پاورپوینت کامل سیمای زکریا بن آدم ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای زکریا بن آدم ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای زکریا بن آدم ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای زکریا بن آدم ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۴
مقدمه
راویان نور از آن نظر که انسانهایی غیرمعصوم، ولی بلندمرتبه اند و از آن رو که در محضر ائمه(ع) تربیت یافته و اعمال و
رفتارشان در دیدگاه امامان مورد نقد و بررسی قرار می گرفته است، می توانند معلمانی نیکو برای ره جویان حقیقت باشند
و راه و رسم «مسلمان زیستن » را نشان دهند.
از سوی دیگر زنده نگهداشتن یاد و نام «راویان حدیث » وظیفه ای بزرگ و رسالتی مذهبی است که هر فرد دینداری خود
را وامدار آنان می داند، مطالب فوق، نگارنده را بر آن داشت تا با اطلاعات اندک خویش به ترسیم زندگی یکی از
چهره های درخشان قرن دوم هجری نشیند و سیمای تابناک «زکریابن آدم اشعری » قمی را در برابر دیدگان نسل جوان
قراردهد.
خاندان اشعری
مالک بن عامر، نیای بزرگ خاندان اشعری از بزرگان کشور یمن بود. او همزمان با طلوع اسلام به مدینه شتافت و در
محضر پیامبر اسلام ایمان آورد. (۱)
رفته رفته با راهنماییهای مالک، دیگر بستگان او و طوایف یمن اسلام آورده، با پیامبر(ص) بیعت کردند. خدمات مالک بن
عامر به پیامبر به گونه ای بود که مورد لطف پیامبر رحمت قرارگرفته و آن بزرگوار درباره مالک دعاکرده فرمود: اللهم اغفر
للاشعریین: خدایا اشعریان را مورد رحمت خود قرار فرما.
مالک در جنگها یاور پیامبر بود و به همراه او با دشمنان اسلام نبرد می کرد. در یکی از جنگها هنگامی که مالک بن عامر
غنیمتی را بدست آورده بود، رسول گرامی از وی خواست تا مقداری از آن غنیمت را برای مصرف در راه خدا قراردهد،
مالک نیز پذیرفت و خمس (یک پنجم) آن را بدان منظور کنارنهاد. پس از این واقعه خداوند به شیوه تقسیم مالک
رضایت داده و آیه خمس بر پیامبراکرم نازل گردید. (۲)
اشعریان همواره مورد توجه پیامبر(ص) بودند. از این رو پیامبر درباره آنان دعاکرده فرمود: خدایا فرزندان اشعریان را
افزایش ده. (۳)
پس از آن فرزندان بی شمار و خداجوئی از این خاندان پا به عرصه وجود نهاده و آسمان تشیع درخششی دیگر گرفت و
حدود ۳۷۰ سال پس از دعای پیامبر جمعیت این عده به حدی افزایش یافت که نوادگان و فرزندان یکی از آنان بالغ بر
شش هزار نفر گردید. (۴)
کوچ سبز
عبدالله و احوص فرزندان سعدبن مالک بن عامر اشعری، اولین افرادی بودند که در سال ۹۴ق از این خاندان مهاجرت
کرده و از کوفه به قم مهاجرت کردند. (۵) درباره علت مهاجرت آنان آمده است:
سائب بن مالک، عموی عبدالله و احوص که از بازوان پرتوان مختار ثقفی بوده و در قیام مختار، به خونخواهی شهیدان
عاشورا قیام کرده بود، بدست حجاج بن یوسف به شهادت رسید. پس از او و فرزندش، محمدبن سائب به مبارزه پرداخت و
به شهادت رسید. حجاج پس از شهادت محمد بر اشعریان کوفه سختگیری کرده، آنان را به قتل تهدیدکرد. عبدالله و
احوص با دیدن رفتار ددمنشانه حجاج با شیعیان بویژه اشعریان، برآن شدند تا برای نجات جان خود و خاندان خویش از
کوفه مهاجرت کنند.
بدنبال این تصمیم ابتدا احوص و سپس عبدالله به همراه خانواده و بستگان خویش که حدود هفتادنفر بودند به سوی قم
حرکت کردند. آنان پس از رسیدن به این منطقه، به نبرد با غارتگران و راهزنان پرداخته و متجاوزان را شکست دادند.
ساکنان بومی قم، با دیدن شجاعت و دلاوری این عده، از آنان درخواست کردند تا حتما در این منطقه سکونت گزینند. (۶)
پس از سکونت، آنان به ساخت و تهیه خانه پرداخته و با استقرار کامل در قم به فعالیتهای مذهبی و عمرانی مشغول
شدند و از این رهگذر دستاورد سیاسی ثمربخشی نصیبشان شد.
پیشرفت های مذهبی اشعریان بر عده ای از بومیان گران آمده، بنای ناسازگاری با اعراب اشعری نهادند. این ناسازگاریها به
درگیریهای نظامی تبدیل شده و اشعریان توانستند با شکست غیرمسلمانان حاکمیت سیاسی خود را بر آن شهر محکمتر
نمایند. (۷)
اولین گامها
احوص فرزند سعدبن مالک در ابتدای حضورش در قم، آتشکده ای را ویران کرده، بجای آن مسجدی بنانهاد و برادرش
عبدالله در آن مسجد به فعالیت های مذهبی پرداخت. (۸)
پس از چندی عبدالله و احوص با نوشتن نامه ای، دیگر بستگان و خاندان خویش را به قم دعوت کردند. در پی این
درخواست جمعی دیگر از اشعریان از جمله آدم بن عبدالله (پدر زکریای اشعری) و دیگر برادران وی از کوفه به جمع
شیعیان قم پیوستند.
حضور این عده موجب شد تا برخی شهرهای دیگر تحت حاکمیت این عده از اشعریان کوفی قرارگیرد. (۹)
مهاجرت اشعریان به قم دیباچه افتخاراتی عظیم برای آنان بود از جمله اینکه:
الف – مذهب شیعه، اولین بار از سوی موسی بن عبدالله (عموی زکریابن آدم) در قم بطور علنی اظهارشد.
ب – اشعریان املاک بسیاری را وقف ائمه کرده و خراج آن را برای آنان می فرستادند.
ج – برخی از اینان از جمله زکریابن آدم و زکریابن ادریس از سوی امامان(ع) مورد اکرام قرارگرفته، هدایایی برای
اشعریان از طرف ائمه فرستاده شد.
د – از بزرگترین افتخارات این خاندان، آنکه بیش از صدنفر از آنان، افتخار حضور در پیشگاه امامان معصوم یافته، در زمره
محدثان و راویان حدیث قرارگرفتند.
خانواده و برادران
زکریابن آدم بن عبدالله اشعری قمی در خاندانی پرورش یافت که نور ولایت و عطر دل انگیز هدایت فضای آن را فرا
گرفته بود. (۱۱)
آدم بن عبدالله، از راویان سرشناس و از اصحاب امام صادق(ع) بود. علامه شوشتری پس از معرفی آن شخصیت بزرگ،
وی را پدر بزرگوار زکریابن آدم معرفی کرده است. (۱۲)
از تاریخ تولد آدم بن عبدالله، چیزی بدست نیامده است اما با توجه به سابقه سکونت این عده در کوفه و مهاجرت آدم بن
عبدالله از کوفه، می توان زادگاهش را شهر کوفه دانست. او در قم وفات کرده و در قبرستان قدیمی قم (معروف به بابلان)
بخاک سپرده شده است. (۱۳)
آدم بن عبدالله از طریق فرزندش زکریا، حدیث زیر را نقل کرده است.
«امام رضا(ع) فرمود: ناز دارای چهارهزار باب است.» (۱۴)
زکریابن آدم چندین برادر به شرح زیر داشته است.
الف – اسحاق بن آدم، (۱۵) از اصحاب امام رضا(ع); ب – اسماعیل بن آدم، از راویان مورداعتماد حدیث; ج – علی بن آدم. (۱۷)
با راویان نور
زکریابن آدم یکی از هزاران پروانه عاشقی بود که نامش در شمار یاران و اصحاب امام صادق(ع) به چشم می خورد.
شیخ طوسی ضمن شمردن حدود ۳۳۰۰نفر از راویان و اصحاب آن امام همام، از زکریای اشعری نام برده، ایشان را معرفی
می کند (۱۸) . گرچه در متون حدیث، روایتی بدون واسطه از صادق آل محمد، و از طریق زکریابن آدم نقل یافت نشده است
اما وی احادیثی را از زبان نزدیکترین یاران آن حضرت همچون داوود رقی، عبدالله کاهلی و اسحاق بن عبدالله اشعری نقل
کرده است.
پس از امام صادق(ع)، هفتمین پیشوای شیعیان – امام موسی بن جعفر(ع) – جانشین پدر گرامی گردید و حدود
سی وپنج سال امامت و رهبری مسلمانان را بر عهده داشت. آن امام همام در دوران پرفراز و نشیب امامت خویش رنج بسیار
کشید. گرچه دسیسه های شیطانی و فتنه های عباسیان موجب گردید تا آن سرچشمه نور مدت بسیاری را در زندان
سپری کند اما آن حضرت در بوستان ولایت غنچه های بسیاری را پرورش داد و راویان بیشماری در محضر نورانی اش دانش
دین آموختند.
ابن شهر آشوب مازندرانی، پس از معرفی زکریابن آدم اشعری، وی را از اصحاب امام کاظم(ع) برشمرده، می نویسد; او
دارای کتابی در حدیث است و مسائلی را از آن امام سؤال کرده است. (۱۹)
علامه شوشتری نیز می گوید: شیخ طوسی زکریابن آدم را از اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا(علیهم السلام)
می داند. (۲۰) یکی از پژوهشگران در کتاب خویش، روایات نقل شده از سوی زکریای اشعری به نقل از امام کاظم(ع) را
گردآوری کرده و ایشان را از اصحاب آن حضرت برشمرده است. (۲۱) البته در هیچ یک از آن روایات، نامی با صراحت از امام
کاظم(ع) نیامده و تنها با کنیه «ابوالحسن » (۲۲) ذکر شده است. البته زکریای اشعری از طریق برخی از یاران نزدیک آن
حضرت همچون علی بن عبدالله هاشمی، روایاتی را از آن امام نقل کرده است که در آن نام امام کاظم(ع) به صراحت برده
شده است. (۲۳)
دوران زرین
در سال ۱۸۳ق، امام رضا(ع) سکاندار کشتی هدایت و ولایت گردید، دوران امامت بیست ساله آن سلاله پاک مصادف با
مشکلات فراوانی بود. در همین دوران بود که توفانهای شدیدی گلستان باصفای شیعیان را در معرض آسیبهای
خطرناکی قرارداد. پیدایش فرقه هایی از قبیل «غلات » و «مفوضه » بخشی از این توفانها بود. «واقفیه » نام گروهی دیگر بود
که چون ابری سیاه در آسمان تشیع پدیدارگشت و با زمزمه های شوم خود، جمعی از ساده دلان را با خود همراه ساخت.
واقفیان چنین می پنداشتند که امام کاظم(ع) رحلت نکرده بلکه همانند عیسی بن مریم زنده است ولی از نظرها پنهان
شده است. آنان می گفتند آخرین امام ما، موسی بن جعفر است و پس از وی امامی دیگر نخواهیم داشت. (۲۴)
آنان از این طریق امامت «علی بن موسی الرضا(ع)» را منکرشده و با پراکندن غبار، موجی از شک و دودلی در میان
شیعیان ایجادکردند. در این اوضاع و احوال بحرانی تنها کسانی استوار و ثابت قدم ایستادند که ایمانی عاشقانه به ائمه
معصومین(ع) داشتند. زکریای اشعری در این دوران توانست در منطقه قم، با هرگونه کجروی و انحراف اعتقادی
مبارزه کرده و جامعه را از آن بلای خانمان سوز درامان نگهدارد، زکریابن آدم به نقل از استادش – داوود رقی – حدیثی را
درباره امامت امام رضا(ع) نقل کرده است (۲۵) که خود بهترین دلیل بر موضعگیری سیاسی و اعتقادی آن ستاره اشعری
است.
پرچمدار وکالت
گسترش مناطق شیعه نشین و لزوم تغذیه فکری و فرهنگی آنان از یک سو و سامان بخشیدن و ایجاد انسجام میان
عاشقان امامت از سوی دیگر، امام رضا(ع) را بر آن داشت تا با ترتیب دادن برنامه منسجمی، جوابگوی نیازهای شیعیان در
همه مناطق و شهرها و کشورها گردد.
کنترل شدید و ایجاد فضای اختناق از سوی عباسیان نسبت به ارتباطات و فعالیت های فرهنگی و سیاسی امامان شیعه،
نیاز به آن برنامه را دوچندان می کرد. برنامه ای که تامین کننده این نیازمندی حیاتی بود شبکه ارتباطی «وکالت » بود.
وکلاء و نمایندگان کسانی بودند که از سوی امام رضا(ع) و سپس امام جواد(ع) و امام هادی(ع) برگزیده شده وظیفه
بسیار حساس وکالت را بر عهده داشتند. پاسخگویی به سؤالات مذهبی و فقهی، توضیح و بیان مسائل اعتقادی، انجام
امور مالی از قبیل دریافت حقوق شرعی از شیعیان و رساندن آن به امام(ع) برای تثبیت موقعیت سیاسی، فرهنگی و
اجتماعی شیعیان از عمده ترین وظایف این رادمردان بود. (۲۶)
صفحات تاریخ تشیع، نام بسیاری از آن رهروان نور را به خاطر سپرده که این نوشتار در پی معرفی یکی از آنهاست.
فقیه ژرف اندیش تشیع – شیخ طوسی – در کتاب خویش، پس از معرفی و تمجید فراوان از زکریای قمی درباره اش
می نویسد:
«کان زکریابن آدم ممن تولی (۲۹) لهم(ع)» (۲۸) .
یعنی: زکریابن آدم در زمره کسانی بود که متولی و عهده دار امور ائمه معصومین(علیهم السلام) بودند. بیقین کسانی توان
رسیدن به قله رفیع وکالت را داشته اند که از یک سو توشه علمی و معنوی لازم و از سوی دیگر محبوبیت عمومی و
اجتماعی نزد مردم را داشته و مهمتر از آن دو مورد اطمینان و اعتماد امام عصر خویش قرار گرفته باشند. و بدین سان
زکریا نماینده امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام) در قم بود. (۲۹)
زیباترین لقب
علی بن مسیب همدانی که از اصحاب و یاران امام رضا(ع) شناخته شده فردی مورد اطمینان و اعتماد راوی شناسان
تیزبین است. (۳۰) او درباره استادش – زکریای اشعری- و چگونگی ارتباطش با زکریا داستان زیر را نقل کرده است:
روزی به آستان رضای آل محمد(ص) علی بن موسی الرضا، رفته عرض کردم; من راهم دور است و به علت دوری مسافت
نمی توانم همیشه به حضورتان برسم و مسائل دینی خود را از شما دریافت کنم. بنابراین مسائل فقهی و مبانی اعتقادی و
دینی خود را از چه کسی سؤال کنم؟
امام رضا(ع) در جواب فرمود:
«من زکریابن آدم القمی، المامون علی الدین والدنیا» (۳۱) .
یعنی: راهنمایهای دینی را از زکریابن آدم بیاموز که در امور دین و دنیا امین و مورد اعتماد است. این فرمایش پرارج یکی
از بهترین اسناد افتخار و عظمت ستاره تابناک اشعریان است امام رضا(ع) در این کلام ارزشمند، وکیل امین خویش را به
بهترین شیوه ستوده و نه تنها در امور مذهبی و دینی، بلکه در مسائل دنیوی و اجتماعی مردمان آن عصر، به وی درجه و
اعتباری ویژه بخشیده است چه اینکه امین بودن در این گونه امور، لباسی است که تنها بر قامت پارسایان و بندگان صالح
خداوند، راست می آید. علی بن مسیب همدانی در ادامه داستانش می افزاید:
پس از آنکه از خدمت امام رضا(ع) برگشتم، به قم رفته، در سرای بی ریای زکریا حاضرشده و راهنماییهای لازم را از او
فراگرفتم.
دفع کننده عذاب
فرزانه نیک اندیش و کارگزار امین رضوی همواره در راه ارشاد و هدایت مردم تلاشی مستمر داشت موقعیت اجتماعی و
مقام معنوی وی، زکریا را بر آن می داشت تا نسبت به روابط و مسائل روزمره زندگی مردمان جامعه خویش، نگاهی
حساستر داشته باشد همین حساسیت ویژه و نیز لطافت معنوی و روحی او موجب گردید تا نسبت به برخی مسائل
اندوهناک شده و آزار بیند.
زکریای اشعری که گویا از وجود برخی مسائل در میان مردم اندوهگین شده بود، روزی برای کسب اجازه; خدمت امام
رضا(ع) رسیده عرض می کند:
«انی ارید الخروج عن اهل بیتی فقد کثر السفهاء فیهم » من قصددارم از میان خاند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 