پاورپوینت کامل دورنمایی از زندگی امام هفتم (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دورنمایی از زندگی امام هفتم (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دورنمایی از زندگی امام هفتم (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دورنمایی از زندگی امام هفتم (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۶

آنچه در این مقاله آمده دورنمایی است از زندگی امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که در سه بخش ولادت،
امامت وشهادت;تنظیم شده است.

ولادت تا امامت

پیشوای هفتم; حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در روز هفتم ماه صفرسال صد و بیست و هشت هجری در «ابواء»
دیده به جهان گشود. پدر گرامی اش امام صادق علیه السلام و مادر ارجمندش «حمیده » بربریه، یکی از زنان با فضیلت بود.

او به حدی از اصالت خانوادگی و فضایل انسانی برخوردار بود که امام صادق علیه السلام درباره اش فرمود: «حمیده مصفاه
من الادناس، کسبیکه الذهب، مازالت الاملاک تحرسها حتی ادیت الی کرامه من الله لی و الحجه من بعدی; حمیده
ازپلیدی ها پاک است; مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهداری کردندتا به من رسید، به خاطر کرامتی که خدا
نسبت به من و حجت پس از من فرمود.»

نامی که برای این کودک انتخاب گردید، موسی بود که تا آن روز در خاندان رسالت و امامت سابقه نداشت و یادآور
مجاهدت های موسی بن عمران (ع) بود. آن حضرت با القاب کاظم; عبد صالح و باب الحوائج و … نیز یاد می شد و
مشهورترین کنیه اش ابوالحسن و ابو ابراهیم بود. امام کاظم (ع) در دوران کودکی تحت مراقبت و تربیت پدر ومادر
گرامی اش، مراحل رشد و کمال را پیمود و مدت بیست سال از دوران زندگی خودرا در محضر پرفیض و مکتب سازنده پدر
سپری کرد.

آن حضرت در این مدت از سیره و عمل عالی و ارزنده پدر بزرگوارش الهام می گرفت واز علوم و دانش او بهره می جست;
به طوری که امام صادق علیه السلام دستور داد زنان مسلمان، برای فراگیری مسایل دینی به او مراجعه کنند.

امامت تا شهادت امام

موسی کاظم علیه السلام در سال صد و چهل و هشت هجری که پدر بزرگوارش امام صادق(ع) توسط منصور، مسموم
شد و به شهادت رسید به دستور الهی به منصب پرافتخارامامت نایل آمد.

تحکیم امامت

در زمان امام صادق علیه السلام عده ای از یاران آن حضرت، اسماعیل،فرزند بزرگ ایشان را امام آینده خود می پنداشتند.
اما آنگاه که اسماعیل در سنین جوانی از دنیا رفت امام ششم از مرگ او خبر داد و حتی امام جنازه فرزندش را به بزرگان
قوم، نشان داد تا علت ریشه عقیده پیشوایی اسماعیل را بخشکاند.

امام(ع) بعد از مرگ اسماعیل در فرصت های مناسب یارانش را به امام پس از خود، موسی بن جعفر (ع) راهنمایی
می کرد که به چند نمونه اشاره می کنیم:

۱ مفضل بن عمر می گوید: «کنت عند ابی عبدالله علیه السلام فدخل ابوابراهیم موسی (ع) و هو غلام، فقال لی ابو عبدالله
علیه السلام: استوص به، و ضع امره عندمن تثق به من اصحابک; خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم که ابو ابراهیم;
موسی بن جعفر که در سن جوانی بود، وارد شد.

امام فرمود: وصیت مرا درباره این بپذیر و بدانکه او امام است و موضوع امامت او را با هر یک از اصحاب خود که مورد
اطمینان اند، در میان بگذار.

۲ اسحاق بن جعفر بن محمد (ع) می گوید: «روزی خدمت پدرم بودم که علی بن عمربن علی; پسر امام چهارم (ع) از
پدرم پرسید: قربانت گردم، بعد از شما به چه کسی پناه ببریم؟ فرمود: کسی که دو لباس زرد پوشیده، و دو گیسو دارد و
اکنون از طرف این در نزد تو می آید. او هر دو لنگه در را با دو دستش باز می کند.

چیزی نگذشت که دیدیم دو دست دو لنگه در را گرفته، و آنها را گشود و ظاهر گشت.

او ابو ابراهیم (ع) بود که روبروی ما قرار گرفته بود».

۳ صفوان جمال می گوید: منصور بن حازم به امام صادق (ع) عرض کرد:

پدر و مادرم به قربانت، مرگ هر صبح و شام به سراغ جان ها می آید، اگر اتفاقی افتاد، امام کیست؟ امام صادق (ع) در
حالی که با دست به شانه است ابوالحسن (ع)می زد، فرمود: اگر چنین شد، امام شما این است.

۴ علی بن جعفر می گوید: پدرم امام صادق (ع) به گروهی از اصحابش فرمود:

«سفارش مرا درباره فرزندم موسی بپذیرید; زیرا او از همه فرزندانم و از کسانی که از من به یادگار می مانند، برتر است و
جانشینم پس از من و حجت خدا بربندگانش خواهد بود.»

دوران امامت

دوران امامت امام موسی بن جعفر (علیه السلام)از سال صد و چهل و هشت شروع شد و تا سال صد و هشتاد و سه هجری
به طول انجامید.

در مدت سی و پنج سال امامت با خلیفه های وقت; منصور دوانیقی، مهدی، هادی وهارون الرشید معاصر بود.

حضرت، پس از رحلت پدر، رهبری و ارشاد علمی و فکری را به عهده گرفت و گروه زیادی از دانشمندان، محدثان، مفسران،
فقها و متکلمان را پرورش داد.

شرایط سیاسی و حکومت منصور ایجاب می کرد که امام (علیه السلام) مبارزه خود را ازابعاد علمی آغاز کند و از طریق
نشر معارف به جلوگیری از شیوع عقاید منحرف بپردازد.

در همین راستا داستان ذیل را می خوانیم: منصور دوانیقی پس از این که امام صادق(علیه السلام) را مسموم کرد، زمینه
را برای از میان برداشتن دیگر مخالفان مناسب دید; از این رو به فرماندار مدینه، محمد بن سلیمان نوشت: «اگر جعفر بن
محمدشخصی را جانشین خود قرار داده، او را احضار کن و گردنش را بزن » فرماندار درپاسخ نوشت: جعفر بن محمد در
وصیت نامه اش ۵ نفر را جانشین خود قرار داده است;منصور دوانیقی، محمد بن سلیمان فرماندار مدینه عبدالله بن جعفر،
موسی بن جعفر و حمیده همسر آن حضرت. در پایان نامه فرماندار، از خلیفه کسب تکلیف کردکه کدام یک را گردن بزند.

منصور که هرگز تصور نمی کرد با چنین وضعی روبه رو شود، به شدت خشمگین شد و گفت:

اینها را نمی توان کشت. البته مخفی نماند که امام صادق (علیه السلام) با تنظیم چنین وصیت نامه سیاسی توانست ا
زقتل امام موسی (ع) جلوگیری کند و این گونه وصیت از باب تقیه بود; زیرا نزد شیعه لیاقت نداشتن چند نفری که در
وصیت نامه حضرت ذکر شده اند، واضح و روشن بود.

آن امام مظلوم به خاطر حق گویی و افشاگری بر ضد خلفای بنی عباس; مخصوصا هارون الرشید همواره زندانی بود و
بین چهار تا هفت سال از عمر شریفش را در زندانهای مخوف به سر برد.

در این راستا دو ماجرای ذیل مورد توجه تاریخ نگاران قرار گرفته است.

۱ مهدی عباسی، سومین خلیفه عباسی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، روزی اعلام کرد، می خواهم مظالم مردم
و حقوقی را که مردم بر گردنم دارند، به صاحبانشان بدهم.

امام کاظم (علیه السلام) این مطلب را شنید و نزد مهدی عباسی رفت.

مهدی ظاهرا به ادای حقوق مردم اشتغال داشت، به او فرمود: چرا حقوق از دست رفته ما باز نمی گردد؟

مهدی عباسی گفت: حقوق شما چیست؟ امام فرمود: «فدک ». مهدی گفت: حدود فدک رامشخص کن تا به شما
بازگردانم. امام (ع) فرمود: حد اول آن کوه احد، حد دوم عریش مصر، حد سوم «سیف البحر» حدود شام و سوریه و حد
چهارمش «دومه الجندل » (بین شام و عراق) است.

مهدی پرسید همه اینها از حدود فدک است؟

امام کاظم (ع) پاسخ داد: آری. به یکباره آثار خشم در چهره مهدی عباسی آشکارشد، چرا که امام فهماند حکومت همه
دنیای اسلام باید در دست ائمه باشد. پس خلیفه از جا برخاست و از آنجا رفت در حالی که می گفت: «این حدود بسیار است،
بایدپیرامون آن بیندیشم ».

۲ روزی دیگر هارون از امام کاظم (ع) فدک را تقاضاکرد و گفت: فدک را بگیر تا رسما آن را به تو واگذار کنم. امام کاظم
(ع) هیچ عکس العملی نشان نداد.

هارون اصرار زیادی نمود تا اینکه حدود آن چه اندازه است؟

امام فرمود: اگر آن را مشخص کنم، در اختیار من نخواهی گذاشت.

هارون اظهار داشت: به حق جدت قطعا آن را در اختیار تو می گذارم.

امام (ع) فرمود: حد اول آن، «عدن » (قسمتی از یمن). چهره هارون عوض شد امام ادامه داد: حد دوم آن «سمرقند» است;
رنگ چهره هارون بیشتر تغییر کرد. امام اضافه کرد: حد سوم آن، «آفریقا» است. هارون از این سخن به قدری ناراحت شد
که رنگش سیاه گشت امام فرمود: حد چهارم آن، «سیف البحر» است.

هارون گفت: «فلم یبق لنا شی ء»; بنابراین چیزی برای ما باقی نمی ماند.

امام فرمود: من گفتم که تو آن را در اختیار من نخواهی گذاشت.

هارون در همین هنگام تصمیم کشتن آن حضرت را گرفت.

شیوه مبارزاتی

امام علیه السلام به روشهای مختلف در برابر حکومت عباسی موضع گیری می کرد و یارانش رادر این زمینه راهنمایی
می فرمود. برای نمونه به دو مورد اشاره می کنیم:

۱ امام (ع) به صفوان فرمود: همه ویژگیهای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.