پاورپوینت کامل خروش مقدس آیه الله حیدری ایلامی ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خروش مقدس آیه الله حیدری ایلامی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خروش مقدس آیه الله حیدری ایلامی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خروش مقدس آیه الله حیدری ایلامی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۵۲
متوفای ۱۳۶۵ ه.ش
ستارگان حرم
دبیرخانه کنگره بزرگداشت آیه الله حیدری ایلامی
در محضر اهل بیت
حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی به سال ۱۳۰۴ ه.ش در شهر ایلام دیده به جهان گشود. تحصیلات را تا ششم نظام
قدیم ادامه داد و سپس در کسوت معلمی به تدریس مشغول شد اما رؤیایی صادق مسیر زندگی او را تغییر داد.
او در رؤیا، محضر دوازده امام معصوم را در حالی درک می کند که ائمه هدی با جمعی از مردم و دانش آموزان بر او وارد
می شوند بقچه ای را که به همراه داشته، باز کرده و قبایی را از آن خارج می کنند و بر تن او می پوشانند و عصایی به دستش
می سپارند; آنگاه به او امر می کنند که این جمله را به مردم بیاموزد:
ولایت علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی.
وی از خواب برمی خیزد و چون قلم و کاغذ در دسترس نبود، زغالی را از بخاری بیرون می آورد و این جمله را بر دیوار
منزل می نگارد; جمله ای که تاریخ هجرتش را رقم می زند و سرآغاز راه دیگری در زندگیش می شود. راهی که «هستی » به
نیم نگاه راهبر و راهنمایش «هست » است و تلخیها و سختیها بر رهروانش از عسل شیرینتر.
در بارگاه نور
شیخ عبدالرحمن با هجرت به کربلای معلی چون کبوتری بر گرد «کعبه شش گوشه » به طواف می پردازد و واژه، واژه علم
را با توسل و تعبد جهت می بخشد.
از آنجا که مرهم شهریه، جراحت فقر خود و خانواده اش را التیام نمی بخشد، با خرید بیل کارگری، روزها را در باغهای
خارج شهر به آبیاری و شبها را در صحن اباعبدالله و حجره ها به تحصیل می پردازد. عرق روز را به مرکب شب تبدیل و
طی دو سال از ابتدای جامع المقدمات تا پایان شرح لمعه را نزد استادان به نام آنزمان چون آیت الله سعید تنکابنی، آیه
الله جعفر رشتی، آیت الله محمدحسین مازندرانی، آیت الله یوسف بیارجمندی، و والد آیه الله محمد هادی معرفت تلمذ
می کند و با رحلت حضرت آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی کربلا را به سوی سامراء ترک، و در مدرسه میرزای شیرازی
فصلی دیگر از علم و عمل را آغاز می کند.
او در مدت اقامت هشت ساله خود در کنار مرقد امام علی النقی(ع) و امام حسن عسکری(ع) ضمن تحصیل رسائل و
مکاسب در درس خارج فقه و اصول آیت الله حاج شیخ مجتبی لنکرانی، آیت الله حاج شیخ عبدالرسول اصفهانی و آیت الله
حاج شیخ عبدالله اصفهانی (معروف به حاج شیخ) شرکت کرده، از خرمن علم و ادب هر یک خوشه ها بر می چیند. در این
زمان است که روح صیقل خورده شیخ عبدالرحمن در فقر و مصیبت فرزند، او را به حریم نورانی این دو امام همام نزدیک
کرده، مورد توجه و شاهد کرامات این بارگاه نور می شود.
پس از چندی عطش سیری ناپذیر علم و معرفت وی را به بارگاه امیر مؤمنان علی(ع) و حوزه نجف اشرف می کشاند و در
درس خارج آیات عظام: سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، حاج سید محمود شاهرودی، آقامیرزا باقر
زنجانی و آقا شیخ حسین حلی شرکت کرده، در مقابل استادان تفسیر، کلام، فلسفه و عرفان نیز زانوی ادب بر زمین
می زند.
آوازه علم و تقوای شیخ عبدالرحمن او را در زمره هیات استفتای برخی از مراجع قرار می دهد; آوازه ای که در همان
روزهای آغازین ورود به حوزه در کربلای معلی ورد زبان عام و خاص بود، آیه الله محمد هادی معرفت می گوید:
«عبادت ایشان در حوزه علمیه کربلا نمونه بود و همه ایشان را به پاکی و تعبد می شناختند و چنان گرم تحصیل بودند که
حتی یک لحظه را تلف نمی کردند.»
در محفل انس
با آغاز نهضت روحانیت در ایران و تبعید امام راحل به نجف اشرف، آیت الله حیدری گمشده خود را در وجود امام می یابد
و جاذبه روحانیش او را به مدار و محفل انس او می کشاند.
وی ضمن شرکت در درس خارج اصول و فقه امام در بحث «ولایت فقیه » امام نیز شرکت می کند و همین درس افقی نو را
فرا روی او می گشاید و اندیشه سریان فقه در گستره جامعه و به عینیت رساندن احکام الهی در متن زندگی مردم را، در
باورش بارور می کند. او که پس از سالها تلاش و تحصیل به مقام اجتهاد رسید، می آید تا رسالت الهی خویش را در جامعه
به انجام رساند.
در رکاب ولایت
درخواست کردهای فیلی بغداد از او به سال ۱۳۵۰ ه.ش برای ارشاد و تبلیغ در مسجد ابوسیفین، آیه الله حیدری را وارد
مرحله تازه ای از حیات پر بارش می کند و او را به جرگه آنانی پیوند می زند که با کوله باری ازعلم و عصای تقوی، طلایه دار
حرکتهای حماسه و عشق می شوند.
دستگاه امنیتی عراق بیش از دو سال حضور وی را در پایتخت تحمل نمی کند و پس از دستگری در مرز بصره، او را به
یکی از پاسگاههای ایرانی تحویل می دهد. آیت الله حیدری پس از آزادی از اردوگاه، راهی شهر جهاد و اجتهاد می شود. و
نزدیک به دو سال بر کرسی تدریس فقه و اصول می نشیند. در این ایام است که با درخواست مردم و روحانیت در ایلام به
زادگاهش باز می گردد. با ورود آیت الله حیدری در سال ۵۴ به شهر ایلام، انقلاب و نهضت روحانیت در این منطقه جلوه
تازه ای به خود می گیرد و روحانیت مبارز ایلام شکل می گیرد. در آغاز ورود به شهر با بیان این مطلب که:
«من نماینده مراجع عظام هستم و حاضر به معرفی خود به ساواک و یا شهربانی نیستم » تهدید ساواک و شهربانی را
تهدیدی توخالی حساب کرده، اولین ضربه روحانیت را بر پیکر دستگاه حکومتی وارد می کند. آیه الله حیدری در
نخستین گام خود در احیای امر به معروف و نهی از منکر با همیاری مردم خداجو بلندگوهایی را که در میادین شهر
موسیقی مبتذل پخش می کنند جمع آوری می کند.
خنثی کردن تبلیغات بهائیت در استان، دعوت از دهها روحانی از حوزه علمیه قم چون آیت الله محمدرضا طبسی ره،
حجه الاسلام کوشکی و …، تاسیس مدرسه علمیه باقریه و تربیت طلاب، تاسیس بیش از ۸۰ حسینیه و مسجد در سطح
استان، تشکیل کلاسهای تابستانی قرآن و احکام برای خواهران و برادران در مقاطع مختلف سنی و ترغیب و تشویق
مردم در هر چه با شکوهتر برگزار کردن ایام الله، خصوصا نیمه شعبان، شهر ایلام را به شهری مذهبی و انقلابی تبدیل
می کند و استان را در قبضه قدرت روحانیت مبارز و تبعیدی شهر قرار می دهد.
ترک شهر از سوی آیت الله حیدری به هنگام ورود شاه معدوم به ایلام خشم دستگاه را نسبت به او دو چندان می کند و از
همین زمان است که وی مشی تهاجمی خود را آغاز می کند و این روند به گونه ای پیش می رود که شش ماه قبل از پیروزی
انقلاب اداره های دولت و دستگاههای امنیتی نظام ستم شاهی تنها حضوری سمبلیک را در منطقه ایلام ایفا می کردند.
سپهبد مقدم رئیس دستگاه امنیت که ایلام را از دست رفته می دید با نامه ای متظلمانه و عنوان این مطلب که این کشور
تنها کشور شیعی است و باید از آشوب حفظ شود قرآنی را به همراه یک میلیون تومان برای او می فرستد تا او را به سازش
بکشاند. آیه الله حیدری با عبارتی کوتاه و محتوایی رسا نامه سپهبد مقدم را زیرنویس می کند.
بعد از سلام کلام الله را بوسیده و بر دیده گذاشتم; ولی از قبول این گونه پولهایی که تا کنون از برکت و توجهات ولی
عصر(عج) فرجه الشریف عادت ننموده ام، معذرت می خواهم. خداوند متعال ما و شماها را به حق و حقیقت و اسلام
واقعی راهنمایی و از ظلم و ستم و خیانت به مسلمانان و دین مبین اسلام نگهداری [و] محافظت فرماید.
حیدری ۲۶/۱/۵۷
آیه الله حیدری نخستین کسی است که دادگاه عدل اسلامی را به همین نام شش ماه قبل از پیروزی انقلاب در منزل خود
بنیان نهاد و به شکایات و اختلافهای مردم رسیدگی می کرد و نیز اولین کسی است که حدود اسلامی را قبل از پیروزی
انقلاب – بدون اعتنا به تهدیدهای ساواک و شهربانی وقت در مسجد جامع ایلام در برابر دیدگان مردم – جاری ساخت.
وی قبل و پس از انقلاب فرماندهی امنیتی و حراستی استان ایلام را به دست گرفت و با تشکیل ستادهای مقاومت و
هسته های ضربت در تمام نقاط استان راه را بر سودجویان و ضدانقلابها بست.
در پیش گرفتن روش پدرانه و گفتگوی محرمانه با کارمندان دولت و حتی نیروهای نظامی و انتظامی برای جذب آنان
همزمان با خروش مقدسش بر علیه دستگاه ستم شاهی – نه تنها نشان از هوشمندی سیاسی و فردانگری او داشت بلکه
همین برخورد باعث گشت تا با پیروزی انقلاب اسلامی، بافت اداری استان با حفظ اسناد و مدارک در خدمت انقلاب باقی
بماند.
هشدار او به نیروهای زرهی کرمانشاه و دستور او مبنی بر روشن کردن آتش بر قله ها و تپه ها در شبهای انقلاب، رعب و
وحشت را در دلهای نیروهای اعزامی از پادگان کرمانشاه دو چندان ساخت.
فریاد او در مسجد جامع در عکس العمل تهدید ساواک مبنی بر دستگیری طلاب اعزامی با این بیان که:
«اگر طلبه ای را بگیرند کافی است تونل را ببندیم. با همین امکاناتی که داریم، توان آن را داریم که ماهها با طاغوت
بجنگیم ».
شوری وصف ناپذیر در مردم ایجاد کرد و کوره انقلاب را تا روز ۱۲ بهمن شعله ورتر نمود.
سرانجام رشادتهای مردم و جوانان ایلامی با تقدیم شهیدانی به پیشگاه انقلاب به بار نشست و آیه الله حیدری همزمان با
ورود امام در ۱۲ بهمن با آمدن به خیابان و شلیک چند گلوله از تفنگ خود پیروزی انقلاب را اعلام کرد و پس از تشکیل
شورای انقلاب و هماهنگی با شهید مظلوم بهشتی ماهها، یکه و تنها با تنی خسته انقلاب را در استان ایلام هدایت کرد.
در مجلس خبرگان
آیه الله حیدری در سال ۱۳۵۸ ش با ۹۵۰۰۰ رای از سوی مردم به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت و از آن پس تا
زمان حیات پر بارش دو دوره متوالی نمایندگی مردم در مجلس خبرگان را عهده دار بود. نقطه نظرها و دیدگاههای او در
خصوص حاکمیت ولایت مطلقه فقیه در خبرگان قانون اساسی و موضعگیری او در مقابل تفکر لیبرالی کسانی چون
بنی صدر، بیانگر ژرف اندیشی این پیر فرزانه است. وی می گوید:
وقتی اصل ولایت فقیه مطرح شد، بنی صدر که در صندلی جلوی من نشسته بود، به عقب برگشت و گفت: آقای حیدری
ولایت فقیه دیگر چیست؟
من به او گفتم تو نمی فهمی یعنی چه؟
سخنان شجاعانه وی در این مجلس در مقابل منادیان ولایت طاغوت و برخورد لفظی او با بنی صدر آغازگر رویارویی این
دو بود که نقطه پایان آن را نیز در صالح آباد ایلام توسط جوانان حزب اللهی نهاد.
در ستیز با لیبرالیزم
نبرد با التقاط و ابتذال سرلوحه برنامه های آیه الله حیدری به شمار می رفت. او همانگونه که شجاعانه در عصر ستم شاهی
پرچم مبارزه با فساد و ابتذال را به اهتزاز درآورده بود، در بحبوحه عصر سفسطه گری گروهکهای الحادی و التقاطی برای
گمراهی جوانان موضع خدامحورانه خویش را در سایه سار ولایت فقیه ادامه داد و شیرمردان شهر را در راستای رویارویی با
التقاط سازماندهی کرد.
از بین بردن جایگاههای فروش نشریات ضد انقلاب، مبارزه با کتابفروشیها، کتابخانه ها، نوارخانه ها و خانه های تیمی
منافقین و ممانعت از سخنرانی سران کومله و دمکرات و خروج مفتضحانه آنان از شهر گامهای آغازین نیروهای تحت
رهبری او بود. وضعیت شهر به نفع نیروهای انقلاب به گونه ای ورق خورد که در زمان دولت موقت بازرگان، هیئت نهضت
آزادی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 