پاورپوینت کامل فضه زهرا(س)- ستاره ای از آفریقا( بخش آخر) ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فضه زهرا(س)- ستاره ای از آفریقا( بخش آخر) ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فضه زهرا(س)- ستاره ای از آفریقا( بخش آخر) ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فضه زهرا(س)- ستاره ای از آفریقا( بخش آخر) ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۶
تحقیقی پیرامون حضور فضه در کربلا اشرف آشوری و مروری بر نقش زنان در نهضت عاشورا
تاکنون سه فصل از زندگی فضه نوبیه; بانوی پرهیزگار را با این عناوین; «حضور فضه در مدینه، خدمتگزاری زهرا (س)،
تشکیل خانواده، تربیت فرزندان، سفر تبلیغی حج » خواندیم. اینک بخش پایانی این مجموعه را در آستانه ماه محرم و
حماسه خونین و جاودان عاشورا مرور می کنیم که به حضور ستاره پرفروغ نوبه در کاروان عاشورا و در کنار دیگر بانوان،
تحلیلی از حضور زنان در این نهضت، همراهی با زینب کبری از مدینه تا شام، وفات، مرقد و شخصیت روایی وی اختصاص
دارد.
سفر با شکوه حج از جنبه سیاسی و تبلیغی برای فضه پربار و موفقیت آمیز بود; زیرا او توانست حقایق تلخ سالها ظلم و
غصب ولایت و بی شرمی علیه اهل بیت (ع) را به گوش دیگر مسلمانان برساند. علاوه بر آن با بازگویی حقایق افقهایی
جدید فراراه جویندگان راه حقیقت بگشاید و در این بین خود نیز اندکی احساس سبکباری کند. فضه سنگربان قله های
فضیلت و شرف بود و پس از انجام مراسم حج مصمم تر از قبل به دیار خویش بازگشت و به عنوان یکی از علمداران سپاه
حق در خط اهل بیت (ع) باقی ماند، از این روی می توان گفت او همچنان پاسدار ولایت در عصر ولایت امیرمؤمنان و امام
حسن (ع) باقی ماند. (۱)
عصر شب زدگان
سرانجام دوران ولایت امام حسین بن علی (ع) رسید و این در حالی بود که ممالک اسلامی از زمان صلح امام حسن (ع)
تحت سیطره معاویه (۲) قرار داشت. وی در این دوران مدتی از حکومت ننگینش را پشت سرگذاشته، با نیرنگ، فریب، ظلم
و تجاوز پایه های حکومتش را مستحکم کرده بود. خود صریحا می گفت: به خدا قسم، نه برای نماز، روزه، حج و زکات با
شما جنگیدم. چون شما همه اینها را به جا می آوردید. من برای حکومت با شما جنگیدم، و خدا آن را به من داد هر چند
شما خوش نداشتید. (۳) و آنگاه اضافه کرد: هر پیمانی را که با حسن بن علی داشتم، زیر پا می گذارم و به هیچ یک عمل
نخواهم کرد.
زمام امور در دست مردی بود که شرابخواری، قضاوت برخلاف اسلام، (۴) رسمیت دادن به فرزند زنا، (۵) جنگ با
امیرمؤمنان علی بن ابی طالب، (۶) قتل مالک اشتر، (۷) اعدام حجر بن عدی، (۸) شهادت عمر بن الحمق، (۹) قتل محمد بن
ابی بکر، (۱۰) جعل احادیث در مذمت علی (ع)، امر به لعن او، (۱۱) حیف و میل بیت المال و اعطاء چهار هزار درهم بابت جعل
حدیث و تفسیر غلط قرآن علیه امیرمؤمنان علی (ع)، شهادت امام حسن (۱۲) و تحمیل ولایتعهدی یزید را در کارنامه
سیاهش داشت. به هر حال معاویه وقتی احساس کرد مرگش نزدیک است، فرزندش یزید را به جانشینی برگزید و به این
ترتیب اولین پایه حکومت موروثی در جهان اسلام را بنا گذاشت.
یزید از زنی به نام «میسون » دختر بجدل کلبی در سال ۲۵،۲۶ به دنیا آمد. (۱۴) و بعد از تولد در میان داییها و خویشان
مادرش به بنی کلاب در روستاهای شام بزرگ شد. او چهره ای سبز و آبله گون و پرمو داشت، شرابخواری (۱۵) و سگ بازی از
خصوصیتهای خانوادگیش بود و همانند پدرش غدار و هتاک بود و از ریختن خون مردم لذت می برد و همنشین های او
سگ و بوزینه بودند. (۱۶) در چنین عصری که شب زدگان حکومت بر مسلمین را غصب کرده بودند، حسین بن علی (ع)
چاره ای جز جهاد ندید و به این ترتیب در سال شصت هجری کاروان شهادت رو به سوی کربلا آورد. (۱۷)
بانوان و نهضت حسینی
در این هجرت گروهی از بانوان فداکار از جمله فضه با حضرت همراه شدند.
فضه نوبیه در عصر پیامبر، امیرمؤمنان و امام حسن(ع) به خوبی از عهده همراهی با اهل بیت برآمده بود، این بار نیز باکی
از مهاجرت به دل راه نداد و به همراه امام حسین و حضرت زینب راه پرمخاطره ای را پیش گرفت. علاوه بر فضه، بانوان
دیگری نیز در این کاروان حضور داشتند که نام برخی از آنان چنین است.
زینب کبری، ام کلثوم کبری دختر فاطمه زهرا (س)، سکینه دختر حسین بن علی (ع)، فاطمه دختر حسین بن علی (ع)
، ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر، ام لیلی مادر علی اکبر، رمله مادر قاسم بن حسن، ام کلثوم صفری دختر
امیرالمؤمنین، ام وهب (در عاشورا شهید شد)، همسر وهب، ام عمرو بن جناده (پس از شهادت فرزندش سر او را به سوی
دشمن پرتاب کرد و شمشیر به دست رو به میدان آورد که امام حسین مانع شد)، ام خلف همسر مسلم بن عوسجه، ویلم
همسر زهیر بن قین، فاطمه دختر امیرمؤمنان، فاطمه دختر امام حسن (ع)، لیلی مادر عبدالله اصغر، شهر بانو (مادر
یکی از کودکان)، رقیه دختر امام حسین (ع)، رباب مادر علی اصغر و دختر امرء القیس، فاطمه صغری دختر امام حسین،
ام الثغر، فکیهه همسر عبدالله بن اریقط، رقیه همسر مسلم به همراه دخترش، حسینه مادر منجع، ام عبدالله عمر (که
پس از شهادت عبدالله با عمود خیمه به طرف دشمن حمله کرد) و همسر عبدالله بن عمیر (که بر بالین شوهرش حاضر
شد و آرزوی شهادت کرد، همانجا توسط غلام شمر به شهادت رسید) (۱۸)
این بانوان به چند دسته تقسیم می شدند. برخی از اولاد امیرمؤمنان بودند و عده ای نیز به همراه قبیله یا شوهران یا
فرزندانشان با کاروان همراه شده بودند اما فضه در این بین تنها همراهش زینب کبری (س) بود و از شوهر و فرزندانش
در کربلا نامی به میان نیامده است و به همین دلیل نحوه حضور وی از بانوان دیگر متمایز می شود و استقلال فکری و
قدرت انتخابش را در حساسترین برهه از تاریخ به نمایش می گذارد.
ارزش حضور فضه در مجموعه کاروان را زمانی می توان به خوبی درک کرد که دانست مردان بسیاری به بهانه داشتن اهل
و عیال، از همراهی با کاروان شهادت خودداری ورزیدند و حتی برخی که امام حسین (ع) آنان را مخاطب قرار داده،
خواستار حمایتشان می شد، از همراهی دریغ کردند. هرثمه بن سلیم یکی از این شخصیتهاست. او خود می گوید: به همراه
امیرمؤمان از جنگ صفین باز می گشتیم، حضرت در کربلا فرود آمد. ما نیز پیاده شده، با وی نماز جماعت خواندیم. بعد از
اتمام نماز، حضرت مشتی از خاک زمین را برداشته، بویید و فرمود: «و اهالک ایتها التربه لیحشر منک قوم یدخلون الجنه
بغیر حساب » خوشا به حال تو ای زمین گروهی از تو محشور شده، بدون حساب وارد بهشت می شوند!
رو به همسرم (جرداء بنت سمیر) که از شیعیان علی بود، کردم و گفتم: از راستگویتان علی، تعجب نمی کنی که با مشتی
خاک سخن می گوید؟ از کجا علم غیب دارد؟!
همسرم گفت: ای مرد! از این سخنان دست بردار; امیرمؤمنان جز به حق نمی گوید.
روزگاری گذشت تا اینکه عبیدالله بن زیاد برای جنگ با امام حسین(ع) لشکری فرستاد. من هم با تعدادی از سواران به
کوفه رفتم. وقتی به کربلا رسیدم، آن مکان را که امیرمؤمنان(ع) باء;ء خاکش سخن گفته بود، به یاد آوردم و حدیثی را
که از علی (ع) شنیده بودم، با خود زمزمه کردم. از این که به چنین سفری آمده بودم، به شدت اندوهگین شدم. ناچار
اسب خود را به سوی خیمه های حسین (ع) تاختم. وقتی روبرویش رسیدم، پیاده شده، سلام کردم، و آنچه را از
امیرمؤمنان شنیده بودم، به وی بازگفتم.
فرمود: اکنون بگو قصد دوستی داری یا دشمنی!
گفتم: هیچ کدام، ای فرزند رسول خدا زن و فرزندانم در کوفه تنها هستند از طرفی از ابن زیاد هم می ترسم.
فرمود: در این صورت هر چه زودتر از این مکان دور شو تا قتلگاه ما را نبینی زیرا هر که این واقعه را ببیند و ما را یاری
نکند، به آتش افکنده می شود.
بی درنگ مانند فراریان اسب خود را تاختم و به سرعت از آنجا دور شدم. تا قتلگاه آل رسول را نبینم. (۱۹)
در طول مدت جنگ زنان از جمله فضه، فشارهای روانی زیادی را تحمل کردند و این علاوه بر وظایفی بود که بر عهده
داشتند. آنان به پرستاری از مجروحین، مداوا و روحیه دادن به لشکر اسلام مشغول بودند و گاه اتفاق افتاد که وارد صحنه
کارزار می شدند; حتی دو تن از آنان به شهادت رسیدند.
غروب خورشید امامت
اوج حماسه زنان را باید از لحظاتی جستجو کرد که خورشید امامت در گودال قتلگاه در حال غروب بود. از همان لحظه
که گویی خیال سپاه یزید از ناحیه امام راحت شد، به سوی خیمه ها و زنان تاخته و موجبات وحشت کودکان و زنان را
فراهم ساختند در این بین صحنه های تکان دهنده ای به وجود آمد که یادآوری آن خاطر هر آزاده ای را آزار می دهد.
از اسارت تا رحلت
اینک ستاره سرزمین نوبه به همراه زنان و کودکان اهل بیت (ع) در چنگ یزیدیان اسیر بود; اسیرانی که همچون کفار با
آنان رفتار می شد. بانوان را بر شترهای بی جهاز سوار کرده بودند و با خشونت تمام از محل حادثه دورشان می ساختند.
فضه در این کاروان به همراه زینب، ام کلثوم و شیرزنان دیگر از کودکان سرپرستی می کرد. او بارها وظیفه تبلیغ اهل بیت
و رساندن فریاد حق خواهی را بر عهده گرفته بود که نمونه بارزش در مراسم حج به وقوع پیوست. این بار نیز حضور وی
می توانست علاوه بر مشارکت در سپاه حق، به عنوان پیام رسان صحنه های نبرد و به دنبال آن حفظ ارزشهای عاشورا از
تحریف، را به دنبال داشته باشد.
واقعیت این است که زینب در بین بانوان اسیر به سان خورشید می درخشید و ناچار ستارگان دیگر در مقابل آن چندان
فروغی نمی یافتند. او مسئولیت مرحله دوم از قیام را برعهده گرفته بود. و این است سر اصلی سکوت زنان اسیر از جمله
فضه، وی با اینکه قدرت فصاحت و بلاغت و سخنرانی فوق العاده ای داشت هرگز نمی توانست در مقابل دختر علی بن
ابی طالب لب به سخن گشاید که این نیز خود نمونه ای از اوج مقام کمال روحی و اخلاقی او بود.
با این حال حضور بانوان و کودکانی که نهایت ظلم در حق آنان روا داشته شده بود و حتی حجاب از سر و رویشان گرفته
بودند، آینه تمام نمای مظلومیت اهل بیت(ع) بود و بر این پایه شهید مطهری معتقد بود «تاریخ کربلا تاریخ جامعه مذکر
و مؤنث است. حادثه ای است که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. معجزه
اسلام اینهاست ». (۲۰)
مسیر کاروان اسرا تا شام
زنان و کودکان اسیر تا شام منازل مختلفی را طی کردند که برخی از آنها عبارتند از:
۱ – قنسرین: که در آنجا سر مقدس اباعبدالله با راهب سخن گفت و راهب مسلمان شده، از عمر بن سعد خواست سر
اباعبدالله را از جلو چشم کودکان و زنان دور سازد. عمر سعد هر چند این پیشنهاد را پذیرفت; ولی بعد از اینکه از محل
دور شد، دوباره سرهای بریده را جلوی چشم کودکان و زنان قرار داد و به این ترتیب بر فشار روحی و روانی به کاروانیان
افزود و داغ دل زنان داغدار در شهادت حسین و یارانش را هر لحظه افزونتر ساخت.
۲ – سرمدین: شهری آباد و کثیرالخیر بود که مردمش اهل بیت را دوست می داشتند آنان بر پشت بامها رفتند و لشکر
یزید را لعن کردند.
۳ – حران: مردی یهودی (یحیی) در این شهر متوجه لبهای سر بریده اباعبدالله شد، وقتی جلوتر آمد، شنید که سر
بریده م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 