بیشتر دانشجویان دختر برای حقوق برابر با مردان هم اهمیت و ارزش قایل هستند. آنان می گویند که اگر چنین نبود اصلاً به دانشگاه نمی آمدند… دوران پادشاهی ریش خاکستری دارای حرم به پایان رسیده است. اسلام جوانان شیک و دلچسب است. برخی خطبای نماز جمعه از جذابیت ستاره های موسیقی راک برخوردارند… دین به یک جنبش بدل شده است و همچنین به اعتراضی علیه رژیم های بدنام و فاسد و دست نشانده آمریکا… .»[۱۵]

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شعارهای فریبنده غرب در خصوص آزادی و مساوات به سبک غیر اخلاقی آن را کاملاً از دَور خارج کرد و زنان مسلمان به خود آمده و خسته از شعارهای مسخ شده و نادرست شیوه های غربی و شرقی، شجاعانه ندای مخالفت با ضد ارزش های وارداتی سر دادند.

«زنان مبارز الجزایری که به بنیادگرایی اسلامی معتقدند می گویند: شعارهای آزادی زن، نوع متفاوتی از سرسپردگی به غرب است… مردم فراموش کرده اند که اسلام اولین آئین و مکتبی است که به زن آزادی واقعی داده است.»[۱۶]

زنان آفریقایی نیز همگام با خواهران مسلمان خود در دیگر کشورها تصاویری بدیع از بیداری اسلامی و حق طلبی دینی را طی سال های گذشته به رخ جهانیان کشیده اند.

آثار عینی نفوذ انقلاب اسلامی ایران در جوامع آفریقایی و آثار و تبعات آن را می توان به عنوان نمونه در «نایروبی» دید، وقتی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.