پاورپوینت کامل من «وحدت » نام دارم ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل من «وحدت » نام دارم ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل من «وحدت » نام دارم ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل من «وحدت » نام دارم ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۴
وحدت اسلامی!
من وحدت نام دارم، وحدت اسلامی در سرزمین مقدس حجاز در شهر ملکوتی مکه به دنیا آمدم. در مدینه، بزرگ شدم،
داستان زندگیم، شیرین و شنیدنی است.
پدرم «توحید» نام داشت و مادرم «عدالت ». اولین مربی و آموزگارم محمد(ص) بود. او از سوی خدا آمده بود. دلسوز بود و
پر تلاش و فداکار. بیست و سه سال با جان از من پاسداری کرد. از هزار آفت جان مرا رهایی بخشید. تا آخرین روزهای
زندگی در باره من به دوستانش سفارش کرد. اما من از آغاز با دشمنان فراوان روبه رو شدم. دشمنان آشکار و پنهان.
دشمنان نیرنگباز و قدرتمند. دشمنان من، با نژاد و تبار «ما» خصومت دارند. با پدرم «توحید» و مادرم «عدالت » کینه
دیرینه دارند. آنها، دشمنان خونی ما هستند. کینه های کهن در دل می پرورند. برای آنکه متولد نشوم سرمایه گذاری
کردند. «صندوق بین المللی پول » تشکیل دادند. پیمانهای نظامی و سیاسی و اقتصادی بستند. اما تا پدرم زنده بود، تا
«توحید» حامی بزرگ من، حضور داشت، دست نوازش او چتر حفاظت الهی و قلعه ای تسخیرناپذیر به حساب می آمد که
من در سایه آن از هر گونه خطر، احساس آرامش و امنیت می کردم. آنها، قصد جان «توحید» کردند، یارانش را در گرمای
سوزان مکه سنگ بر سینه نهادند. «اعدام » و «زندان » و «تبعید» همراه با شکنجه و شلاق آخرین شیوه های دشمنان توحید
بود، که برای نابودی موحدان به کار گرفته شد. اما توحید از راه خویش باز نگشت، همراه با محمد(ص) به آهنگ آزادی
انسان از مکه به مدینه هجرت کرد. من که کودکی خردسال بودم، همراه با پدر، – توحید – و آموزگار، محمد(ص) روی به
یثرب نهادم. هجرت کردم. مردم مدینه، خسته و رنج دیده از اختلاف اوس و خزرج و خصومت یهود در روستای تاریخی
«قبا» به استقبال ما آمدند. اشک شعف بر گونه داشتند و شوق دیدار در دل. مردم مدینه آن روز از نزدیک با من آشنا
شدند. آنها سالیان سال در انتظار ما بودند، انتظار توحید! انتظار محمد(ص)! و انتظار وحدت! تلخی فراق را، رنج دوری
را، و طعم تلخ شرک و اختلاف و حاکمیت تعصب و سرمایه را احساس کرده بودند. من اهل یثرب را در آغوش گرفتم. از
گونه های امیدوار و مهربانشان گلبوسه های محبت چیدم. به همراه توحید و محمد(ص) به خانه های با صفا و پاک و
ساده شان قدم نهادم. و در آغاز همپای «عدالت » مادرم، به خانه محروم ترین آنها ابوایوب انصاری وارد شدم. مثلث «کفر» و
«شرک » و «نفاق » سه جنایتکار معروف گام به گام به تعقیب ما پرداختند و من و توحید و محمد(ص) را تا مدینه ردیابی
کردند. برای دستگیری و اعدام ما، تلاشها نمودند، نقشه ها کشیدند، مدینه را محاصره کردند و تمام احزاب برای نابودی
ما متحد شدند. گاه «توحید» را هدف قرار دادند و گاه محمد(ص) را و بار سوم جان من – وحدت – آماج تیرها بود. اما تا
محمد(ص) در خانواده ما حضور داشت، تا آن عزیز زنده بود، اعضای خانواده ما «توحید، محمد، عدالت و وحدت » با
آرامش و اقتدار زندگی می کردیم. گرچه شیطان خواستار شرک و شرارت بود و دشمن توحید. یهود در جستجوی
«تبعیض » بود و دشمن عدالت و منافقان در پی تفرقه و دشمن وحدت.
هنوز هم این سه از آرمانهای پلید خود دست بر نداشته اند. در مبارزه با جبهه حق همکاری پیدا و پنهان دارند. اما من با
امدادهای غیبی از چنگ این سه جان به سلامت بردم و هم اینک در شهر «ایمان » خیابان «تقوا» با کمال آرامش زندگی
می کنم. جوانان بیدار بسیجی با روح «معروف گرایی » و «منکرستیزی » از قبیله ما پاسداری می کنند.
«کفر» و «شرک » و «نفاق »، دست از جان قبیله ما بر نمی دارند امروز با نقابهای گوناگون ماتریالیسم، ناتورالیسم، اومانیسم،
اگزیستانسیالیسم، لائیسم،پلورالیسم به جان پدرم، – توحید – افتاده اند. مادرم بارها و بارها به فتوای کعب الاحبار و
شریح و یهودای اسخریوطی به اعدام محکوم شد. و بر دار «تبعیض » بالا رفت. حلقه دار را بر گردنش آویختند، اما
مسیح وار به آسمان عروج کرد. و اسماعیل وار با لطف الهی از قربانی شدن نجات یافت.
آری من وحدتم، وحدت اسلامی، فرزند توحید و پرورده دامان عدالت، از ماموران «جهل » و مزدوران «شرک » و مرعوبان و
مجذوبان استکبار و حامیان بیداد و الحاد، سیلی فراوان خوردم. از «دروغ » و «احتکار» و «تهمت » و «تحقیر» و «تعصب » و
«تمسخر» زخمهای فراوان بر تن دارم. شیطان بارها، با دشنه قمار و شمشیر شراب و زهر اعتیاد بسویم یورش آورد، اما من
با لطف الهی از دامش گریختم و زنده ماندم.
من «وحدت »م وحدت اسلامی.
بارها، زندانی شدم. بارها تبعید گردیدم و بارها با تن مجروح بر دار قساوت بالا رفتم. زیر بدترین شکنجه ها، قرار گرفتم.
اما هنوز زنده ام و زنده خواهم ماند. من همراه با ابوذر به تبعیدگاه ربذه رفتم، بیست و پنج سال همراه با علی(ع) خار در
چشم داشتم و استخوان در گلو. سر در چاههای مدینه کردم و در کنار هر نخل به نیایش ایستادم.
زندگی من مدیون، ایثارها، جهادها، نمازها، نیایشها، مقاومت ها، سکوت ها، بردباری ها، نرمجویی ها، تعاون ها، مشورت ها،
سلام ها، هدیه ها، نامه ها و آمد و شدهاست.
من وح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 